سال 97 رو به پايان است. با دو نفر از فعالان تئاتر ايران گفت‌وگو كرده‌ايم كه بهزاد فراهاني از وضعيت بيمارگون آن مي‌گويد كه هيچ اميدي به بهبودش نيست؛ اما محمودرضا رحيمي در دل نااميدي همچنان اميدوار هست كه بشود اوضاع را به نفع تئاتر كرد.

پایگاه خبری تئاتر: بهزاد فراهاني، كارگردان، با توجه به عملكرد شهرام كرمي، مدير مركز هنرهاي نمايشي در سال 97، ديگر اميدي به تئاتر كشورمان ندارد؛ چون معتقد است: سياست كلاني است كه مريض است و تئاتر ما را به كل به يك كاسبي تبديل كرده و تئاتر وسيله دادوستد اقتصادي و گيشه‌پسند شده كه اينها باعث سوءاستفاده از تئاتر شده و به گونه‌اي دارد ريشه‌هاي تئاتر را از بيخ و بن مي‌زند. شرايط فعلي تئاتر را تبديل به بازار مكاره‌اي كرده كه ديگر نتوانيم از پس‌ آن برآييم. اين نمايش‌نامه‌نويس پيش‌كسوت فكر مي‌كند كه اين روزها آخر دولت محترم براي هميشه دست‌اش را از روي تئاتر برمي‌دارد. البته انتظار هم مي‌رود كه چنين شود و ديگر هيچ حساب‌و‌كتابي هم در تئاتر ما حاكم نباشد. اين سياست كلان دولتي است كه تئاتر اين‌گونه شود و ديگر نمي‌توان به اين تئاتر اميدي داشت. او ديگر نمي‌تواند در اين شرايط كار كند؛ چون نمي‌تواند چشم به گيشه ببندد و كارش فكر‌كردن به انديشه است و در اين شرايط مركزي هم براي توسعه تئاتر سرمايه‌داري و فرادستان شكل گرفته كه خود باعث ايجاد شكاف رعب‌آوري با تئاتر مردم شده است. حضور جوان‌ها و جزئيات محمودرضا رحيمي، كارگردان، نيز بودن و حضور كارگردان‌هاي بسيار در صحنه‌ها را كه بالاي 50 درصدشان جوان هستند، نه‌تنها نااميدكننده؛ بلكه اميدواركننده ارزيابي مي‌كند؛ اما در اين فضا اتفاقاتي پيش‌روي است كه در نهايت مي‌تواند اميد تئاترها را تبديل به نااميدي كند. او مي‌گويد: انتظار داشتیم به واسطه آمار کمّی و کیفی که خبر از رونق بسیار خوب تئاتر داشت، اتفاقات به گونه دیگر باشد. آن هم وقتی خصوصی‌سازی در تئاتر حتی از ورزش سبقت گرفت، بدون هیچ تمنایی از بیت‌المال. استقبال از اینکه خیلی سریع‌تر بتوانیم با هم‌نشینی و مجالست با مسئولان فضاهای خالی موجود در قوانین و هنر تئاتر را که بعضی اوقات تبدیل به یک نابهنجاری می‌شود، در فضای قانونی، مسالمت‌آمیز و مهربان به نتیجه برسانیم و این خود دلیلی بر این بود که مشکلات به‌وجود‌آمده را نیز رد نمی‌کردیم. به‌هر‌روی متأسفانه این‌گونه نشد و خیلی موجب تعجب است که قضایا عکس این اتفاقات افتاد. هنرمندان تئاتر در همه این سال‌ها سعی کردند با محرومیت کار خود را انجام دهند؛ ولی اتفاقات صورت‌گرفته از قوه تخیل ما که همه‌چیز را در تئاتر تخیل می‌کنیم، هم خارج بود. اين مدرس دانشگاه بر اين باور است كه در روزهايي كه بين صد تا 120 نمايش هر شب فقط در تهران به صحنه مي‌رود، آيين‌نامه‌ها و مصوبه‌هاي شوراي‌عالي انقلاب فرهنگي نمي‌تواند گوياي همه‌چيز باشد و امروز كار او و همكارش دو جهان متفاوت هستند كه نيازمند جزئی‌‌نگري است و بايد بيش از اينها درباره ارائه تئاتر فكر شده باشد؛ وگرنه با 10 تا 14 مورد ماده و مصوبه نمي‌توان تئاتر امروز را مديريت كرد. كارگردان «دایره گچی قفقازی» ادامه داد: وزیر فرهنگ و ارشاد، تمام موارد مالی سال ۱۳۹۶ را بسیار شفاف اعلام کردند. از اینکه این شفاف‌سازی، آمار و ارقام به این صورت انجام شد، راضی بودیم؛ ولی این شفاف‌سازی باید خیلی دقیق‌تر و جزئی‌تر انجام شود؛ حتی از سوی واحدهای پیرامون وزارت ارشاد. با این حرکت امید داشتم امسال سال بهتری برای هنر تئاتر باشد و برایمان نوید روزهای بهتری می‌داد؛ ولی متوجه شدیم که خیر، نه‌تنها این امر خیلی خموش مسیر خودش را تا کم‌سویی کامل طی کرد؛ بلکه همراه این شفاف‌سازی‌ها و شاید بدون ارتباط با آن یک‌سری نگرانی‌ها مطرح شد که هجمه‌ها را علیه تئاتر تزاید بخشید و خیلی عجیب بود. فکر می‌کردیم این شفاف‌سازی در مسیر مسائل بسیار شاخص پیشرفت مدنی کشور است؛ آن‌هم زمانی که در چند سال گذشته همواره خواستار قوانین موضوعه برای رشد تئاتر خصوصی بودیم و حتی گاه ناموافق این‌گونه رشد. کارگردان «سه خواهر» با بیان اینکه تغییر سلیقه وزارت ارشاد نیز بشخصه برایم امیدوارکننده بود، تصریح کرد: مسئله دیگر تغییر سلیقه وزارت فرهنگ و ارشاد بود که رو به سوی فعالیت صنفی داشت و جلسه‌ای با خانه تئاتر برگزار شد. وزیر معتقد بود به هر کمّ و کیف، تنها تشکلی که فعالیت‌های شبه‌صنفی می‌کند، خانه تئاتر است. خانه تئاتر می‌تواند آيین‌نامه‌نوشتن را آغاز و قانون‌ها را اعلام کند و شروع کنیم به تدوین آنها تا در مجلس شورای اسلامی به تصویب برسد. ما در زمینه تماشاخانه‌های خصوصی این کار را کردیم؛ ولی شدت ناآرامی‌ها در این حوزه آن‌قدر زیاد شد که این اتفاق به فراموشی رفت. وقتی مسئله، مسئله آبرو، حیثیت و حفظ همین مقدار آبروی مانده در زیستن باشد، دنبال قانون بودن و قانون‌نوشتن برای فرهنگ مسئله ثانویه محسوب می‌شود. رحیمی ادامه داد: از طرفی به این دلگرم بودیم که طبق مصوبه‌های شورای عالی انقلاب فرهنگی و آن هم از پس نظارت‌های چندگانه شورای نظارت، وقتی از ما پرسیده می‌شود چرا؟ باید با یک مکان قانونی طرف باشیم. دلمان خوش بود شورای نظارت داریم و می‌توانیم به آن اتکا داشته باشیم تا کارمان را انجام دهیم. ولی متأسفانه دیدیم خود شورای نظارت آسیب‌پذیرترین واحد تئاتری کشور شد و قدرت کافی حتی برای حفظ خود نداشت. این احساس بی‌امنیتی و پراکندگی آراي به‌وجودآمده باعث شد که پرسش ما این باشد که بگویید یک شهروند قانون‌مدار تئاتری با چند نفر، چند واحد و چند نهاد طرف است و باید به کدام قوه پاسخ‌گو باشد؟ کارگردان «چند کاپریس برای ویولون» از اختلاف‌نظرهای هنرمندان تئاتر گفت و اظهار كرد: این اختلاف‌نظرها یک زمان درونی حل می‌شود. ولی متأسفانه شاید عده‌ای به هر دلیل مشکلات را طوری منعکس می‌کنند و با گزارش‌هایی که به جاهای مختلف ارائه می‌دهند، سیاه‌نمایی به وجود می‌آورند و عده‌ای را نگران می‌کنند. رحیمی آزمون و خطا در هنر را آزمون و خطای انتخاب و تصمیم‌های انسانی دانست و اضافه کرد: باید راه صدساله‌ای را برای به‌ثبات‌رساندن فرهنگ طی کنیم. حتی اگر خطایی را در جریان فرهنگ و هنری متصور باشیم، به هیچ عنوان نمی‌تواند به مردم ضربه بزند چراکه اساسا فرهنگ و هنر به ویژه هنر تئاتر با نشان‌دادن مسیر زندگی کاملا و واضح می‌آید و به مدیران می‌گوید با وجود زحماتی که می‌کشید این اشکالات وجود دارد و باید به فکر باشید. به ویژه هنر تئاتر که همیشه به سیاست‌های موجود، به مسائل حکومت و دولت‌ها  کمک کرده است. رحيمي از نبودن يك معلم بزرگي كه بتواند در ميان تئاتري‌ها بزرگ‌تري كند، گفت و اينكه كسي باشد كه همه او را قبول داشته باشند و به او احترام بگذارند كه اكنون به شدت اهل تئاتر از نبودش رنج مي‌برند. او خواستار شورايي‌شدن جريان تصميم‌گيرنده تئاتر شد و به دهه 70 اشاره كرد كه در آن به دليل تبادل آرا و انديشه‌ها يك بستر مناسب فرهنگي در كل كشور شكل گرفته بود و اگر همچنان آدم‌ها نخواهند رودرروي هم با هم تعامل كنند، اين مشكلات بيشتر خواهند شد. رحیمی با تأکید بر اینکه باید به آرامی کارمان را ادمه دهیم و این فضای آرام را توسعه دهیم، گفت: با تهدیدهای مختلفی که هنر تئاتر با آنها روبه‌روست بعضا به جای اینکه به توسعه فضای فرهنگی کمک شود، جامعه وارد جریاناتی می‌شود که از ریشه نادرست است. عواقب این اتفاقات نیز واپس‌گراشدن جامعه، عدم احساس آزادی فردی، ایجاد نفی شعور ذاتی بشر، سست‌عنصرشدن بشر در کالبد زندگی اجتماعی و ازدیاد اقدام‌های احساسی و هیجانی است. تئاتر بزرگ‌ترین محصول و دست‌ساخته بشر است. فضای جامعه نیازمند اکسیر جادویی به اسم تئاتر است و اگر تئاتر آسیب ببیند تمام موهبت‌های فرهنگی آن یکی پس از دیگری آسیب خواهند دید. او افزود: تئاتر فضای آرامی برای آموختن، رفتن جامعه به سمت سلامت و شنیدن صحبت‌های همدیگر است. با این تعاریف اگر تئاتر را از مردم بگیریم، چشم و گوش مردم را در یادگیری و ارتقاي فرهنگ عمومی گرفته‌ایم و خشونت با نبود تئاتر افسارگسیخته خواهد شد. او باز هم اظهار خرسندي كرد از اينكه در سال 97 هنرجويان آموزشگاه‌ها و دانشجويان دانشگاه‌ها توانسته‌اند كار به صحنه ببرند و اين خود همچنان اشتياق حضور در تئاتر را مي‌رساند. اما خود رحيمي به دليل تدريس در دانشگاه كه سخت و وقت‌گير است امسال هم نتوانست كار كند اما براي سال آينده به دليل كنارگذاشتن دو دانشكده براي تدريس كه باعث ناراحتي مديران آنها هم شده است، اظهار اميدواري كرد كه بتواند كار كند. او در سال 97 از اجراي نمايش خانه سياه است به كارگرداني محسن اردشير از آمل كه در فجر اجرا شد، به عنوان يك اثر نمايشي بسيار خوب ياد مي‌كند كه به درستي هم كار شده بود. رحيمي از درياچه قو كار رضا صابري نيز بسيار لذت برده. او از چند نمايش در بخش دگرگونه‌هاي تئاتر جشنواره فجر هم ياد و اظهار اميدواري مي‌كند كه اگر بشود در طول سال مثل همه دنيا يك دفتر مطالعاتي داشته و كارهايشان با برنامه‌ريزي اجرا شوند، بهتر خواهد بود. او از صورتك چرمي (پوزه چرمي) كه در تالار مهرگان توسط دو جوان اجرا شد، به عنوان يك نمونه ديگر ياد كرد و چند اثر ديگر كه حضور ذهن ندارد نامشان را بگويد.