نخستین نشست مشق صحنه، ویژه ی نمایشنامه نویسی و تئاتر کودک، با حضور دکتر بهرام جلالی پور، رضا عبدالعلی زاده و بهزاد صدیقی توسط باشگاه تئاتر فرهنگسرای ارسباران و با همکاری موسسه افرامانا، در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.
جلالی پور هم چنین گفت: دو اتفاق در پایان نمایشنامه به صورت متفاوت از منطق الطیر عطار، صرف نظر از بخش های دراماتیزه شده و تحول شخصیت ها، رقم می خورد. یکی این که شخصیت ها با پیرمردی مواجه می شوند و وقتی از قصه بیرون می آیند که پیوندی بین گذشته و حال است و دومین نکته که پیامی در مقابل پیام عطار نیشابوری برای پایان بندی اثر خودش و مربوط به تفکر و فلسفه زمانه ی خودش در نظر گرفته است؛ این که همه ی پرنده گان با دستیابی به ذات بیکران و حل شدگی در ذات او، تبدیل به نمونه ی نوعی خداوند می شوند در حالی که در نمایشنامه ی افسانه ی سیمرغ، یک ایده ی امروزی و تکثرگرایانه مد نظر قرار می گیرد و در پایان، با خرد جمعی می توانیم به اسطوره های ذهنی دست پیدا کنیم. در واقع، جمع تعقل ها و در کنار هم قرارگیری آن ها است که می تواند خردجمعی را بسازد. به نظر من، این شاید پیامی باشد که می توان به کودکان امروزی داد.
پس از سخنان جلالی پور، بهزاد صدیقی گفت: همه ی ما، این قصه را می شناسیم و می دانیم که چه قدر نقش اسطوره در این اثر پررنگ است. اسطوره ای که عطار از او سخن می گوید و حالا، تبدیل به یک مسئله و موضوعی می شود که برای مخاطب کودک و نوجوان قرار است نشان داده شود و با آن ها ارتباط برقرار کند.
در بخش دیگری از این نشست، رضا عبدالعلی زاده، کارگردان اجرای نمایشنامه خوانی افسانه ی سیمرغ، گفت: من پیش تر قرار بود اثر دیگری از آقای جلالی پور را به اسم دزد لالایی ها رل به روی صحنه ببرم اما در لحظه ی آخر گفت وگوهایم با جناب جلالی پور گفت کارگردان دیگری، اجرای این نمایشنامه را بر عهده گرفته است و اثر دیگری برای جشنواره عروسکی دارد که در صورت تمایل، می توانم این اثر را اجرا ببرم و من بلافاصله، متن افسانه ی سیمرغ را خواندم که چالش هایی در مواجهه با آن برایم ایجاد شد.
این کارگردان تئاتر کودک و نوجوان در ادامه گفت: درکارگردانی متن کودک و نوجوان تا آن جا که بتوانم سعی می کنم اثر قابل تأملی بیافرینم. در این کار هم وقتی نام سیمرغ و نام عطار مطرح شود، می باید کاری انجام دهم تا کودکان و نوجوانان با این اثر ارتباط خوبی برقرار کنند. پیشتر هم اقتباس از ادبیات کهن در نمایشنامه نویسی کودک و نوجوان اتفاق افتاده، ولی به نظرم هیچگاه اقتباس به روزشده ای نبوده است.
در ادامه ی این نشست، بهزاد صدیقی گفت: روایت چنین موضوعی در قالب درام برای مخاطبان کودک و نوجوان در سالنی همانند تالار هنر یا دیگر سالن های مختص به کودکان و نوجوانان، برای مخاطبان آن می بایستی قابل درک شود و ممکن است برای کودکان، سخت باشد و نتوانند تمام لحظات نمایش را به طور کامل درک کنند و ارتباط خوبی با این اثر برقرار کنند. برای همین شاید اجرای این اثر تنها مناسب مخاطب نوجوان مناسب تر باشد.
دبیرنشست مشق صحنه در پایان افزود: تئاتر نوجوان همچنان که در اروپا و غرب در حال تجربه شدن است، در تئاتر ایران چندان وجود خارجی ندارد و اینگونه تئاترها که با آثار کلاسیک، مدرن و پست مدرن ارتباط دارد، خیلی کم در کشور ما اتفاق افتاده و نمایشنامه نویسان تئاتر عرصه کودک و نوجوان، کم تر این نوع تئاتر را تجربه کرده اند متأسفانه حتا نهادی هم چون آموزش و پرورش برای اوقات نوجوانان، برنامه ریزی مناسبی ندارد و گاه فقط برنامههای های موردی و مناسبتی برای این دسته از مخاطبان خود فراهم می کند. به نظرم جامعه ی تئاتر کودک و نوجوان و مدیران فرهنگی و هنری باید ساز و کاری برای تئاتر نوجوان فراهم آورند تا اجراهای مختص نوجوانان بتواند برنامه ریزی وسیاست گذاری شود و سپس این نوع تئاترها در همه جای ایران به روی صحنه رود.
در ادامه ی این نشست، مخاطبان، پرسش های خودشان را مطرح کردند و مدعوین نیز به فراخور این پرسش ها، پاسخ مناسب ارائه دادند.
گفتنی است در پایان این نشست لوح تقدیری از طرف محسن سلیمانی، مدیریت فرهنگی، هنری منطقه ی سه و فرهنگسرای ارسباران به هر یک از مهمانان این نشست اهدا شد.
https://teater.ir/news/15938


