اگر این نکته را در نظر بگیریم که “زمانه” محصول سال ۱۳۹۱ بوده است و آن زمان پریناز ایزدیارِ جوان شهرت چندانی نداشته است، می توان انتخاب او را برای اصلی ترین نقشِ مجموعه ریسکی بالا در نظر گرفت که حسن فتحی با شناخت هوشمندانه اش نسبت به بازیگر و درک پتانسیل، او نقش را به وی محول کرده و بی تردید می توان بازی پریناز ایزدیار را بهترین بازی این سریال در کنار هنرمندان پیشکسوتی چون حسین محجوب، هومن برق نورد و فریبا متخصص در نظر گرفت.

پایگاه خبری تئاتر: «زمانه» عنوان مجموعه ای تلویزیونی به کارگردانی حسن فتحی است که مجدداً از شبکه “آی فیلم” پخش شد.
«زمانه» را می توان سریالی به حساب آورد که با رعایت استانداردهای لازم می تواند سر و گردنی بالاتر از آثاری در همین مدیوم و ژانر قرار گیرد.
«زمانه» ملودرامی پرکشش است که مسائل اجتماعی – خانوادگی را برجسته ساخته و به مرور ناهنجاری های اجتماعی و البته تفاوت های اقشار مختلف جامعه با یکدیگر می پردازد. یکی از اصلی ترین الگوهایی که فتحی در «زمانه» به سراغ آن رفته است ترسیم ضدارزش هایی ست که از دید بسیاری از افراد خصوصاً جوانان ارزش تلقی می شوند؛ گام برداشتن در مسیر این ضدارزش ها می تواند منجر به بروز فاجعه شود.
از نقاط قوت این سریال طرح و پرداخت شخصیت های آن است. در کار شاهد تعدد کاراکترها هستیم اما این امر منجر به شتابزدگی در طراحی آنها نشده و همه ی شخصیت های کار، چه اصلی ها و فرعی، با هدفی معین در فیلمنامه قرار گرفته اند و در پیشبرد درام نقش دارند.
سریال با تقسیم درست وقایع و رخدادهایش فراتر از حد انتظاری که خودش ایجاد می کند می رود. بدون ادعا و با سطح توقع کم سریال آرام آرام تماشاگر را به چالشی جدی کشانده و فیلمنامه تعلیق دلهره آمیز ملودرام را به تدریج به آستانه اوج می رساند.
هیچ قسمتی از سریال به بیراهه نمی رود. سکانس های اضافه و زائد کم تر در آن دیده می شود و کارگردان در تبدیل موقعیت ها به قصه موفق عمل می کند.
در سریال شاهد غافلگیری های جالبی هستیم؛ مثلاً پیشنهاد ازدواجِ دکتر (امید روحانی) به ارغوان (پریناز) و یا مرگ ناگهانی حسام (حسین محجوب) پس از آن که او به طرز معجزه آسایی از نابینایی نجات می یابد. این که سریال بتواند در هر قسمت بحران هایش را به اوج رساند و درجا نزند اتفاقی ست که در بسیاری از سریال های این روزها اصلاً شاهد آن نیستیم. شاید همین پرکشش بودن درام و قابلیت آن در ایجاد غافلگیری در تماشاگر باعث می شود که «زمانه» پس از گذشت هشت سال همچنان سریالی نو و غیرتکراری به حساب بیاید.
همان طور که پیش تر نوشتم، «زمانه» سریال پرشخصیتی است اما وجود شخصیت های متعدد به پراکنده گویی و تشتت در روایت منجر نشده و داستان در جای خود به تمامی آن ها پرداخته است. علاوه بر تصویر درستی که کارگردان از شخصیت هایش ارائه می دهد، بازی های بجا و به اندازه بازیگران نیز کمک بسزایی به سریال کرده است.
اگر این نکته را در نظر بگیریم که “زمانه” محصول سال ۱۳۹۱ بوده است و آن زمان پریناز ایزدیارِ جوان شهرت چندانی نداشته است، می توان انتخاب او را برای اصلی ترین نقشِ مجموعه ریسکی بالا در نظر گرفت که حسن فتحی با شناخت هوشمندانه اش نسبت به بازیگر و درک پتانسیل، او نقش را به وی محول کرده و بی تردید می توان بازی پریناز ایزدیار را بهترین بازی این سریال در کنار هنرمندان پیشکسوتی چون حسین محجوب، هومن برق نورد و فریبا متخصص در نظر گرفت. پریناز ایزدیار در بازی خود، ایفایِ نقش ارغوان آذرنیا را به زیبایی به تصویر می کشد! بله! ارغوان در قسمت های ابتدایی سریال برای بهزاد (حمید گودرزی) نقش یک دختر ثروتمند بالای شهری را بازی می کند؛ چیزی که با زندگی حقیقی او ۱۸۰ درجه فرق می کند و این نقش بازی کردن و تظاهر به چیزی که حقیقت ندارد در بازی او به خوبی درآمده؛ علاوه بر آن سیر تحول ارغوان از یک دختر ساده و عاشق پیشه، به زنی زخم خورده که مترصد انتقامجوییست بازی ایزدیار را به یک نقش آفرینی چندلایه تبدیل کرده است.
در کنار پریناز ایزدیار، انتخاب حسین محجوب که تا پیش از “زمانه” از سال های محبوبیت خود فاصله گرفته بود نیز یکی از انتخابهای هوشمندانه حسن فتحی به شمار می رود. شاید گزینه هایی بسیار محبوب تر و البته پرکارتر از آقای محجوب می توانستند برای ایفای نقش کلیدی حسام فروزانفر در نظر گرفته شوند اما انتخاب بازیگری که پیش تر شاهد ایفای نقش هایی بشدت دشوار و در عین حال ماندگار از او بودیم پس از سال ها مهجوریت اتفاق شایسته ایست. حسین محجوب نقش را با مهارت ایفا کرده و بازی تآثیرگذار او بی تردید از امتیازات سریال به حساب می آید.
همچنین می توان از فریبا متخصص، شهرام قائدی، تبسم هاشمی، هومن برق نورد و آیدا فقیه زاده به عنوان دیگر انتخاب های بجای کار نام برد که بازی هایی روان و خوشایند را ارائه کرده اند.
«زمانه» می توانست پایانی تلخ تر داشته باشد. انتقام جوئی های ارغوان می توانستند بیش از این ادامه یابند و منجر به وقایعی هولناک تر شوند اما کارگردان احتمالاً بنا به ضرورت و برخی خطوط قرمز صدا و سیما، فیلم پایانی نسبتاً خوش دارد و تحول ارغوان که به واسطه ی نصایح همسر درگذشته اش رخ می دهد مسیر سریال را تلطیف کرده و بهزاد سرانجام پس از تحمل سزای اعمال خود بخشوده می شود.
به نظر می رسد با گذشت هشت سال همچنان جای سریال هایی این چنین خوش ساخت و در عین حال محتوامدار در سیمای کشورمان خالی است.


منبع: سینماسینما
نویسنده: یاسمن خلیلی‌فرد