پایگاه خبری تئاتر: سینــمای اکشن برای سالها ژانری ناممکن در سینمای ایران بوده است. ژانری که به سادگی در آن میتوان چرخه معیوب عرضه و تقاضا در این سینما را دید. در حالی که در میان مخاطبان ایرانی، ژانر اکشن محبوب و پرطرفدار است اما سینمای ایران توان پاسخ به این تقاضا را ندارد.
سالهاست از آثار اکشنی که سینمای ایران تولید میکرد گذشته است و حدود سه دهه است که نه صاحب فیلمساز اکشن بودیم، نه طبیعتاً بازیگر و دیگر عوامل برسازنده این ژانر. اما سینمایی که میخواهد تولید بالای خود را حفظ کند، چرخه توجیه پذیر اقتصادی داشته باشد و ساختار عرضه و تقاضای سالمی را به وجود آورد، ناگزیر از وارد شدن به این عرصه به مانند دیگر ژانرهای پرطرفدار سینمایی است.
حال با این وضعیت و برهوت مطلق، پس از سالها یک جوان از فرنگ برگشته به نام رامین سهراب با فیلم «لایههای دروغ» تلاش کرده که فیلمی اکشن در سینمای ایران تولید کند. خط اصلی فیلمنامه «لایههای دروغ» برگرفته از الگوی آشنایی در داستانگویی سینمای اکشن است؛ تلاش برای آزاد کردن معشوقه در گروگان توسط یک آتشنشان رزمیکار. تمهای انتقام و گروگانگیری در کنار هم روایت فیلم را ساختهاند. فیلم در اجرای صحنههای اکشن فراتر از استانداردهای سینمای ایران است و در به وجود آوردن چنین لحظاتی تاحدودی موفق است، اما خود صحنههای اکشن موقعیتهایی هستند که در بستر یک داستان و درام سرراست اما مستحکم شکل میگیرند و قابل باور میشوند. حتی در فیلم اکشن هم ساختار دراماتیک اصل است؛ چرا که تنش و زد و خورد بیرونی بر مبنای آن تنش و رویارویی درونی دراماتیک احساس و معنا پیدا میکند.
«لایههای دروغ» مشخصاً فاقد فیلمنامه و ساختار دراماتیک درست است. برای نمونه از همان ابتدا مهمترین نکته گذشته شخصیت است. او با یک عذاب وجدان و رسالتی مجهول بهعنوان آتشنشان کار میکند. این گذشته و رسالت برآمده از آن، به طرز تعجبآوری توضیح داده نمیشود. اساساً فیلمنامه نویسان پر تعداد فیلم گویی اعتنایی به ساخت پیشداستانی که درام را پشتیبانی کند نداشتند.
در ادامه همین سنگ بنای غلط است که صحنههای الکن و تیپهای بیخاصیت فیلم در پی یکدیگر میآیند. علت و معلول الفبای کار درام در هر ژانری است و این اصل در «لایههای دروغ» هیچ نمودی ندارد. سینمای اکشن مبتنی بر یک قهرمان است. قهرمانی که باید خاصیتهایی داشته باشد تا مخاطب را با خود همراه سازد. اگر هم شخصیت فیلم اکشن فاقد جزئیات باشد، دستکم باید چند ویژگی اصلی داشته باشد تا مخاطب او را همراهی کند و نسبت به او همدلی داشته باشد. زمانی که شخصیت و انگیزه او درست معرفی نشود آنگاه این همراهی دچار نقصان میشود و «لایههای دروغ» از این فقدان بشدت رنج میبرد.
فیلم اکشن اساساً با نوعی فانتزی و لحظههای قهرمانی فراواقعی همراه است. این بدان معناست که باور در این گونه به مانند باور در یک درام واقعگرا ساخته نمیشود. اما با وجود این خصوصیت، انگیزهها و روابط باید شکلی واقعی داشته باشند. دیالوگهای ابتدایی و روابط سستی که در فیلم به وجود آمده نشان دهنده این است که فیلمساز جز ساختن صحنههای زد و خورد به مسأله اصلی که باورپذیر ساختن زمینه این رخدادهاست توجهی نکرده است.
در نهایت مهمترین نکتهای که درباره «لایههای دروغ» وجود دارد ساخته شدنش نیست؛ چرا که در هر حال باید سینمای اکشن در ایران دوباره از جایی شروع شود و «لایههای دروغ» دستکم در طراحی لحظههای اکشن اصلاً شروع بدی نیست، حتی جسور و قابل احترام است. اما آنچه عجیب است حضور این فیلم گیشهمحور و مطلقاً تجاری آن هم با کیفیتی نازل و ساختاری معیوب در جشنوارهای هنری است.
///.
منبع: روزنامه ایران
نویسنده: علیرضا نراقی