چارسو پرس: - روزنامه شرق: اوضاع کلي تئاتر مشهد را چطور ارزيابي ميکنيد؟
هميشه در مصاحبههاي قبلي نه تنها من، بلکه همه هنرمندان تئاتر مشهد به اين نکته اشاره کردهاند که تئاتر مشهد بعد از تهران حرفهاي زيادي براي گفتن دارد. تاريخ تئاتر خراسان خود گوياي اين موضوع است. اما نميتوان اين مسئله را ناديده گرفت که در تئاتر شهرستان، بهخصوص در مشهد پستي و بلنديهاي زيادي را از سر ميگذرانيم. نکته قابلتوجه اين است که در ١٠ سال اخير تئاتر مشهد پيشرفت قابل توجهي را نه تنها از نظر کيفي، بلکه از نظر استقبال و افزايش حضور و حمايت مخاطبان شاهد بوديم. اما متأسفانه اين پيشرفت فقط به دليل همت و پشتکار هنرمندان تئاتر شهر است و مسئولان تأثير چشمگيري در آن نداشتهاند. قطعا پيگيري و توجه مسئولان اين عرصه در مشهد ميتواند تأثير چشمگيري در بهترشدن اوضاع تئاتر مشهد داشته باشد.
تفاوت اجرا در تهران و شهرستان چطور است؟
اگر تئاتر را به عنوان يک حرفه جدي در نظر بگيريم براي من کارکردن در تهران يا شهرستان از نظر تئاتري که قرار است بر روي صحنه ببرم تفاوتي ندارد. تفاوت در محيط کار و افراد هنرمندي است که ميتوانم با آنها در ارتباط باشم.
مختصري از کارهاي قبليتان بگوييد.
تئاتر مشهد را به دليل حضور برادرم در اين عرصه از سال ٧٣ به خاطر دارم. اما شروع فعاليتم به سال ٨١ برميگردد. از همان شروع علاوه بر نويسندگي و کارگرداني به بازيگري هم علاقهمند بودم و در هر سه فعاليت داشتم. اما بيشتر فعاليتم در آن دوران معطوف به بازيگري بود. يکي از مهمترين اتفاقات من در تئاتر به سال ٨٨ و آشنايي من با مهسا غفوريان برميگردد. از همان زمان کم کم ما تبديل به يک گروه کوچک شديم و اين اتفاق باعث شد تا آنچه در ذهن داشتم، شکل واضحتر و جديتري به خود بگيرد.
دغدغه اصلي شما در تئاتر و تمهاي مورد علاقهتان چيست؟
من فکر ميکنم پاسخ به اين سؤال براي من به عنوان کارگردان تئاتر خطرناک است يا حتي براي کساني که قرار است مخاطب کار من باشند نيز سؤال مناسبي نيست. طبيعتا هر کارگردان دغدغه و تم مورد علاقه خود را براي کارکردن دارد اما صحبتکردن درباره آن، آن هم به طور مستقيم ميتواند در کيفيت اثر و جهتدادن به ذهنيت تماشاچي تأثيرگذار باشد و من اين نوع تأثيرگذاري را نميپسندم.
ضمن اينکه دغدغه و نوع نگاه هنرمند در گذر زمان تغيير خواهد کرد و اين خود بخشي از هنر است.
چرا اسم اين کار اخيرتان شده حذفيات؟
حذفيات نه تنها برگرفته از ساختار نمايشنامه است بلکه در محتوا و تم نمايش بسيار تأثيرگذار است.
نحوه کار با بازيگرهاي کمسنوسال و کمتجربه چگونه است؟
خب اگر مهسا غفوريان را فاکتور بگيريم (چون او بازيگر باتجربه و به نظر من بهترين بازيگر تئاتر خراسان است) کارکردن با بازيگر کمتجربه و بهخصوص کمسنوسال همان قدر که سخت است، به همان اندازه راحت است. چون اين دسته از بازيگران بکر و بدون ذهنيتي عجيب از ارائه نقش، خود را براي اجرا آماده ميکنند. زماني کارگردان ميتواند از کارکردن با اين بازيگران لذت ببرد که آنها از هوش بالايي برخوردار باشند که خوشبختانه بازيگران نوجوان حذفيات از پس اين کار برآمدند.
نحوه نگاهتان به روابط ميان آدمها چگونه است؟
هميشه جزئيات در روابط آدمها براي من از کلينگري جذابتر بوده است. جزئيات است که شخصيت آدمها را شکل ميدهد. جزئياتي که شايد بهراحتي ديده نشود يا ناديده گرفته شود.
تغيير در شکل اجرا به واسطه مکانهاي اجرائي متفاوت برايتان چطور اتفاق ميافتد؟
اکثر اوقات تغيير چشمگيري در شکل اجرا صورت نميگيرد و ما عمدتا با مسائل سختافزاري سروکار داريم و گاه مجبوريم تا حدودي منعطف با امکانات موجود، اجرا را در فضاهاي متفاوت تجربه کنيم.
سرچشمه ايده طراحي صحنه برايتان چه بود؟
طراحي صحنه حذفيات به همراه طراحي لباس به عهده مهسا غفوريان بوده است. زماني که با او درباره طراحي صحنه صحبت کردم به من پيشنهاد داد که ما در صحنه فقط آنچه را که لازم است نشان دهيم و اين نوع طراحي به نمايشنامه بسيار وفادار و کاملا در راستاي کانسپت نمايش بود. استفاده او از رنگ سفيد و فرم دايرهايشکل در اجزاي مختصر صحنه نيز با مفهوم نمايش و خلأ حاکم بر فضا کاملا هماهنگ بود.
در پايان بايد اشاره کنم به اينکه مشهد، حتي کوچکترين حمايت، کمک و حتي دلگرمي براي اجراي عمومي حذفيات در تهران را از ما دريغ کرد و ما رويصحنهبودن حذفيات در تهران را مديون کمکهاي گروه نمايش در تهران هستيم. روحالله زندي، ريحانه رنجبر، رضا جاويدي و تمام دوستان همراه و البته تئاتر مستقل تهران و مصطفي کوشکي که اين فرصت را براي ما فراهم کردند. همچنين از اعتماد و حمايت صابر ابر بياندازه ممنونم.
و قطعا فراهمشدن اين فرصت براي ما حقيقي نميشد اگر الهام کردا اينطور جانانه و پرمهر در کنارمان نبود.
«وقتي مارادونا در جام جهاني ١٩٨٦ از وسط زمين، بازيکنان انگليس را يک به يک جا گذاشت و گل دوم را به انگليس زد، گزارشگر آرژانتيني با تمام وجود فرياد زد: مارادونا تو از کدوم سياره ظهور کردي؟ و اين سؤال براي گروه کوچک حذفيات هميشه خواهد بود که... الهام کردا، تو از کدوم سياره ظهور کردي؟!».