یکی از بازیگران پرطرفدار امروز سینمای ایران، جواد عزتی است. بازیگری که از سال 1381 وارد قاب تلویزیون شد و امروز پس از گذشت 20‌ سال از شروع فعالیت حرفه‌ای خود، در بیش از 60 اثر سینمایی و تلویزیونی ایفای نقش کرده است و کارنامه پرکاری را از خود به‌جای گذاشته است.

چارسو پرس: یکی از اجزای مهم یک فیلم سینمایی پرمخاطب و اثرگذار، بازیگران آن اثر سینمایی هستند. بازیگرانی که با استفاده‌ از آموزه و تجربه خود، جلوی دوربین می‌روند و برای انتقال مضامین به مخاطب تلاش می‌کنند. یکی از بازیگران پرطرفدار امروز سینمای ایران، جواد عزتی است. بازیگری که از سال 1381 وارد قاب تلویزیون شد و امروز پس از گذشت 20‌ سال از شروع فعالیت حرفه‌ای خود، در بیش از 60 اثر سینمایی و تلویزیونی ایفای نقش کرده است و کارنامه پرکاری را از خود به‌جای گذاشته است. در جشنواره‌ چهل‌و‌یکم، جواد عزتی در فیلم سینمایی «کت چرمی» حضور دارد. او سه بار در جشنواره فجر نامزد دریافت جایزه بازیگری شد، اما هیچ‌گاه دست‌هایش به سیمرغ نرسید. عزتی از‌جمله بازیگران بی‌حاشیه سینمای ایران است و حتی به جنجال‌هایی که داخل سینمای ایران شکل می‌گیرد هم ورود نمی‌کند. عرصه بازیگری برای جواد عزتی مهم‌تر و فراتر از تمام حواشی حول آن است و در این باره گفته است: «شخصا سعی کردم تا بازی در فیلم‌ها، به خودم بیشتر بچسبد تا اینکه بخواهم خودم را به کسی ثابت کنم. دوست نداشتم تا بگویند آیا فیلم بعدی جواد عزتی پرفروش می‌شود یا نه. این حرف‌ها باعث می‌شود تا یادم برود که چرا وارد سینما شدم.» این صحبت‌های سه سال پیش او شاید یک نمای کلی از عزتی و فراز و نشیب او در 20 سال بازیگری سینما و تلویزیون باشد. برای شناخت بهتر عزتی به‌عنوان یک بازیگر باتجربه سینما و تلویزیون، باید درباره‌ آثار مطرح او صحبت کرد تا مشخص شود که چه چیزی در بازی جواد عزتی باعث شد تا او در سن 21سالگی در حوزه بازیگری، حرفی برای گفتن داشته باشد. 

 شروعی معمولی و پرکار
جواد عزتی، نقش‌آفرینی در قاب دوربین را از سال 1381 در تلویزیون و با سریال قصه‌های شبانه آغاز کرد. به‌تدریج و با بازی در سریال‌های تلویزیونی همچون باغ مظفر و مرد هزار چهره، خود را به‌عنوان یک بازیگر جوان و آینده‌دار، خصوصا در حوزه‌ طنز معرفی کرد. جواد عزتی به‌مدت 7 سال، تنها در سریال‌های تلویزیونی و شبکه نمایش خانگی ایفای نقش می‌کرد و وارد عرصه‌ سینما نشده بود. نقش‌آفرینی او در این سریال‌ها، درخشان نبود اما برای بازیگری که در ابتدای راه بازیگری قرار داشت، نمره‌ قابل قبولی را کسب می‌کرد. عزتی به‌تدریج کارگردانان سینما را با تعداد اثرهای زیادی که در این سال‌ها در آنها نقش‌آفرینی کرده بود، متوجه خود کرد و در سال 1387، با یک فیلم خوب وارد سینما شد. 

 لباس روحانیت بر تن کرد
اولین حضور جواد عزتی در قامت یک بازیگر سینما، در فیلم طلا و مس رقم خورد. طلا و مس، با کارگردانی همایون اسعدیان، جواد عزتی را با تیپ یک طلبه‌ مجرد تهرانی به تصویر کشید. جواد عزتی در این فیلم، در نقش دوست صمیمی طلبه‌ شخصیت اصلی این فیلم یعنی سیدرضا (با بازی بهروز شعیبی) است که همیشه به‌دنبال کمک به سید است و خود نیز زندگی سختی را با یک وانت می‌گذراند. طلا و مس در ژانر کمدی نیست و مساله‌ای اجتماعی را درباره‌ سختی‌های زندگی یک طلبه به تصویر می‌کشد، اما جواد عزتی در این فیلم، دیالوگ‌های طنزآمیزی دارد و کاراکتر طنز خود را حفظ کرده است. او در بازی اولش با دیالوگ‌های شوخ و شیطنت‌های بامزه‌‌اش در لباس یک روحانی، کاراکتری دلنشین را به تصویر کشید. عزتی برای اولین حضورش در قاب سینما، نقش خوبی را در یک فیلم خوب انتخاب کرد. او برای اولین بازی، احتمالا تجربه و توان اینکه شخصیت اول فیلم باشد را نداشت و به همین دلیل، نقش مکمل این فیلم را پذیرفت و چون وقایع فیلمنامه بر محور شخصیت او نبود، موقعیت‌های سخت بازیگری و اکت‌های پیچیده‌ای برای این نقش نداشت که نتواند از پس آن برآید و اولین حضورش را خراب کند. طلا و مس با استقبال منتقدان و مخاطبان روبه‌رو شد و در جشنواره‌ بیست‌و‌هشتم فجر، در بیش از 5 بخش نامزد دریافت سیمرغ بلورین شد که یکی از آنها تبدیل به سیمرغ شد و نگار جواهریان موفق به دریافت سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول زن شد. مجموع این عوامل باعث شد تا حضور اول عزتی در قاب سینما، قابل قبول باشد و راهش را خوب شروع کرده باشد. به همین علت، عزتی این تیپ شخصیتی را رها نکرد و در یک فیلم و سریال دیگر آن را با تفاوت‌هایی در موقعیت‌های نقش، تکرار کرد. 5 سال بعد از ایفای نقش در طلا و مس، عزتی با تیپ شخصیتی روحانی، در فیلم «فرشته‌ها با هم می‌آیند» و سریال تلویزیونی «دودکش» به ایفای نقش پرداخت. عزتی برای اولین‌بار در حرفه‌ خود، به‌عنوان نقش اول یک فیلم سینمایی جلوی دوربین آمد و خبری از نقش مکمل نبود. حامد محمدی، نویسنده‌ فیلم طلا و مس، این‌بار علاوه‌بر نویسندگی، کارگردانی فیلم را هم برعهده داشت. عزتی در فیلم فرشته‌ها با هم می‌آیند، نقش یک طلبه‌ جوان متاهل را بازی می‌کند که وضعیت اقتصادی سختی دارد و در همین حین، صاحب سه فرزند می‌شوند که یکی‌شان مریض است. این طلبه برای گذران زندگی‌اش در کنار درس خواندن و برق‌کاری ساختمان، به سراغ بازیگری هم می‌رود. تیپ شخصیتی عزتی در این فیلم، با طلا و مس تفاوت‌های جدی دارد. او بر‌خلاف روحانی طلا و مس، فردی با عزت ‌نفس بالاست که با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می‌کند. شیطنت‌ها و شوخی‌های طلا و مس، در این فیلم جایی ندارد و متانت و عزت نفس این روحانی، جایگزین آن ویژگی‌ها شده است. عزتی بازی سخت‌تر اما پخته‌تری نسبت به نقش قبلی خود در این فیلم دارد. به‌خاطر بازی خوب او و نازنین بیاتی، فیلم با تمام ضعف‌هایی که در داستان‌پردازی دارد، دلنشین شده و مخاطب را پای کار نگه می‌دارد. ایفای نقش عزتی در سریال دودکش هم شیرین و موفقیت‌آمیز بود. او در آنجا با استفاده از تکنیک‌های بازیگری، لحن خود را کمی لطیف‌تر کرده بود تا بتواند روحانی را در قاب تلویزیون بسازد که ساده، شوخ‌طبع و آرام است. اما شاهکار تیپ‌سازی عزتی، در سریالی در شبکه‌ نمایش خانگی رقم خورد تا او یکی از نقاط عطف بازیگری‌اش را تجربه کند. 

    پیرمرد شیرین قهوه تلخ
اوج هنر بازیگری جواد عزتی در فیلم‌های طنز، در قهوه‌ تلخ مهران مدیری و شخصیت بابا اتی رقم خورد. عزتی با استفاده از تمامی تکنیک‌های بازیگری، چنان تیپ به یاد ماندنی‌ای ساخت که حتی امروز پس از گذشت 10 سال از پخش قهوه‌ تلخ، هنوز هم با یادآوری شخصیتش، لبخند بر لب مخاطب می‌نشیند. چند ویژگی مهم به او کمک کرد تا این نقش
به یاد ماندنی را بیافریند. ویژگی اول، کاراکتری بود که به لطف فیلمنامه برای او ساخته شده بود. کاراکتری که دیالوگ‌هایش کاملا غیرمنتظره بود. ناگهان فریاد می‌زد و از وجود شخصی خبر می‌داد و گاهی اوقات از آینده‌ و شخصیت‌هایی صحبت می‌کرد که اصلا معلوم نبود از کجا می‌داند! گویا فیلمنامه‌نویس و کارگردان، دست او را برای غیرمنتظره بودن باز گذاشته بودند و این مساله به شکوفایی نقش او کمک شایانی کرد. ویژگی دوم، تکنیک‌هایی بود که عزتی همه‌ آنها را تمام و کمال در خدمت نقش گذاشته بود. لحن دیالوگ‌گویی او کاملا خاص بود که هم سن او را بالا برده بود و هم طنزآمیز بود. تمام اجزای بدنش به‌صورت کامل در خدمت نقش بودند و این هم طنز شخصیت او را تکمیل کرده بود. عزتی با کمک مهران مدیری، به معنای واقعی کلمه یک تیپ شخصیتی طنز را آفرید و حالا می‌توانست با بداهه‌پردازی‌های خود، جلوه جدیدی از بازیگری را به رخ بکشد. گاهی لحن را هم تغییر می‌داد و جوان می‌شد و گاهی هم حرف‌هایی می‌زد که اصلا ربطی به نقش او نداشت. هیچ‌کدام از این‌ کارها کوچک‌ترین لطمه‌ای به تیپ شخصیتی بابا اتی وارد نکرد و برعکس آن، توانست به شیرینی این نقش کمک کند. این نقش عزتی جزء به‌یاد‌ماندنی‌ترین نقش‌های او در ژانر طنز شد که نقش بسیار مهمی در شناخته شدن او به‌عنوان یک بازیگر طنز داشته باشد. عزتی بعدتر در مصاحبه‌ای اشاره کرد که نقش بابا اتی را به این دلیل پذیرفت که از گریم زیاد، چهره‌اش به‌خوبی مشخص نبود و همین‌طور به اقتضای آن نقش، صدایش هم واضح نبود. چون این نقش فانتزی بود و از خودم دور بود، دوست داشتم که خیلی چیزی از خودم مشخص نباشد و به همین دلیل قبول کردم. 

   خداحافظی با تلویزیون و شروع یک سفر طولانی در سینما
عزتی با بازی در فیلم‌ها و سریال‌های مختلف در اوایل دهه 90، موفق شده بود تا جای پای خود را به‌عنوان یک بازیگر خوب و نه درخشان، محکم کند و با کارگردان‌ها و تهیه‌کننده‌های زیادی کار کرد. عزتی از حدفاصل سال 1390 تا 1394، در حدود 20 فیلم و سریال تلویزیونی و سینمایی ایفای نقش کرده بود و باز هم آماده بود تا یک نقطه عطف دیگر در کارنامه‌ هنری خود به‌جا بگذارد. عزتی در میانه دهه نود، بازی در سریال دردسرهای عظیم را پذیرفت تا این بار در پربیننده‌ترین شبکه‌ صداوسیما و به‌عنوان نقش اول یک سریال نقش‌آفرینی کند. شخصیت اول این سریال لطیف نام داشت که در طول داستان با اتفاقات و مشکلات زیادی مواجه می‌شد که باید از پس همه‌ آنها بر‌می‌آمد. شکل‌گیری مایه‌ طنز نقش لطیف در فصل اول و دوم سریال، فقط به‌عهده‌ جواد عزتی بود. دیگر نه خبری از گریم عجیب و غریبی بود که بخشی از بار طنز شخصیت او را به دوش بکشد و نه خبری از گویش و لحنی خاص بود که به عزتی کمک کند. عزتی در این سریال با کمک بازی چهره‌اش و لحن طنزی که در گفتارش ایجاد می‌کرد، تکیه‌کلام‌هایی را در مواجهه با شخصیت‌های مختلف فیلم ایجاد کرد و با استفاده از این تکیه‌کلام‌ها و به کار بردن‌شان در موقعیت‌های مختلف سریال، موفق شد درون‌مایه طنز سریال را شکل دهد. او باز هم موفق به تیپ‌سازی شده بود؛ تیپ جوانی درستکار با کوله‌باری از مشکلات اما سخت‌کوش برای حل همه‌ مشکلاتش. این تیپ شخصیتی چون با شخصیت بخش قابل‌توجهی از جوانان جامعه قرابت داشت، توانست تا با مخاطبان ارتباط برقرار کند و سریال دردسرهای عظیم را به یکی از سریال‌های طنز موفق دهه 90 تبدیل کرد. 
عزتی حالا پس از گذشت 14 سال از ورودش به تلویزیون، تبدیل به یک بازیگر پخته شده بود که از پس نقش‌های اجتماعی روتین و با درون مایه طنز برمی‌آمد و به‌خاطر روحیاتش و دوری از حواشی، نشان داده بود که توان تعامل و کار کردن با بسیاری از کارگردانان را دارد. عزتی به گفته خودش، همیشه سعی داشت تا به‌صورت موازی در کارهای طنز و جدی کار کند و هیچ‌یک را تعطیل نکند اما حالا زمانش رسیده بود که برای پیشرفت در عرصه بازیگری، تیپ‌های شخصیتی جدیدی را تجربه کند تا تبدیل به یک بازیگر تکراری نشود. این تصمیم او و هجوم فیلم‌های مربوط به آسیب‌های اجتماعی به سینمای ایران، باعث شد تا فاصله‌ معناداری از قاب تلویزیون بگیرد و سهم نقش‌های جدی او نسبت به نقش‌آفرینی‌های کمدی‌اش بیشتر شود. او در حدفاصل سال 1395 تا امروز، در حدود 5 اثر کمدی بازی کرد اما در 13 اثر با تیپ جدی جلوی دوربین رفت تا دوره‌ای جدید از بازیگری خود را رقم بزند. 

   ایفای یک نقش غیرمنتظره 
عزتی برای ورود به دوره‌‌ جدید بازی‌های خود، به سراغ نقشی رفت که باید همه‌ شور و احساسات بازیگری‌اش را برای آن نقش مدیریت می‌کرد. جواد عزتی به سراغ نقش یک مامور امنیتی در دهه 60 و التهابات مبارزه با منافقین رفت. او برای ایجاد این تیپ شخصیتی نیاز داشت تا به یک آدم ریزبین، درون‌گرا و عاری از احساسات و هیجانات رایج تبدیل شود. او نقش یک مامور عملیاتی را نداشت، بلکه نقش کسی را برعهده داشت که به‌دنبال به‌دست آوردن اطلاعات و طراحی عملیات امنیتی بود. برای القای این نقش، گریم هم به کمک او آمد. یک عینک تیره و نسبتا بزرگ با محاسن و موهای معمولی که مناسب مامور اطلاعاتی دهه 60 باشد. عزتی در این نقش با صدای نسبتا آرام و بدون احساس اما گیرا صحبت می‌کرد. چهره‌اش خشک و بدون میمیک‌های همیشگی‌اش بود و به‌سختی لبخند می‌زد. مشخص بود که او به‌خوبی توانسته بود با نقشش ارتباط بگیرد و تیپ شخصیتی کاملا به او نشسته بود. عزتی در کنار تمامی موفقیت‌های فیلم در جشنواره‌ فیلم فجر، موفق شد برای اولین‌بار نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شود. اما جایزه آن سال به نوید محمدزاده، برای ایفای نقش در فیلم «بدون تاریخ بدون امضا» رسید و ‌دست عزتی از گرفتن سیمرغ کوتاه ماند. عزتی این نقش را در ماجرای نیمروز2 نیز با کمی تفاوت اجرا کرد و مجددا به‌خاطر بازی خوبش، نامزد دریافت سیمرغ شد اما باز هم موفق به کسب سیمرغ نشد. او قبل از بازی در نسخه دوم ماجرای نیمروز، در فیلم مهم «تنگه ابوقریب» هم بازی کرده بود و بازی قابل قبولی را از خود نشان داد. اما داوران جشنواره فجر بنا داشتند روی خوشی به جواد عزتی نشان دهند. او در سال‌هایی که این نقش را بازی می‌کرد، در چند فیلم پرفروش طنز همچون «آینه بغل» و «اکسیدان» هم بازی کرد و از عوامل مهم پرفروش شدن این دو فیلم بود. اوج بازی‌های طنز او در آن سال‌ها، بازی در پرفروش‌ترین فیلم تاریخ سینمای ایران یعنی فیلم «هزارپا» بود. زوج جواد عزتی و رضا عطاران، باعث شد تا هزارپا به قله‌ فروش فیلم‌های سینمایی برسد. اما انگار فعالان حوزه‌ سینما، دنبال عزتی کمدین نبودند. آنها می‌خواستند ببینند که عزتی تا چه اندازه می‌تواند تیپ‌های شخصیتی جدیدی از خود به نمایش گذاشته و موفق باشد. صادق ماجرای نیمروز هم گویا همین انتظار را از خود داشت پس بیش از پیش وارد تیپ‌های متفاوت شد تا خودش را در ترازوی نظر مردم و کارشناسان بسنجد. 

    پرکار بودن همیشه جواب نمی‌دهد
از جواد عزتی در حاشیه جشنواره سی‌و‌هشتم فیلم فجر سوالی پرسیدند با این مضمون که خطر تکراری شدن در کمین تو است؛ چراکه در این دوره از جشنواره، 5 فیلم داری و این باعث می‌شود که بازی‌های تو به‌خوبی دیده نشود. عزتی هم تلویحا این ایده را تایید کرد و گفت که ممکن است این اتفاق رخ دهد. عزتی در همان مصاحبه تلویزیونی تاکید کرد که می‌خواهد کمی استراحت کند و الان به کار جدید فکر نمی‌کند. او در جشنواره‌ سی‌و‌نهم، باز هم دو نقش خیلی خوب داشت. یکی بازی در فیلم «آتابای» و دیگری بازی به‌عنوان نقش اول در فیلم «شنای پروانه». در آتابای برای اولین‌بار به زبان ترکی صحبت کرد. ترکی صحبت کردن او در این فیلم آنقدر خوب بود که اگر کسی نمی‌دانست، فکر می‌کرد که عزتی در بیرون از فیلم هم مسلط به زبان ترکی است اما اصلا این‌طور نبود. عزتی در این فیلم، به زیبایی حس اضطراب و اندوه درونی خودش را به نمایش گذاشت. این نقش‌آفرینی خوب او باعث شد تا برای سومین‌بار به‌عنوان بهترین بازیگر کاندید شود ولی گویا دست تقدیر، سیمرغ را به عزتی نمی‌داد. عزتی در فیلم شنای پروانه هم خوب بازی کرده بود اما همچنان داورها قانع نشدند که برای آن نقش هم او را کاندید کنند. کرونا و قول عزتی برای استراحت، با هم مصادف شدند تا عزتی در دو سال کرونایی 99 و 1400، نسبت به قبل کم‌کارتر شود و تنها در یک سریال شبکه نمایش خانگی و یک فیلم به ایفای نقش بپردازد. او دوره استراحت خود را در کنار مهدویان گذراند. مهدویان پس از گذراندن فراز و نشیب در جشنواره‌ و پس از فیلم بسیار ضعیف و دور از انتظار «شیشلیک»، برای برگرداندن اعتبار از دست رفته به سراغ ساخت یک سریال در شبکه نمایش خانگی رفت. او سریالی را با نام «زخم کاری» کلید زد و از عزتی خواست تا نقش اول این درام جنایی را برعهده بگیرد و عزتی هم این نقش را پذیرفت. سکانس‌های سیگار کشیدن و جنایت‌های وحشیانه‌ عزتی در زخم کاری، نه‌فقط در تیزرهای تبلیغی این سریال به کار رفت، بلکه در فضای مجازی هم بازنشر وسیع داشت. بازیگری که معمولا سراغ نقش‌های منفی نمی‌رفت، در این فیلم به یک جنایتکار طمع‌کاری بدل شده بود که برای مخاطب سمپاتی داشت و قطعا یکی از دلایل اصلی کشش مخاطب نسبت به او، بازی خوب عزتی بود. عزتی با استفاده از بازی‌های بدون‌کلام و ژست‌های جدید چهره‌اش، نقش را تبدیل به تیپ شخصیتی کرد تا باز هم نقطه‌ عطفی دیگر در بازیگری او رقم بخورد. این اتفاق همه را منتظر اتفاقی برای جشنواره‌ چهلم نگه‌داشت. عزتی این‌بار با تمرکز بیشتر در دوران کم‌کار خود، فرصت داشت تا با بازی به‌عنوان نقش اول فیلم جدید مهدویان با عنوان «مرد بازنده»، بالاخره سیمرغ را در آستانه 40سالگی کسب کند. موعد اکران فیلم مرد بازنده در جشنواره‌ چهلم فجر رسید و بالاخره انتظارها برای دیدن مجدد عزتی در قاب سینما به پایان رسید. عزتی این‌بار نقش یک کارآگاه را ایفا می‌کرد که برای حل معمای پیچیده‌ قتل، به هر سویی سرک می‌کشید. همه چیز برای درخشش او آماده بود اما یک چیز سر جایش نبود. سن و سال بالای کارآگاه قصه به عزتی نمی‌خورد و با خرده ابزارهایی مثل گریم و لحن هم چیزی حل نشد. عزتی در این فیلم نتوانست انتظارات را برآورده کند و نسبت به آثار گذشته‌ خود ضعیف ظاهر شد. نحوه‌ راه رفتن کارآگاه کهن سال فیلم، در بعضی سکانس‌ها اصلا به این سن و سال نمی‌خورد. گاهی اوقات در داد زدن‌ها و اکت‌های ناگهانی، کارآگاه پیر به مرد میانسال تبدیل می‌شد. این خطاهای فاحش بازیگری باعث شد تا بازیگری که حتی ضعیف‌ترین نقش‌هایش باورپذیر بود، کاریکاتوری و در‌حال نمایش روی یک صحنه جلوه کند. نمایشی که ضعف‌های اجرا را هم با خود یدک می‌کشید. شاید مقصر اصلی این ضعف، انتخاب نامناسب بازیگر و ضعف مهدویان در کارگردانی بود ولی در هر صورت، نشانگر ضعف در بازی عزتی بود و باعث شد که بازی عزتی نادیده گرفته شود و در لیست نامزدهای جشنواره فیلم فجر، نام او جایی نداشته باشد. 

    شاید به کم‌کارها سیمرغ بدهند
به‌نظر می‌رسد که روند کم‌کاری جواد عزتی ادامه دارد. او تنها با یک فیلم در جشنواره‌ چهل‌و‌یکم حضور دارد. فیلم «کت چرمی» مضمونی اجتماعی دارد و شاید بتواند آرزوهای جواد عزتی در کسب سیمرغ را برآورده کند. باید منتظر ماند و دید که مرد جسور نقش‌های متنوع، این‌بار در 41 سالگی می‌تواند اتفاق مهم حرفه هنری خود را رقم بزند. 

///.


منبع: روزنامه فرهیختگان