به نظر می‌رسد در طی این سال‌ها دولت به طور سیستماتیک به نام «خوداتکایی تئاتر»، از وظایف ذاتی حمایتی-مالی‌اش در قبال تئاتر کاسته است بی‌آنکه از نظارت و ارزشیابی محتوی و شکل اجراها کوتاهی داشته باشد. بخش قابل توجهی از سهم تحقق‌یافته بودجه اندک تخصیصی تئاتر هم به دلیل رشد کمی تئاترها عموما مصروف کنترل و ارزیابی نمایش‌ها می‌شود.

چارسو پرس: - گروه تئاتر اگزیت- اردشیر شیرخدایی: در طول چند سال گذشته مساله تئاتر خصوصی یا غیردولتی، عمدتا از سوی دولت طرح شده و مورد پیگیری قرار گرفته است. بحث‌ها و گفتگوهای بسیاری در قالب اعلام‌ نظر و مصاحبه با هنرمندان و افراد مختلف انجام شده و سمینارها و همایش‌های عموما رسمی و دولتی برای تبلیغ تئاتر خصوصی برگزار می‌شود.

 
به قول کارگردان تئاتر و استاد دانشگاه محمدرضا خاکی، «در ایران یک تئاتر نظارتی و رسمی داریم که حاصل تجربه‌‌های خود ماست و با الگوهای خارجی مطابقت ندارد.» «۲» با وجود تکرار اصطلاحاتی مانند تئاتر خصوصی و تئاتر دولتی در گفتار تصمیم‌سازی حوزه تئاتر کشور، همچنان تعریف مشخص و قابل ‌ارجاعی از الگوهای معین و راهبردی برای اصطلاح تئاتر خصوصی یا غیردولتی و یا دولتی تعیین نشده است تا در سیاست‌گذاری‌های کلان مشخص و قابل ردیابی و در نهایت مطالبه‌پذیر باشد.
 
آخرین نمونه از وضعیت مبهم و متشتت در ارائه تعاریف مقدماتی و پایه‌ای در نشست تخصصی  کانون کارگردانان خانه تئاتر  تحت عنوان «تئاتر دولتی، تئاترخصوصی» مشهود بود که در اواخر بهمن‌ماه ۱۳۹۶ برگزار شد. این نشست نیز همانند همایش سه روزه و مفصل‌تری که در اوایل اسفند سال ۱۳۹۵ توسط مرکز هنرهای نمایشی در خصوص همین موضوع برگزار شده بود، بدون هیچ نتیجه‌گیری راهگشا برای تصمیم‌گیری‌های کلان در این زمینه پایان پذیرفت.
 
علی‌رغم لایه‌ها‌ی انباشته‌ای از ابهام و ناسازگاری در گفتار تصمیم‌سازی تئاتری و بدون توجه به انتقادهای جدی و نظرهای مخالف، سیاست واگذاری تئاتر یا به عبارت دیگر خصوصی‌سازی دولتی تئاتر با جدیت و بی وقفه و به شکل دستوری از طرف دولت در حال اجرایی شدن است.
 
«از سال ۱۳۹۴، اولین جرقه‌های کاهش تصدی‌گری دولت بر تئاتر در تغییر ساختار شعب انجمن هنرهای نمایشی در استان‌ها پی گرفته شد و بدین ترتیب تئاتر استان‌ها پیشگام در امرخصوصی‌سازی تئاتر معرفی شدند.» «۳» اما واکنش‌ها و نظرات هنرمندان تئاتر در شهرستان‌ها و حتی برخی از روسای انجمن هنرهای نمایشی استان‌ها در مورد روند خصوصی‌سازی همسو نیستند.

رییس انجمن هنرهای نمایشی استان قم اظهار داشته: خصوصی‌سازی به نفع تئاتر است.«۴»
اما مسئول نمایش اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهررضا اعلام کرده: خصوصی‌سازی، هنر تئاتر را به انزوا کشانده است. هنر نمایش نیازمند حمایت مالی است اما خصوصی‌سازی باعث شده وارد دوران زوال هنر تئاتر شویم.«۵» واگذاری‌های مجموعه‌های نمایشی شهرستان‌ها به بخش خصوصی باعث اعتراضات هنرمندان تئاتر شهرستان شده است. سال گذشته به سبب واگذاری مجموعه نمایش شهرستان سیرجان به بخش خصوصی، هنرمندان این شهر اعتراض کردند.«۶» کارگردان جوان اهل بندر دیر که اثر نمایشی‌اش در سی‌و‌ششمین جشنواره تئاتر فجر شرکت داشت معتقد است؛ خصوصی‌سازی بلای جان تئاتر شهرستان‌ها شده است. او مخالف واگذاری سالن تئاتر شهرستان به بخش خصوصی است. سالنی که هنرمندان با زحمت آن را به دست آورده بودند و حالا باید بابت تمرین تئاتر در آن، متحمل هزینه شوند.«۷» 

خصوصی‌سازی تئاتر منجر به افزایش هزینه‌های تبعی تماشای تئاتر می‌شود و با توجه به سطح درآمدی و وضعیت معیشتی شهرستان‌ها، این مساله منجر به حذف ارگانیک تئاتر از حیات اجتماعی و فرهنگی مردم و دامن‌زدن به مشکلات گروه‌های فعال نمایشی در شهرستان‌ها و استان‌ها شده است.
 
خصوصی‌سازی: ادبیات مدافع و هژمونیک
با نگاهی اجمالی به محتوی تولید شده وشیوه استدلالی تعدادی از سخنرانی‌ها و مقالات ارائه شده در برخی از سمینارها و کنفرانس‌های برگزارشده «عموما توسط مرکز هنرهای نمایشی و..» حول موضوع خصوصی‌سازی متوجه می‌شویم، پیشاپیش امر خصوصی‌سازی به عنوان تنها راه‌ حل نجات تئاتر از وضعیت مغشوش و بیمارگونش فرض شده است. در اکثر مباحث مطروحه عامدانه یا حتی ناآگاهانه، بخشی از واقعیت‌های اقتصاد سیاسی جهان کنونی نادیده و حذف شده است. به ویژه سیطره‌ی نئولیبرالیسم و ایدئولوژی بازار آزاد و اثرات مخرب آن بر سیاست، فرهنگ، محیط‌زیست و… و به طور کلی در زندگی انسان‌ها در این نگاه‌ها ناپیدا است. اساسا موضع‌گیری اکثر این نویسندگان نسبت به چنین مسائل بغرنج و مناقشه‌برانگیزی نامعلوم است. 
 
به طور پرسش‌برانگیزی با کمبود تحقیقات جامع در خصوص موضوع تئاتر خصوصی و اساسا ساختار و الگوهای تئاتر کشورهای مانند آلمان، فرانسه، سوئد و.. مواجه هستیم.«۲» متونی که درباره سیاست‌ها و نحوه تخصیص بودجه فرهنگی و تئاتر کشورهای مختلف الگویی روشن‌گرانه ارائه بدهند.
 
احتمالا در واکنش به سیاست‌های بسته و محدودکننده فرهنگی در دولت‌های نهم و دهم که سبب وقفه و ایجاد موانع و مشکلاتی در راه خلق آثار هنری طی آن دوره شد، بسیاری از اهالی تئاتر در مواجهه با سیاست‌های دولت جدید در قبال واگذاری‌های فرهنگی به اسم استقلال و آزادی هنری، در ابتدا اعتراض و واکنش معناداری نشان ندادند. هرچند که عدم آگاهی و موضع مشخص برخی از هنرمندان نسبت به موضوعاتی مانند خصوصی‌سازی و چالش‌های جهانی‌اش از دلایل انفعال در برابر چنین روندی قلمداد می‌شود.
 
زمزمه‌های بادوام این روند البته از اواسط دهه ۸۰ شمسی و قبل از رشد تعداد تماشاخانه‌های خصوصی و سیطره تهیه‌کنندگان و سرمایه‌گذاران خصوصی در تئاتر شنیده می‌شد و بسیاری آگاهانه یا ناآگاهانه ورود بخش خصوصی را در قالب رهایی تئاتر و ایجاد تئاتر مستقل رمانتیزه می‌کردند. برای نمونه در مقاله‌ای تحت عنوان «تاملی بر جریان خصوصی‌سازی در تئاتر ایران» «۸» نویسنده «در اواسط دهه هشتادشمسی»، با توسل به نظرخواهی از هنرمندانی مانند نغمه ثمینی و نادر برهانی‌مرند که ورود تهیه‌کننده خصوصی را راه‌حل طلایی معضلات مبتلابه تئاتر می‌انگاشتند و با تمسک و ارجاعاتی به تاریخ سده‌ی پنجم پیش از میلاد در یونان باستان و سده‌های میانی در اروپا تلاش می‌کند به خواننده القاء شود، ذات تئاتر در طول تاریخ «و احتمالا در مفهوم نولیبرالیستی‌اش» خصوصی بوده است. در بخشی از نوشتار اشاره شده آمده:«تئاتر جهان چیزی حدود بیست و پنج قرن پیش روی پای خود ایستاده، بدون هیچ ترس و واهمه و ذره‌ای کمک دولتی به شکل کاملا مستقل بر صحنه آمده و اجراهای ماندگاری برجای گذاشته است.» و یا اینکه:«در سده پنجم پیش از میلاد در یونان باستان حتی جشنواره‌های کاملا شخصی و بدون کمک دولت برگزار می‌شد!»
 
در این نوشته و نمونه‌های مشابه آن با فقدان یا حذف‌و جرح بسیاری از مفاهیم مرتبط با دولت مدرن و مضامین اقتصادی،سیاسی و فلسفی منبعث از وقایع چند دهه اخیر در جهان و ارتباط آن با هنر و موضع‌گیری منفعلانه در برابر چنین تحولاتی رو‌به‌رو هستیم. مباحث بعضا دور و یا کم ارتباط با حوزه مورد بحث خلط می‌شود و در برخی موارد طور کاملا سطحی‌انگارانه، از جریان خصوصی‌سازی در تئاتر حمایت می‌کند.
 
سال ۱۳۹۶، یک دهه بعد، در یک نشست آسیب‌شناسانه در مورد وضعیت فعلی تئاتر، رضا سرور منتقد تئاتر و استاد دانشگاه معتقد است:«وقتی تئاتر نزدیک به ۲۵ قرن یعنی از همان زمان دولتشهر آتنی تا امروز حیات و مماتش با دولت بوده است باید این نقش ادامه پیدا کند اما این به معنای حاکمیت دولت بر تئاتر نیست. این ایده «آلن بدیو» «فیلسوف معاصر فرانسوی» که دولت فقط حامی تئاتر است اما تئاتر خدمتگزار دولت نیست قابل تامل است.»«۱»
چنین استنتاج‌های کاملا متضاد از ۲۵ قرن تاریخ تئاتر جهان تنها با گذشت یک دهه برای توجیه مقاصد متفاوت از یک ایده، هولناک به نظر می‌رسد.
 
آیا تئاترخصوصی، مستقل است؟
در حال حاضر تئاتر مستقل و آزادگی آن ذیل عنوان گفتمان خصوصی‌سازی تئاتر جعل شده است. بسیاری از هنرمندان و اهالی تئاتر معتقدند کمک و حمایت مالی دولت «بدون دخالت‌ و سانسور»، تئاتر مستقل را احیا و تقویت می‌نماید. البته بخشی از حاکمیت و هنرمندان دولتی که شاید دیگر نقشی در بدنه تصمیم‌گیری ندارند نیز با خصوصی‌سازی تئاتر مخالف هستند، البته اکثر آنها معتقدند بودجه و کمک دولتی صرفا باید به تئاترهایی اعطا شود که به قول آنها تئاتر ارزشی و مورد تایید دولت باشد.
 
خصوصی‌سازی تئاتر در ایران نه تنها منجر به شکل‌گیری تئاترهای مستقل و پیشرو نشده است بلکه به واسطه مناسبات کاسب‌مآبانه و بعضا مبتذل بازار، در بیشتر موارد تفکر رو به جلو و مترقی سرکوب می‌شود. اما واقعیات موجود در تئاتر جهان متفاوت از گفتمان دستوری و دولتی خصوصی‌سازی در ایران عمل می‌کند.
 
چندسال پیش تصمیم دولت ترکیه کشور همسایه‌مان، برای خصوصی سازی تئاترها، هنرمندان این کشور را خشمگین کرد.«۹» ریاست انجمن هنرمندان تئاتر دولتی ترکیه هشدار داد که پایان دادن تخصیص بودجه دولت به تئاتر، ترکیه را به سوی برهوت فرهنگی خواهد کشاند. خصوصی‌سازی تئاتر در ترکیه هم ذیل برنامه‌های نئولیبرالیستی کاهش تصدی‌گری دولتی پیشنهاد شده بود. اما هنرمندان در سراسر کشور به خیابان آمدند و علیه خصوصی‌سازی تئاتر، اپرا و باله اعتراض کردند. لازم به ذکر است در سال ۲۰۱۲ میلادی بودجه تخصیصی دولت ترکیه به تئاتر دولتی مبلغ ۱۴۰ میلیون لیر «معادل ۶۳ میلیون دلار» بود و مبلغ ۵/۳ میلیون لیر «معادل ۵/۱ میلیون دلار» به تئاترهای خصوصی در سال قبل آن اختصاص یافته بود. تئاترهای خصوصی ترکیه مانند بسیاری از کشورهای جهان مشمول کمک‌های مالی دولتی هستند. رییس بنیاد باله، اپرا و تئاتر ترکیه معتقد است بازیگران تئاتر از آزادی هنری و فکری بهره می‌برند و خلاق هستند و تصمیم خصوصی‌سازی باعث محدود شدن آزادی هنرمندان می‌شود. تئاتر دولتی ترکیه سالانه اجراهای بسیاری در سراسر کشور روی صحنه می‌برد. ۵۸ تئاتر دولتی با حدود ۷۰۰ نفر در شهرهای بزرگ ترکیه فعال هستند. 
در فرانسه نیز دولت به تئاتر دولتی و خصوصی کمک می‌کند. انجمنی برای حمایت از تئاتر خصوصی وجود دارد که ۳/۵ درصد از فروش بلیط هر نمایش را برای حمایت هنرمندان بخش خصوصی تخصیص می‌دهد.«۲»
 
کالایی سازی تئاتر و نظام بازار آزاد
خصوصی‌سازی تئاتر در واقع ذیل برنامه کلان اقتصادی دولت در راستای اجرایی کردن اصل ۴۴ قانون اساسی «به ویژه ابلاغ سال ۱۳۸۴»، مبنی بر کاهش تصدی‌گری دولت و واگذاری بنگاه‌های دولتی به بخش خصوصی قابل جستجو است. اجرایی کردن موجدانه اصل ۴۴ با هدف حفظ کرامت و حقوق انسان‌ها، بهره‌مندی از سلامت، رفاه، امنیت غذایی، تامین اجتماعی، فرصت‌های برابر و.. پیگیری شده است.«۱۰» اما نتایج واگذاری‌ها و خصوصی‌سازی‌ها در این سال‌ها عمدتا به تعطیلی بیشتر کارخانه‌های مولد و... بیکاری کارگران، اختلاف طبقاتی، فقر و.. دامن زده است. پروژه خصوصی‌سازی در واقع در راستای اعمال سیاست‌های آزادسازی اقتصادی می‌باشد که تمام دولت‌های بعد از جنگ در ایران با فراز و نشیب‌هایی در هر دوره در اجرایی کردنش تلاش نموده‌اند.
 
اعمال سیاست‌های نئولیبرالیستی بازار آزاد و تعدیل ساختاری در کشورهای در حال توسعه توسط دستورالعمل‌های شرطی و الزام‌آور نهادهای پولی مالی بین‌المللی مانند بانک جهانی و صندوق بین المللی پول و به واسطه اعطای وام‌های متعدد به آنها، در این کشورها پیاده‌سازی شده است.
 
سالها بعد از ابلاغیه سال ۸۴ اصل ۴۴، رییس دانشکده اقتصاد دانشگاه امام صادق معتقد است: سیاست خصوصی‌سازی در کشور به درستی اجرا نشده است و طی روند خصوصی‌سازی تغییر مالکیت شرکت‌ها از دولتی به شبه‌دولتی بوده است و در واقع خصوصی‌سازی بخش خصوصی را تقویت نکرده است.«۱۱»
 
البته بسیاری از متفکران و اقتصاددانان مستقل در ایران و جهان معتقدند خصوصی‌سازی «حتی اگر صحیح اجرا شود» همانطور که واقعیت‌های موجود در جهان گواه است منجر به تعمیق شکاف طبقاتی و افزایش فقر و نابرابری در سراسر جهان شده است. محمد مالجو اقتصاددان مستقل معتقد است:«خصوصی‌سازی پروژه انباشت سرمایه به نفع اقلیت است. به عبارت دیگر خصوصی‌سازی متراکم‌سازی ثروت اقتصادی در دستان اقلیتی است به هزینه محرومیت اکثریت توده‌ها از این منابع. «۱۲» در واقع ایده تمرکززدایی از نقش دولت در رفاه و خدمات عمومی و... ذیل ایده نولیبرالیستی منبعث از ایده‌های مکتب اقتصادی شیکاگو به رهبری اقتصاددان معروف، میلتون فریدمن شکل گرفت. نئولیبرالیسم می‌کوشد که تمام کنش‌های انسانی را وارد قلمرو بازار کند. این ایده معتقد است آزادی بازار تجارت ضامن آزادی‌های فردی است. «۱۳» حال آنکه شروع و پیاده‌سازی نئولیبرالیسم و ایده بازار آزاد در اواخر دهه هفتاد میلادی با مشاوره اقتصادی میلتون فریدمن به دیکتاتوری پینوشه بعد از کودتا در شیلی و نمونه‌های تاریخی بعد از آن در نقاط مختلف دنیا اساسا فرضیه ضمانت این شیوه مشخص اقتصادی با تحکیم دموکراسی و آزادی را رد کرده است. «۱۴» کالایی‌سازی و ایده بازاری شدن ارکان زندگی از جمله آموزش پرورش، بهداشت و سلامت، محیط زیست در واقع منجر به نابودی ساحت‌های اصیل و مشارکتی زیست انسان می‌شود. ایده واگذاری مسئولیت‌ها و وظایف دولت به بخش خصوصی در بخش‌های مختلف از جمله آموزش و بهداشت موجب بالا رفتن هزینه‌های معیشتی و رفاهی برای مردم است. این سیاست‌ها مثلا در بخش درمان موجب لغو حداکثری تعهدات دولت برای پرداخت هزینه‌های درمان و دارو بیماران است. در بخش فرهنگی، خصوصی‌سازی تئاتر در ایران به معنای لغو پشتیبانی حداقلی بودجه دولت از تولید تئاتر، هنرمندان تئاتر و حتی مخاطبان تئاتر است. حالا حتی خصوصی‌سازی جشنواره تئاتر فجر به عنوان دستاوردهای چشم‌گیر دولت در انجام وظایف تکلیفی‌اش تلقی می‌شود.
 
با وجود گستردگی نئولیبرالیسم در سراسر گیتی لیکن همچنان در کشورهای پیشرفته بودجه‌های سالانه هنگفتی به امور فرهنگ و تئاترشان اختصاص می‌دهند. مثلا در سیاست‌گذاری فرهنگی دولت فدرال آلمان، توجه بسیاری در قالب برنامه‌های حمایتی به بخش هنرهای نمایشی شده است.
 
البته با سیطره سرمایه‌داری در جهان امروزی شاهد حضور و مشارکت شرکت‌های بزرگ و بخش خصوصی برای سهیم شدن در اتفاق‌های هنری هستیم. پشتیبانی مالی آنها از جشنواره‌های هنری معتبری مانند آوینیون «به نیت اعتباریابی فرهنگی شرکت‌ها و بنگاه‌های اقتصادی» مشهود است«۱۵». توماس اوسترمایر، کارگردان برجسته تئاتر که شهره به افشاگری زشتی چهره سرمایه‌داری در آثارش بوده است هر چند اکنون به طعنه گفته می‌شود دستانش در جیب سرمایه‌داری است اما همچنان دل خوشی از میراث سیاست‌های تاچر و بلر «نئولیبرالیسم» ندارد و ایده سرمایه‌گذاری بخش خصوصی را در تئاتر برنمی‌تابد.«۱۶» پرداخت به موضوع تاثیرات نئولیبرالیسم بر تئاتر جهان، موضوع تحقیقات مفصل و جداگانه دیگری را طلب می‌کند.
 
خصوصی‌سازی؛ بیابان‌زایی فرهنگی
خصوصی‌سازی تئاتر در ایران به بهبود و ارتقاء کیفی نمایش کمکی نکرده است. زیرساخت‌های تئاتر چندان تقویت نشده است. همچنان با فقدان یا کمبود شدید سالن‌های مجهز و مدرن تئاتر در سراسر کشور مواجه هستیم. در واقع کالایی شدن تئاتر به نقل از رضایی‌راد، کارگردان با اندیشه تئاتر کشور، منجر به وال استریتی شدن تئاتر «۱۷» و سیطره مطلق سرمایه و مقتضیات بازار بر این هنر و نهایتا ابتذال آن می‌شود. امیررضا کوهستانی کارگردان نوآور نیز معتقد است، شاهد قدرت‌گرفتن آدم‌هایی متعلق به حوزه سرمایه در عرصه تئاتر هستیم که عمدتا تاجرند و ربط چندانی به هنر تئاتر ندارند.«۱» بازاری شدن کلیت تئاتر منجر به عقیم‌سازی و محافظه‌کاری این هنر آگاهی‌بخش و تملک‌ناپذیر می‌شود و بدین ترتیب بار سنگین کنترل و ارزشیابی دولت را به طور بطئی و غیرمستقیم می‌کاهد. خصوصی‌سازی تئاتر همچنین منجر به تضعیف خلاقیت و تجربه‌گرایی هنر نمایش در ایران شده است. 
 
جریان غالب تهیه‌کنندگان و سرمایه‌گذاران، مخاطبان تئاتر را به مشتری‌های تئاتری تقلیل داده‌اند.«۱۸» و جایگاه تئاتر به عنوان نهادی تاثیرگذار را مخدوش نموده‌اند و در واقع این سلیقه و پسند تماشاگران عموما از طبقه متوسط و بالا و نوکیسه است که نقش کارفرمای تئاتر را به عهده گرفته و بر تئاتر حکمفرمایی می‌کند. گران شدن بلیط نمایش‌ها موجب شده طبقات کم درآمدتر و بعضا دانشجویان، کارگران و کارمندان به طور سیستماتیک از ساحت تئاتر کنار گذاشته شوند. چنین وضعیتی در تناقض با شعار رسمی دولت ذیل عنوان «تئاتر برای همه» در این سال‌ها قرار می‌گیرد.
 
خصوصی‌سازی تئاتر، خلاقیت و منش هنری هنرمندان و کارگردانان اصیل را نیز به مخاطره می‌اندازد.
«در این وضعیت حتی کارگردانان با اصالتی مانند محمد رحمانیان و محمد یعقوبی با آن عقبه فکری و زیبایی‌شناسی ارزشمند ناگهان به کارگردانانی مبتلا به منطق بازار بدل می‌شوند که تنها در جستجوی رفع نیازهای مخاطب از طریق ارضای حس نوستالژی، سرگرم‌سازی دست‌چندم و تکه‌پرانی‌های سیاسی می‌شود.»«۱»
 
فرمول‌های بازاریابی و مساله رقابت در بازار و نسبت مستقیم‌اش با ارتقاء کیفیت در مباحث فرهنگی و هنر تئاتر به شکل معکوس عمل می‌کند و با رونق‌اش، تئاتر روز به روز مبتذل می‌شود. ایده سرمایه‌دارانه رقابت، خلاقیت هنری را بدل به حسادت و بخل و دشمنی بین هنرمندان می‌نماید و بی‌حاصلی و ابتری هنر را سبب می‌شود.
 

تماشاخانه‌های خصوصی: بنگاه‌های اقتصادی زودبازده یا تجارتخانه‌های مشکل‌گشا یا آف تئاترهای اندیشه‌ساز ؟

تاسیس و رشد قابل توجه تعداد تماشاخانه‌های خصوصی طی چند سال اخیر با هدف حمایت از تئاتر خصوصی انجام گرفته است. «در تهران بیش از ۳۰ سالن خصوصی فعال وجود دارد که بیش از ۶۰ درصد همه اجراهای پایتخت را میزبانی می‌کند. با خصوصی‌ شدن و وابستگی درآمد تئاتر به فروش بلیط حالا دیگر تئاتر هم به کالایی تبدیل شده که تابع قوانین عرضه و تقاضا است.» «۱۹» در واقع بر اساس این تحلیل پرمخاطب‌ترین روزنامه اقتصادی ایران گفتمان رسمی اقتصادی، «کالایی‌سازی»، در مورد تئاتر محقق شده و مورد ستایش است.
 
سالن‌های خصوصی‌ در واقع زیرزمین‌، آپارتمان، انبار، سوله، زیرپله و… تغییر کاربری شده‌ای هستند که فاقد معمولی‌ترین استانداردهای سالن‌های تئاتری می‌باشند. اما به هر حال نیاز خیلی از فارغ‌التحصیلان یا هنرمندانی که در انتظار اجرای نمایش‌های‌شان در سالن‌های دولتی یا نیمه دولتی هستند را پاسخ می‌دهد. چهار سال از شکل‌گیری و رشد این سالن‌ها می‌گذرد و حتی انجمن صنفی تماشاخانه‌های خصوصی تشکیل شده است. تسهیل روند اجرا شدن  نمایش‌ها باعث رشد کیفی آثار نمایشی یا ایجاد تئاترهای مستقل و آف با هویت‌های معین نشد. نمونه‌های کمیابی مانند تماشاخانه موج نو با مدیریت میلاد شجره با اجرای آثار عمدتا متفاوت و نوگرایانه در تلاش ایجاد هویت مشخصی برای تماشاخانه‌ بود که متاسفانه در آشفتگی بازار مبتذل سرمایه کم فروغ ماند. 
 
شرایط حاکم بر سالن‌های خصوصی برای درآمدزایی منجر به اجراهای متعدد در یک سالن در یک شب می‌شوند. این امر تاثیر مخربی بر نحوه طراحی و تولید نمایش‌ها گذاشته است. به دلیل تحویل و آماده‌سازی سالن برای اجرای بعدی طراحی صحنه و شکل اجرایی محدود شده است. 
 
مناسبات و سازوکارهای سرمایه‌محورانه و محدودکننده حاکم بر تماشاخانه‌های خصوصی، در کنار خواست سرمایه‌گذار و تهیه کننده به نوعی قوانین محدودکننده نانوشته‌ای را علاوه بر قوانین نظارتی موجود بر بدنه تئاتر تحمیل کرده است. پیش‌شرط‌هایی مثل حضور بازیگران چهره‌ در نمایش، قراردادهای ناعادلانه از سهم فروش و حتی توقف اجرا به محض عدم فروش بلیط نمایش در میانه اجرا و.. این سالن‌ها اکثرا به مکان‌هایی تبدیل شده‌اند که صرفا به گروه‌های تئاتری اجاره داده می‌شود.«۲۰» و به دلیل عدم کمک مالی دولت به اکثر این تماشاخانه‌ها، آنها به هر شیوه‌ای در صدد کسب درآمد و توجیه‌پذیری اقتصادی فعالیت‌شان برآمده‌اند و از آنجایی که طبق قانون معافیت موسسه فرهنگی از پرداخت مالیات معاف هستند احتمال سوءاستفاده‌های مالی در آنها میسر است. این شرایط همچنین  بستری فراهم می‌کند برای تجمع سرمایه‌های مشکوک که با استفاده از رانت‌های احتمالی بنا به نزدیکی به هسته قدرت میسر می‌شود.
شکل‌گیری سالن‌های خصوصی در تهران در دو فاز انجام شده است. بازه زمانی سال‌های  ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۴ که سالن‌هایی مثل باران، مشایخی، موج‌نو، دا، کنش معاصر و ارغنون توسط فعالان تئاتری با بودجه‌ محدود تاسیس شد و دوم؛ سالن‌های فعال شده در دو سال ۹۵ و ۹۶ مانند تئاتر مستقل تهران، پالیز، شهرزاد و تعدادی دیگر...
 
آشفتگی شرایط اقتصادی و عدم مدیریت و فقدان حمایت دولت باعث شده در حال حاضر برخی تماشاخانه‌های دوره اول، دچار مشکلات مالی فراوان شوند و در آستانه ورشکستگی قرار بگیرند. شاهین چگینی رییس هیات مدیره انجمن صنفی تماشاخانه‌داران از پدیده جدید تزریق مبالغ نجومی «۵ میلیارد تومانی» به بخش خصوصی خبر داده. وی درخواست رصد نحوه تامین مالی بخش خصوصی توسط مرکز هنرهای نمایشی را دارد چرا که شائبه پول‌شویی را به واسطه ورود منابع هنگفت به تئاتر محتمل می‌داند «۲۱» ورود سرمایه‌های رقابت‌ناپذیر با منبع نامشخص تهدید جدی برای تماشاخانه‌های بی‌رونق است اما به دلیل امکان تسلط و شکل‌دهی به کل تئاتر در غالب جریانی کنترل شده، متشکل و پنهانی، تهدید خطرناکی بر کلیت تئاتر محسوب می‌شود. 

 
خصوصی‌سازی تئاتر در ایران بستر سوداگری و کنترل پنهان را در عرصه تئاتر هموار می‌کند.
** 
آسیب‌شناسی و نقد جریان خصوصی تاتر در ایران به معنای دفاع از تئاتر نظارتی دولتی و سفارشی نیست. عدم آگاهی برخی از هنرمندان و تولیدکنندگان تئاتر از مسائل کلان‌تری که سیاست‌گذاری تئاتری را نیز تحت تاثیر قرار می‌دهد موجب افزایش مشکلات و تثبیت معضلات موجود است.

 
در کنار بازنگری بنیادین و خواست جمعی برای تغییر ساختار مدیریتی تئاتری، گردهم آمدن و انسجام هنرمندان تئاتر ذیل تشکل‌های قدرتمند و مستقل برای مطالبه‌گری از دولت جهت تخصیص و تحقق بودجه‌های سالانه برای تزریق در زیرساخت‌ها و متناسب با نیازهای موجود برای تولید نمایش‌های باکیفیت و مستقل و با کمترین نظارت دولت و پشتیبانی از هنرمندان و حتی مخاطبان تئاتر ضروری و از راه‌های نجات تئاتر اندیشه‌ورز در کشور است. ضرورت تخصیص بودجه متناسب با نیازهای تئاتر امروز به ضرورت و اهمیت تخصیص بودجه برای جاده‌سازی و ساخت نیروگاه‌ها و سایر زیرساخت‌ها است. هنرمندان و تولیدکنندگان تئاتر باید به لحاظ فکری از جامعه جلوتر باشند. مطالبه‌گری، همراه با آگاهی و نگاه انتقادی و همبستگی هنرمندان باعث ایستادگی در برابر فشارها و تهدیدهای ویران‌کننده برای بی‌اثر کردن و حذف تئاتر خواهد بود. 
 
 
 منابع:
۱. پول، منطق بازار و دیگر شیاطین…، گفتگوی جمعی پیرامون ماهیت و دگرگونی‌های مخاطب در تئاتر امروز ایران با حضور محمد رضایی‌راد، رضا سرور، امیررضا کوهستانی و امین عظیمی، مجله سینما و ادبیات، شماره ۶۲، شهریور ۱۳۹۶
 
۲. گزارش خبرگزاری فارس از نشست پالش‌های تئاتر خصوصی و دولتی،فارس نیوز/ تئاتر دولتی؛ تئاتر خصوصی، صمد چینی‌فروشان، www.iatc.theater.ir  / هنرآنلاین
۳. رشد تئاتر خصوصی در ایران، دنیای اقتصاد، ۲۱ تیر ۱۳۹۶
۴. اصغر نوبخت،رییس انجمن نمایش استان قم در گفتگو با ایران‌تئاتر، ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۶
۵. خصوصی‌سازی، هنرتئاتر را به انزوا کشانده است،خبرگزاری ایمنا، ۴ اسفند ۱۳۹۶
۶. اعتراض هنرمندان تئاتر در سیرجان، شبکه اطلاع‌رسانی راه دانا، ۱۱ دی ۱۳۹۶
۷. خصوصی‌سازی بلای جان تئاتر شهرستان‌ها شد، خبرآنلاین، ۸ بهمن ۱۳۹۶
۸. تاملی بر جریان خصوصی‌سازی در ایران، صبا رادمان، www.theater.ir  ۲۸ تیر ۱۳۸۵ 
۹. move to privatize Turkish theaters enrages artists, www.dailystar.com , 11may 2012  /  www.nytimes.com
۱۰. محمد‌مهدی زارع و محسن گنجی، اصل ۴۴؛ انقلاب اقتصادی، موسسه انتشارات امیرکبیر، تهران ۱۳۸۸ 
۱۱. خصوصی‌سازی بخش خصوصی را تقویت نکرد، دکتر مهدی صادق شاهانی، جام‌جم آنلاین، ۱۰ تیر ۱۳۹۶
۱۲. خصوصی‌سازی؛ مانع مستقیم راه آزادی، بررسی ابعاد پنهان خصوصی‌سازی، در گفتگو با محمد مالجو، مرتضی مدنی شهریور ۱۳۹۵
۱۳. دیوید هاروی، تاریخ مختصر نئولیبرالیسم، ترجمه محمود عبدالله زاده، نشر دات ۱۳۹۵
۱۴. نائومی کلاین، دکترین شوک، ظهور سرمایه‌داری فاجعه، ترجمه مهرداد شهابی و میرمحمود نبوی، کتاب آمه ۱۳۸۹
۱۵. سایت جشنواره آوینیون www.festival-avignon.com
۱۶. Andrew Dickson ،Thomas Ostermeier: Hamlet? The plays a mess ، www.theGuardian.com ، 
۱۷. محمد رضایی‌راد، تئاترخصوصی-تئاتر دولتی/ تئاتر وال‌استریتی،  www.iran.britishcouncil.org 
۱۸. چگونه مخاطب تئاتر، مشتری تئاتر شد؟/ همیشه حق با مشتری است، عابس خلقی، www.meidaan.com ، ۱۸ دی ۱۳۹۵
۱۹. پله‌های خصوصی شدن تئاتر، دنیای اقتصاد، ۱۱ بهمن ۱۳۹۶
۲۰. نگاهی به وضعیت سالن‌های خصوصی تئاتر در تهران، تماشاخانه یا تجارتخانه/ شکوه مقیمی، www.jameefarda.com ، ۳۰ آبان ۱۳۹۶
۲۱. خطر ورشکستگی در کمین سالن‌های خصوصی تئاتر، خبرگزاری دانشگاه آزاد اسلامی/آنا ۲۰ خرداد ۱۳۹۶
- مجموعه مقالات امیر کیانپور با موضوع خصوصی‌سازی تئاتر و هنر 

-برخی از مقالات ارایه شده در سمینار تئاتر خصوصی از جمله؛ تئاتر و نمایش خصوصی به قلم بهزادقادری، جایگاه تئاتر خصوصی به قلم بهروز غریب‌پور، بازخوانی موانع شکل‌گیری خودجوش تئاترخصوصی در دوران سپری شده به قلم فریندخت زاهدی،  نقش مردم، هنرمندان و دولت در توسعه تئاترخصوصی به قلم دکتر مسعود دلخواه و... منبع ایران تئاتر