قیمتهای گران بلیت تئاتر اولین شکاف و ایجاد فاصله بین مردم و تئاتر است. بهویژه در این شرایط بحرانی که مردم از تهیه سادهترین امکانات معیشتی زندگی خود محروماند، اعمال چنین رویهای تئاتر را از سبد اقتصادی و زندگی مردم دور خواهد کرد. نوع ذائقه فرهنگ مصرفگرایانه که از فرهنگ سرمایهداری الهام میگیرد، دیر یا زود تئاتر را به گیشه و گیشهگردانی هدایت خواهد کرد و به کالایی مصرفی تبدیل خواهد کرد که تنها برای اقشار مرفه و متمول قابلاستفاده خواهد بود و هنرمندان نیز در خدمت تأمین سلیقه آنان پیش خواهند رفت و دراینمیان تئاتر متعهد، روشنگرانه و ژرفاندیش جایی نخواهد داشت و تجارت غلبه خود را اعمال خواهد کرد.
پایگاه خبری تئاتر: نگاه مصرفي و روحيه سوداگرانه كمكم دارد همه ابعاد و شئونات جامعه ما را در بر گرفته و تمامي فضيلتها و ارزشهاي فرهنگي ما را تحتالشعاع خود قرار ميدهد. اگر نگاهي به مجلات، بيلبوردهاي تبليغاتي شهري و محيطي و مسير جادهها و اتوبانها و تبليغات ريز و درشت پيرامونمان بيندازيم، خواهيم ديد كه چگونه روحيه، ذائقه و سبك زندگي ما دستخوش دگرگونيها شده؛ بيآنكه خود نقشي در اين انتخاب داشته باشيم. باري تئاتر از همان آغاز فطرت خويش در جامعه مدني آتني يونان به دليل همشأني و همپايي و همراهي با فلسفه و نقد اجتماعي از منزلت والايي برخوردار بوده؛ چنانكه ارسطو فيلسوف يوناني، تراژدي را بهعنوان مهمترين گونه تئاتري قلمداد ميكند و اشاره و تأكيد دارد كه: سعادت در فضيلت است و تراژدي راه رسيدن به فضيلت و رستگاري... . تئاتر هنر نخبگان و انديشمندان است، هنر انديشگي است، نوعي تعهد روشنفكرانه و آرمانگرايانه در ذات و ماهيت تئاتر است كه مختص جوهري اوست و همين ويژگي در همه ادوار به شكلي فاخر و متعهد حفظ شده است.
در ايران نيز تئاتر با همين تعهد و اعتراض و بهعنوان مقولهاي اجتماعي و هنري روشنگرانه كار خود را آغاز كرد و همواره با مخاطرات سياسي و اجتماعي و كاستيها درگير بوده و مسير خود را از ساير مقولات اجتماعي و هنري جدا كرده و همچنان بر ابعاد هستيشناسانه خود تأكيد ورزيده و نسبت و تفاوتهاي خود را با هنر فراگير سينما حفظ و متمايز كرده است؛ و در ادوار مختلفي به كمك سينما آمده و بهعنوان هنر مادر آن را حمايت و پشتيباني كرده است؛ اما مدتي است كه اين وامداري و همكاري جنبههاي عكس به خود گرفته و برخی اهالی تئاتر برای مقبوليت آثار خود ملزم به استفاده از چهرهها و به قول امروزيها «سلبريتيها» شدهاند. چنانكه به اعتبار قانون نانوشتهاي هر كارگرداني كه جهت اجرا به مديريت سالنها مراجعه ميكند، در نخستين پرسش با اين نكته مواجه ميشود كه چند چهره معروف سينمايي در آن كار بازي خواهند داشت؟!
اين امر متأسفانه ديدگاهي است كه دارد به يك رويه و در نهايت نگاه گيشهاي منجر ميشود و هم تماشاگران كاذب را به خود معطوف ميدارد و هم بعضا نوع كارها را به سوي نوعي آثار روزمره كه كاستيهاي اجتماعي را جبران كند، سمت و سو پيدا ميكند و گاه ميل به آستراکسیون دارد و در پارهاي از موارد همان نگاه مصرفي و سطحي و فاقد انديشگي يعني تركيب فيلم و نمايش و موسيقي و ترانه و گاه رقص و حركات موزون حاصل اين امتزاج است. این سلیقه و رویه را چه کسانی تبلیغ میکنند؟ این منظر چگونه و از چه زمانی وارد تئاتر شد؟ دولت و نهادهای هنری متولی چه نقشی در این ماجرا داشتهاند؟ شرایط اجتماعی و فرهنگی چگونه سر از «لاکچری»های امروزی درآورد؟ برونسپاری و خصوصیسازی و نگاه مصرفی چگونه محقق شد؟ برنامهریزی در راستای حفظ و اصالتهای استراتژیک و تئاتری چگونه صورت میگیرد؟ آیا اصلا برنامه و چشماندازی در کار هست؟ یا آنکه متولیان نیز بر این موج سوار شده و تن به امواج و تلاطمهای هنری و اجتماعی سپردهاند! متأسفانه حتی گاه اعلام برائت و سلب مسئولیت کرده و خود را در شکلگیری این جریان سهیم نمیدانند. پس طبیعی است که تئاتر خصوصی در آپارتمانها و بیغولهها و زیرزمینها به حیات مختصر خود ادامه داده و ناتوان از پرداخت هزینههای اجاره و امکانات اولیه است. نکته دیگر حضور نوعی رانتخواری و مافیاگونهای است که به تئاتر و بهویژه بخشهای خصوصی نفوذ کرده و دارد تئاتر را با نگاه سوداگرانه خود از «هویت و ماهیت» حقیقی تهی میکند.
قیمتهای گران بلیت تئاتر اولین شکاف و ایجاد فاصله بین مردم و تئاتر است. بهویژه در این شرایط بحرانی که مردم از تهیه سادهترین امکانات معیشتی زندگی خود محروماند، اعمال چنین رویهای تئاتر را از سبد اقتصادی و زندگی مردم دور خواهد کرد. نوع ذائقه فرهنگ مصرفگرایانه که از فرهنگ سرمایهداری الهام میگیرد، دیر یا زود تئاتر را به گیشه و گیشهگردانی هدایت خواهد کرد و به کالایی مصرفی تبدیل خواهد کرد که تنها برای اقشار مرفه و متمول قابلاستفاده خواهد بود و هنرمندان نیز در خدمت تأمین سلیقه آنان پیش خواهند رفت و دراینمیان تئاتر متعهد، روشنگرانه و ژرفاندیش جایی نخواهد داشت و تجارت غلبه خود را اعمال خواهد کرد.
این معضل درست از زمانی آغاز شد که اصطلاح «تهیهکنندگی» وارد عرصه شریف تئاتر شد و همان خصلتها و سلیقههایی که کمابیش در سینما رایج بوده، پا به عرصه تئاتر گذاشت و کارگردانان و نویسندگان را تحت سلیقههای خود و تأمین گیشه قرار داد. بیشک تهیهکننده همواره به دنبال تأمین وجوه مالی و سرمایه بیشتر است و برای تحقق آن از همه ارزشها و فضیلتها عدول خواهد کرد و در خدمت سلیقههای مخاطبان و تفننگرایی میل خواهد کرد.
تئاتر گیشهای اکنون دارد بر تئاتر محتوایی و بااصالت غلبه میکند و هنرمندان این رشته را با خود میبرد.
سلبریتیگرایی، لاکچریبازیهای سوداگرانه، نبود استراتژیهای دقیق و روشن و بهمخاطرهافتادن معیشت و کار هنرمندان تئاتر همه و همه موجب سقوط فضیلت و ارزشهای هنر والای تئاتر خواهد بود و اگر دولت از تئاتر خوب و اصیل حمایت نکند، بهزودی این گرایش تجارتمآبانه تئاتر ما را به سوداگری خواهد برد و قیمتها روزبهروز بالاتر خواهد رفت.
https://teater.ir/news/15711