چارسو پرس: این شبها در سالن استاد ناظرزاده کرمانی مجموعه ایرانشهر نمایشی با عنوان «میخواهم میوسوف را ببینم» با کارگردانی محمدجواد حبیبی بر صحنه آمده است. حالوهوای نمایش بر طنز دوران شوروی در رابطه با اختلاف طبقاتی و اخلاقیات توده مردم استوار شده و حوادث این نمایش در استراحتگاه «گلهای آفتابگردان» اتفاق میافتد. متن نمایشنامه با ترجمه محمود عزیزی قبل از این در انتشارات نمایش چاپ شده و این روزها در بازار کتاب نایاب است. کارگردان این نمایش با بازیگران جوان تلاش کرده طنز موقعیت و کمابیش سیاسی نمایشنامه را اجرایی کند. اما به نظر میآید آن چنان نتوانسته ظرایف دراماتیک متن را به صحنه آورد.
اغلب بازیگران برای ایفای نقشها جوان و بیتجربه هستند و بیش از آنکه نقشها را خلاقانه بسازند آنها را تقلید میکنند. اما به دلیل نمایشنامه قابل قبول نویسنده روسی، اجرا در نهایت توانسته خصلت سرگرمیسازی خویش را حفظ کند. به دیگر سخن میتوان اینگونه گفت که از بختیاری گروه اجرایی است که کمابیش به نمایشنامهای استاندارد وفادار بوده و تلاش نکرده با خوانشی شخصی، مناسبات متناسب متن نمایشنامه را از نو بازتعریف کند. این رویکرد میتواند برای گروههای جوان درسآموز باشد که اگر توانایی خلق متن دراماتیک را ندارند به سراغ آثار قابل اعتنای نمایشی رفته و خود و تماشاگران را گرفتار مهلکه نکنند.
در نهایت میتوان با اجرای «میخواهم میوسوف را ببینم» همدل نبود اما این نکته را هم فراموش نکرد که تئاتر بدون قصه و روایت برای تماشاگران میتواند ملالتبار باشد. مانند انسان اولیه که کنار آتش مینشست به قصه دیگران گوش میداد و شگفتزده میشد.
نویسنده: محمدحسن خدایی