پایگاه خبری تئاتر: سجاد افشاریان که این روزها نمایشش بر صحنه است درباره اینکه چرا غالبا با هم نسلانش همکاری میکند، بیان کرد: رفته رفته قراردادهایی من درآوردی شکل میگیرد که غالبا از مدیران شروع میشود و به کسانی که فعالان تئاتر هستند نیز سرایت میکند که یکی از آن قوانین خودسرانه جهت اجرا دادن به نمایشها شرط حضور چهرههاست. اصلا در بسیاری از سالنهای خصوصی به عنوان توصیه و یک جمله حکیمانه بر سر در اتاق مدیر نوشته شده است.
او ادامه داد: اما من این چنین فکر نمیکنم. یکی از دلایل آن، این است که خودم شرایط پرفراز و نشیبی را در این سالنها پشت سر گذاشتهام و به دلیل تداوم کاری و چیزی که برایش زحمت میکشیدم و اتفاق نمیافتاد، با خودم عهد کردم که اگر روزی در رأس کاری قرار گرفتم مانند آدمهایی که پشت سرم بودند، رفتار نکنم. این کار موجب شد که حواسم به بچههایی که اساسا هوای تازهیِ تئاتر هستند، باشد. اگر در نمایش «گروتسکی بر تبارشناسی دروغ و تنهایی» سیامک صفری، بهاره رهنما، هوتن شکیبا و... بازی میکنند در کنار آنها ده جوان دیگر هم برای اولینبار بازی میکنند که در سال گذشته یکی از آنها کاندیدای نقش مکمل جشنواره سینمای فیلم فجر شد یا یکی دیگر که سه فیلم بازی کرد و تعداد زیادی از این بچهها در تئاتر فعالیت خود را به صورت خیلی جدی ادامه دادند.
افشاریان بیان کرد: اگر خودمان هوای نسل خودمان را نداشته باشیم که بسیار بلاتکلیف و سردرگم میشوند. حرف از رسالت آن چنانی نمیزنم بلکه حرف از دغدغه خودم میزنم. اگر دغدغه فرهنگ یا اجتماع خودم را دارم باید در خانواده خودم هم این دغدغه دیده شود. باید روی کسانی کار کنم که قرار است فرداها به فرهنگ این مملکت بپردازند.من یک دهه شصتی هستم و روزهای بسیار سخت و شیرینی را تا به امروز پشت سر گذاشتهام چه درد دورانی که در شیراز به نویسندگی و کارگردانی مشغول بودم ، چه بعدترها که در تهران کارم را با بازی در نمایشهای حسن معجونی عزیز شروع کردم و چه مشکلاتی که تا به امروز در بدنه تئاتر نه تنها برای من بلکه برای تمامی اهالی تئاتر وجود دارد یک نکته همیشه مسیر را برای من هموارتر ساخته و آن خوب دیدن جامعهای است که در آن زندگی میکنم ، اینکه اگر برخی رفتارها و کارهای همکارانم در گذشته و حال به نظرم اشتباه میرسد من دوباره آن را تکرار نکنم و مسیر دیگری را انتخاب کنم.
این کارگردان افزود: این کار بسیار پرزحمت است و هنگامی که کسی حواسش جمع نباشد دوام نمیآورد و دلسرد میشود. من دارم برای مجموعه و زیرمجموعه مرکز هنرهای نمایشی فعالیت میکنم و سالن هم از آنها نگرفتم، حمایت اندکی را هم که از آنها میخواهم تا بتوانم بقا و تداوم داشته باشم و پول پوستر، بروشور و لباس و... را تأمین کنم به من میگویند به سراغ شهرداری برو! چرا من باید به سراغ شهرداری بروم!؟
این کارگردان گفت:تصمیم دارم برای آقای مرادخانی (معاون هنری) نامهای بنویسم و آدرس شهرداری را از او بگیرم، زیرا نامهای به مرکز هنرهای نمایشی نوشتم و در آن از پروژهای که تولید کردم گفتم اما آقای طاهری (مدیر مرکز هنرهای نمایشی) با دست خطی برایم نوشت به علت کمبود بودجه، از سازمانهای شهرداری، دیگر نهادها و... پیگیری کنید!
او با بیان اینکه مدیرانی برای این تئاتر تصمیم میگیرند که دغدغه تئاتر را ندارند، گفت: یکی از دوستان من که بسیار سرشناس است میگفت، خواستم مدیر کل مرکز هنرهای نمایشی را ببینم، به من میگویند،رزومهتان را برای آقای طاهری بفرستید؟! اگر آقای طاهری بچههای نمایش را نمیشناسد مشکل خودش است. میتوانند با یک جستجو در گوگل با سوابق و نام آنها آشنا شوند. این ضربه زننده است، کسی برای تئاتر تصمیم میگیرد که دغدغه آن را ندارد. اگر از مدیران بارها برای تماشای یک نمایش دعوت نکنی اصلا نمیآیند آن را ببینند. چطور میشود برای تئاتر مملکت تصمیم گرفت و از اینکه در سالنهای نمایش چه اتفاقی میافتد بیخبر بود!
افشاریان همچنین درباره انتخاب سالن فرهنگسرای ارسباران برای اجرای نمایش «ایران-استرالیا» توضیح داد: بدنه کلی اثر با بازیگران جوان شکل گرفته است که برای اولین بار حضور روی صحنه را تجربه میکنند. بنابراین دوست داشتم همه چیز برای آنها پله پله پیش برود و دوست نداشتم آنها را به یکباره به روی صحنههای حرفهای مجموعه تئاترشهر، ایرانشهر، حافظ یا... ببرم تا خودشان را آنجا حس کنند و به یکباره همه چیز برایشان کمرنگ شود و فکر کنند همه چیز را به دست آوردهاند.
کارگردان نمایش «گروتسکی بر تبارشناسی دروغ و تنهایی» اضافه کرد: چون دوست داشتم نمایشام در قاب صحنه میزانسن شود و سالن فرهنگسرای ارسباران منهای عمق صحنه آن، نمونه کوچکی از سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر است،تصمیم گرفتم نمایش را در این سالن به روی صحنه ببرم کما اینکه پیش از این هم نمایش «احساس آبی مرگ» را در این سالن به روی صحنه رفت و فضای آن برایم دلپذیر بود.
او ادامه داد: به نظرم اگر بتوانیم سالنهای بیشتری را به تئاتر اختصاص دهیم حتی سالنهایی که این کاربری را ندارند، اتفاق خوبی است. زیرا در پایتخت به نسبت فعالانی که در حوزه هنرهای نمایشی داریم، کمبود سالنهای تئاتر داریم بنابراین با این کار هم تئاتر به عامه مردم نزدیکتر میشود و هم امکانات بیشتری را به سختافزاری تئاتر اضافه کرده است.
افشاریان همچنین در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه چرا زنان حضور پررنگی در نمایش «ایران-استرالیا» دارند، توضیح داد: از جایی تصمیم به ساخت این نمایش گرفتم که یک نیازی در جامعه احساس و فکر میکردم من و همسالانم آدمهای غمگینی هستیم. این امر موجب شد که من جستجو کنم تا ببینم اولین شادی ما مربوط به چه زمانی بوده است. بنابراین به بازی فوتبال «ایران –استرالیا» رسیدم و متوجه شدم بخش بسیاری از این غمگینی متوجه زنان جامعه ماست که به هر شکلی احساس غمگین بودن میکنند و چون موضوع درباره فوتبال بود و خانمهای کشور ما نمیتوانند در ورزشگاه حضور پیدا کنند، موضوع آن برایم بیش از پیش پررنگتر شد.
نویسنده برنامه «خندوانه» افزود: زمانی که داشتم فیلمهای قدیمی بازی فوتبال را دنبال میکردم بعد از اینکه بازیکنان فوتبال از استرالیا به ایران میآیند، همه در استادیوم آزادی جمع میشوند و آنجا تعداد زیادی از زنان را میبینیم که برای تشویق کسانی آمدهاند که موجب شادی یک ملت شدهاند.
او اضافه کرد: من فکر میکنم نه تنها حضور زنان در ورزشگاهها نمیتواند بد باشد بلکه به رشد فرهنگ تماشاگران ورزشی هم کمک میکند تا هنگامی که در کنار هم قرار میگیرند از یکسری شعارها استفاده نکنند. زیرا ما ایرانیها بسیاری از حرمتها را برای خودمان حفظ میکنیم.
افشاریان تصریح کرد: این عوامل موجب شد که به دنبال علتها بگردم و ببینم چه میشود که به آدمها حس آزادیهای یواشکی دست میدهد، یا تصمیم به تشکیل انجمنهایی بدهند یا فکر کنند کسی صدای آنها را نمیشنود و در مسائل مختلف محروم میشوند یا حتی از ثبت رکورد گینس محروم شوند یا در بسیاری از رشتههای ورزشی به دلایلی کنار بکشند و... همه اینها دست به دست هم دادهاند تا زمانی که با گروه نویسندگان «ایران-استرالیا» که بیشتر آنها هم خانم بودند صحبت کردم، نگاه دو چندانی به این موضوع داشته باشیم و یک اپیزود ما به صورت مستقل به حال بانوان جامعه اختصاص پیدا کند.
این کارگردان همچنن درباره طنزی که در قالب کارهایش وجود دارد، اظهار کرد: من به یک گروتسکی در جامعهشناسی ایرانی معتقدم، لحظاتی که موجب خنده تماشاگران میشود اما بسیار تلخ و دردآور است. همین گروتسکی را که در جامعهی ما وجود دارد را روی صحنه هم منتقل میکنم و در بطن میزانسن و نمایشنامه هم شکل میدهم. من به مشارکت تماشاگر فکر میکنم که از تجربه من در تئاترهای محیطی و خیابانی میآید. همانطور که به بازیگران میزانسن میدهم به تماشاگران هم میزانسن میدهم. در ابتدای نمایش هم از تماشاگران میخواهم که بایستند، بالا بپرند و وزن زمین را کم کنند و همه با هم همراه میشوند.
او اضافه کرد:روشهای متفاوتی در «ننه دلاور، بیرون پشت در»، «تبارشناسی دروغ و تنهایی» میبینیم که نقش و حضور جایگاه تماشاگر در آن مشخص است. همانطور که میگوییم تا تماشاگری نباشد، تئاتری شکل نمیگیرد پس به این فکر میکنم، حالا که هست نیازش چیست که اگر نباشد تئاتری شکل نمیگیرد. امری که تماشاگر را همراه میکند این است که چطور میتوان تغییر حالت در آن بوجود بیاوری، غمگین یا شادش کنی یا با خودت همراهش کنی و کاری کنی که هیجان زده شود.
افشاریان با دعوت از همه فوتبالیستها برای تماشای این نمایش بیان کرد: تاکنون نیما نکیسا، جهانگیر کوثری، خانم گل فوتبال ایران طنین نراقی به تماشای نمایش «ایران-استرالیا» آمدهاند و من از همه اهالی فرهنگ و هنر و بویژه فوتبالیستهای ایران استرالیا دعوت میکنم که به تماشای آن بیایند.
او همچنین درباره عکسالعمل تماشاگران بعد از این نمایش گفت: در ابتدا به نظر میرسد که تماشاگر میگوید وای باید دو ساعت بنشینیم و تئاتر ببینیم، در حالی که هیچکدام از آنها با دیدن نمایش احساس خستگی نکردند و به نظرم این نکتهی مثبتی است و زمانی برای من دو چندان مثبتتر میشود که بچههای جوان در آن بازی میکنند و تماشاگر دو ساعت با آن همراه میشود.
افشاریان درباره حضور شکل حیواناتی مانند کرگدن و زرافه در نمایش «ایران- استرالیا» بیان کرد: کرگدن نمادی از سختی و پوست کلفتی است و اساسا گرگدنیزم یک تعریف مشخصی دارد که فکر میکنم بسیاری از افراد در جامعه دچار آن میشوند و هرگاه که روبروی خودشان را نگاه میکنند شاخی را جلوی شان میبینند. زرافه هم شکلی از سر کشیدن در زندگی دیگران است که در جامعه ایرانی دیده میشود.
این کارگردان جوان بیان کرد: «ایران-استرالیا» برای خود من یک اتفاق پیرو کارهای قبلیام است. زمانی که کار«ننه دلاور، بیرون پشت در» را شروع کردم، آن را با سه برگ نوشتم و دوست داشتم بدانم که برای چه کسی و چه روزگاری مینویسم. هیچ وقت نمایشنامهنویس حجرهنشینی نبودم که کنج خانه بنویسم و بگویم حالا اگر فرصتی پیش آمد کار میکنم و اگر نه کار نمیکنم.
او افزود: تماما پروسه نوشتاری من با پروسه اجرا پیش میرود و بسیاری از مواقع تا نیمههای اجرا رفتیم و احساس میکنم چیزهایی باید تغییر کند و آن را تغییر دادهام.
این کارگردان ضمن قدردانی از شرکت عطر و ادکلن ایرانیان که پشتیبانی مالی این نمایش را برعهد دارد، بیان کرد: در دورهای که کسی از تئاتر حمایت نمیکند، وجود چنین پیشتیبانهایی دلگرم کننده است.
افشاریان همچنین از نوشتن فیلمنامه سینمایی خبر داد و گفت: قرار است این فیلمنامه را که هنوز اسمش مشخص نشده، ابوالفضل صفاری کارگردانی کند. همچنین در حال خواندن ترجمه آثاری هستم که اگر شرایط خوب پیش برود برای جشنواره تئاتر فجر پیش رو تولید کنم.
نمایش «ایران- استرالیا» تا 15 شهریور ماه، هر شب ساعت 20 در سالن اصلی فرهنگسرای ارسباران به روی صحنه میرود.