پایگاه خبری تئاتر: ساناز سماواتی، بازیگر سینما و تلویزیون تا کنون در فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی زیادی بازی کرده است که از جملهی آنها میتوان به حامی، هدف، زن امروز، کلید ازدواج، اینجا کجاست، بوم و بانو، وارش، نقطهچین، زیر آسمان شهر، محاکمه، نود شب، شبکهی سهونیم، بوتیمار و روزهای آبی اشاره کرد. او در آخرین پروژهی تلویزیونی که بازی داشته، بازی در سریال بوتیمار و روزهای آبی بوده که به ترتیب از شبکههای سه و تهران پخش شده است و هم اکنون نیز علاوه بر سریال قصهی هزار افسون در دو سریال دیگر نیز مشغول بازی است. سماواتی در سریال قصهی هزار افسون که برای مخاطبان کودک و نوجوان تهیه و تولید و برای پخش از شبکهی نمایش خانگی آماده میشود، در نقش خانم منشی مجرد را ایفا میکند.
ساناز سماواتی، سینما و تلویزیون در گفتوگو با روابط عمومی سریال قصهی هزار افسون، دربارهی معیارهای خود برای بازی در یک اثر سینمایی یا تلویزیونی و پذیرش نقش میگوید: اصلیترین معیارم، خود نقش است و گروهی که قرار است با آنها کار کنم. کار کردن با گروهی که قبلاً با آنها کار کرده باشم، برایم جذابتر و دلنشینتر است و البته در نهایت مبلغ قرارداد هم برایم مهم است.
او در ادامه دلیل حضور و همکاریاش برای بازی در سریال سیزده قسمتی قصهی هزار افسون میگوید: با جناب سعید عباسی، کارگردان این سریال، چند سال قبل کار کرده بودم و تجربهی بسیار خوبی داشتم. همین مهمترین انگیزه برای حضورم در این سریال بود. به ایشان در جایگاه کارگردان اطمینان خاطر و اعتماد دارم و از آنجا که من تجربهی بازی در فیلم و سریال کودک و نوجوان را دارم و جنس آن را میشناسم، تجربهی بازی در این اثر هم برایم جذاب است.
بر اساس این گزارش وی در خصوص نقش خود در این سریال میگوید: این منشی، شخصیت خاص خود را دارد و به نوعی این شخصیت، دستیار، جاسوس و جانشین در قصهی این سریال محسوب میشود. این شخصیت ریزهکاریها و شیرینیهای خاص خودش را دارد و امیدوارم توانسته باشم به خوبی این شخصیت را بازی کنم.
سماواتی با اشاره بر این که دورهی همهگیری بیماری و ویروس کرونا بر روی هنرهای نمایشی، سینما و تلویزیون و حرفهی بازیگری تأثیر فاجعهباری داشته است، اعتقاد دارد که در جایگاه بازرس انجمن بازیگران سینما و تلویزیون ایران این چالش را بیشتر حس کرده و در این باره میگوید: در دوران کرونا برای همکارانم مشکلات زیادی ایجاد شد که همچنان ادامه هم دارد و از طرفی بسیاری از پروژههای تئاتر متوقف شد.
این بازیگر سریال تلویزیونی با بیان این که سال گذشته در دوران همهگیری کرونا، تئاتر ننه شهرزاد در سرزمین عجایب را به عنوان بازیگر در تالار هنر بر روی صحنه داشته و بعد از گذشت یک هفته از اجرای آن، ادامهی اجرای این تئاتر به دلیل شرایط پندمیک کرونا متوقف شد، تأکید کرد: متأسفانه همکاران ما بیمه بیکاری و حمایتهای لازم را ندارند. صنوف هنری واقعاً در دو سال گذشته تحت تأثیر شرایط بد کرونا قرار گرفتند و فشار بسیار زیادی را تحمل کردند.
او همچنین در خصوص تأثیر محدودیتهای دورهی کرونا در انتخاب پروژههای سینمایی یا تلویزیونی میگوید: برای بازی در پروژههای تصویری در این دوران سعی کردم نقشهای کوتاهتری را انتخاب کنم تا حضور کمتری داشته باشم. در هنگام ضبط سریال خوشنام، به دلیل مبتلا شدن 11نفر از عوامل از جمله بازیگران، بیش از یک ماه، فیلمبرادری تعطیل شد. خب این موضوع برای سایر عوامل سریال هم وحشتآفرین و استرسزا میشود. تصور کنید نیمی از پروژه، پیش رفته اما یکباره همهی برنامهریزیها دستخوش تغییر میشود و در چنین شرایطی اگر خدای نکرده اتفاقی برای یکی از عوامل بیفتد، چه میشود؟ با این حال در چنین اوضاعی با همهی این فشارها و شرایط نامطلوب، پروژه در حال انجام است که البته این مسئله انرژی مضاعفی از کلیه عوامل میگیرد.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا در شرایط پندمیک کرونا در پروژههای سینمایی پیش میآمد که علارغم لزوم رعایت پروتکلهای بهداشتی به دلیل محدودیت زمانی یا فشار تهیهکننده و کارگردان مجبور به عادیانگاری شود، میگوید: من چنین چیزی ندیدم. اتفاقاً در طول این دوران در همهی پروژههایی که کار کردهام، همدلی و همراهی گروه کارگردانی همیشه برقرار بوده است. اما چیزی که برایم سوآل است این است که در این دوران کرونا در قراردادها، بندی اضافه شده که در صورت ابتلا به کرونا، مسئولیت هزینه و درمان بر عهدهی خودمان است و ما بازیگران یا عوامل تولید هم نبایستی هیچ ادعایی داشته باشیم. من متأسفانه با حسن نیت، قراردادها را امضا کردم و درگیر خواندن جزئیات نشدم. بعد فهمیدم که در قراردادها این بند را اضافه کردهاند. حتا از همکاران پروژههای دیگر هم شنیدم که این بند در قراردادهایشان اضافه شده است.
سماواتی که واکسن کرونا را از طریق سهمیهی استادان دانشگاه استفاده کرده، میگوید: در هنگام بازی در چنین شرایطی فقط تمرکزم روی نقش و کیفیت بازیام بوده و به شرایطی دیگری مثلاً بازی در جای مسقف، اصلاً فکر هم نمیکردم. به نظرم بازیگران و عوامل فیلم و سریال در طول دو سال اخیر از جمله افرادی بودند که از خود گذشتند و فداکاری کردند، اما تا کنون هیچگونه حمایتی بابت سختی کار به ما نشده است.
سماواتی در پاسخ به این پرسش که اگر کارگردانی به شما دو فیلمنامه را پیشنهاد دهد که یکی بازی در یک اثر کودک و نوجوان و دیگری فیلم یا سریال بزرگسال باشد و هر دو فیلمنامه هم از کیفیت خوبی برخوردار باشند، شما کدام را انتخاب میکنید، میگوید: مسلماً فیلمنامهی کودک و نوجوان را انتخاب میکنم؛ چون دنیای کودکان پاک و دستنخورده است. کار کودک علارغم ظاهرش کار بسیار سختی است و به نظرم اصلاً کار سطحی نیست بلکه بسیار عمیق و ژرف است. من خودم مادر هستم و یک کودک 9 ساله دارم. وقتی خودم در انتخاب کتاب یا کارتون یا تئاتر برای او وسواس دارم، قطعاً کار خودم میبایستی بینقص باشد.
این بازیگر سریال قصهی هزار افسون در ادامه در پاسخ به این سوآل که چرا با همهی علاقه و انگیزهای که هنرمندان دارند، فیلم و تئاتر و سریال کودک در ایران کم تولید میشود، چنین جواب میدهد: این پرسش را از من نباید بپرسید. این پرسش، سوآل خود من هم است. چطور سالها پیش آن همه آثار خوب در سینما، هنرهای نمایشی، تلویزیون و حوزهی ادبیات تولید میشد، اما امروزه چنین آثاری وجود ندارد یا خیلی کم تولید میشود؟ آن نویسندگان، تهیهکنندگان و کارگردانان کجا رفتهاند؟
او در ادامه در این باره میگوید: به نظر میرسد در این خصوص چند نکته وجود دارد. زمانی انتخاب بازیگر برای یک نقش بر اساس صلاحیت و توانایی او بود اما امروزه متأسفانه بر اساس تعداد فالوور بازیگر انتخاب میکنند. یعنی اینفلوئنسرها بازیگر شدهاند. دیگر اینکه امروزه مسائل مالی در تولید فیلم و سریال، به عنوان اصل مهم تصمیمگیری مورد توجه قرار میگیرد و نقشها به فروش میرسند و هر کسی که پول خوب میپردازد، بازیگر نقش اول فیلم یا سریال میشود. گویی دیگر مهم نیست چنین بازیگری توانایی و صلاحیت هنری دارد یا نه؟
سماواتی همچنین تأکید میکند: قبلاً افراد درست، با تجربههای درست، در جای درست مینشستند. اما متأسفانه امروزه اینگونه نیست و مسائل مالی روی همه چیز تأثیر گذاشته است و برای همین مخاطب، بیشتر فیلمها و سریالهای شبکهی آیفیلم را تماشا میکند.
بر اساس این گزارش این بازیگر در پایان مشکلات دیگری را هم مطرح میکند و معتقد است: ما یک مشکل فرهنگی هم داریم. من در خیابان که راه میروم، اگر کودکی ببینم، او را جدی میگیرم، به او لبخند میزنم و سلام میکنم. اما متأسفانه جامعهی ما با کودکان چنین برخوردی ندارد. اغلب افراد جامعه، کودکان را جدی نمیگیرند. فکر میکنند او بچه است و چیزی نمیفهمد. در حالی که بچهها خیلی خوب همه چیز را میفهمند، دنیای خود را دارند و در آن، جایگاه و مناسبات خود را هم دارند. شاید به همین دلیل است که این مسائل برای ساخت و تولید آثار کودک و نوجوان پیش میآید که کسی به تولید چنین آثاری توجهی نکند.