پایگاه خبری تئاتر: همینروزها در سال ۱۹۳۸ اورسن ولز برنامهای رادیویی با اقتباس از جنگ دنیاها اثر اچ.جی ولز ساخت. این برنامه توسط شبکه CBS که یکی از بزرگترین شبکههای رادیویی و تلویزیونی آمریکایی است، به عنوان برنامه ویژه هالووین پخش شد.
برنامه این طور شروع شد: «ما اکنون میدانیم در این سالهای ابتدایی قرن بیستم، این دنیا توسط هوشی فراتر از بشر و البته مانند او فانی، تحت نظر قرار گرفته است.» حمله بیگانگان فضایی؟ فرود آمدنشان بر روی زمین؟ قطعا شوخی مناسبی برای حال و هوای ترس هالووینی است، نه؟ خیر، اشتباه میکنید.
ظاهرا شنوندگان آنچه را که گوینده در توصیف آن وضعیت کذایی میگفت، باور کردند (دقیقا مانند وقتی که برادران لومیر برای اولین بار تصویر متحرک قطاری را به مردم نشان دادند و تماشاگران گمان کردند که قطار واقعا دارد به سمت آنها میآید.) با مصاحبه با هواشناسان و دیگر متخصصین امر، برنامه اورسون ولز بیشتر به یک مرور اخبار ترسناک شبیه بود که او با توصیف اشیای پرنده در آسمان، برقرار کردن تماسهای منقطع با خلبانان هواپیماهای جنگنده و اعلام خبر خروج دستهجمعی اهالی نیویورک برای پناه بردن به مناطق امنتر، کاملترش کرد. بله افرادی بودند که در آن ساعت جهنمی واقعا فکر میکردند که دنیا دارد به آخر میرسد (در واقع شنوندگان خشمگینی بودند که اعتقاد داشتند که باید از اوروسون ولز به دلیل غرایز غیرانسانی و شادی شیطانیش در ترساندن مردم در سراسر امریکا شکایت شود).
میتوان احساس راحتی را که بعد از شنیدن این پایان بر این برنامه به شنوندگان دست داد، درک کرد: «خانمها و آقایان، من اورسن ولز هستم و از شخصیت نمایشیام بیرون آمدهام که به شما بگویم «جنگ دنیاها» چیزی بیش از برنامهای به مناسبت تعطیلات (هالووین) نیست. نسخه رادیویی برنامه تئاتر مرکوری است که ملحفه سفید روی سرش کشیده و در گوشهای پنهان شده که ناگهان بیرون بپرد و بگوید: هووه!...اگر از الان شروع میکردیم، تا فردا شب هم نمیتوانستیم روی شیشه پنجرههای همه شما با صابون شعار بنویسیم (یک شوخی قدیمی نوجوانان امریکایی) یا دروازههای باغچههای همه شما را بدزدیم...برای همین بهترین جایگزین را انتخاب کردیم. ما جهان را در برابر گوشهای شما نابود کردیم و البته شبکه CBS را. امیدوارم الان دیگر خیال شما راحت شده باشد و بدانید که منظوری نداشتیم و البته هم دنیا و هم شبکه CBS سر جایشان هستند. پس خداحافظ همگی و اینکه درس هولناکی را که امشب آموختید، به یاد داشته باشید. آن مهاجم گرد درخشان خندان در اتاق نشیمنتان، اهل مزرعه کدو تنبل است و اگر زنگ خانهتان به صدا درمیآید و هیچ کس پشت در نیست، هیچ مریخیای در کار نیست...هالووین است.»
و البته ای کاش تمام اخبار آخرالزمانی که هر روز میشنویم، با چنین پایانی از اورسن ولز به آخر برسد، که به ما اطمینان بدهد که دنیا به پایان نرسیده و همه اینها فقط شبیهسازی و نمایش است.
برای مشاهده دیگر اخبار سینما اینجا کلیک کنید