بنفشه افریقایی، یک فیلم انسانی است، آرام، لطیف و با حالِ خوش‌. بدون داد و فریاد و عصبیت. فیلم بر پایه یک موقعیت انسانی کمیاب، دشوار و پیچیده بنا شده که کاراکترها به آن دچار می‌شوند.
پایگاه خبری تئاتر: کمیاب بودن یک موقعیت، نه تنها لزوما نقطه ضعفی برای یک فیلمنامه به‌حساب نمی‌آید بلکه درصورتی که درست پرداخت شود و به باور بنشیند، امتیاز بزرگی است و عنصر شگفتی و تازگی را با خود همراه می‌کند. مونا زندی در این فیلم، با موقعیت پیچیده داستانش، ساده برخورد می‌کند. کاراکترهای فیلم هم با این موقعیت، انسانی و اخلاقی مواجه می‌شوند. فیلم در ستایش عشق است و در ستایش اخلاق. آدم‌ها برای عشق، از خود می‌گذرند و انسانیت و اخلاق را بر نفع شخصی مقدم می‌دارند. فیلم انسان را پاس می‌دارد فارغ از رابطه‌های سببی و نسبی و به شیوه خود خانواده را نیز پاس می‌دارد. این را به رغم تصور برخی مخالفان این فیلم می‌گویم. ارتباط زن با همسر فعلی‌اش، گرچه فراز و نشیب دارد ولی رابطه‌ای دوستانه، همراه با تفاهم و عاشقانه توام با خودداری و حیاست. او تمام تلاشش را می‌کند که فرزندانش را دوباره به خود نزدیک کند و سوء تفاهم میان خود و آنها را از میان بردارد. در عین حال که به‌فکر حال و روز دیگران است، به همسر فعلی‌اش عشق می‌ورزد، نگران اوست و هرگز اجازه نمی‌دهد نقار و دلخوری میان آنها بنشیند. او در زندگی‌اش اصولی دارد و مبتنی بر همان نیز عمل می‌کند؛ “هر کاری جای خودش را دارد” و ” کاری که می‌دانی درست است را انجام بده وگرنه پشیمانی گریبانت را می‌گیرد”(نقل به مضمون) شخصیت‌های فیلم بُعد دارند، جذاب و دوست داشتنی‌اند و بازیگران نیز بازی‌های قابل توجهی به نمایش می‌گذارند. رضا بابک فوق‌العاده است و معتمدآریا و آقاخانی هم متقاعدکننده‌اند. فیلم اصرار ندارد اشکی دربیاورد، بلکه تلاش می‌کند حتی در لحظات غمگین، حال و حس خوشایندی را انتقال دهد. سعی کرده در نمایش غم و شادی به اندازه باشد و تعادل را مراعات کند. شوخی‌ها در همان موقعیت دشوار، خوب جواب می‌دهد و خنده‌های به‌جا و ظریفی هم از تماشاگران می‌گیرد‌. گرافیک و رنگ هم در فیلم نقش زیادی دارد و چشم‌نواز است. “بنفشه افریقایی” فیلمی دلنشین، “حال خوب کن” و مطبوع است و نشان از آن دارد که مونا زندی کارگردان خوبی است و فیلم “عصرجمعه” تنها یک اتفاق نبوده است.