پس از 4 روز از برگزاری جشنواره سی وسوم فجر سه نمایش با موضوع خیانت اجرا شدند، موضوعی که به نطر می آید جذابیت کافی برای کارگردانان این نمایش ها و هیئت انتخاب آثار داشته است.

چارسو پرس: با گذشت چهار روز از اجراهای جشنواره، موضوعی که بیشتر در بین نمایشهای به صحنه رفته به آن پرداخت شده بحث معضلات اجتماعی و روابط ناپایدار و نامتعارف درون خانوادگی است که یکی از رویکردها و اهداف این دوره از جشنواره است که البته نمایشهایی با این مضامین در شکل و نوع پرداخت ظاهراً با تفاوتهائی سطحی اما درونمایه هائی مشابه هستند.

صحنه ای از نمایش تقدیر بازان به کارگردانی سیما تیرانداز

تا اینجای جشنواره، سیما تیرانداز با نمایش "تقدیر بازان"، میلاد شجره با نمایش "گفتگوی فراریان"و یعقوب صدیق جمالی با نمایش "وقتی کنار پنجره می ایستیم" با نمایشهایی با موضوع خیانت و روابط پیچیده نا متعارف روی صحنه رفته اند و مقوله عدم پایبندی به قواعد اخلاقی و عدم وفاداری در اقسام ساده و پیچیده آن به چشم می خورد و تزلزل ارکان خانواده دراین نمایش ها  به طریقی مورد بررسی قرار گرفته که در مواردی حتی موضوع ، کیفیت دراماتیک و هنری کارها را تحت الشعاع قرار می دهد .

صحنه ای از نمایش گفتگوی فراریان به کارگردانی  میلاد شجره

فارغ از خاستگاه ایدئولوژیک این جنس نمایش ها ، بازخورد مخاطب و نظراهل فن جلب توجه می کند که رضایتی نه چندان را به همراه داشته و این سوال را پر رنگ تر می سازد که تا اینجا چه مقدار از شعارهای جشنواره جامه عمل پوشیده و چشم اندازهای آن در رسیدن به برخی اهداف محقق شده است .

تیتر یادداشت دبیر جشنواره در فراخوان این دوره ، " سال فرهنگ ، گامی به سوی تحقق تئاتر ملی " ، این نکته را خاطر نشان می سازد که قرار است مخاطبان شاهد اجرای آثاری درخور و با تعریف تئاتر ملی باشند که در قالبهائی مطلوب هویت ایرانی و ارزشهای ملی را به نمایش در می آورند .

صحنه ای از نمایش وقتی کنار پنجره می ایستیم به کارگردانی : یعقوب صدیق جمالی

سوالی که این چند روز سپری شده از جشنواره تئاتر فجر پیش می آید این است که این آثار تا چه اندازه به معیارهای نامشخص تئاتر ملی نزدیک هستند و دیگر اینکه چه معضلات اجتماعی دیگری از قلم افتاده اند و آیا هیئت انتخاب آثار مقوله ای مهمتر و کلیدی تر از خیانت نیافته اند ؟! این در حالی ست که جشنواره به نیمه راه می رسد و هنوز بافتی یکنواخت دارد و از آثار شاخص، تکان دهنده و تفکر برانگیز و حتی مخاطب پسند  خبری نیست.



نویسنده: محمد وفایی