پایگاه خبری تئاتر: كانون كارگردانان خانه تئاتر در تعريف خود از عنوان «كارگردان» در آييننامه آورده است:«كارگردان به فردي اطلاق ميشود كه متخصص امور هنرهاي نمايشي به صورت تجربي يا آكادميك است و پس از انتخاب يك متن نمايشي و دريافت مجوز قانوني طبق توافقنامه يا قرارداد مكتوب با ذكر زمان و مكان مشخص، نمايشي را به صحنه برده باشد.»
بنا بر اين تعريف هر فرد علاقهمند، آموزش ديده و متخصص در زمينه هنرهاي نمايشي ميتواند نسبت به كارگرداني نمايش اقدام كند. در همين نگاه نخست، اينكه كانون افراد را به واسطه چه ويژگيهايي متخصص ميداند قابل بحث و مداقه است چراكه حداقل ميتوان گفت، فارغالتحصيلان رشته كارگرداني دانشگاهها مسير دستيابي به تخصص را طي كردهاند مگر اينكه در عمل خلاف آن ثابت شود. البته، خانه تئاتر پيشنيازهايي از جمله دارا بودن مدرك دانشگاهي اعم از ليسانس، فوقليسانس يا دكترا در رشته مربوطه(اينجا كارگرداني) يا معادل ارزشيابي شده آن توسط شوراي ارزشيابي هنرمندان كشور را به عنوان ملاك خود براي شناسايي افراد به عنوان عضو پيوسته قرار داده است. همچنين كانون زير عنوان تبصره الف(عضويت پيوسته) به تشريح مقصود خود از اجراي حرفهاي ميپردازد:«منظور از اجراي حرفهاي حداقل 15 شب اجرا از يك نمايش براي عموم با فروش بليت در هر يك از تالارهاي نمايشي كشور است.»
نكته ديگر اينكه با توجه به افزايش سالنهاي خصوصي، عدهاي با پرداخت اجارهبهاي سالن و دريافت تاييدهاي نظارتي از شوراي ارزشيابي و نظارت اقدام به كارگرداني ميكنند ولي مساله اينجاست كه در ميان اين گروه از نمايشها بعضا نمونههايي ديده ميشود كه حتي در صورت كيفيت نازل و فقدان تماشاگر 30 شب روي صحنه مانده و با وجود اين شرايط به كار خود ادامه ميدهند، تنها به يك دليل ساده يعني رعايت خواسته صاحب سالن، پرداخت اجارهبهاي هر شب. در نتيجه شاهد گسترش يك آسيب جدي هستيم. اينكه افرادي تنها براساس پرداخت اجارهبهاي يك سالن امكان به صحنه بردن چند نمايش را به دست ميآورند و در نهايت ما با فردي مواجه هستيم كه در برخورد با شما ميگويد: «چهار نمايش روي صحنه بردهام، پس كارگردان هستم.» همين افراد بعدا با ارايه بروشور چهار نمايش خود به هياتمديره كانون كارگردانان خانه تئاتر عضويت در اين تشكيلات را نيز خواستار ميشوند. مسالهاي كه در صورت ادامه ميتواند گرهاي به ديگر گرههاي موجود در تئاتر ايران اضافه كند.
رحيمي: نمايش ها را امتيازبندي كنيم
محمودرضا رحيمي، سخنگوي هياتمديره خانه تئاتر با تاكيد بر اينكه اين مساله بسيار مورد توجه اعضاي هياتمديره قرار گرفته است، ميگويد:«از شما ميخواهم بنويسيد موضوع اين گزارش بسيار ظريف و دقيق است. اين دغدغه خود ما نيز هست بنابراين به سمت و سويي حركت ميكنيم كه به جاي رد و تاييد عضويتها بايد از انجمنهاي چندگانه خانه تئاتر يك خواهش داشته باشيم و آن اينكه طرح «امتيازبندي كارهاي هنري» را مورد توجه قرار دهند. مساله مورد نظر در بحث فعال شدن كانونهاي تازه كه در هفتههاي اخير اتفاق افتاده قابل پيگيري است. از جمله ميتوان به دقت در سوابق تحصيلي افراد، كيفيت كارهايي كه روي صحنه بردهاند و تعداد تماشاگران نمايشها كه لازم است مورد توجه قرار بگيرد، اشاره كرد. به ويژه با اين پيشرفت قابل توجه در زمينه افزايش سالنهاي خصوصي و افزايش گروههاي تئاتري كه ميتواند مسير بسيار خوبي پيش روي هنر نمايش در كشور ما قرار دهد بايد براي مواردي از اين دست نيز فكري و طرحي داشته باشيم كه كارها و كارگردانها چطور امتيازبندي شوند.»
اين كارگردان و مدرس تئاتر همچنين به نكته مهم و قابل تامل ديگري نيز اشاره ميكند:«مساله ديگر به اجراهايي بازميگردد كه اصلا در سالنهاي تئاتري روي صحنه نميروند بلكه شاهد اجراي آنها در اماكن غيرمتعارف هستيم كه از قضا كيفيت بسيار بالايي هم دارند.»
اين به يك تغيير اساسنامهاي هم نياز دارد چون ما نميتوانيم عضو پيوسته و ناپيوسته داشته باشيم. اينكه چطور ميشود اين اساسنامه را تغيير دهيم و بازتعريفهايي داشته باشيم خودش مساله است.
كوشكي: صنف منافع جمع را
فراموش كرده است
مصطفي كوشكي، مدير سالن تئاتر «مستقل تهران» با تاكيد بر اينكه در دوران فعاليت خود بارها با پيشنهاد دريافت اجارهبها و فراهم آوردن امكان اجرا براي يك كارگردان ناشناس مواجه شده است، توضيح ميدهد: «وقتي سالنهاي خصوصي به ويژگيهايي جز ويژگي كيفي فكر كنند، وضعيت به همين شكل ميشود. درحالي كه مثلا در سينما اگر شخصي بخواهد فيلم اول خود را بسازد بايد ابتدا پروانه دريافت كند كه براي به دست آوردن اين پروانه بايد مجموعه امتيازهايي داشته باشد از جمله تحصيلات مرتبط و تجربه كارگرداني. گرچه نبايد اين نكته را فراموش كنيم كه شايد يك نفر اولين تجربه كارياش را پشت سر بگذارد و اين تجربه بسيار هم درخشان باشد.»
اين كارگردان و بازيگر تئاتر فرآيند موجود در سازمان سينمايي را نزديكترين الگو براي صدور مجوز كارگرداني در تئاتر ميداند. اما به گفته او اينجا نيز تازه اول كار است چون تازه امكان ساخت فيلم فراهم شده و كارگردان بعد از اين مرحله با مبحث مهم اكران مواجه ميشود:«تئاتر اينگونه نيست كه كارگردان نمايشي آماده كند و منتظر بماند تا شرايط اجرا فراهم شود. اينجاست كه حتي همان نمونه شيوه عمل سازمان سينمايي هم براي ما در تئاتر به كلاف سردرگم بدل ميشود. از سوي ديگر جشنواره تئاتر فجر يك زمان در مقام محل معرفي استعدادهاي تازه تئاتر عمل ميكرد ولي از وقتي بخش عمده اين رويداد به نمايشهاي توليدي در طول سال اختصاص يافت، بحث معرفي و شناسايي استعدادهاي تازه نيز بيش از پيش از بين رفت.»
كوشكي صحبتهاي خود را با طرح پرسشي درباره عملكرد صنف در اين جريان ادامه ميدهد. او ميپرسد:«چطور ما با دو صنف تماشاخانههاي تهران و خانه تئاتر مواجه هستيم اما هيچيك از اين دو كاري نميكنند؟ چرا تعامل درستي بين صنف و مديران تماشاخانهها و گروههاي تئاتري صورت نميگيرد؟ براي نمونه من از جايگاه يك مدير سالن تئاتر ميگويم، اگر ما شرايطي ميگذاشتيم كه هيچ سالن تئاتري حق نداشته باشد زير 30 درصد از گروه دريافت كند آيا امروز با چنين اوضاعي مواجه بوديم؟ چرا بايد شاهد باشيم مديران يكي دو سالن تئاتر به ضرر سالنها و به نفع تهيهكننده دست به كار ميشوند؟ به اين صورت كه به تهيهكننده ميگويد تو نمايش را در سالن من اجرا كن و با هم درصدي شراكت ميكنيم يا مثلا شما جاي 30درصد سالنهاي ديگر 20درصد يا كمتر بپرداز. وقتي صنف در زمينه يك عمل خلاف منافع جمع در اين سطح دست روي دست ميگذارد چطور بايد انتظار داشته باشيم در ارتباط با رزومهسازي كارگرداننماها وارد عمل شود؟»
كارت ويزيت من، يك جست و جوي ساده اينترنتي
در ميان خيل انبوه خبرهاي ارسالي براي خبرگزاريها و روزنامهها به نمونههايي برميخوريد كه اطلاعرساني ميشوند اما با گذشت زمان هرگز از اجراي آنها خبري به گوش نميرسد. همچون تيري در تاريكي يا شليكي در سياهچاله، ميآيند و ميروند ولي نتيجه چيست؟ شخصي كه شما را به «يك جستوجوي ساده در اينترنت» حواله ميدهد. در كنار اين با پديدههاي نوظهور ديگري نيز مواجه هستيم كه فردي ناشناس كه خود را كارگردان تئاتر معرفي ميكند در تماس با خبرگزاري يا خبرنگار ميگويد:«نمايشي به نام [..] قرار است با بازي من به صحنه بيايد. خودم هم كارگردان كار هستم»! يا «قرار است از موسيقي روزبه بماني، خواننده پاپ در نمايش استفاده كنيم» به اين ترتيب تيتر خبر ميشود:«صداي روزبه بماني به تئاتر راه يافت»! تمام اينها در حالي رخ ميدهد كه موارد ياد شده فاقد هر گونه ارزش خبري هستند.
در مورد ديگر، يك به اصطلاح كارگردان كه تاكنون هيچ سابقه اجرايي معتبري نداشته به واسطه تماس شخصي با خبرنگاران در گفتوگو با خبرگزاريهاي «فارس» و «تسنيم» رييسجمهور كشور را خطاب قرار ميدهد با هدف تيترسازي ولي آنچه در ادامه شاهد هستيم، اعلام اسامي بازيگران نمايش است. اينجا بايد از رسانه پرسيد، براي صدور مجوز استفاده از ظرفيت خود به افراد چه ملاكي در نظر ميگيرند. آيا با غيبت مفهوم دروازهباني خبر مواجه هستيم؟
يكي از فعالان تئاتري كه خواست نامش فاش نشود در گفتوگو با «اعتماد» به نمونه ديگري از رزومهسازي اشاره كرد:«كارگردانها و تهيهكنندههايي كه با وعده پرداخت دستمزدهاي بالا، بازيگران شناخته شده را به همكاري دعوت ميكنند و بعد از خبرسازي و حتي گذشت چند اجراي محدود همه چيز پايان مييابد.» او كه در زمينه اطلاعرساني آثار نمايشي فرد معتمد و شناخته شدهاي است به واسطه حضور در پشت صحنه بسياري از گروههاي نمايشي، نمونههاي متعددي از اين دست را فهرست ميكند. در يكي از اينها كارگردان با بازيگران شناخته شده خود قرارداد امضا ميكند ولي دو هفته بعد از آغاز اجراها هيچ پولي به بازيگران پرداخت نميشود. در نتيجه كار به شكايت مدير سالن از تهيهكننده و كارگردان كشيده و اجرا با اعتراض بازيگران به خانه تئاتر ناتمام ميماند. اما مساله اينجاست كه ماجرا به همين يك اجرا ختم نشده و كارگردان مزبور حداقل در دو مورد ديگر پروژه خود را به همين صورت پيش ميبرد. كارگردان خودخوانده قصه ما امروز مشاور توليد يك فيلم سينمايي است و همان «جستوجوي ساده اينترنتي» نشان ميدهد تا به حال كارگرداني 3 نمايش را در كارنامه ثبت كرده است.
اين فعال رسانهاي و تبليغات تاكيد ميكند، روند بدهكار شدن شخص مورد نظر به هنرمندان ادامه پيدا كرده و اين درحالي است كه شكايتهاي متعدد از او در «خانه تئاتر» و «اداره كل هنرهاي نمايشي» به ثبت رسيده است.
دلخواه: بدون قدرت اجرايي
در بر همين پاشنه ميچرخد
مسعود دلخواه، مدرس دانشگاه و كارگردان تئاتر كه اين روزها نمايش «شاهلير» نوشته ويليام شكسپير را در سالن اصلي مجموعه تئاتر شهر روي صحنه دارد در اين زمينه به «قدرت اجرايي صنف» اشاره ميكند. اين هنرمند تاكيد دارد:«تا زماني كه صنف قدرت واقعي خودش را پيدا نكند ما با هر گونه رفتار و اعمال غيرحرفهاي و غيرصنفي كه خارج از منطق حرفهاي تئاتر تلقي ميشود، مواجه خواهيم شد.» اما دلخواه راهكاري نيز پيشنهاد ميدهد:«صنف بايد به جايي برسد كه افراد نتوانند بدون عضويت در آن و دريافت كارت معتبر خانه تئاتر امكان كارگرداني داشته باشند. البته صدور اين كارت ميتواند از طريق خانه تئاتر براي افراد غيرعضو نيز اتفاق بيفتد كه اينجا ميتوان از تاييد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و اداره كل هنرهاي نمايشي ياري گرفت. شما اگر به سينما هم دقت كنيد به هر حال سازوكاري وجود دارد و اين طور نيست كه هر فردي از راه رسيد، مجوز ساخت و اكران فيلم به دست بياورد.» اشارهاي كه در اظهارات مصطفي كوشكي، مدير سالن تئاتر مستقل نيز وجود داشت. گرچه كوشكي اين نكته را نيز در نظر گرفت كه در سينما افراد امكان ساخت فيلم به دست ميآورند اما بحث اصلي اكران است.
دلخواه در ادامه به يكي از معضلات اين روزهاي تئاتر اشاره ميكند كه «وقتي حساب و كتاب درستي در كار نباشد، افراد ميتوانند به واسطه پول بهترين سالنهاي تئاتري را هم در اختيار بگيرند». او ادامه ميدهد:«جاي تاسف دارد كه بگويم همين حالا اگر در خيابان جلو يك رهگذر را بگيريد و او از قضا مايل به كارگرداني تئاتر باشد در صورت داشتن پول اين امكان برايش فراهم است. بنابراين بار ديگر به همان مساله اصلي بازميگردم كه فقدان قدرت اجرايي در صنف موجب اين امر شده و دست همه را براي ايستادگي در برابر افرادي كه اعمال خلاف انجام ميدهند، بسته است. اينجاست كه صنف نميتواند تماشاخانه را وادار كند به افراد غيرحرفهاي اجرا ندهد. پس مساله بسيار مهم، جدي و ريشهاي است.»
گرفتاريهاي ناتمام مديركل
شهرام كرمي، مديركل هنرهاي نمايشي از ابتداي آغاز فعاليت خود وعدههاي متعددي در زمينه ساماندهي نابسامانيهاي تئاتر مطرح كرده است. براي نمونه كرمي در نخستين گفتوگوي رسمي خود در قامت مديركل هنرهاي نمايشي با «اعتماد» از تلاش براي افزايش امنيت و آرامش در جامعه تئاتري و حفظ دستاوردهاي گذشته گفت. او بحث«درجهبندي كيفي آثار نمايشي و سالنهاي خصوصي» را نخستين گام خود عنوان كرد كه تا امروز اجرايي نشده است. مديركل هنرهاي نمايشي آن زمان «تدوين آييننامه درجهبندي كيفي سالنهاي نمايش خصوصي و آثار نمايشي» را جديترين برنامه خود در سال ٩٧ بيان كرد و توضيح داد:«تدوين يك آييننامه براي فعاليتهاي تئاتر خصوصي در شرايط امروز اهميت بسياري دارد اگر از اين جريان حمايت كنيم قطعا اتفاقهاي بهتري رخ ميدهد. با تدوين اين آييننامه ميتوانيم فعالان تئاتر خصوصي را به برنامهريزي براي رسيدن به اهداف كوتاهمدت و بلندمدت سوق دهيم.»
كرمي بعدا بحث «نظاممند شدن تعيين بهاي بليت آثار نمايشي» را از جمله ديگر اهداف خود عنوان كرد كه ذيل تدوين آييننامه درجهبندي كيفي سالنهاي خصوصي قابل پيگيري بود اما ماجرا مسكوت باقي ماند تا اوايل مهر ماه كه بحث قيمتگذاري نامتعارف بعضي گروههاي نمايشي اعتراض رسانهها را به دنبال داشت. مديركل هنرهاي نمايشي 9 مهر ماه در گفتوگو با رسانهها اعلام كرد «مذاكره براي تشكيل شوراي تعيين قيمت بليت تئاتر» به زودي آغاز ميشود. او در اين باره به مهر گفت:«تشكيل چنين شورايي تنها توسط خانه تئاتر نميتواند تاثيرگذار باشد و بايد مانند شوراي صنفي نمايش، سازمان سينمايي متشكل از بدنه دولتي همچنين نهاد صنفي باشد. وي بيان كرد: تنها صنف نميتواند اين شورا را تشكيل دهد و اداره كل هنرهاي نمايشي و خانه تئاتر بايد در كنار هم داراي چنين شورايي شوند. ضرورت ايجاد اين شورا احساس شده و اميدوارم هر چه زودتر شكل بگيرد.»
مديركل هنرهاي نمايشي همچنين روز گذشته در ديدار با هياتمديره انجمن تئاتر كمدي تهران ضمن اظهار اينكه بايد هر چه سريعتر شرايط فعاليت در تئاتر كمدي ساماندهي شود، گفته است:«در اين زمينه با مشكلات عديدهاي مواجه هستيم و از صنف تئاتر كمدي براي حل اين مشكلات ياري ميخواهيم.» كرمي در اين جلسه تاكيد كرده است، تئاتر كمدي تهران با همكاري اداره كل هنرهاي نمايشي و انجمن صنفي تئاتر كمدي تهران ساماندهي ميشود. به اين ترتيب با در نظر گرفتن نمونههاي متعدد سوءاستفاده افراد ضروري به نظر ميرسد اداره كل هنرهاي نمايشي راهكار، آييننامه يا شيوهنامهاي براي غلبه بر اين مساله تدوين كند. البته به شرط عمل. چراكه تئاتر ايران اين روزها از مشكلات متعدد رنج ميبرد كه همه نسبت به وجود آنها معترفند اما اينكه چرا شاهد تصميمگيري قاطع در موارد گوناگون نيستيم جاي تامل دارد.