پایگاه خبری تئاتر: از آمدنتان به تئاتر شهر و انتخاب شما توسط شخص آقای شاهآبادی معاون امور هنری بدون اینکه حسین مسافرآستانه رئیس مرکز هنرهای نمایشی از انتخاب شما اطلاعی داشته باشند، بگویید.
زمانی که آقای ایمانی معاون امور هنری بودند، من رئیس تالار وحدت شدم، بیشتر از دو سال در این سمت بودم. بهمن 89 آقای شاهآبادی من را خواستند و گفتند که تو باید به تئاتر شهر بروی. من استخاره کردم و بد آمد. جواب استخاره را به ایشان گفتم و تلخ کام شدند. گذشت تا اینکه سوم اردیبهشت 90 در پایان جلسه هیئت مدیره رودکی آقای شاهآبادی به من گفتند که میخواهم از وحدت بیرون بیایی و در جای دیگری کمک کنی. پشت در اتاق ایشان در تاریخ 4 اردیبهشت استعفایم را نوشتم و طبق دستور ایشان به تئاتر شهر آمدم که 25 اردیبهشت معارفه رسمی من بود.
- بنابراین بر اساس دستور و حکم شاه آبادی معاون امور هنری وزارت ارشاد به تئاتر شهر آمدید؟
بعد از توافق و مذاکره مفصل با آقای شاه آبادی به تئاتر شهر آمدم، علی ظاهر بعدا ایشان به آقای مسافر آستانه رئیس مرکز هنرهای نمایشی اطلاع دادند.
در اولین نشست خبری خودتان وعدههای زیادی دادید که یکی از آنها مستقل کار کردن بود و دیگری راهاندازی شورای هنری بود؟ شما یک شورای هنری کاملا مستقل هم تعیین کردید، چرا این شورا ناگهان منحل و ترکیب جدیدی پیدا کرد؟
زمانی که گفتم مستقل کار میکنم، بر اساس حکمی بود که برای من صادر شد. می توانید به سایتها مراجعه کنید.
بر آن اساس به اینجا آمدم و فکر میکردم آن گفتهها محقق میشود و بعد خیلی زود متوجه شدم که کج فهمیدم و مستقل کار کردن منتفی است لذا بسیاری از وعدههای من نازل به گفتگوهای قبلی بود و تصورم این بود که محقق میشود. اولین بار این موضوع را آنجا دیدم که گفته بودند که دستتان برای جذب نیرو باز است، ما هم تعدادی حقالزحمه انجمنی را جذب کردیم ولی در 5 ماه اول حقوق اینها را ندادند البته بعدا با حمایت آقای شاه آبادی حقوقها پرداخت شد و کار ادامه پیدا کرد ولی خیلی زود فهیمدم که خیالاتم خام بوده است. چون زمانی که در بنیاد رودکی بودم، عضو هیئت مدیره بودم و با یک انرژی فراوانی کار میکردم شاید به اندازه کافی دقت نکرده بودم که تئاتر شهر گردش کارش خیلی متفاوت است به نحوی که دو سال گذشته و هنوز نمیتوانم ترک روی دیوار اتاقم را مرمت کنم یا اگر دستگیره قفل اتاق میخواست عوض شود باید نامهنگاری با معاونت هنری صورت میگرفت لذا وعدههایم به این دلیل محقق نشد که من خیال خاصی از حکمی که گرفته بودم، داشتم.
شورای هنری را خودم مستقلا گذاشتم که خیلی استقبال نشد و بعدها به خاطر اظهارنظر برخی از اعضای محترم شورای هنری در رسانهها تحت فشار برای تغییرشان قرار گرفتم.
این فشار از بدنه معاونت هنری بود؟
بله.
در اداره تئاتر شهر استقلال مدیریتی چقدر معنا دارد؟
وقتی شما در تئاتر شهر نگران پر بودن قند قندانها و پر بودن مایع دستشویی سرویسهای بهداشتی مجموعه خودتان باشید یا اینکه نتوانید حقوق پرسنل و تعطیل کاریهایشان را بدهید و تعطیلکاریهایشان خط نخورد و تمام شنبهها دعوت شوند، جشنوارههای متعدد برگزار شود و حقالزحمه که برای جشنواره به پرسنل داده میشود، نصف سالهای قبل باشد و ... فکر میکنم استقلال مدیریتی شوخی است.
یک چیز جالب برای شما بگویم، من دو روز پیش برکنار شدم، الحمدالله رب العالمین تا روز برکناریم که بیشتر از 25 ماه گذشته حق جلسه شورای محترم هنری سابق و فعلی پرداخت نشده است. خوب این حمایت اداره کل هنرهای نمایشی از تئاتر شهر بوده است.
بارها این موضوع را عنوان کردیم ولی خوب اولویتشان این نیست؛ تو روی ما هم نگاه میکنند و این موضوع را اعلام میکنند.
مایه سرافکندگی رئیس تئاتر شهر است، رئیس تئاتر شهر دوره آقای حسین پاکدل خیلی اختیار داشته است ولی حالا نمیتواند حق جلسه ناچیز 50 هزار تومان، 60، 70 هزار تومانی را بعد از دو سال برای افرادی مثل مسعود دلخواه، محمد یعقوبی، محمد امیر یاراحمدی، حسین عاطفی و ... پرداخت کند. این معنای حمایت از مجموعه تئاتر شهر است. اگر من جرأت نداشتم و برخی ایرادات مجموعه تئاتر شهر را رسانهای نمیکردم که تئاتر شهر ناامن است، امکان آتشسوزی دارد و ... همین اتفاقی که برای تعمیر تئاتر شهر افتاد، نمیافتاد.
به این معنا که توانستیم یک میلیارد و سیصد میلیون تومان را جذب کنیم که به طور مثال اعلام حریق تئاتر شهر راه بیافتد.
تئاتر شهر سال گذشته دو ماه خالی ماند، کسی نپرسید چرا این اتفاق افتاده است. 5 متن را شورای هنری به شورای نظارت و حمایت فرستاده شد اما رد شد.
رئیس تئاتر شهر یک مهره است؟
مهره که چه عرض کنم، یک مجری برای دستورات است واقعا با این سیستم کنونی هیچ فرقی نمیکند چه کسی رئیس تئاتر شهر باشد.
بین تغییراتی که شورای هنری ایجاد شد، یک شکاف کوچکی وجود دارد چرا ترکیب شورای هنری دوم تئاتر شهر قبل از اینکه قادر آشنا به مرکز هنرهای نمایشی بیاید تعیین شد؟ برخی دخالتهای آقای شاهآبادی را دخیل میدانند مثل عزل شما زیرا ایشان حکم شما را صادر کرده و تنها او میتواند شما را برکنار کند نه رئیس مرکز هنرهای نمایشی! همانطور که حسین مسافرآستانه در دوران مدیریتی خود نتوانست دخالتی در تعیین رئیس تئاتر شهر انجام دهد.
اجازه بدهید چیزی را نگویم، من از این مجموعه جدا شدم ولی یک صفتی دارم و آن این است که صادق موسوی مشهور است که دروغ نمیگوید اگر نخواهم پاسخ سؤال شما را بدهم مجبورم که دروغ بگویم و اجازه بدهید همچنان راستگو بمانم.
شما همزمان با مدیریت در تئاتر شهر پستهای متعددی داشتید. تا جایی که به شما محبوب آقای شاهآبادی نیز گفته میشد، نماینده تامالاختیار معاون امور هنری در شورای حمایت، قائم مقام جشنواره تئاتر کودک و نوجوان همدان و ... چه شد که از آنجا به اینجا رسید؟
غیر از همه لطف خدا بود و فکر میکنم عاقبت من ختم به خیر شد.
من 16 سال است که در مرکز هنرهای نمایشی هستم و با آقای شاه آبادی نیامدم. وقتی ایشان به معاونت هنری آمدند هم رئیس شورای نظارت و هم رئیس تالار وحدت بودم بعد از آمدن آقای شاه آبادی به معاونت هنری به هر ترتیب به مسئولیتهایم اضافه شد. از شورای نظارت بیرون آمدم و عضو هیئت مدیره بنیاد رودکی شدم و بعد از وحدت بیرون آمدم و رئیس تئاتر شهر شدم. در بین اینها مشاور راهبردی ایشان نیز بودم و در این دو سال هم از عضویت و ریاست شورای حمایت برداشته شدم، هم از مشاور راهبردی برکنار شدم و هم از عضویت در هیئت مدیره بنیاد رودکی، آخرین جایی که مانده بود تئاتر شهر بود که در همان روزهای آمدن آقای آشنا به مرکز هنرهای نمایشی خدمت ایشان رفتم و استعفا دادم و گفتم شما هر کس را که بخواهید میتوانید در تئاتر شهر منصوب کنید ولی ایشان دست کم تا الان دوست داشتند که من کمک کنم.
یک نکتهای هم میخواهم در خصوص صحبتهای آقای قادر آشنا بگویم که گفته بودند که صادق موسوی برای تئاتر شهر وقت نمیگذاشت و دغدغههای دیگری داشت. این خیلی از سر بیمهری است، ممکن است این حرفها در تعارف در جلسه دو نفره بین من و ایشان گذشته باشد ولی به نظرم ایشان اگر اختیاری برای عزل من داشت وقتی که خواستیم تا شنبه هفته آینده صبوری کنند تا نمایشگاه قابهای 40 ساله که زحمتش را کشیده بودم برگزار کنم، به ما خبر نمیدادند که آقای شاه آبادی دستور دادند این برکناری باید قبل از ماه رمضان صورت بگیرد، پس ربطی به وقت گذاشتن و نگذاشتن من ندارد و فقط نازل به مصاحبه من با یک خبرگزاری و یک روزنامه است که حاکی از این است که ظرفیت هیچ نقدی نیست. در حالی که در آن مصاحبهها اول خودم را نقد کردم. این دلیل قانعکنندهای نیست و آقای شاه آبادی و آشنا میتوانستند بگویند به اندازه کافی صادق موسوی مطیع نیست. اتفاقا این دلیل اداری بود زیرا گاهی اوقات زیرمجموعهها به دنبال اطاعت محض هستند ولی پیدا نمیشود. ولی واقعیت این است که در شرایط کنونی ترجیح میدهند مدیریت تئاتر شهر بیشتر از اینکه خودش دارای دیدگاه و استراتژی در حوزه فرهنگ باشد؛ ترجیح میدهند که یک مجری باشد.
افت کیفی که آثار تئاتر شهر در یک سال اخیر شاهدش بوده چقدرش دست خوش تصمیمات صادق موسوی بود و چقدر آن دست خوش سفارشهایی که به صادق موسوی میشد؟
موسوی ایمان داشت برخی از آثار متنشان به شورای نظارت برود، رد میشود. این ما را به سمت خود سانسوری میبرد.
زمانی است کار شما در شورای هنری و نظارت تأیید میشود و سه ماه از وقت شما صرف تمرین میشود ولی وقتی به شورای حمایت میرود میگویند 30 میلیون تومان بیشتر حمایت نمیکنیم، میشود اتفاقی که برای رضا حامدیخواه رخ داد. برآورد حامدیخواه 90 میلیون تومان بود. وقتی اثری در شورای حمایت رد میشود عملا دیگر شما تصمیمگیرنده نیستید در صورتی که از ابتدا میتوانستند به حامدیخواه بگویند 30 میلیون تومان حمایت میکنیم، کار میکنی یا نه؟ این باعث میشود سالن خالی بماند و ما مجبور میشویم کار دست دوم «نان» را اجرا کنیم که سالن خالی نماند. اصلا تئاتر شهر استقلالش با شکل طراحی شده کنونی معنایی نخواهد داشت،.
کلا شما رسانهای نبودید، چرا در چند ماه گذشته مصاحبههای زیادی انجام دادید و خودتان شروع به نقد خود کردید؟
من فقط برای اینکه دروغ نگویم مصاحبه نمیکردم، نهایتش این بود که به من برچسب میزدند که ناکارآمد است و ... ولی از اسفند ماه که نشست خبری دوم من بود احساس تکلیف کردم که مسئولیت سیاسی اجتماعی من این است که حقایق را بگویم. این حق بچههای تئاتر است که سؤال بپرسند و طرف مقابلش تنها وظیفهای که دارد این است که راست بگوید، روزگار بدی شده، شما وقتی راست میگویید میگویند شما کار بدی انجام دادید. بدیهیترین فعل این است که راستگو باشید.
چند وقت پیش هم حواشی مبنی بر برکناری شما ایجاد شد؟ چقدر حواشی آن زمان را نطفه اتفاق الان میدانید؟
اولین قصه این بود که داریوش مختاری مصاحبه کردند و گفتند که با من صحبت شده است. اولین چیز عجیب این بود که آقای آشنا قسم خوردند که من اصلا ایشان را ندیدم و با او صحبت نکردم. تعجب کردم که آقای مختاری با این سن و سال میآید و چنین دروغی را در رسانهها میگوید، دیگر به حرف آقای آشنا اعتماد کردم. نه تنها در آن زمان تا همین سه روز پیش هم برایم اهمیتی نداشت که چه کسی جایگزین من خواهد شد.
پنجشنبه گذشته بخش دوم مصاحبه من با یک روزنامه چاپ شد و شنبه ساعت 8 صبح با من تماس گرفتند و گفتند بیا که ساعت 12 عزل میشوی.
یعنی فقط تعطیلی روز جمعه بین مصاحبه و عزل من بوده است. در مصاحبه قبلیام از من پرسیدند چه کسی شایسته ریاست تئاتر شهر است، گفتم استاد بهروز غریبپور. ولی آدمی مثل غریبپور با این شرایط اصلا نمیآید کار کند. استقلال میخواهد چون آدم صاحب نظری است.
میتوان گفت که سید صادق موسوی به خاطر راستگوییاش از مدیریت تئاتر شهر عزل میشود؟
اگر این طوری باشد خیلی سهم بزرگی است. آنچه مسلم است در حال حاضر مایه مباهات است.
رئیس مرکز هنرهای نمایشی گفتند که شما کارهای دیگری هم داشتید که ترجیح دادید به آنها برسید.
در جلسه دیروز خیلی دوستانه فهمیدم که باید از تئاتر شهر بروم. از من پرسیدند که چه کسی را پیشنهاد میکنید که من خانم پریسا مقتدی را پیشنهاد دادم.
آن کارهایی که باعث شده بود تا شما به کارهای تئاتر شهر نرسید، چه بودند؟
من به کارهای تئاتر شهر میرسیدم. فکر میکنم بعد از 26 ماه بگویند مجموعه تئاتر شهر نمیچرخیده مثل شوخی 13 است. انتظار داشتم آقای آشنا دلایل قانعکنندهتری را عنوان میکردند یا اینکه میگفتند موسوی به حد کافی مطیع نیست ولی تئاتر شهر مثل ساعت کار کرده و راندمان آن بیشتر از سایر سالنهای تئاتری بوده است و با سربلندی و افتخار میگویم اگر مدیری مثل صادق موسوی در تئاتر شهر نبود سالن اصلی به سیامک صفری، نیما دهقان، علی نرگسنژاد نمیرسید. با سربلندی میگویم اگر صادق موسوی اینجا نبود شورای هنری ایجاد نمیشد، چون دیکتاتوری در همه هست که میخواهیم خودمان تصمیم بگیریم و با سربلندی میگویم در این ایام برای جذب 2 میلیارد و 400 میلیون تومان اعتباری که در سالهای 91 و 92 که اجرا شد، هیچ مدیری نمیتوانست این اعتبارات را برای تئاتر شهر بگیرد. مگر در دوره آقای صفار هرندی که بیشتر 2 میلیارد تومان در تئاتر شهر هزینه کردند و در عین حال خدا را شاکرم که در دوره مدیریتم اتفاقی مثل «هداگابلر» برای تئاتر نیفتاد که لطمات آن به اهالی تئاتر بخورد.
اگر یادتان باشد روزی که رئیس تئاتر شهر شدم عکاسی در این مجموعه ممنوع بود و من از همان روز دوباره عکاسی را در تئاتر آزاد کردم با اینکه همان موقع آقای مسافر آستانه رئیس وقت مرکز هنرهای نمایشی مخالف این تصمیم بود.
وعده راهاندازی کارگاه دکور را داده بدم که بعد فهمیدم که ما امور جاری نمیتوانیم انجام دهیم.
که میخواهیم خودمان تصمیم بگیریم و با سربلندی میگویم در این ایام برای جذب 2 میلیارد و 400 میلیون تومان اعتباری که در 91 و 92 اجرا شد، هیچ مدیری نمیتوانست این اعتبارات را برای تئاتر شهر بگیرد. مگر در دوره صفار هرندی که بیشتر 2 میلیارد تومان در تئاتر شهر هزینه کردند و در عین حال خدا را شاکرم که در دوره مدیریتم اتفاقی مثل هداگابلر برای تئاتر نیفتاد که لطمات آن به اهالی تئاتر بخورد.
اگر یادتان باشد روزی که رئیس تئاتر شهر شدم عکاسی در این مجموعه ممنوع بود و من از همان روز دوباره عکاسی را در تئاتر آزاد کردم با اینکه همان موقع آقای مسافر آستانه مخالف این تصمیم بود.
مسئله جالبی وجود دارد، یکی از خبرگزاریها در مورد عزل شما با معاون امور هنری مصاحبه کرده و ایشان موضوع را به رئیس مرکز هنرهای نمایشی ارجاع داده بودند مگر آقای شاهآبادی معاون امورهنری وزارت ارشاد حکم شما را صادر نکرده و نباید خودشان شما را عزل کنند؟ چرا به آقای آشنا رئیس مرکزهنرهای نمایشی این موضوع را ارجاع دادند؟
فکر میکنم گاهی اوقات برخی از مدیران باید سپر بلای بالادستیهای خود بشوند واگر حداقل میتوانستند تا شنبه صبر کنند. این حالی از این است چقدر ظرفیت نقدپذیری ما کم است بعد هم انتظار داریم که جامعه هنری و رسانهای از ما راضی باشند.
در این 26 ماه ریاست شما در تئاتر شهر دخالتهایی که از سوی مرکز هنرهای نمایشی در امورات تئاتر شهر چقدر بود؟
دخالت محدود بوده، اختیار صفر.
زمانی که نمیتوانی پول پرسنل خود را بدهی؛ زمانی که نمیتوانی در مورد بودجه مجموعه خود نظر بدهی؛ زمانی که نمیتوانی درباره نمایشی که قرار است اجرا برود نظر بدهید و شورایی برای آن تصمیم میگیرد که رئیس تئاتر شهر حتی عضو آن هم نیست، میشود استقلال مدیریتی؟
نمایشی بوده که شورای هنری تئاتر شهر رد کند ولی با سفارش برخی مدیران در تئاتر شهر اجرا شده باشد؟
بله. تعداد محدودی بوده است.
جریان شائبه سیاسی و فعالیتهای انتخاباتی شما چه بود؟ این میتواند دلیل باشد یا بهانه برای عزل شما؟
نمیدانم، من از اسفند ماه مشورتهایی با ستاد انتخاباتی حسن روحانی داشتم، از خیلی از هنرمندان شاخص هم خواستم در فیلم ایشان حاضر شوند، برخی حاضر نشدند، برخی مطالبه پولهای کلان کردند که در نهایت برخی از این ارتباطات به گوش خیلیها شاید رسیده باشد. ممکن است انتظار داشته باشند وقتی در این دولت کار میکنم دیدگاههای فرهنگی خودم را پنهان کنم در صورتی که این طور نیست. من از زمستان 76 زمانی که 18 سالم تمام شده بود به اینجا آمدم 8 سال دوره اصلاحات، 8 سال بعد هم که حضور داشتم.
علیالظاهر این کار من به مزاق برخی خوش نیامده است.
حالا خوشحالم که کاندیدای که برایش کار کردیم منتخب شده است. تصور کنید آقای روحانی در انتخابات شکست میخورد برای من چه اتفاقی رخ میداد.
آقای آشنا مدیرکل هنرهای نمایشی عنوان کردند که جاهایی را نیز به شما برای ادامه همکاری پیشنهاد دادهاند.
به من گفتند تا رئیس شورای نظارت شوم، به خاطر اینکه در این ایام آقای الوند بستری هستند این کار اخلاقی نیست ضمن اینکه سالم هم بودند به آنجا نمیرفتم. همچنین پیشنهاد کردند معاون مرکز هنرهای نمایشی شوم که گفتم در دوره آقای پارسایی معاون مرکز هنرهای نمایشی بودم. ضرورت ندارد که من مدیر بودم، باز هم مدیر بمانم. به من یک اتاق بدهند یا ندهند به عنوان یک کارشناس ساده کارم را ادامه می دهم.
فقط از ایشان برای پایان خدمتم تقاضای 2 ماه مرخصی کردم.
وقتی شنیدید عزل شدید چه حالی به شما دست داد؟
به آقای آشنا گفتم شما هدیه ماه شعبان را به من دادید و خیلی خوشحالم و قسم میخورم به ذات پروردگار اغراق نکردم. زیرا اگر پیش از این استعفا میدادم قطعا شائبه و رنگ و بوی سیاسی داشت. وزرایی بودند که 6 ماه پیش در همین اتاقم به من گفتند بیا استعفا بده تا در دولت بعدی از تو استفاده کنیم و من این را اخلاقی ندانستم و نکردم ولی الان مفتخرم که عزل شدم.
برخی معتقدند این عزل برای صادق موسوی برد ـ برد است. نظر خودتان چیست؟
خودم فکر میکنم فردا قبل از خورشید خدا بیدار میشود.
انتخاب جایگزین شما برای ریاست تئاتر شهر اتابک نادری است این انتخاب را چطور میبینید؟
اتابک همکار خوبی است، آرزو دارم حداقل بتواند حقوق ضایع شده کارکنان این مجموعه را برگرداند.
اگر اتابک نادری رئیس تئاتر شهر بود و عزل میشد و این سمت به سید صادق موسوی در این برهه زمانی پیشنهاد میشد، شما آن را میپذیرفتند؟
ابداً به خاطر اینکه فکر میکردم اگر گزینه جدی بودم زودتر این سمت به من پیشنهاد میشد.
ناراحت نیستید از تئاتر شهر میروید؟
طلب حلالیت از دوستان، کارمندان و هنرمندان که به هر دلیلی حقوقشان ضایع شد، دارم.
این تصمیم در مورد عزل شما گرفته شده، اگر بخواهید که جمله در مورد آن بگویید، چه میگویید؟
«تعز من تشاء و تزل من تشاء»
خدا به هر کس بخواهد عزت میدهد و هر کس را هم بخواهد ذلیل میکند.
ناراحت نیستید که وعدههایتان را نتوانستید عملیاتی کنید؟
تنها ناراحتی من همین است که برنامههای زیادی داشتم که تبدیل به آرزو شد و این آرزوها هم در نطفه مرد امیدوارم یک روزی بتوان این آرزوها را انجام داد.
منبع: خبرگزاری فارس