ریچارد لینکلیتر پس از تحسین گسترده فیلم جدیدش «موج نو» در جشنواره کن، به مرور خاطراتش از انقلاب سینمای مستقل دهه ۹۰، تأثیر عمیق ژان لوک گدار بر تاریخ سینما و چالشهای فیلمسازی امروز پرداخت. او معتقد است اگر فیلمی پشتوانه مالی نداشته باشد، دیگر کسی به آن توجه نمیکند.
چارسو پرس: ریچارد لینکلیتر پس از دریافت تشویقهای پرشور مخاطبان در جشنواره فیلم کن، به خاطر نمایش فیلم جدیدش «Nouvelle Vague» که نگاهی به ژان-لوک گدار و جنبش موج نوی سینمای فرانسه دارد، به گذشته بازگشت؛ به دورانی که خودش نیز یکی از عوامل انقلاب سینمای مستقل آمریکا در دهه ۹۰ بود.
جالبتر اینکه، کوئنتین تارانتینو، شورشیترین عضو آن نسل، درست جلوی او ایستاده بود و با هیجان تشویقش میکرد.
لینکلیتر گفت:
«من و تارانتینو حدود ۳۰ سال است که همدیگر را میشناسیم. او از قدیمیترین رفقای فیلمسازی من است. اینکه شب گذشته آنجا بود، برایم خیلی باحال بود.»
فیلم «Nouvelle Vague» داستان گدار را دنبال میکند که با جسارت و بیپروایی، فیلم «از نفس افتاده» (Breathless) را میسازد؛ فیلمی که موج نوی فرانسه را با دوربین روی دست و تدوین پرشوندهاش به نماد خلاقیت بدل کرد. برای لینکلیتر، این شباهت زیادی به تجربه ساخت فیلم «Slacker» در سال ۱۹۹۰ دارد.
او گفت:
«دیشب به کوئنتین گفتم حس میکنم دوباره ۲۸ سالهام. زمان ساخت "Slacker" همه فکر میکردند که من هیچ چیز بلد نیستم، ولی خودم پر از ایده و انگیزه انقلابی بودم. دنیای واقعی اطرافم میگفت: خب حالا چی؟ تجربهای هیجانانگیز ولی همراه با فشار زیاد بود.»
گدار و همراهانش، مثل فرانسوا تروفو، کلود شابرول، آنیس واردا و دیگران، احساس میکردند که موجی تازه را آغاز کردهاند و در حال خلق چیزی زنده و نو هستند.
همین حس را لینکلیتر در جوانی تجربه کرده؛ همانطور که فیلمسازانی چون تارانتینو («Pulp Fiction»)، استیون سودربرگ («Sex, Lies and Videotape»)، پل توماس اندرسون («Boogie Nights») و گاس ون سنت نیز قواعد سنتی را زیر پا گذاشتند.
لینکلیتر گفت:
«یادم میاد با چند تا فیلمساز دیگه صحبت میکردم که یه چیز جدید توی فضا هست، توی فرهنگ، موسیقی، ادبیات...»
اما امروز او تردید دارد که آن نوع انقلاب اصلاً دیگر ممکن باشد:
«امروز هم اتفاقاتی میافتد، ولی جریان اصلی بهدرستی آن را درک یا تأیید نمیکند. برای همین فکر میکنم آن دوران تمام شده. در دهه ۹۰، مجلات جریان اصلی حتی فیلمسازان آلترناتیو را روی جلد خود میبردند. اون دوران آخرین باری بود که واقعاً این نوع تازهگرایی به رسمیت شناخته شد.»
به عقیده او، مقصر اصلی پول است:
«واحد ارزش ما، موفقیت مالی شده. اگر یک آلبوم میلیونها نسخه نفروخته باشد یا فیلمی ۱۰۰ میلیون دلار نفروشد، همه میگویند: "مهمه؟ باید توجه کنیم؟" اگر پول پشتش نباشه، هیچکس محل نمیذاره.»
او مکثی کرد و به افق دریا چشم دوخت و گفت:
«خیلی جالبه که آدم در لحظه وقوع یک جنبش آگاه باشه و بخشی ازش بشه. ولی اینها ماندگار نیستن.»
بیشتر بخوانید: اخبار و مطالب سینمای جهان
با این حال، نبود آن دوران، مانعی برای ادامه کار لینکلیتر نشده. او همچنان با آرامش خاص خودش فیلم میسازد — از داستانهایی درباره نوجوانها و دغلبازها گرفته تا آدمهای معمولی. در ۱۵ سال گذشته، ۱۰ فیلم ساخته، چندین بار نامزد اسکار شده (مثل «Boyhood») و حتی سراغ پلتفرمهای آنلاین رفته (مثل «Hit Man»).
زویی دویچ، بازیگر نقش ژان سیبرگ در «Nouvelle Vague» میگوید:
«من واقعاً از ریک حرصم میگیره! چطوری هم بیاسترسه، هم پرکار؟ خیلی از کارگردانا بعد از یه فیلم، باید برن کلینیک تا بتونن بخوابن. ولی ریک چند ماهه فیلم رو تدوین کرد و رفت سر پروژه بعدی. هیچچیز براش عذابآور نیست!»
گدار که شخصیتی متکبر، مغرور و اندیشمند داشت، از بسیاری جهات کاملاً متفاوت از لینکلیتر است.
با اینکه لینکلیتر تحقیق گستردهای درباره موج نو و فیلم «Breathless» انجام داده — تا جایی که شوخی میکند «انگار مدرک کارشناسی ارشد گرفتهام» — اما سبکش را به تقلید از گدار تغییر نداده.
«فیلم رو به تنها شکلی که بلدم ساختم.»
در فیلم، گدار بعد از دو ساعت فیلمبرداری دست از کار میکشد تا به کافه برود. گرچه فیلمهای لینکلیتر حس بداهه دارند، اما او شدیداً به تمرین پیش از فیلمبرداری اعتقاد دارد.
او میگوید:
«کلیشهاش اینه: اگه میخوای کار رها و آزاد باشه، اول باید کاملاً منسجم باشه. این روش من در ۳۶ سال گذشته بوده. شاید چون قبلاً ورزشکار بودم؛ توی ورزش هم نمیتونی بدون تمرین بری سر بازی — آسیب میبینی. اول تمرین، بعد رها کردن. فیلمهام بر اساس شخصیتها ساخته میشن. باید زنده باشن. باید بازیگرها رو باور کنیم. ولی یه جور دیگه فیلم هم هست که فقط بازیگر رو توی قاب جا میدی.»
صبر و حوصله لینکلیتر مثالزدنی است. فیلم «پسرانگی» را طی ۱۱ سال ساخت تا رشد واقعی شخصیت از کودکی تا ورود به دانشگاه را ثبت کند. او اکنون یکسوم پروژه جدیدش یعنی «Merrily We Roll Along» را نیز ساخته؛ اقتباسی از موزیکال استیون سوندهایم درباره سه دوست دانشگاهی که در گذر زمان از هم دور میشوند. بازیگران این پروژه بن پلت، پل مسکال و بینی فلدستین هستند.
او میگوید:
«پروژهای دیوانهکننده است ولی ستون فقرات محکمی دارد.»
وقتی لینکلیتر تصمیم به ساخت این فیلم گرفت، «Merrily...» در تئاتر نمایش موفقی نبود. ولی با اجرای اخیر در برادوی با جاناتان گراوف، لیندزی مندز و دنیل ردکلیف ناگهان محبوب شد و جوایز تونی برد.
«حالا همه دوستش دارن. ولی قبلاً میگفتن "اون یکی کار نمیکنه." همه موسیقیاش رو دوست داشتن، ولی چیزی توش نمیخوند. بازیگرا یا خیلی جوون بودن یا خیلی پیر. من گفتم: راهحل اینه که فیلمش کنیم. سوندهایم هم قبول داشت.»
در پایان گفتوگو، مسئول روابطعمومی اشاره میکند که وقت مصاحبه تمام است، ولی لینکلیتر هنوز درگیر پرسش آخر است:
آیا ممکن است دوباره ترکیبی از هنر، جسارت و حتی سرمایه شکل بگیرد که انقلابی دیگر در سینما ایجاد کند؟
او در حالی که هنوز به دوردست خیره شده، میگوید:
«سؤال جالبیه… فکر میکنم ممکنه. امیدوارم بشه.»
منبع: variety
نویسنده: فرشته پورمند
https://teater.ir/news/71309