روند «تئاتر خصوصی» در اکثر اوقات دستاورد ویژه‌ای برای تئاتر ایران به همراه نداشته غیر از بالا رفتن بهای بلیت تئاتر و پایین آمدن سطح کیفی آثار؛ روندی که همچنان ادامه دارد.

پایگاه خبری تئاتر: سال‌های سال تئاتر ایران به صورت دولتی مدیریت و اداره می‌شد و گروه‌ها با استفاده از حمایت مالی دولتی آثار خود را روی صحنه می‌بردند؛ در آن مقطع زمانی سالن‌های تئاتر محدود به مجموعه تئاتر شهر، تالار مولوی، تماشاخانه سنگلج و تالار هنر بود.

بعدها و در دهه ۸۰ تماشاخانه ایرانشهر به‌عنوان یک سالن تئاتری به مجموعه سالن‌های حرفه‌ای تئاتر اضافه شد. در آن مقطع زمانی فعالیت تماشاخانه ایرانشهر با افزایش بهای بلیت تئاتر همراه شد و در حالی که نمایش‌های روی صحنه در تئاتر شهر و سالن‌های دیگر با بهای بلیت‌های زیر ۱۰ هزار تومان اجرا می‌شدند، گروه‌ها در تماشاخانه ایرانشهر بهای بلیت بالاتری را مدنظر قرار دادند.

آن زمان بحث‌هایی بر سر چرایی بالا رفتن بهای بلیت تئاتر در تماشاخانه ایرانشهر مطرح شد و پاسخ این بود که آثاری که در این مجموعه تئاتری به صحنه می‌روند از حمایت دولتی تئاتر برخوردار نیستند و گروه‌های نمایشی باید هزینه‌های خود را از طریق فروش گیشه تأمین کنند.

وقتی «توجه به گیشه» ملاک شد

به مرور زمان شاهد شکل‌گیری ۲ جریان اجرای تئاتر در داخل پایتخت شدیم، یک جریان مربوط به اجراهای تئاتری در سالن‌های دولتی بود که با بهای بلیت پایین و حمایت مالی دولتی و پرداخت کمک هزینه به گروه‌های تئاتری بود و جریان دیگر به اجراهای تئاتری در تماشاخانه ایرانشهر و توجه به فروش گیشه. برخی گروه‌ها برای تأمین هزینه‌های خود از طریق فروش گیشه از چهره‌های سینمایی برای آثار خود استفاده کردند تا از این طریق بتوانند مخاطبان بیشتری را ترغیب به حضور در سالن نمایش کنند و در نتیجه فروش بالایی داشته باشند. به زعم بسیاری از مخاطبان و منتقدان تئاتری برخی از این آثار از سطح کیفی قابل قبولی برخوردار نبودند و تنها به لطف حضور چهره‌ها از فروش بالا و استقبال مخاطبان بهره‌مند می‌شدند.

البته برخی گروه‌ها نیز بودند که ضمن حفظ سطح کیفی اثر و در عین حال استفاده از چهره یا چهره‌های سینمایی اثرشان را روی صحنه بردند و برای تأمین هزینه‌های خود بهای بلیت‌شان نیز بالاتر از سایر اجراها بود.

به مرور زمان مدیریت دولتی تئاتر که توانایی برنامه‌ریزی و حمایت از هنرمندان و گروه‌های تئاتری را نداشت به بهانه گسترش فضاها و اجراهای تئاتری از ترفند «تئاتر خصوصی» استفاده کرد و با به راه انداختن ملغمه «تئاتر خصوصی» شرایط عجیبی را در تئاتر رقم زدند. اینکه فضاهای تئاتر گسترش پیدا کند و با توجه به افزایش تعداد فارغ‌التحصیلان و گروه‌های تئاتری به ویژه جوانان فرصت بیشتری برای اجرای تئاتر فراهم شود امری مثبت و لازم بود و هست اما مدیریت وقت تئاتر و تصمیم‌گیرندگان در آن مقاطع زمانی مسیر تئاتر ایران را به نوعی به بیراهه کشاندند.

بعد از شکل‌گیری «تئاتر خصوصی» در تئاتر ایران که هیچ تعریف و برنامه‌ریزی درستی در جهت فعالیت درست و تأثیرگذار بخش خصوصی در تئاتر ایران نداشت، شاهد راه‌اندازی سالن‌های متعددی با عنوان سالن خصوصی تئاتر شدیم.

به غیر از تعداد انگشت‌شماری از سالن‌های راه‌اندازی شده که از استاندارد نسبی برای اجرا و میزبانی از گروه‌ها، هنرمندان و مخاطبان تئاتری برخوردار بودند، تعداد بسیاری از سالن‌ها از استاندارد لازم و فضای مناسب برای اجرای تئاتر برخوردار نبودند.

این سالن‌های خصوصی برای تأمین هزینه‌های خود مبالغی را به عنوان اجاره بهای سالن به منظور اجرا در نظر گرفتند و گروه‌ها بابت هر شب اجرای نمایش باید هزینه بالایی را به سالن‌ها پرداخت می‌کردند.

از سوی دیگر هنرمندانی که نوبت اجرا در سالن‌های دولتی نداشتند به سمت اجرا در سالن‌های خصوصی رفتند و به دلیل اینکه تأمین هزینه‌هایشان متکی به فروش گیشه بود، بهای بلیت اجراهای‌شان را افزایش دادند.

در این بین اتفاقی رخ داد که برای تئاتر ایران خوشایند نبود و طی سال‌های اخیر بارها تئاتر ایران را به حاشیه کشاند. با افزایش تعداد سالن‌های تئاتر، افرادی در عرصه تئاتر ایران ظهور کردند که با دیدن فرصتی که برای درآمدزایی ایجاد شده بود ذیل نام تهیه‌کننده آثاری را برای اجرا تدارک دیدند که طی آن حضور چهره‌ها حرف اول را می‌زد، بهای بلیت بالا بود و سطح کیفی اثر پایین. سالن‌ها نیز برای کسب درآمد از این اجراها میزبانی کردند.

در چنین شرایطی بودند گروه‌هایی که با حضور عوامل حرفه‌ای و شناخته شده و با متنی باکیفیت، اثرشان را در تماشاخانه‌های خصوصی اجرا کردند و بهای بلیت‌شان نیز بالاتر از حد معمول بود اما قصدشان ماهی‌گیری از آب گل‌آلود نبود.

مسئولیتی که «دولت» از سر خود باز کرد!

سیستم دولتی تئاتر نیز که تلاش کرد مسئولیت خود در قبال تئاتر و هنرمندان تئاتر را از سر باز کند و در این امر به نوعی موفق هم عمل کرد، نظارتی بر قیمت‌گذاری و افزایش بلیت‌ها نداشت. حتی در برخی موارد این افزایش بهای بلیت به سالن‌های دولتی نیز رسید زیرا متولی دولتی تئاتر حمایت‌های مالی خود را به بهانه‌های مختلف کمبود بودجه، افزایش تعداد هنرمندان تئاتر و موارد دیگر از گروه‌های تئاتری که قصد اجرا در سالن‌های دولتی داشتند کم کردند. در این میان تالار مولوی به دلیل خاستگاه دانشگاهی و تالار هنر به عنوان مکان شناخته شده برای تئاترهای کودک و نوجوان از این امر مستثنی بودند.

وقتی موضوع اصلی تعداد زیادی از گروه‌های نمایشی فروش بالا آن هم به هر قیمتی شد، اجراها بسنده به حضور فقط چهره‌های سینمایی نکردند و شاهد اجراهایی بودیم که با عنوان «موسیقی نمایش» یا «کنسرت نمایش» شکل گرفتند. برخی گروه‌ها نیز آثاری را با عنوان تئاتر موزیکال و با حضور بازیگران مطرح روی صحنه بردند و با بهای بلیت بالا فروش بالایی را هم به خود اختصاص دادند. این اتفاق باعث پررنگ‌شدن واژه «تئاتر لاکچری» در تئاتر ایران شد و حتی در بسیاری از موارد باعث شد تا برخی مسئولان و تصمیم گیرندگان فرهنگی که شناختی از تئاتر ندارند با استفاده از این واژه از تئاتر و فعالیت‌های تئاتری انتقاد کنند و تصمیم‌های غیر کارشناسانه درباره تئاتر و هنرمندان آن بگیرند.

در دسته اجراهای «موسیقی نمایش» یا «کنسرت نمایش» هم اجراها با حضور یک خواننده شناخته شده و اجرای زنده قطعاتی موسیقایی روی صحنه تئاتر با بهای بلیت بالا، به فروش قابل توجهی دست پیدا کردند.

این اتفاقات رخ داد و کماکان متولی دولتی تئاتر با چراغ سبز نشان دادن به این اتفاقات از اینکه با عنوان کذایی «تئاتر خصوصی» هیچ مسئولیتی در قبال تئاتر بر دوش خود نداشت خوشحال بود و بحث نظارت بر قیمت گذاری بلیت تئاتر را رها کرد.

در چنین شرایطی گروه‌هایی که چندین ماه تمرین کرده و با حضور جوانان یا هنرمندان باسابقه تئاتر، اثری را تولید و روی صحنه می‌بردند، نه بهای بلیت‌شان افزایش خاصی داشت و نه از حمایت‌های ویژه دولتی و خصوصی برخوردار بودند. این دسته از هنرمندان و گروه‌های تئاتری در چرخه افزایش نجومی هزینه‌های تولید تئاتر به سختی به فعالیت خود ادامه می‌دهند و در بسیاری از مواقع فرصت و امکان اجرای اثر مدنظر خود را پیدا نمی‌کنند زیرا نه از پس هزینه‌های سالن‌های خصوصی و هزینه‌های تولید اثر بر می‌آیند و نه در عین حال زیر بار بالا بردن عجیب بهای بلیت می‌روند.

بفرمائید «کنسرت نمایش» با بلیت ۴۵۰ هزار تومانی!

در سال‌های اخیر کنسرت نمایش‌ها تعدادشان بیشتر شده و بهای بلیت‌های‌شان نیز بالاتر؛ از ۱۵۰ هزار تومان گرفته تا ۴۵۰ هزار تومان! نکته جالب اینگونه آثار هم این است که بیشترین جنبه تبلیغ اثر روی حضور خواننده مطرح متمرکز شده و جنبه تئاتری آن یا نادیده گرفته می‌شود یا در حاشیه اجرای موسیقی قرار می‌گیرد.

مصداق این امر نیز که به تازگی در معرض دید مخاطبان قرار گرفته، تبلیغات اجرای کنسرت تئاتر «ترانه‌های شرقی» با حضور حجت اشرف‌زاده خواننده شناخته شده موسیقی ایران است.

این کنسرت تئاتر با بهای بلیت ۱۰۰ تا ۲۵۰ هزار تومان، قرار است در تماشاخانه شهرزاد به عنوان یکی از سالن‌های خصوصی تئاتر به صحنه برود.

موضع‌گیری درباره سطحی کیفی این اثر پیش از آغاز اجرای آن امری مغرضانه و غیرقابل قبول است از این رو در این گزارش بحث بر سر کیفیت اثر نیست بلکه نکته‌ای که قصد تمرکز بر آن وجود دارد، روندی است که در اجرای این آثار طی می‌شود.

اگر هدف اصلی یک اثر جذب مخاطب و فروش بالا به واسطه بهره‌مندی از حضور یک خواننده شناخته شده و اجرای قطعات موسیقایی توسط اوست، بهتر است این اتفاق در سالن‌های تئاتری رخ ندهد زیرا تنها آورده چنین اجراهایی بالا رفتن بهای بلیت در سالن‌های تئاتری است.

فضاهای خصوصی متعددی وجود دارند که طی سال‌های اخیر شاهد بودیم از آثاری میزبانی کردند که بهای بلیت‌شان بالا و در شکل‌ها و فرم‌های مختلف اجرا شدند. همچنین سالن‌های بزرگی که بهره‌برداری اصلی‌شان برای میزبانی از کنسرت‌های موسیقی است می‌توانند پذیرای چنین اجراهایی باشند چنانچه طی سال‌های اخیر هم میزبان چنین نمونه‌هایی بوده‌اند که در همراهی اجرای موسیقی، بخش‌های فرم و حرکت و حتی اجرای قطعاتی نمایشی هم در نظر گرفته شده بود.

در بی توجهی و بی تفاوتی اداره‌کل هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تولیدات مختلف در سالن‌های مختلف تئاتری به صحنه می‌روند و هر بار شاهد نرخ‌گذاری جدیدی روی بلیت‌هایشان هستیم.

نباید این واقعیت را نادیده گرفت که در شرایط اقتصادی فعلی و هزینه‌های بالای تولید تئاتر، بهای ۱۰۰ هزار تومان بلیت برای اجرای یک اثر تئاتری که گروه با تلاش و زحمات بسیار آن را به صحنه می‌آورند و حرفی برای گفتن دارند، بهای بالایی نیست زیرا حمایت دولتی از آن‌ها ناچیز است و گروه نیز محق است که هزینه‌های خود را تأمین کند.

متأسفانه بدنه دولتی و متولی تئاتر نه تنها از تئاتر و گروه‌ها حمایتی نمی‌کند بلکه هزینه‌های خود را هم از تئاتر و گروه‌های تئاتری تأمین می‌کند و چنین روندی تنها باعث قدرتمند شدن بخش صرفاً تجاری در فعالیت‌های نمایشی می‌شود؛ روندی که آسیب جدی آن، بی‌انگیزه شدن و کنار رفتن هنرمندان تئاتر و گروه‌هایی می‌شود که کارشان در زندگی، تئاتر و تئاتر کار کردن است.


منبع: خبرگزاری مهر
نویسنده: فریبرز دارایی