نمایش پسران تاریخ به کارگردانی و دراماتورژی اشکان خیل‌نژاد، اجرایی امپرسیونیستی و شاعرانه‌ای است از نمایشنامه شکوهمند، فرهیخته، طناز و در عین‌حال نامتعارف الن بنت، نمایش‌نامه‌نویس، نویسنده و بازیگر ۸۳ ساله بریتانیایی.

 

پایگاه خبری تئاتر- گروه تئاتر اگزیت- اردشیر شیرخدایی:
ارزش‌گذاری منتقد: سه و نیم ستاره - خیلی خوب

    تصمیم خیل‌نژاد در پسران تاریخ خلق اجرایی در فضایی آکادمیک با رویکرد تجربه‌گرایانه بوده است. او از امکانات شعر مدرن در دراماتورژی و نیز طراحی نمایش بهره جسته. در طراحی و به ویژه جنس بازی‌های نمایش، وی و گروهش طرحی نو درانداخته‌اند. علاوه بر طراحی منظوم لحن و ادای دیالوگ‌ها، حرکات بدنی و اندام‌ها بر روی صحنه توام با انتقال انرژی حسی و عاطفی و تاکید هماهنگ زیبایی‌شناختی مفاهیم کلمات است.

    از مضامین اصلی پسران تاریخ هدف آموزش و شیوه‌های آن و مساله حقیقت و جستجوی آن در زندگی است.

    شش شاگرد تیزهوش و نامزد بورسیه (در نمایشنامه هشت نفر) در مدرسه‌ای، دوره آمادگی برای آزمون ورودی دانشگاه‌های معتبر آکسفورد و کمبریج را سپری می‌کنند. سه معلم هر کدام به شیوه منحصر به خود به آموزش و آمادگی پسران می‌پردازند. این تفاوت رویکردها نسبت به مقوله آموزش، جانمایه اصلی نمایش است. در متن ارجاعات غنی و گسترده‌ای به متون ادبی، اشعار، فلسفه و وقایع تاریخی، حتی فیلم و فرهنگ عامه شده است. متن بسیار شاعرانه و سرشار از شوخی و کنایه‌های نیش‌دار می‌باشد.

    زمان وقوع نمایشنامه در بریتانیای دهه هشتاد میلادی است. بسیاری از منتقدان در انگلستان معتقدند پسران تاریخ، تصویری از انگلستان تاچری می‌باشد. بنت با این نمایش به وضعیت نابرابر آموزشی اعتراض می‌کند و به بهانه اجراهای این نمایش به نابرابری‌های مالی در سیستم آموزشی به ویژه تبعیض‌هایی که به واسطه آموزش خصوصی و دولتی بر سر ورود دانشجویان به دانشگاه‌ها وجود دارد، می‌تازد و معتقد است این بی عدالتی سلسله مراتبی بودن جامعه را تحکیم می‌کند. او بدهکار کردن دانشجویان را برای ادامه تحصیلات عالی عملی غیراخلاقی می داند.

    آیا یادگیری صرفا برای نفس یادگیری است؟

    پسران تاریخ نمایشنامه دو پرده‌ای است که پنج سال زمان در آن می‌گذرد. هکتور معلم با سابقه انگلیسی و مطالعات عمومی مدرسه حدودا پنجاه ساله است. پرشور و متعهد به کارش می‌باشد. کاریزماتیک و الهام‌بخش است. اما برنامه-محور نیست و اتفاقا آزمون‌های ورودی را  دشمن آموزش و پرورش تلقی می‌کند. مجید آقاکریمی، نقش هکتور را بدون موتورسیکلت معروفش روی صحنه بازی می‌کند و قدرت فراوانی در ایجاد فضایی دارد که در آن حضورش مملو از اشتیاق به ادبیات و کلام و اندیشه و البته بازیگوشی و خشم و رنج درونی شده‌ است. بحث‌ها در کلاس‌های هکتور توام با شعرخوانی، اجرای قطعاتی از نمایشنامه یا سکانسی از فیلمی انجام می‌شود. شاگردان  معتقدند کلاس‌های هکتور متمرکز نیست اما از طرفی آنها را انسان‌های جامع‌الاطراف‌تری بار می‌آورد.. ایده هکتور این بود که ذهن شاگردانش را با یک جور عایق ادبیات اندود کند که در برابر سیطره واقعیت ایمن شوند..

    ایروین، معلم کمکی ۲۵ ساله است. مدیر مدرسه به دلیل اینکه بتواند تعداد بیشتری از شاگردان را به دانشگاه بفرستد و مدرسه در جدول رتبه‌بندی ارتقاء پیدا کند، از ایروین دعوت به همکاری کرده.. ایروین برنامه مشخص و عملگرایانه‌ای دارد. او معتقد است واقعیت عینی وجود ندارد و در صورت لزوم باید واقعیت را ساخت. مساله حقیقت را با هر دیدگاه دیگر برای ملاحظات ورودی آزمون آکسبریج (آکسفورد و کمبریج) برابر می‌داند. حامد رسولی، آسیب‌پذیری و درونی بودن این شخصیت و همچنین معلولیتی که برایش پیش می‌آید را بدون نشستن بر روی صندلی چرخ‌دار به زیبایی اجرایی می‌کند. هر چند به دلیل رویکرد کارگردانی، تناقض‌ منش او در شیوه زیست شخصی و روش تدریس‌اش مطلقا در نمایش بارز نیست.

    خانم لینتات، تنها شخصیت زن نمایشنامه است و به واقعیت محض باور دارد و معتقد است واقعیت‌ها باید روشن بیان شوند و درست سازمان یابند و این تنها روش صحیح برای انتقال و تدریس به شاگردان است. در نمایشنامه نقش خانم لینتات در مقابل دو معلم دیگر کمتر برجسته می‌نماید. هر چند برخی معتقدند منش او یادآور شیوه تاچری است.. اما دیالوگ هایی از قبیل:«تاریخ گزارشی است از ناتوانی‌های گوناگون و ادامه‌دار مردان ..» و یا «تاریخ یعنی زنانی که ماله به دست، پشت سر مردها میان.»، باعث نمی‌شود حضور دراماتیک پررنگتری روی صحنه داشته باشد. نگاه مردان به زنان در پسران تاریخ یکسره جنسی و کالایی است.

    ایده‌ ایروین کپسولی کردن دانش است.. بسته‌هایی برای گذراندن آزمون‌ها… هنر، شعر، فرهنگ به شکل کالایی برای خرید و ابراز خوشایندی و جلب رضایتمندی ممتحنین است.. برداشت سطحی و کالایی شده از دانش در عصر نئولیبرال که با ظهور تاچریسم شروع شد. مدیر می‌گوید مساله این نیست که پسرها چقدر ادبیات می‌دانند چیزی که مهم است این است که چقدر درباره ادبیات می‌دانند.

    انتقال دانش فی‌نفسه یک عمل شهوانیه!

    هکتور باوردارد دانش گرانبها است چه به کار بشر بیاید یا نه.. او عشق وافر و نوستالژیکی به ادبیات و فرهنگ دارد اما سرگرمی زشتی را نیز دنبال می‌کند. او عادت دارد هر از گاهی یکی از پسرها را ترک موتور سیکلتش سوار کند و حین حرکت با سرعت بالا با آنها ور برود. بالاخره به طور تصادفی توسط همسر مدیر دیده می‌شود و مدیر در جریان قرار می‌گیرد و تهدید به اخراجش می‌کند هر چند تهدیدش عملی نمی‌شود چرا که دست خود مدیر رو می‌شود که می‌خواسته به منشی‌اش آزارجنسی برساند. هکتور ازدواج کرده اما یک ناهمجنس‌خواه نیست. الن بنت در مصاحبه‌ای رفتار هکتور را غیرتهدیدآمیز توصیف می‌کند و از طرفی موضوع پدوفیلی را منتفی می‌داند چرا که پسرها در مدرسه بین هفده تا هجده ساله هستند و در انگلستان ۱۶ سالگی سنی است که به لحاظ قانونی، فرد بالغ و مجاز به عمل جنسی البته با اختیار و خواست دوطرف می‌باشند. اما در هر حال عمل هکتور از مصادیق آزار جنسی تلقی می‌شود و  مذموم و قابل پیگرد است هرچند که خود پسرها آن را یک شوخی نچسب قابل قبول تلقی کنند در صورتیکه به سیلی زدن و کتک زدن‌شان توسط هکتور معترض می‌شوند و تهدیدش می‌کنند.   

    مدرسه شبکه پیچیده ای از روابط خصوصی در بنیادی عمومی است. در اینجا مساله اعمال قدرت و سلطه و هم‌پیوندی پنهان دانش، قدرت در سامانه سکسوالیته در ساختارهای بعضا لذتجو قدرت قابل تامل است.

    اساسا چگونه مضمون سکسوالیته (جنسیت) با مضمون دانش در این نمایش همبستر می شود؟ آلن بنت اشاره می‌کند جمله «انتقال دانش فی نفسه یک عمل شهوانی است» دقیقا جمله‌ای است که از کتاب “Lessons of masters” نوشته جرج استینر، نویسنده، مقاله‌نویس و فیلسوف آمریکایی زاده فرانسه نگاشته شده است که در سال ۲۰۰۴ میلادی توسط انتشارات دانشگاه هاروارد منتشر شد. و با اتکا به تاریخ و تحلیل به رابطه بین استاد و شاگرد و مساله آموزش پرداخته است و به ارتباط و اثر متقابل و پیچیده‌ی قدرت، اعتماد و عشق در عمیق‌ترین شکل پداگوژی اشاره می‌کند. سقراط و افلاطون، ویژیل و دانته، هایدگر و هوسرل و....استینر در این کتاب متذکر می‌شود مسیح و سقراط در فرهنگ مغرب زمین اساتید کاریزماتیکی هستند که هیچ نوشتار آموزشی از خود برجای نگذاشته‌اند و هیچ مدرسه‌ای بنا نکرده‌اند.

    آیا رابطه‌ی هکتور و شاگردانش را باید از جنس و شکلی که در کتاب «درس‌هایی از اساتید» استینر، ذکر آن رفته، پنداشت؟

    سویه‌گیری پنهان

    چهارشخصیت محوری پسران تاریخ برخلاف بسیاری از شخصیت‌های نمایش‌هایی که می‌شناسیم سویه‌گیری جنسی همجنس‌خواه دارند. بیشتر آنها در کشمکش و جدال درونی برای پنهان‌سازی و سرکوب این میل هستند. در نمایشنامه به مساله جنسیت از دو نظرگاه  متفاوت نگاه شده است. ابتدا از زاویه دید نوجوانان (به طور ویژه پازنر) که در شروع بیداری میل جسمی‌اش و مواجه با تمام ناهماهنگی‌ و ناسازگاری‌های موجود در اجتماع در رابطه با این حس قرار دارد. دومین نگاه از منظر آدم بزرگ‌ها (هکتور و ایروین) است که بنا بر شرایط اجتماعی و پذیرا شدن اصول اخلاقی نرماتیو، این مساله را در خود سرکوب و به پس می‌رانند. البته هکتور با اتفاقات موتورسیکلت نشانه‌هایی را بروز داده است اما ایروین به طور کامل در مورد این مساله سکوت اختیار کرده است.

    پازنر درباره مساله کشش عاطفی‌اش به دیکن، گاهی با ایروین درد و دل می‌کند اما به خوبی متوجه است که حواس و نگاه ایروین نیز در کلاس به دیکن است. دیکن خوش‌قیافه و زیرک و در عین حال اغواگر و فرصت‌طلب است تا جایی که حتی پیشنهاد بهره جسمی از ایروین می‌کند! در عین حال او ایروین را به دلیل تناقضی که در زندگی شخصی‌اش با روش تدریس بی‌پروا، بی‌ملاحظه و ضداخلاقی‌اش (چرا که معتقد است نیازی به گفتن حقیقت نیست) دارد، نقد می‌کند.

    در پایان نمایش ایروین بر ترک موتورسیکلیت هکتور می‌نشیند، آنها تصادف می‌کنند. هکتور می‌میرد و او فلج می‌شود. نمایش‌نامه با نتیجه پراگماتیستی از سرنوشت شاگردان پایان می‌یابد. اکثر آنها به طبقه متخصصان پیوسته‌اند. وکیل، مشاور، مدیر، روزنامه‌نگار و… شده ‌اند. ایروین ناکامروا، نامعترف و به‌آغوش‌ناکشیده و افلیج می‌ماند. اما برای سیسیتم به کارش ادامه می‌دهد.

    انتخاب‌ دراماتورژی، در تابلوی هکتور آشکار می‌شود، که بازنمایی سکانس دونفره هیث لجرد و جیک جیلین‌هال در فیلم کوهستان بروکبک به کارگردانی انگ لی است، با توجه به مضمون فیلم که به ارتباط عاطفی و تراژیک دو گاوچران می‌پردازد، انتخاب درست و توضیح‌دهنده‌ای در خصوص روابط بعضی از شخصیت‌های اصلی نمایش است.

    مساله اساسی دیگر در پسران تاریخ این است که آیا واقعیت محض تاریخی وجود دارد؟ این پرسش به دلیل پاسخ‌های احتمالی به آن می‌تواند بسیار خطرناک باشد. والدین یهودی متعصب پازنر، نظر ایروین در مورد اینکه «هولوکاست هم یک واقعه تاریخی مثل وقایع تاریخی دیگر می‌باشد»، را نفی هولوکاست تلقی می‌کنند و عصبانی می‌شوند.

    اما بنت با نظر راج در مورد تعریف تاریخ موافق است… اینکه تاریخ یعنی اتفاقات شخمی یکی پس از دیگری.. این جمله در واقع متعلق به هربرت باترفیلد، پرفسور تاریخ دانشگاه کمبریج در دهه چهل میلادی است.

    نمایش خیل‌نژاد مملو از ارجاعات فرامتنی به شکسپیر، رنه شار، نیچه، برشت و... است. در عین حال خوانش او از پسران تاریخ تمامی جزییات واقع‌نگرانه و اغلب انتقادی و سیاسی در قالب نگاه‌های متعین و معنادار در مورد مساله واقعیت، آموزش و تاریخ را بروز نمی‌دهد. در مقابل او و گروهش با تکیه بر استعداد، خلاقیت، ممارست و آگاهی آکادمیک به طراحی و اجرایی تماشایی و شورمند رسیده‌اند که گام‌های بلند شوق‌انگیزی در تئاتر امروز ما قلمداد می‌شود.



 


صفحه رسمی سایت خبری تئاتر در تلگرام

https://telegram.me/onlytheater