در شب اجرای ویژه هنرمندان و اهالی رسانه نمایش «وقتی الاغها عاشق میشوند» از سوی پردیس تئاتر شهرزاد از رضا آشفته منتقد تئاتر، قدردانی شد.
رضا آشفته منتقد تئاتر صبح امروز ۲۵ آذر در حین انجام دیالیز دچار ایست قلبی شد که روند احیای وی موفقیتآمیز بوده و در حال حاضر در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان شهریار بستری است.
مسابقه فوتبال بین تیمهای پیشکسوتان استقلال و هنرمندان پاسارگاد برای گرامیداشت رضا آشفته منتقد تئاتر برگزار میشود.
یکی از دوستان رضا آشفته خبر داد که شرایط جسمی این منتقد و روزنامهنگار رو به بهبودی است .
یکی از نزدیکان رضا آشفته اعلام کرد که یکی از مراکز درمانی مهم در حوزه پیوند آمادگی دارد پس از رفع عفونت خونی او، در یک ماه آینده پیوند کلیه این هنرمند را انجام دهد.
رضا آشفته منتقد تئاتر با پیگیریهای صورت گرفته به بخش ویآیپی بیمارستان لقمان منتقل شد.
خانه تئاتر با انتشار اطلاعیهای نسبت به سلامتی رضا آشفته مترجم و منتقد تئاتر اظهار نگرانی کرد و خواستار توجه وزارت بهداشت و درمان و مدیران بیمارستان به شرایط جسمی وی شد.
رویا تیموریان بازیگر به عنوان مدیر "سفیر مهربانی خانه تئاتر" به عیادت رضا آشفته (منتقد تئاتر) رفت.
رضا آشفته منتقد و مترجم تئاتر که این روزها در بیمارستان بستری شده است درباره وضعیت درمانی خود توضیحاتی ارائه داد.
رضا آشفته در نقد و برسی نمایش پنجاه پنجاه نوشته هاله مشتاقی نیا و کار مرتضی اسماعیل کاشی به نو شدن و رسیدن به فرمی در خور تامل تاکید کرد اما رسول نظرزاده دیگر منتقد این نشست به دور شدن از ابعاد سیاسی و اجتماعی متن برتولد برشت در این برداشت آزاد خرده گرفت و اجرا را چندان دلچسب ارزیابی نکرد.
نمایش مرداب روی بام لحظاتی زیبا دارد و خود نمایشی به غایت زیبا نیست. شاید این جمله تناقضی را در برگرفته که خواه ناخواه ما را بر آن می دارد تا نگرشی کلی نگر را بر جزییات این نمایش ترجیح دهیم. این طبیعی است که ما در نگاه به آثار هنری پیرو کلیت اثر هستیم و سپس در تجزیه اثر جزییات را هم لحاظ می کنیم. در نمایش ˝مرداب روی بام ˝طرح یا پیرنگ نمایش به قاعده پیش نمی رود که بتواند تاثیر واحد و بادوامی را بر ذهن و روح مان بگذارد.
ماتئی ویسنییک، نمایشنامهنویسی مذهبی وابسته به فرهنگ ارتدوکس مسیحی است و البته فراتر از آن با دیدگاه عارفانه متونش را مینویسد. همین بینش متافیزیکی جهان سوررئالیسمش را مرتبط با مکتب رئالیسم جادویی میگرداند؛ ادبیاتی که در آن فضاهای متافیزیکی با جهان واقعیت درمیآمیزد و ملغمهای از عینیت و ذهنیت بشری را در صحنه آشکار میکند.
در ایران ما هنوز هیچ کارگردانی نتوانسته اجرای موفقی از در انتظار گودوی ساموئل بکت به صحنه بیاورد. نه داود رشیدی، نه وحید رهبانی و نه علی اکبر علیزاد و اخیرا نه همایون غنی زاده نتوانسته اند این متن مهم قرن بیستم را آن طور که باید و شاید اجرا کنند. حتی در تقلید و کپی اجراهای خارجی هم ناموفق بوده اند و در مورد کار خلاق که اصلا جای بحثی نیست.
شناخت نمایشنامه و متن نمایشی، اولین گام شناخت تئاتر است. به عبارتی اولین منبع برای فهم تئاتر، خود متن نمایشی است. اما گاه به کارگردانها و بازیگران جوانی برمیخوریم که توانایی تحلیل صحیح درست متن را ندارند.