با یک بررسی کلی از فیلم‌های جشنواره فیلم فجر در سال‌های اخیر، متوجه می‌شویم کارگردان‌های زیادی علاقه‌مند به ساخت فیلم‌هایی با موضوع امنیتی شده‌اند.

پایگاه خبری تئاتر: اگر بخواهیم درباره جنبه‌های مثبت جشنواره فیلم فجر در سال‌های اخیر صحبت کنیم، ساخت فیلم‌هایی با سوژه‌های جدید و متفاوت نسبت به گذشته می‌تواند یکی از ویژگی‌های مثبت این فستیوال سینمایی باشد. ما در سال‌های اخیر شاهد آثار امنیتی- تاریخی- سیاسی بوده‌ایم که نه‌ تنها در جشنواره موفق به دریافت سیمرغ شده‌اند، بلکه مورد استقبال مردم هم قرار گرفته‌اند؛ آثاری چون ماجرای نیمروز، رد خون، شبی که ماه کامل شد، دیدن این فیلم جرم نیست و ... نمونه‌های بارزی از این رویکرد هستند.

جشنواره سی و هشتم و چند فیلم امنیتی

در سال‌های گذشته هم شاهد آثاری با تم امنیتی بوده‌ایم که اتفاقاً آنها هم موفق بوده‌اند؛ «آژانس شیشه‌ای»، «به رنگ ارغوان»، «نفوذی» و ... . اما این فیلم‌ها به‌صورت متوالی و بر اساس وقایع تاریخی- سیاسی ساخته نشده بودند.  

در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر هم این دسته از فیلم‌ها حضور داشتند. ساخت و استقبال از دو اثر «روز صفر» و «لباس شخصی» نشان می‌دهد ذائقه فیلمسازان و حتی مردم به سمت چنین سوژه‌هایی کشش پیدا کرده و حرفی برای گفتن دارند.

 از عزیزالله حاجی‌مشهدی منتقد فیلم و مدرس سینما درباره وضعیت این جریان پرسیدیم.

روز صفر خوش‌ساخت‌تر

او درباره گرایش کارگردان‌ها به ساخت آثاری با سوژه‌های امنیتی در سال‌های اخیر و کیفیت چنین فیلم‌هایی گفت: به اعتقاد من، ایام برگزاری جشنواره و قرار گرفتن در متن تب و تاب‌ها و فضای پرالتهاب روزهای نمایش فیلم، شاید زمان چندان مناسبی برای ارزیابی کیفی هر فیلم نباشد؛ به‌ویژه که هنوز این فیلم‌ها به نمایش همگانی درنیامده و فارغ از فضای جشنواره، بازخوردی از مخاطبان عمومیِ چنین آثاری دریافت نکرده‌ایم. با این همه، به گواهی کارهایی که در گذشته دیده‌ایم و امسال نیز با موضوع مشخص مسائل امنیتی، شاهد یکی دو نمونه جدید (لباس شخصی و روز صفر) بوده‌ایم، جز در مورد فیلم‌های «ماجرای نیمروز؛ رد خون» به‌طور معمول، این آثار با استفاده از عوامل فنی و حرفه‌ای نه‌چندان باسابقه و به‌طور مشخص با دعوت از کارگردان یا عواملی تولید می‌شود که هنوز کارنامه چندان پُر و پیمانی در فیلم‌سازی حرفه‌ای ندارند. از میان دو فیلم امسال، به لحاظ کیفیت و ساختار سینمایی، روز صفر (ساخته سعید ملکان) کار خوش‌ساخت‌تر و منسجم‌تری به نظر می‌رسد. از قضا برآیند نظرات منتقدان مختلف در این روزها نیز همین جمع‌بندی را، آشکارا تأیید ‌می‌کند.

 پُررنگ کردن وجوه سیاسی و عقیدتی؛ اصلی‌ترین دغدغه

وی در پاسخ به این پرسش که آیا ساخت این آثار در مسیر پیشرفت قرار دارند و از کیفیت مطلوبی در سینما برخوردار هستند، بیان کرد: گرچه تشخیص ضرورت ساخت چنین آثاری برعهده منتقدان فیلم نیست، اما به‌عنوان یک نظر کارشناسی باید گفت سینمای ما به انواع موضوعات و مضامین، گونه‌ها و شاخه‌های مختلف نیاز دارد. اما نباید فراموش کرد در حالی که در جامعه صدها موضوع، مشکل و مسئله مهم برای مطرح کردن در فضای یک فیلم سینمایی یا مستند وجود دارد، پرداختن به موضوعی مثل رفتار و عملکرد فلان گروه چپ در نخستین سال‌های دهه ۶۰ شاید چندان اولویت نداشته باشد.

متأسفانه در ساخت این‌گونه آثار، اصلی‌ترین دغدغه نویسنده و کارگردان، پُررنگ کردن وجوه اعتقادی و به‌اصطلاح معمول جنبه‌های سیاسی و عقیدتی این آثار است. به همین دلیل از سایر جنبه‌های فنی و هنری غفلت می‌شود و نتیجه کار، حداکثر به آثار میان‌مایه‌ای بدل می‌شود که بود و نبودشان در رشد و اعتلای سینمای ایران، نقش چندان تعیین‌کننده‌ای ندارد.

اعطای جوایز جشنواره و یک پیام غیرمستقیم

این منتقد درباره اینکه سیاست‌گذاری‌های جشنواره تا چه اندازه در ترویج ساخت چنین آثاری و تغییر ذائقه کارگردانان و مردم دخیل بوده است، عنوان کرد: به دلیل حضور مستمر در فضای جشنواره، به‌ویژه با توجه به چند دوره حضور در جمع هیئت‌های انتخاب فیلم (چه در بخش مسابقه سینمای ایران و چه در بخش مستند) معتقدم جشنواره هیچ‌گاه برای تولید فیلم سیاستگذاری نمی‌کند و تا امروز هم سفارش تولید و ساخت فیلم نداشته است. البته اعطای برخی جوایز در مراسم پایانی جشنواره فیلم فجر، ممکن است غیرمستقیم به برخی فیلمسازان این پیام را بدهد که مثلاً داوران جشنواره به چه نوع آثاری عنایت بیشتری داشته‌اند. اما به هر روی، جشنواره در مسیر تولید فیلم هیچ‌گونه دخالت و نفوذی ندارد؛ به‌ویژه که می‌دانیم بعد از آماده شدن یک اثر و تنها پس از ثبت‌نام و پذیرفته‌شدن یک فیلم در بخش مسابقه سینمای ایران است که جشنواره از ساخته‌شدن یک فیلم باخبر می‌شود. صدالبته کنار گذاشتن برخی آثار متفاوت گاه به دلیل وجود یک صحنه یا  گفت‌وگو که از دیدگاه شورای نمایش و پخش، نیاز به اصلاح دارد، باعث می‌شود که فیلم‌های میان‌مایه و گاه خنثی و ضعیف به‌جای فیلم‌های حذف شده از جریان رقابت، درخششی کاذب پیدا کنند. تغییر ذائقه مردم نیز به عوامل متعددی از جمله به تأثیرپذیری از برخی آثار نازل تلویزیونی و بسیاری مسائل فرهنگی دیگر مربوط می‌شود که نیاز به بررسی و پژوهش‌های جدی‌تر دارد.


منبع: ایرناپلاس