آرمان قلی‌پور دشتکی با اشاره به اینکه امروز بسیاری از عشایر یکجانشین شده‌اند، تأکید کرد: «چامون» از آخرین سندهای تصویری کوچ‌نشینی در ایران است.

چارسو پرس: مستند «چامون» به کارگردانی آرمان قلی‌پور دشتکی با موضوع کوچ عشایر بختیاری در دوران شیوع کرونا این روزها در پلتفرم هاشور به صورت آنلاین در حال اکران است.

این مستند با محوریت قرار دادن شرایط عشایر کوچ‌نشین در بحران کرونا و لزوم جابجایی از قشلاق به ییلاق در این برهه زمانی با عشایر همراه می‌شود و به نوعی یک اتفاق تاریخی در برهه‌ای حساس را ثبت کرده است.

با آرمان قلی‌پور دشتکی گفتگویی داشتیم که در ادامه می‌خوانید:

«چامون» روایتگر ماجرای کوچ عشایر ایل بختیاری است که در زمان شیوع ویروس کرونا روایت می‌شود. پرداختن به تأثیر شیوع کرونا در بین مردم کوچ‌نشین موضوعی است که شاید کمتر کسی در اپیدمی کرونا به آن فکر کرده باشد. با چه دغدغه‌ای سراغ این موضوع رفتید؟

همه فیلم‌های من مربوط به جغرافیا و زیست این منطقه می‌شود و زمانی که این اتفاق هم رخ داد از آنجا که محل زندگی من محل عبور هر ساله عشایر است، با این موضوع از نزدیک درگیر بودم و برایم سوال بود که چرا امسال عشایر کوچ نکردند و از دیگران می‌شنیدم که جاده را بسته‌اند به طوری که حتی اگر دوستان و اقوام من می‌خواستند به خوزستان بروند مجبور به دور زدن مسافتی طولانی بودند.

دلیل بسته شدن جاده را وقتی جویا شدم، فهمیدم که این اتفاق برای جلوگیری از شیوع بیشتر کرونا رخ داده و برایم تصمیمی نسنجیده و عجولانه به نظر آمد. شاید در آن زمان بهترین تصمیم این بود که از کوچ عشایر جلوگیری شود اما مسئولان تصمیم گرفتند به جای این کار جاده را مسدود کنند و با این کار شرایطی به وجود آمد که اگر کسی بیمار می‌شد هم نمی‌توانست از خدمات امدادی استفاده کند.

در این شرایط شاهد وضعیتی بودم که در یک فاصله کوتاه بین ییلاق و قشلاق که به لحاظ دمایی تفاوت زیادی با هم داشتند عشایر گرفتار شده بودند. با وجود اینکه بین این دو منطقه فاصله زیادی وجود ندارد، تفاوت آب و هوا به شکلی است که زمان درو کردن گندم در قشلاق، هنوز در ییلاق علف هم نروییده است. به همین دلیل برای عشایر کوچ کردن مسئله‌ای حیاتی است و حتی خودشان می‌گویند زنده ماندن دام برای آن‌ها حتی از جانشان هم اهمیت بیشتری دارد چرا که دام متکی به علف است و عشایر متکی به دام هستند. این مسئله که عشایر به دلیل نبود امکانات و تغییرات آب و هوایی در این سال‌ها چاره‌ای جز کوچ ندارند و حالا که ویروس کرونا امکان کوچ را ناممکن کرده، چه اقدامی خواهند کرد؛ مسئله‌ای است که باعث شد به فکر ساخت «چامون» بیوفتم.

پرداختن به این موضوع می‌تواند از مناظر مختلفی جالب توجه باشد، اینکه همچنان سبک زندگی کوچ‌نشینی در برخی مناطق ایران وجود دارد ولی موضوع اصلی مستند تأثیر کرونا بر زندگی این افراد است که شاید موضوعی تاریخ‌ مصرف‌دار باشد، آیا صرفاً قصد داشتید نوعی تاریخ‌نگاری با این مستند انجام دهید؟

از زمان ساخت فیلم «علف» تا امروز مستندهای زیادی درباره کوچ عشایر ساخته شده ولی ما خواستیم نگاه ویژه‌تری داشته باشیم و اتفاق مهم تاریخی که رخ داده را ثبت کنیم. مطمئناً سال‌های سال و قرن‌ها بعد هم نمی‌شود از این دوره سخت شیوع کرونا که دنیا را تحت تأثیر خود قرار داد، بگذریم. شاید کسی به اینکه کرونا چه تأثیر مخربی بر زندگی عشایر دارد، فکر نکرده بود و خیلی‌ها بعد از دیدن «چامون» به من گفته‌اند که ما اگر این فیلم را نمی‌دیدیم هیچ وقت متوجه نمی‌شدیم که اپیدمی کرونا حتی روی زندگی عشایر کوه‌نشین هم تأثیر گذاشته است.

به نظر من همانطور که هر سندی می‌تواند یک واقعیت را در برهه‌ای از تاریخ ثبت کند، فیلم «چامون» هم تاریخ مصرف نخواهد داشت و اتفاقاً با گذشت زمان ارزش آن مثل یک سند تاریخی بیشتر خواهد شد. «چامون» اتفاقاً تنها به کرونا نمی‌پردازد، زمانی که کوچ آغاز می‌شود ما کوچ را می‌بینیم.

آیا کرونا تأثیر ماندگاری در سبک زندگی مردم کوچ‌نشین داشته است؟ قصد دارید برای پرداختن به این موضوع هم سراغ عشایر بروید یا خیر؟

جالب است بگویم از بین پنج خانواده‌ای که در فیلم «چامون» می‌بینیم امروز تنها یک خانواده کوچ‌نشین است و باقی خانواده‌ها یکجانشین شده‌اند. شاید «چامون» یکی از آخرین سندهای تصویری کوچ‌نشینی در ایران باشد و به خصوص منطقه زردکوه باشد که در این فیلم ثبت شده است و از منظر انسان‌شناسی هم می‌تواند حائز اهمیت باشد.

اتفاقاً همزمان با فیلم من در جشنواره سینما حقیقت فیلمی اکران شد. این فیلم روایتگر ماجرای یک خانواده کوچ‌نشین بود که به دلیل تغییراتی که در زندگی مدرن رخ داده مجبور به یکجانشینی شده بودند اما شرایط مساعدی نداشتند و مجبور بودند برای امرار معاش به سختی کار کنند. خانواده‌هایی که در این فیلم قصه‌شان روایت می‌شود هم چنین سرانجامی دارند و همان پسرانی که زمانی دامداری می‌کردند یا دخترانی که همراه با مردان در زمین‌های کشاوری کار می‌کردند امروز در شرکت‌های مختلف مشغول کار شده‌اند و این سبک زندگی رو به نابودی است. به نظر من باید این اتفاق را هم ثبت کرد، شاید خروجی آن یک مستند جایزه‌بگیر جشنواره‌ای نشود اما به لحاظ تاریخی ثبت این اتفاق بسیار حائز اهمیت است.

«چامون» بدون راوی و نریشن است و در اکثر مواقع فقط معضلاتی که در مسیر کوچ وجود دارد را به تصویر کشیده است و فیلم معروف «علف» هم چنین ویژگی دارد. آیا قصد داشتید با چنین ساختاری به فیلم «علف» ادای دین کنید؟

ما فرصت زیادی برای جمع‌بندی درباره ساختار فیلم نداشتیم، موقعیتی بحرانی و فوری ایجاد شده بود و باید سریع تصمیم می‌گرفتیم و فرصت پژوهش و فکر کردن هم نداشتیم. با این حال به نظر من بهترین انتخاب همین انتخاب مشاهده ساده و بی واسطه بود.

البته در برخی مواقع من با افراد تعامل دارم و سوال می‌پرسم ولی در بخش اعظم فیلم به خصوص از زمان شروع کوچ حضور کارگردان و فیلمساز را احساس نمی‌کنیم و به نظر من اتفاقاً‌ انتخاب درستی در شکل دادن به ساختار است که نمونه‌های موفقش را در «علف»، «قوم باد» و «تاراز» نیز دیده‌ایم.

پس اگر فرصت جمع‌بندی درباره ساختار مستند را هم داشتید، همین ساختار را در نظر می‌گرفتید؟

قطعاً اگر بخواهم دوباره «چامون» را بسازم به سراغ همین ساختار می‌روم. اگر من یک بار با عشایر در مسیر کوچ همراه می‌شدم و گستردگی فضا و مسیر سختی که در پیش داشتند را می‌شناختم قطعاً می‌توانستم انتخاب‌های بهتری داشته باشم اما در ساختار به نظر من مسیر درستی پیش رفته‌ام.

«چامون» را با نقاط ضعف و قدرتی که دارد انتخاب به موقعی می‌دانم که یک واقعه یا یک برهه تاریخی برای عشایر را ثبت کرده است. اگر من انتخاب نمی‌کردم که با این افراد همراه شوم ما سندی از آخرین نسل‌های کوچ سنتی نداشتیم و از این جهت به نظر من هر فیلم مستند برای مطالعات انسان‌شناسی و قوم‌شناسی حائز اهمیت ویژه‌ای باشد.


منبع: خبرگزاری ایلنا