عمدتا همه تئاترهای خوب، موفق و پرتماشاگر از پس هزینه‌های خودشان برنمی‌آیند. اگر همکاری همه اعضای گروه در تخفیف دستمزدهای خودشان نباشد شاید خیلی از کارها پا نگیرند. با اینکه دستمزد قرارداد بسته می‌شود با رقم مشخص بین 60 تا 70 درصد، خود جامعه تئاتری‌ها همکاری می‌کنند. با وجود وضعیت اقتصادی جامعه فکر نمی‌کردیم با چنین تماشاگری روبه‌رو شویم. بی‌اغراق بگویم دو برابر توقعم الان فروش می‌کنیم. تماشاگر و گیشه داریم که از پیش‌بینی من جلوتر است، اما با این وجود می‌گوییم به سوددهی نمی‌رسند.
پایگاه خبری تئاتر: خبرگزاری تسنیم، به بهانه 10 سالگی مجموعه ایرانشهر با حسین مسافرآستانه، دبیر شورای سیاستگذاری این مجموعه گفت‌وگو کرده است. مسافر‌آستانه در این گفت‌وگو علاوه‌بر اینکه درمورد وضعیت این مجموعه نمایشی صحبت کرده است بر این نیز تاکید کرده با وجود اینکه همچنان تماشاگر و گیشه دارند، ولی به سوددهی نمی‌رسند. آنچه می‌خوانید بخش‌هایی از یک گفت‌و‌گوی مفصل است. 1. در دوره قالیباف، تقریبا از پنج سال پیش به این طرف که دوره حضور رجبی‌معمار به‌عنوان مدیرعامل خانه هنرمندان و ایرانشهر شروع شد، شورایی تحت عنوان شورای سیاستگذاری تشکیل داد که عضوش بودم. در این شورای سیاستگذاری همه دوستان در شورا متفق‌القول به این باور رسیده بودند اینجا به‌عنوان یک مکان فرهنگی زیرمجموعه خانه هنرمندان و شهرداری است و باید مورد حمایت شهرداری باشد. شهرداری با رویکرد فرهنگی‌ای که از خود نشان داده و ساخت ابنیه‌های هنری فرهنگی، باید به‌دلیل همجواری با خانه هنرمندان، نگاه ویژه‌ای به ایرانشهر داشته باشد و آن را مورد حمایت قرار دهد. در اینجا (ایرانشهر) نباید از فروش، 20 درصد کسر شود. اگر پولی به هنرمند بابت تولید تئاتر تعلق نمی‌گیرد درعوض 20 درصد فروش از این هنرمندان کم نشود و این در دوره قالیباف تصویب شد. این قضیه تا یک سال بعد از قالیباف نیز پابرجا بود، اما به این نتیجه رسیدیم که ما حداقل در هزینه‌های جاری ایرانشهر گیر کرده‌ایم. دو راه بیشتر باقی نماند یا 20 درصد را برگردانیم که مقداری به هزینه جاری کمک شود؛ چون 20 درصد درآمد هر چه قدر زیاد باشد هزینه کل مجموعه را تامین نمی‌کند یا ناچارا باید اجرای مداوم تئاتر را تعطیل کرده و فصلی‌اش کنیم. 2. از خانه هنرمندان کمک می‌گیریم. نه اینکه پول بگیریم، بخشی از هزینه‌های اینجا را از طریق خانه هنرمندان تامین می‌کنیم. بخشی از نیروهای ما نیروهایی هستند که به‌عنوان نیروی متخصص در ایرانشهر کار می‌کنند؛ اما جزء نیروهای پرسنلی خانه هنرمندان هستند. اگر قرار باشد کل حقوق را پرداخت کنیم، 6 ماه دوام نمی‌آوریم. این کمک‌هایی که خانه هنرمندان می‌کند موجب سختی‌هایی برای خودشان هم می‌شود. واقعا با چنگ و دندان پیش می‌رود. برای بسیاری از مراسم که ظاهرا بازخورد قابل قبولی داشته، حداقل هزینه‌هایی می‌شود که کسی باورش نمی‌شود. ظاهرش را نگاه کنید، امکانات اجرا را ببینید، می‌شود حدس زد چند صد میلیون هزینه داشته؛ ولی برای ما شاید 10 میلیون هم نباشد. بخش مهمی از هزینه‌های پرسنلی ما از خانه هنرمندان تامین می‌شود، خیلی از هزینه‌های دیگر را برای ایام‌ خاص متحمل می‌شویم. ما از سفره آنها چیزی برمی‌داریم تا خیلی از نظر مالی به مجموعه ما فشار نیاید و صرفه‌جویی کنیم. 3. عمدتا همه تئاترهای خوب، موفق و پرتماشاگر از پس هزینه‌های خودشان برنمی‌آیند. اگر همکاری همه اعضای گروه در تخفیف دستمزدهای خودشان نباشد شاید خیلی از کارها پا نگیرند. با اینکه دستمزد قرارداد بسته می‌شود با رقم مشخص بین 60 تا 70 درصد، خود جامعه تئاتری‌ها همکاری می‌کنند. با وجود وضعیت اقتصادی جامعه فکر نمی‌کردیم با چنین تماشاگری روبه‌رو شویم. بی‌اغراق بگویم دو برابر توقعم الان فروش می‌کنیم. تماشاگر و گیشه داریم که از پیش‌بینی من جلوتر است، اما با این وجود می‌گوییم به سوددهی نمی‌رسند. چون توقع سوددهی در تئاتر توقع غلطی است؛ ولی اگر حداقل هزینه‌ها تامین شده و مقداری از دستمزدها کم شود، برای تئاتر خوب است. الان این وضع را داریم. به‌خاطر وضعیت نابسامان اقتصادی و گرانی‌های بی‌حد و حصری که در جامعه شاهدیم به‌طور کلی در سالن‌های تئاتر با فروش کم روبه‌رو هستند. 4. تجربه ثابت کرده که تبلیغات از پیش تعیین شده صرفا برای رونق یک تئاتر جواب نمی‌دهد. گاهی اوقات بعضی تئاترها هستند که به‌رغم توقع و پیش‌بینی، افت فروش دارند یا اصلا هیچ توقعی برای فروشش نمی‌رود. تئاتر خودش، خودش را ساپورت می‌کند. تئاتر در اجرا خودش را راضی می‌کند. توسط تماشاگرش بالا می‌آید. ضمن اینکه همه تبلیغات روراست نیستند. من از این واژه نمی‌ترسم، برای عوام‌فریبی این کارها را می‌کنند. اینها تماشاگر تئاتر نمی‌شوند. آنهایی که به عشق سلبریتی می‌آیند؛ سوءاستفاده از مردم و سلبریتی‌هاست -‌استثناها را کاری ندارم‌-؛ ولی تئاتر در اجرا خودش را معرفی می‌کند. گاهی ناشناخته‌هایی می‌آیند و تغییری در بینش ما ایجاد می‌کنند. این ویژگی تئاتر که عرض کردم تجربه شده و آن آسیب‌هایی که در اعلام عمومی به وجود آمده، باعث شد من با اجازه شورا اعلام عمومی نکنم. همین الان که سه ماه از سال گذشته ما با دو تغییر اساسی روبه‌رو شده‌ایم. یک‌دفعه مواجه می‌شویم با اینکه یک کاری به‌‌رغم برنامه‌ریزی برای پذیرش آن، در شورا اعلام می‌شود که نمی‌تواند اجرا شود. هر چند من در دوره جدید دو ماده به قرارداد اضافه کردم. اینکه کسانی که کمتر از سه ماه پیش از اجرا، اعلام انصراف نکنند تا سه سال از اجرا در این مجموعه محرومند. کاری که پارسایی نمی‌کرد. در مجموعه آمده، در قراردادشان هست و چک ضمانت اینها عودت داده نمی‌شود. این باعث می‌شود تا جایی که می‌توانند به هر بهانه‌ای کنسل نکنند؛ چون در گذشته با بهانه‌های واهی کنسل می‌کردند. اگر طرف نگاه واقع‌گرایانه به خودش و گروه نداشته باشد به مشکل برمی‌خورد. یعنی دیگر نمی‌تواند بگوید من می‌خواهم چه کسانی را به‌عنوان بازیگر بیاورم. اینها معیار انتخاب ما نیست. به آن بهانه زمان را بگیرد؛ ولی بعد نتواند با بازیگرانش توافق کند و ناچار شود برود کاری کند که نه کارش، نه بازیگرانش قابل قبول باشند. به هر حال هم مجموعه و هم خودش را دچار مشکل کند. 5. ملاک ما در انتخاب آثار، لیست بازیگران نیست، نگاه کارگردان است و نوع کاری که می‌کند. ما وجه هنری اثر را در اولویت اول قرار می‌دهیم. پیشنهاد را با نگاه کارگردان بررسی می‌کنیم. در اولویت دوم نگاه‌مان این است که کارگردان با چه کسی می‌خواهد اجرا کند که توانایی اجرای کار را دارد، نه به‌لحاظ اینکه آن فرد سلبریتی باشد، درواقع هنرمندان شناخته شده و قوی در حوزه تئاتر باشند برایمان کافی است. اگر شما چهره سینمایی تلویزیونی بیاورید، برایمان اولویتی ندارد یعنی امتیازی نیست.