نمایش «دن کامیلو» در جذب تماشاگر موفق بوده است و بدون آنکه بخواهد حرف بزرگی بزند با داستانی به دور از شوخی‌های سبک و حفظ وقار تماشاگر را راضی روانه خانه می‌کند.

پایگاه خبری تئاتر:  بعضی مواقع ما انتظارات خاصی از تئاتر داریم. توقع داریم که با دیدن یک نمایش با واقعیات تازه‌ای آشنا شویم و به نوعی به اندیشیدن فرو افتیم، حتی اگر برای مدت زمان کوتاهی باشد. تفکر اولیه از یک تئاتر و از هنرمندان این عرصه اینگونه است. اما واقعیت این است که نمایش عمدتا برای سرگرمی است. گرچه اگر از دیدگاه هنری به قضیه بنگریم هنر برای سرگرمی نیست. با این دیدگاه یا سالن های تئاتر را باید از نمایش‌های سرگرم کننده خالی کنیم یا اینکه اینگونه نمایش‌های سرگرم کننده را عمدتا تئاتر خطاب نکنیم. ولی ما در اینجا قصد داریم که از منظر دیگری به موضوع بنگریم. نمایشی که می‌خواهیم به آن بپردازیم نمایش «دن کامیلو» است.

«دن کامیلو» یک نمایش ساده و سبک است که عمدتا تماشاگر عام را به عنوان بیننده خود هدف گرفته است. متن این نمایش با اقتباس از «دنیای کوچک دن کامیلو» نوشته «جیووانی گوارسکی» نوشته شده است. داستان‌ها در یک دهکده، یک «دنیای کوچک»، در دوران پس از جنگ جهانی دوم رخ می‌دهند و چون برخی از تقابل‌های اجتماعی حاد آن زمان، از قبیل تقابل کهنه و نو، کلیسا و ایدئولوژی چپ را تصویر می‌کردند، و نیز به دلیل طنز نیرومند داستان‌ها و سرزندگی و جذابیت شخصیت‌ها، خوانندگان بسیاری یافتند. دن کامیلو، کشیش دهکده، و رقیبش پپونه، شهردار چپ‌گرا، ارکان اصلی ماجراهای این دنیای کوچک‌‌اند.

تقابل عامل مهمی در قصه‌های دن کامیلو برای کشش و جذب مخاطب است. همین عامل این داستان را دستمایه خوبی برای برگرداندن به نمایش‌نامه می‌نماید. تئاتر و سینمای ایتالیا از دیر باز در کمدی‌های سبک سابقه طولانی داشته است. مهمترین دوره آن به دو دهه 60 و 70میلادی باز می‌گردد که موجی از فیلم‌های کمدی پرده‌های سینما را به تسخیر خود درآوردند. کار این فیلم‌ها چنان بالا گرفت که تهیه کنندگان سینما برای آنکه موج این فیلم‌ها نخوابد هر روز ترفند تازه‌ای رو می‌کردند. از جمله ترفند تهیه کنندگان گرایش به سمت کمدی‌های جنسی بود. که اساسا هدفی جز خنداندن تماشاگر نداشت. فیلم‌هایی موسوم به «تلفن سفید» از جمله این فیلم‌ها بودند.

در زمینه تئاتر نیز کمدیا دل آرته گونه تئاتر کمدی در ایتالیا بوده است که کارلو گولدونی از جمله هنرمندانی است که به نوعی کمدیا دل آرته ایتالیا را با آثار نمایشی خود متحول ساخت. اما آنچه کورش نریمانی و گروهش در تالار اصلی تئاتر شهر بر روی صحنه برده‌اند چندان ارتباطی با این گونه کمدی در مدیوم‌های تئاتر و سینما ندارد. «دن کامیلو» نریمانی به نوعی به «بورلسک» پهلو می‌زند. در واقع نریمانی ابتدا خوانش خود را از اثر گوارسکی داشته است و پایه نمایش خود را بر سیر حوادث کتاب گوارسکی بنیان نموده است، سپس به دنبال یافتن ماهیتی مستقل که اثر را متعلق به کارگردان نماید، بر بازی‌ها و اجرا متمرکز شده است. این نمایش کمدی بخشی از حوادث کمیک خود را بر اساس موقعیت کمیک شکل داده است.

مسیحی که از صلیب پایین می‌آید و با دن کامیلو حرف می‌زند و گاهاً او را به خاطر کارهایش سرزنش می‌کند و یا اجبار «پپونه» برای رفتن به کلیسا در حالی که اعتقادی به آن ندارد از آن نمونه محسوب می‌شوند. بسیاری از شوخی‌های نمایش را باید به حساب کارگردان و توانایی بازیگران گذاشت. «بشکه» شخصیتی است که حرف نمی‌زند و با ایما و اشاره منظور خود را می رساند و همراهی یک مترجم دراز برای او به خوبی بخش عمده‌ای از طنز نمایش را ایجاد می‌کند. قابلیتی که می‌تواند در این نمایش به آن اشاره کرد که متاسفانه از دست رفته است. شخصیت مسیح است. مسیح در این نمایش یک شخصیت فانتزی است که از شوخی‌های نمایش دور مانده است و به نوعی قداست آن حفظ شده است. شاید ترس از شکسته شدن این قداست سبب گشته که مسیح به دور از جنجال‌های روی صحنه در حد یک ناظر وقایع باقی بماند و شخصیتی چنین که قابلیت خلق لحظه‌هایی ناب را داشته در گوشه‌ای ازصحنه رها شده است.

به طور کلی نمایش «دن کامیلو» در جذب تماشاگر موفق بوده است و بدون آنکه بخواهد حرف بزرگی بزند با داستانی به دور از شوخی‌های سبک و حفظ وقار تماشاگر را راضی روانه خانه می‌کند.


منبع: خبرگزاری تسنیم