اگر این بسته معیشتی با مواد غذایی تاریخ مصرف گذشته را یک بخش از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یا هر ارگان و نهاد دولتی برای هنرمندان تئاتر ارسال می‌کرد چه واکنشی داشتید؟ بیانیه یا اطلاعیه اعتراضی خود را چگونه و با چه لحن و استفاده از چه کلمه‌ها و جمله‌هایی تنظیم و منتشر می‌کردید؟ آیا حالا اشکالی ندارد همان بیانیه را خطاب به خودتان تنظیم کنید؟

پایگاه خبری تئاتر: نه اینکه رفتار عجیبی باشد و تعجب کرده باشم، نه. نه اینکه جز این انتظار داشته باشم، نه. فقط احساس می‌کنم اگر چیزی ننویسم و حرفی نزنم کمی نه، بسیار بی‌غیرت هستم.

ماجرا این است که خانه تئاتر به عنوان یک صنف مدعیِ پیگیری حقوق هنرمندان تئاتر مدتی است نه تنها پیگیر حقوق هنرمندان تئاتر نیست (اگرچه در ظاهر پیگیر است) که حتی گویا شناخت دقیق و درستی هم از مسائل و مشکلات و اولویت‌های تئاتری‌ها ندارد. تا اینجای ماجرا باز هم نکته‌ای ندارد و عادی شده است، اما وقتی برای به هر دلیلی و با هر توضیحی ( بخوانید توجیهی ) این مسئولان خانه تئاتر بر اثر اشتباه مدیریتی یا درک نادرست از اعضای خود، اجناس تاریخ مصرف گذشته را به عنوان بسته معیشتی برای اعضا ارسال می‌کند دیگر احساس توهین به آدم دست می‌دهد. اصلا زمان مناسب برای تحلیل چرایی ماجرا نیست و اینکه چه شد به اینجا رسیدیم که تصور کنیم تعدادی از هنرمندان کشور می‌توانند ( یا اشکال ندارد ) مواد غذایی تاریخ مصرف گذشته استفاده کنند. حالا فقط باید غمگین باشیم، همین که هر چه بگوییم خودزنی است چرا که این اجناس منقضی شده را یک دستگاه دولتی برای هنرمندان ارسال نکرده که بتوانیم به آن‌ها بتازیم که چرا چنین کردید؟

به طور مشخص، نه به عنوان یک روزنامه‌نگار، نه به عنوان یک نویسنده، نه به عنوان یک فعال حوزه فرهنگ و هنر، نه به عنوان یک فردی که در فضای تئاتر نفس می‌کشد و رفت و آمد می‌کند، تنها به عنوان یک شهروند ناظر، از دست اندرکاران خانه تئاتر یک سوال شفاف دارم؛ اگر این بسته معیشتی با مواد غذایی تاریخ مصرف گذشته را یک بخش از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یا هر ارگان و نهاد دولتی برای هنرمندان تئاتر ارسال می‌کرد چه واکنشی داشتید؟ بیانیه یا اطلاعیه اعتراضی خود را چگونه و با چه لحن و استفاده از چه کلمه‌ها و جمله‌هایی تنظیم و منتشر می‌کردید؟ آیا حالا اشکالی ندارد همان بیانیه را خطاب به خودتان تنظیم کنید؟

سوال دیگر اما به گذشته برمی‌گردد؛ نتیجه تجمع هنرمندان تئاتر در مقابل مجلس شورای اسلامی چه شد؟ مگر اعلام نشد نمایندگان مجلس چندین جلسه با خانه تئاتر داشته‌اند و قرار شده بودجه قابل توجهی را در اختیار خانه تئاتر قرار دهند؟ قرار دادند؟ قرار ندادند؟ اگر بودجه را دادند چه شد؟ اگر بودجه را ندادند چرا آن زمان با آب و تاب گفته شد بودجه را می‌دهند؟ چرا حالا معترض نمی‌شوند که چرا بودجه را ندادید؟ ما در شهرمان ضرب المثلی داریم؛ می‌گوییم «لباسی که به عید نرسید، تنِ مناره مسجد جامع کن» که حکایت از بی استفاده شدن یک کار یا رفع یک نیاز بعد از زمان مقتضی در اثر تاخیر دارد. یا شاید اصلا ماجرای تمام آن تجمع و جلسه‌های بعدی آن چیز دیگری بوده است و ما نمی‌دانیم. آن بزرگواری که در مقابل مجلس فریاد وااسفا می‌زد حالا چرا چیزی نمی‌گوید؟ ‌

حرف آخر اینکه هنرمندان در سال‌های اخیر و به ویژه در دو سال گذشته شرایط اقتصادی بسیار سختی را سپری کرده‌اند و در این میان هنرمندان تئاتر شرایط بسیار سخت‌تری را تحمل کرده‌اند، اگر نمی‌توانیم مرهم زخم‌شان باشیم نمک بر زخم‌شان نپاشیم.

قابل ذکر اینکه نگارنده این چند خط، به جز مجمع تئاتر دانشجویان کشور ( که همواره به عضویت در آن تشکل افتخار می‌کند )عضو هیچ صنفی در عرصه فرهنگ، هنر و رسانه نبوده و نیست و تنها به عنوان یک روزنامه‌نگار این چند خط را قلمی کرده است.

محمد طباطبائی- روزنامه‌نگار


منبع: -
نویسنده: محمد طباطبایی