در کشور ما در عرصه تئاتر روابط‌عمومی را ابزار اصلی برای جذب مشتری به امید بهره‌وری مالی بالا می‌دانند اما واقعیت این است که روابط‌عمومی فقط ابزار مدیریت اطلاعات و فرایند ارتباط در مسیر تولید درآمد است، نه‌ فقط ابزار کسب درآمد. روابط‌عمومی وظیفه‌اش جلب حمایت و توجه مخاطبان، ایجاد اعتماد، اعتبار و ارتقای آگاهی، تصویر و شهرت نمایش و گروه نمایشی در میان مخاطبان و به‌ویژه مخاطبان هدف است.

پایگاه خبری تئاتر: می‌خواهم بحث نقش فرهنگی تئاتر را کنار بگذارم و از این نقطه آغاز کنم تئاتر «کسب و کار» است. تئاتر به‌عنوان یک رسانه در جامعه نقش اطلاع‌رسانی، فرهنگ‌سازی و سرگرمی را ایفا می‌کند اما برای گروه‌های تئاتری «کسب و کاری برای ادامه زندگی شخصی و حرفه‌ای» است و مانند هر کسب و کار دیگری باید در راستای پیشبرد اهداف تجاری و فرهنگی برنامه‌ریزی کسب و کاری کند.

نهاد اقتصادی تئاتر همچون سایر نهادهای جامعه نیازمند برقراری ارتباط با گروه‌های مختلف مخاطبان است؛ از سرمایه‌گذاران و تهیه‌کنندگان، بازیگران و اعضای گروه نمایش تا مردم جامعه به‌عنوان مخاطب و رسانه‌ها و قدرت. از تعریف‌های کهنه و قدیمی روابط‌عمومی در گونه‌ای انزوا عبور می‌کنم و به روابط‌عمومی کاملا حرفه‌ای و به‌روز در دل ارتباطات یکپارچه بازاریابی می‌پردازم. ارتباطات یکپارچه بازاریابی در تئاتر یعنی از همه ابزارهای ارتباطی به‌صورتی هماهنگ و همسو در راستای اهداف گروه نمایش بهره گیریم. در ارتباطات یکپارچه بازاریابی مفاهیم متعددی مطرح است اما براساس تجربه همکاری با گروه‌های نمایشی می‌خواهم پای دو مفهوم را به این عرصه باز کنم: یکپارچه‌سازی داخلی و خارجی. یکپارچه‌سازی داخلی یعنی باخبر و باانگیزه نگه داشتن و حفظ ارتباط همه اعضای گروه که نقش موثری در حفظ همبستگی و ارتقای سطح تعلق و وابستگی گروه خواهد داشت درعین‌حال تاثیر زیادی برای مشارکت اعضای گروه در ترویج نمایش نیز دارد. تک‌تک اعضای گروه نمایشی در حکم ابزار ارتباطی هستند که به ارتقای تصویر و شهرت گروه و پیام نمایش کمک وافری خواهند کرد اما جای روابط‌عمومی در مدیریت ارتباطات و گردش درست اطلاعات میان اعضای گروه نمایش واقعا خالی است.
در یکپارچه‌سازی خارجی، برای کار کردن در فضای هنری و در کنار سایر گروه‌ها و به‌طورکلی در جامعه با همه مولفه‌های تاثیرگذار آن، باید به‌دنبال راهی کارآمد در حفظ رابطه گروه با محیط بیرونی آن باشیم. این یک پیام دوجانبه و یکپارچه‌شده به محیط بیرونی گروه نمایش است با هدف ایجاد یا حفظ تعامل محیط با گروه نمایش.
 
جای خالی کمپانی
حال که چیزی به اسم کمپانی تئاتر حرفه‌ای آنگونه که در تعریف کمپانی نمایشی آورده می‌شود، نداریم، هر نمایش در حکم گروه نمایشی به‌عنوان جمعی تکرارنشدنی است؛ بااین‌حال، برندینگ در عرصه نمایش نیز حرفی برای گفتن دارد، هم برندینگ شخصی و هم برندینگ گروهی. حرکت به‌سوی برندینگ گروهی در راستای تداوم ترکیب کلی گروه نمایشی گام مهمی برای آماده‌سازی فضا درجهت شکل‌گیری کمپانی‌های نمایشی است. گروه‌های تئاتری همچون سایر کسب‌وکارها سیستم منفک از جامعه نیستند؛ بنابراین برای پیاده‌سازی اهداف ارتباطی‌شان با محیط بیرونی نیاز ضروری به پیاده‌سازی استراتژی ارتباطات یکپارچه بازاریابی دارند. ایجاد و توسعه آگاهی برند (نمایش و گروه نمایشی)، ایجاد و بهینه‌سازی تصویر برند، افزایش تقاضا برای نمایش و درنتیجه افزایش سهم بازار گروه نمایش، تاثیرگذاری بر باورها و رفتار مخاطبان، تاثیرگذاری بر تصمیم خرید و افزایش خرید بلیت نمایش، تشویق به تکرار خرید بلیت نمایش یا نمایش‌های آتی، ایجاد ترافیک در رسانه‌های اجتماعی گروه و ترافیک فیزیکی در سالن نمایش گروه اهداف مهمی است که استراتژی یکپارچه بازاریابی درزمینه تحقق یک یا چندتا از این اهداف حرفی برای گفتن دارد. روابط‌عمومی در کنار تبلیغات و بازاریابی برخی مولفه‌های این آمیخته ارتباطی است که دارای هویت و روش خاصی برای برقراری ارتباط با انواع مخاطبان و تداوم ارتباط با مخاطبان وفادار است. هرچند در رأس همه این‌ها، ارتقای مولفه‌های کیفیت نمایش به‌عنوان محصول تولید گروه نمایشی است.

رقابت همیشه به‌عنوان یک تهدید وجود دارد و با بازار مرتبط است که در آن گروه منافع خود را مشخص می‌کند. در کشور ما در عرصه تئاتر روابط‌عمومی را ابزار اصلی برای جذب مشتری به امید بهره‌وری مالی بالا می‌دانند اما واقعیت این است که روابط‌عمومی فقط ابزار مدیریت اطلاعات و فرایند ارتباط در مسیر تولید درآمد است، نه‌ فقط ابزار کسب درآمد. روابط‌عمومی وظیفه‌اش جلب حمایت و توجه مخاطبان، ایجاد اعتماد، اعتبار و ارتقای آگاهی، تصویر و شهرت نمایش و گروه نمایشی در میان مخاطبان و به‌ویژه مخاطبان هدف است. هر برنامه یا فعالیتی در جهت ترویج، انتشار و تبادل اطلاعات نمایش و گروه نمایشی از کانال ارتباط با رسانه‌های سنتی، رسانه‌های اجتماعی و به‌طورکلی فضای مجازی، لابی‌گری و کمپین‌های ارتباطی در حوزه روابط عمومی قرار می‌گیرد.

بیشتر بخوانید:

پخش «آنلاین» تئاتر چرا در دوران کرونا موفق نشد؟/ غفلت از تبلیغات

شهرداری:بیلبورد رایگان برای تئاتر نداریم/فروش بلیت کار تجاری است!

تمهید تبلیغاتی «شورای شهر» برای «تئاتر»؛ نوشدارو پس از مرگ سهراب!

از بی‌تفاوتی صدا وسیما تا بی عدالتی در تبلیغات تئاتر


 
نقش روابطعمومی در گروهها
اما نکته مغفول مانده این است که روابط‌عمومی تنها با همکاری افراد کلیدی در گروه نمایشی مانند سرمایه‌گذار، تهیه‌کننده و کارگردان اهداف ارتباطی را مشخص و در جهت تحقق اهداف برنامه‌ریزی می‌کند. درحالی‌که در بیشتر گروه‌های نمایشی اصولا مشورتی از روابط‌عمومی گرفته نمی‌شود و روابط‌عمومی‌ها به چشم آژانس یا عامل صرفا انتشار محتوا ازسوی گروه‌های نمایشی دیده می‌شوند، محتواهایی که بدون مشورت تهیه شده و بعضا فاقد تاثیرگذاری یا ضدتبلیغ برای گروه محسوب می‌شوند. استفاده آگاهانه از ابزارهای ارتباطی می‌تواند موفقیت مالی بزرگی را برای هر گروه نمایشی به همراه داشته باشد.

گفتمان رسانه‌ای و حفظ رابطه با خبرنگاران نقش بسیار مهمی در رشد آگاهی و ارتقای تصویر برند گروه نمایشی دارد اما اگر روابط‌عمومی را فقط به گفت‌وگوی رسانه‌ای و انتشار چند خبر معمولی در رسانه‌ها محدود کنیم، اهمیت اجتماعی روابط‌عمومی از دست می‌رود، ایجاد و حفظ ارتباطات اجتماعی ذات روابط‌عمومی را تشکیل می‌دهد. اصل اساسی روابط‌عمومی برقراری ارتباط آزاد، دوستانه و مبتنی بر احترام با همه مخاطبان است و این فرایند ارتباط نیز با مدیریت جریان اطلاعات درست، به‌موقع، آگاهانه، برنامه‌ریزی‌شده و سازمان‌یافته میسر می‌شود. وظیفه دیگر روابط‌عمومی مدیریت بحران‌های احتمالی است که به‌عنوان موانع مهم ارتباطی در برابر گروه‌های نمایشی قرار دارند. گروه‌های نمایشی و روابط‌عمومی‌ها همواره با چالش سوگیری‌ها و رفتارهای گاه غیرمنصفانه هدفمند نیز مواجه هستند که همکاری تنگاتنگ گروه نمایش با روابط‌عمومی تاثیر بسزایی در مدیریت بحران دارد. واژه «عمومی» در اینجا از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است: ارتباطات باید با اهداف صریح و روشن و شفاف باشد. روابط‌عمومی‌ها به شکل‌گیری کثرت‌گرایی در جامعه مخاطبان کمک می‌کند و از سوی دیگر، در فرایند ارتباط اقناعی تلاش می‌کنند که زمینه درک متقابل میان گروه‌های تئاتری و گونه‌های مختلف مخاطبان را فراهم آورند. این وظیفه از تبلیغات و نیز بازاریابی کاملا متفاوت است؛ بنابراین، برابر کردن این سه با هم خطایی آشکار است هرچند هرکدام نقش مکمل در فرایند ارتباطات یکپارچه بازاریابی را ایفا می‌کنند. در روابط‌عمومی‌ها مدیریت جریان آزاد اطلاعات حرف اول را می‌زند که از خلال آن تصویر عمومی گروه نمایش نیز آگاهانه و در جهت دستیابی به روابط مثبت با مخاطبان، ایجاد یا ارتقای شهرت مدیریت می‌شود.

در کنار مخاطبانی که بلیت نمایش را می‌خرند و به سالن نمایش می‌آیند، نهادهای تجاری کوچک و بزرگ مجموعه‌های جدا از جامعه نیستند، بلکه تاثیر رفتار و کسب‌وکار آن‌ها بر مسائل مختلف جامعه ازجمله فرهنگ اهمیت دارد، لذا در مسیر توسعه پایدار کسب‌وکار باید به مسوولیت اجتماعی متعهد باشند.

یکی از شاخص‌های مسوولیت اجتماعی سازمان‌ها تاثیر آن‌ها بر فرهنگ جامعه است. نهادهای اقتصادی هوشمند فقط به شاخص آماری درآمد از کسب‌وکار خود نمی‌اندیشند. مسوولیت اجتماعی به اعتبار برند کسب‌وکارها و سودآوری بیشتر کمک می‌کند، هرچند این مهم بیشتر در جوامعی که دولتمردان آن نیز فضای رقابتی در جامعه فراهم می‌آورند، معنی می‌یابد. در دنیا شرکت‌ها و صنایع در راستای ایفای مسوولیت اجتماعی خود در فرهنگ جامعه و حتی در عرصه بین‌المللی هم‌راستا با ارتباطات یکپارچه بازاریابی از فعالیت‌ها و رویدادهای فرهنگی نظیر کنسرت، فیلم و نمایش حمایت می‌کنند و در سهم فرهنگ با شهروندان شریک می‌شوند. تئاتر به کسب‌وکارها کمک می‌کند سهم بیشتری از بازار را بسازند و برند خود را تقویت کنند و کسب‌وکارها نیز به گروه‌های نمایشی در تولید محتواهای فرهنگی ارزشمند کمک می‌کنند. این مهم، به‌ویژه در دورانی که کرونا گروه‌های نمایشی را زمین‌گیر کرده، مسوولیت بیشتری را بر گردن صنایع و کسب‌وکارها قرار می‌دهد. 

 


منبع: صبح نو
نویسنده: سمیه طیبی