نخستین نشست گسترهی خیال با چهار بازخوانی محمد چرمشیر و فرهاد مهندسپور به همت نشر نو و در کتابفروشی نشر هنوز انجام شد. در این مراسم بخشهایی از فیلم نمایش «دیر راهبان» و «روز رستاخیز» به کارگردانی فرهاد مهندسپور نیز به نمایش درآمد.
چرمشیر به واکنش برخی از اهالی تئاتر نسبت به مقوله بازخوانی اشاره کرد و گفت: ما متهم هستیم که تئاتر را خراب کردیم. چرمشیر با اشاره به دانشجویان آن سالها گفت: باید دنبال چشماندازهای دیگری میرفتیم و بچهها ایدههای متفاوت را درجاهای متفاوت پیدا میکردند باید شکلهای متفاوت بازخوانی را پیدا میکردیم. آن روزها تنها بودیم ولی امروز بازخوانی امری متداول است. آن روز مجبور بودیم در حوزههای متفاوت این بازخوانی را انجام بدهیم تا بچهها بیاموزند که این حوزه گستردهتر است .
چرمشیر درباره ضرورت بازخوانیها و نپرداختن به مسائل حساس روز جامعه ایران تأکید داشت: این بازخوانیها را باید با توجه به آن روزگار بررسی کرد. و برای تفهیم شرایط اجرای نمایش در آن سالها به کاربرد ویدیو پروجکشن در تئاتر اشاره کرد و خاطره نمایشی از آتیلا پسیانی را بازگو کرد. چرمشیر به این نکته اشاره کرد که آتیلا پسیانی نمایشی را در سالن قشقایی اجرا میکرد که با ویدیو پروجکشن تصاویر خانوادهاش را هنگام برفبازی به نمایش گذاشت. در آن زمان به ما توهین کردند ولی امروز ویدیو پروجکشن و نشان دادن تصاویر هنرمندان در تئاتر امری بدیهیست. او همچنین به نمایش از تینوش نظم جو اشاره کرد که مسئولان عامدانه برق سالن را قطع کردند تا مانع حضور ویدیو پروجکشن در تئاتر بشوند آنها احساس میکردند ویدیو پروجکشن به تئاتر آسیب میرساند.
چرمشیر به نکته بسیار مهمی درباره کارنامه هنریاش اشاره کرد و با بیان این نکته که گاهی من سواد انجام کاری را ندارم اما فهمش را دارم به بازگویی خاطرات گذشتهاش پرداخت: من با ذهنیت خطابهی بلند چند نمایشنامه نوشتم و با غریزهام میدانستم درست نوشتم و آن را به استادم نشان دادم. استاد واکنش منفی نشان داد. تا این که روزی حمید امجد نمایشنامه مالیسوئینی برایان فری یل را به من نشان داد و متوجه شدم که مسیر را درست آمدهام. این کتاب را به استادم نشان دادم و گفتم من این نمایشنامه را ننوشتم ولی این همان روش است.
چرمشیر با تأکید به اینکه من نویسنده پشت میز نیستم که با ذهنیت خودم بنویسم، افزود: وقتی مینویسم که کارگردان و شیوه اجراییاش را بشناسم یا کوشش کنم تا آن را بشناسم. او این تأمل را نقطهی آغاز نوشتن دانست و افزود: شیوه کاری من با فرهاد مهندسپور، آتیلا پسیانی و دکتر رفیعی متفاوت است چون هر کدام تعریف متفاوتی از نمایشنامهنویسی و تئاتر دارند.
وی دربارهی فرایند بازخوانی به این نکته اشاره کرد و گفت: ما در بازخوانی صورت رمان را به صورت نمایشنامه تبدیل میکنیم. در این تبدیل ما چیزهایی را از دست میدهیم و چیزهایی دیگر را به دست میآوریم. او برای شفاف شدن اندیشهاش به آب اشاره کرد که گاهی منجمد میشود و گاهی به صورت مایع در لیوان است و گاهی بخار است و شکلش تغییر میکند. ولی بچهها به این تفاوتها توجه نمیکنند. چرمشیر با اشاره به این که این حذف و افزودنیها ضرورت بازخوانی یک رمان است افزود من باید این تغییرات را انجام دهم تا رمان در بازخوانی صورت جدید را پیدا کند اما نگاه و ذهنیت کارگردان در این فرایند بسیار مؤثر است.
مهندسپور برای تأکید به رایزنی نویسنده و کارگردان در هنگام بازخوانیها افزود: من تمام گفتوگوهای چرمشیر و آتیلا را هنگام شکل دادن نمایش کالیگولا ضبط کردم و آن را در مجلهی هنرهای نمایشی منتشر کردم.
مهندسپور دربارهی تعاملش با چرمشیر به بازخوانی رمان فرانکشتاین مری شلی در نمایش عصر معصومیت اشاره کرد و یادآور شد فرانکشتاین همیشه در ادبیات و سینما بسیار زشت است. ایده ما در این نمایش این بود که فرانکشتاین بسیار زیبا و در کمال باشد.
او همچنان به نمایش یوزف کا بازخوانی رمان محاکمه کافکا اشاره کرد و گفت به چرمشیر گفتم هیچچیزی درصحنه نمایش نیست جز یک کمد و یک تختخواب. جملهها به آخر نمیرسد و هیچ گفتوگویی نباید معنایی با مفهوم مشخص داشته باشد. گفتوگو باید بیمعنی باشد مگر زمانی که در کنار هم میآید. مهندسپور اشاره کرد ما میدانستیم چی میخواهیم اما نمیدانستیم چگونه باید به آن برسیم. او همچنان به تمرین و اجرای نمایش «مکبت» دیگر بازخوانی مشترکش با چرمشیر اشاره کرد و گفت روزی بازیگر نمایش که نقش پیک را بازی میکرد هنگام نمایش بهطور اتفاقی از دیگران پرسید بچهها کدامتان پادشاه اسکاتلند است؟ و ما همین صحنه را در نمایش گنجاندیم.
چرمشیر با انتقاد از دانشجویان و هنرمندان جوان تئاتر به این نکته اشاره کرد و گفت طبیعیست که نسل شما از نسل پیشین توقع داشته باشد اما اگر این توقع را در نسل گذشته پیدا نکند باید به یک نسل پیشتر مراجعه کند. در غیر این صورت رمانتیک هستیم؛ شعار میدهیم اما ابزاری برای به دست آوردن نداریم. من با وجود این که با نسل امروز دو نسل فاصله دارم باید بگویم آن دو نسل چیزی نیفزود که من شرمنده باشم و شما امروز به آن ببالید. چرمشیر افزود ما این تجربیات را به کتابخانهها میسپاریم و به آن مراجعه نمیکنیم. ما این بازخوانیها را نادیده میگیریم و به کارهایی که انجامنشده است ارجاع میدهیم. شاید انقطاع فرهنگی دلیل آن باشد که قوم ایرانی به آنچه ندارد نگاه میکند؛ نه آنچه دارد. چرمشیر به نمایشنامهها و داستانهای عباس نعلبندیان اشاره کرد و گفت این نسل که میخواهد جستوجو کند، هنوز مبارزی مانند عباس نعلبندیان را ــ نه در فرم و نه در محتوا ــ نمیخواند. ما غصه میخوریم چرا هاینر مولر یا دیگر نویسندهها را نداریم ولی از آنچه داریم هم بهره نمیبریم. چرمشیر در ادامه گفتارش به نسل امروز اشاره کرد و گفت: هر نسلی میخواهد آتش خودش را کشف کند.
مهمترین ویژگی این نشست، رویارویی خوانندگان و پدیدآورندگان آثار بود و بخش مهمی از برنامه به پرسش و پاسخ حاضران گذشت. در این نشست که با اجرای آزاد عندلیبی برگزار شد. دکتر علیقلیپور پژوهشگر، علیرضا حنیفی نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر، رضا شاهبداغی نوینده، محمد نجاری پژوهشگر تئاتر، بهاره برهانی مدیرمسئول ماهنامه هنرهای نمایشی «پاراگراف» و بسیاری از علاقهمندان تئاتر حضور داشتند. نخستین نشست گسترهی خیال در ساعت 19:30 پایان یافت.
https://teater.ir/news/16702


