چارسو پرس: نویسندهای به نام جک تورنس (جک نیکلسون) اعتیاد شدیدی به الکل دارد و زندگی زناشویی نا به سامانی را از سر میگذراند. تا این که همراه همسرش وندی و پسرش دنی به اعماق کوههای راکی در کلرادو سفر میکند و هتلی به نام «اورلوک» (Overlook) را برای اقامت برمیگزیند. جک در طول زمستان تصمیم میگیرد به عنوان سرایدار در هتل استخدام شود تا در دورهی اقامت اجباری روی تازهترین رمانش هم کار کند. همه چیز کاملا معمولی پیش میرود تا این که دنی متوجه توانایی در خودش میشود؛ این توانایی روانی که درخشش نامیده میشود به او اجازه میدهد تا گذشتهی وحشتناک و تاریک هتل اورلوک را ببیند. یک طوفان برف خانوادهی تورنس را تقریبا در هتل حبس میکند و همین اتفاق هم به نیروهای شیطانی داخل هتل فرصت عرض اندام میدهد تا با تهدید سلامت روانی جک او را به جانی خطرناکی برای همسر و فرزندش تبدیل کنند که به جز قتلعام آنها فکر دیگری در سر ندارد.
در حالی که بیشتر حوادث این شاهکار، تخیلی و دور از ذهن به نظر میرسند اما یک مورد مهم ریشه در واقعیت دارد و آن هم چیزی نیست جز هتل اورلوک. البته در واقعیت هتلی به این نام وجود ندارد اما استیون کینگ تمام حوادث داستان را از هتل واقعی به نام استنلی الهام گرفته که گذشتهی تاریک و وحشتناکی را یدک میکشد.
داستان «درخشش» از اتاق تسخیر شدهای در هتل استنلی الهام گرفته شده
فیلم «درخشش» برادران وارنر فوقالعاده است اما این شگفتی صد در صد وامدار اتفاقات دردناکی است که در هتل استنلی به وقوع پیوسته است. استیون کینگ و همسرش سال ۱۹۷۴ در هتل آرام و منزوی استنلی در کلرادو میروند و تنها افرادی بودند که در آن تاریخ در هتل اقامت داشتند؛ زیرا کینگ و همسرش تنها چند روز قبل از تعطیلات زمستانی هتل به کلرادو رسیدند. کینگ به عنوان یک نویسندهی ژانر وحشت همان ابتدا از فضای خالی و متروک هتل و جنونی و وحشتی که میتواند در ساکنانش ایجاد کند الهام گرفت و به فکر نوشتن یک داستان ترسناک افتاد.
آنها در اتاق ۲۱۷ هتل استنلی اقامت داشتند که الهامبخش هتل اورلوک رمان «درخشش» بود. جالب است بدانید بسیاری از مسافران هتل گزارش داده بودند شبح الیزابت ویلسون سرمهماندار هتل را در آن اتاق خاص بارها و بارها دیده بودند. ویلسون سال ۱۹۱۱ در اثر انفجاری که هنگام روشن کردن فانوس به وجود آمده بود، به شدت آسیب دید. اگرچه او به دلیل این حادثهی دلخراش جان نسپرد اما بسیاری معتقدند او هنوز هم که هنوز است در حال پرسه زدن در اتاق، تا کردن لباس و جابهجا کردن چمدانها است. همچنین استیون کینگ ادعا میکند در آن اقامت عجیب پسر جوانی را دیده که به سمت اتاقها حرکت میکرده و از آن جایی که تنها او همسرش در آن بازهی زمانی در هتل استنلی اقامت داشتند، مطمئن است که انسان نبوده. همهی این اتفاقات ماوراءالطبیعه و عجیب در نهایت منجر به خلق شاهکاری به نام «درخشش» شد.
استیون کینگ بعد از دیدن کابوسی در هتل استنلی «درخشش» را نوشت
همان طور که پیشتر هم اشاره کردیم تمام حوادثی که در هتل استنلی به وقوع پیوستند در کنار گذشتهی تاریک این مکان به استیون کینگ در نوشتن «درخشش» کمک کردند. با این همه اگر بخواهید بدانید دقیقا چه اتفاقی افتاد که کینگ تصمیم گرفت قلمش را بردارد و این شاهکار را خلق کند باید بگوییم در کمال ناباوری از برخورد با یک روح سرچشمه نگرفت بلکه او بعد از دیدن یک کابوس در هتل استنلی تصمیم گرفت «درخشش» را به رشتهی تحریر درآورد.
زمانی که او و همسرش در اتاق مخوف و بدنام ۲۱۷ هتل استنلی اقامت داشتند، خواب میبیند یک شلنگ آتشنشانی پسر ۳ سالهاش را در راهروهای هتل تعقیب میکند و او در حالی که از وحشت فریاد میزند در راهروها میدود. این کابوس به اندازهای برای او عجیب بود که با وحشت از خواب میپرد و به گفتهی خودش تنها یک اینچ تا سقوط از تخت فاصله داشته. اگر هر شخص دیگری این اتفاق را تجربه میکرد با پسرش تلفنی صحبت میکرد تا از سلامتیاش مطمئن شود یا حداقل هتل را ترک میکرد اما کینگ تصمیم میگیرد یک سیگار روشن کند و طرح داستان ترسناک بعدیاش را در سر بپروراند.
هتل استنلی در اصل برای بیماران مبتلا به سل ساخته شده بود
ادگار استنلی مردی که ماشین بخار را اختراع کرد سال ۱۹۰۳ به بیماری سل مبتلا شد. پزشکان نور خورشید و هوای تازه را راههای اساسی دانستند که به درمان او کمک میکرد؛ بنابراین او و همسرش فلورا تصمیم گرفتند به کوههای راکی سفر کنند و مدتی در آن جا اقامت داشته باشند. خوشبختانه آب و هوای کوههای راکی خیلی زود وضعیت سلامتی او را بهبود بخشید و در نتیجه تصمیم گرفت مکان اقامتش را به مرکزی تفریحی برای دوران نقاهت بیماران مبتلا به سل تبدیل کند و این گونه بود که هتل استنلی معروف به وجود آمد.
اگرچه این ایده فوقالعاده به نظر میرسد اما واقعیت این است که در آن دوران درمان قطعی برای بیماری سل وجود نداشت و بسیاری از افرادی که به هتل استنلی مراجعه میکردند در مراحل پیشرفتهی بیماری قرار داشتند؛ بنابراین تعداد زیادی از مهمانهای هتل در دوران اقامتشان جانشان را از دست میدادند. این واقعیت گذشتهی هتل استنلی را به اندازهای وهمآور میکند که حتی یک شب اقامت در آن دل و جرات زیادی را بطلبد.
استیون کینگ اعتقاد دارد هتل اورلوکِ فیلم استنلی کوبریک به منبع اصلی وفادار نیست
این یک واقعیت ثابت شده است که فیلمها نمیتوانند به طور کامل به منبع اقتباس اصلیشان و مکانهای واقعی مورد نظر نویسنده وفادار باشند و «درخشش» استنلی کوبریک هم از این قاعده مستثنا نیست. در حقیقت تصور کینگ از اقامتگاه داستان با تصور کوبریک بسیار متفاوت است.
بخش مهمی از طراحی داخلی هتل توسط استنلی کوبریک تغییر پیدا کرد و از همه مهمتر او نام اتاق ۲۱۷ را به ۲۳۷ تغییر داد. استیون کینگ به عنوان نویسندهی داستان به حدی از اقتباس کوبریک متنفر است که سال ۱۹۹۷ تصمیم گرفت مینی سریال «درخشش» را بر اساس آن چه واقعا در ذهنش میگذشته، تولید کند. در این سریال از هتل استنلی واقعی به عنوان لوکیشن اصلی فیلمبرداری استفاده شده است.
در هتل استنلی یک قبرستان حیوانات خانگی وجود داشت
شاید عجیب به نظر برسد اما گفته میشود همهی ارواح دیده شده در هتل استنلی انسان نبودند. صاحب هتل در گوشهای از ملکش یک قبرستان ساخته بود که در طول سالها جسد حیوانات خانگیاش را در آن جا دفن میکرد. بسیاری از مهمانان هتل ادعا میکردند در طول دوران اقامتشان بارها و بارها با ارواح حیوانات خانگی در حال قدم زدن در هتل مواجه شدند. ظاهرا یک گربهی سفید و یک سگ رتریور طلایی به کرات توسط مهمانها دیده شدند.
استیون کینگ رمان دیگری به نام «غبرستان حیوانات خانگی» (Pet Sematary) دارد که چند باری هم به صورت سینمایی اقتباس شده است. داستان این رمان دربارهی حیوانات خانگی است که پس از دفن در قبرستانی متروک و مخوف دوباره در قالب موجوداتی بیروح به زندگی بازمیگردند. هرچند سگ و گربههای هتل استنلی هیچ وقت به زندگی بازنگشتند اما احتمالا ارواحشان هنوز هم اطراف هتل پرسه میزنند و عابران را وحشتزده میکنند
گزارش فعالیتهای ماوراءالطبیعه در هتل استنلی
در حالی که بیشتر حوادث ماوراءالطبیعهی رمان «درخشش» زادهی ذهن خلاق استیون کینگ است و او هیچ برخورد نزدیک و خطرناکی با یک روح واقعی نداشته اما بسیاری از مهمانهای هتل استنلی فعالیتهای ماوراءالطبیعهای را گزارش کردند و مدعی بودند مستقیما با ارواح برخورد داشتند. این گزارشها دقیقا از سال ۱۹۱۱ و پس از انفجار هتل و زخمی شدن سرمهماندار آغاز شد. جالب است بدانید هتل استنلی در حال حاضر تور تفریحی را ارائه میدهد که در آن متقاضیان میتوانند به همهی مکانهایی که در آنها فعالیتهای فراطبیعی گزارش شده بود، سر بزنند!
فارغ از مشاهدهی روح سرگردان بنیانگذار هتل، در هر کدام از اتاقها اتفاق وحشتناکی به وقوع پیوسته است. بسیاری از مسافران گزارش دادند که چمدان لباسهایشان به طرز مرموزی باز شده، وسایل اتاق جابهجا شدند و چراغها به شکل توضیح ناپذیری خاموش و روشن شدند. حتی آنها ادعا کردند بارها صدا قهقهههای کودکانهای را شنیدند و مطمئن هستند نصف شب از راهروها صدای دویدن به گوششان رسیده است.
نکتهی وحشتناک این است که کارمندان هتل استنلی هیچ وقت این ادعاها را رد نکردند و در عوض گفتند اصلا نگران نباشید شما در این مکان با ارواح شاد و سرخوش روبهرو میشوید. البته میزان شادی ارواح سرگردان باعث نمیشود از آنها نترسیم.
///.
منبع: دیجیمگ