نمایش «هایکوی پارو زن یک دست» اگر اندکی از فرامین «سوپر ایگو» یا همان «دیگری بزرگ» جامعه تخطی کند و در پی نجات بشریت نباشد و این ژست ضد جنگ بودن خویش را تا حدودی تلطیف کند، می‌تواند اجرایی تماشایی‌ شود.

چارسو پرس: نمایش عروسکی «هایکوی پارو زن یک دست» به نویسندگی و کارگردانی ماندانا عبقری این شب‌ها در کارگاه نمایش مجموعه تئاتر شهر بر صحنه آمده است. روایتی از یک کودک ژاپنی در دوران جنگ جهانی دوم و حمله اتمی امریکا به ژاپن. فضای نمایش تنها کودکان را خطاب نمی‌کند و سودای کل بشریت را دارد. شخصیت اصلی نمایش پسرکی است به نام ماسافومی ناکازاکی که بر اثر امواج سهمگین سونامی بعد از انفجار هسته‌ای به جزیره‌ای کوچک پرتاب شده و در تلاش است با اجرایی کردن سیاست بقا، زنده بماند و در صورت لزوم به خانه بازگردد.

در این انزوای ناخواسته در جزیره‌ای متروک، پسرک با درنایی سفید و خرچنگی کوچک و بامزه آشنا می‌شود و این معاشرت مقدمه آموحتن حکمت زندگی است. وجه تعلیمی این نمایش به پسرک گوشزد می‌کند که اخلاقیات گذشته‌اش قابل قبول نبوده است و بهتر است برای رسیدن به سعادت بشری از خودپسندی، تنبلی و بیکاری فاصله گیرد. جزیره را می‌توان مکانی استعاره‌ای دانست از تبعید و انزوا که امکان تزکیه نفس و خودآموزی را برای کودکی خردسال چون ماسافومی ناکازاکی مهیا می‌کند. ماندانا عبقری که سابقه به نسبت طولانی در عرصه کارگردانی نمایش کودک دارد در این اجرا از تکنیک‌های مختلف عروسکی بهره برده است. ریتم اجرا قابل قبول است و در نگاه ابتدایی می‌توان با عروسک‌های این اجرا، همراهی و همدلی نشان داد.

نقد نمایش هایکوی پارو زن یک دستنمایش هایکوی پارو زن یک دست

 

اما مشکل این اجرا در ایدئولوژی محتوایی اثر است. به دیگر سخن این اجرا در دام نصیحت کردن، تذکار اخلاقی دادن و پرگویی افتاده است. به نظر می‌آید «سوپر ایگوی» جامعه از طریق اخلاقیات بر سر اجرا آوار شده و از زبان ماسافومی در حال بیانیه اخلاقی خواندن است. نتیجه این رویکرد ایجاد وجدان معذب در پسرک خردسال نمایش است. اجرا از فقدان تخیل کودکانه تا حدود زیادی رنج می‌برد و بیش از آنکه نشان دهد مشغول تعریف کردن اتفاقات است. ماسافومی هر کاری که انجام می‌دهد را یکبار هم به طور کامل توضیح می‌دهد. انتخاب این فرم روایی می‌تواند بی‌احترامی به تخیل تماشاگرانی باشد که دوست دارند قسمتی از رمز و راز نمایش را در ذهن خویش بسازند و از این فعالیت زیباشناسانه لذت برند.

نمایش «هایکوی پارو زن یک دست» اگر اندکی از فرامین «سوپر ایگو» یا همان «دیگری بزرگ» جامعه تخطی کند و در پی نجات بشریت نباشد و این ژست ضد جنگ بودن خویش را تا حدودی تلطیف کند، می‌تواند اجرایی تماشایی‌ شود. دست شستن از اخلاقیات بزرگسالی و گوش سپردن به شگفتی دوران کودکان، لازمه نمایش‌هایی است که با عروسک‌ها برای کودکان تولید می‌شود. شوربختانه این مولفه‌ها چندان به کار کارگردان این نمایش نیامده و بی‌جهت نیست که اجرا فقط با یکدست به پارو زدن ادامه می‌دهد. چراکه برای جلوتر رفتن در دریای مواج زندگی به دو دست برای پارو زدن احتیاج است: اخلاقیات و صد البته تخیل کودکانه.



نویسنده: محمدحسن خدایی