چارسو پرس: از زمانی که پائولین کائل، منتقد فیلم، اصطلاح «اسید وسترن» را در نقد فیلم «ال توپو» الخاندرو جودوروفسکی در دهه 70 مطرح کرد، این ژانر به روش های زیادی توضیح داده شده است. توضیح سادهتر این است که این یک زیرژانر متشکل از فیلمهایی است که در آن اتفاقات عجیب و تکاندهندهای رخ میدهد. مهمتر از همه، قهرمانان داستان پایان خوشی ندارند، همانطور که معمولا در وسترن های سنتی اتفاق میافتد. آنها یا میمیرند، در نتیجه عواملی که خارج از کنترل آنها هستند به شدت رنج میبرند، یا در فکر آیندهای مبهم ماندهاند.
قبل از اینکه این اتفاقات بیفتد، آنها در معرض انواع تجربیات عجیب و غریب قرار میگیرند که از توهم تا برخوردهای خصمانه یا ناخوشایند با شخصیتهای خارج از چارچوب را شامل میشود.
بنابراین، وسترن متوسط اسیدی، تماشاگران را از اینکه انسانها چقدر میتوانند عجیب و پیچیده باشند، متحیر میکند، و فیلمهای زیر برخی از بهترینها در این زیرژانر بحثبرانگیز هستند.
10- فیلم شلیک The Shooting (1966)
تیراندازی مونتی هلمن اولین وسترن اسیدی در نظر گرفته می شود و مطمئناً با حفظ حس ابهام و ارائه یک پایان خونین، پایه و اساس را به درستی پی ریزی میکند.
شخصیت اصلی فیلم «زنی بدون نام» اسرارآمیز است، نسخه ای زنانه و شیطانی از «مرد بی نام» کلینت ایستوود. او به دو تفنگدار پیشنهاد می کند تا او را در بیابان اسکورت کنند، اما هرگز اهمیتی نمی دهد که توضیح دهد به کجا می رود و چه کاری قرار است انجام دهد.
9- واکر Walker (1987)
قهرمان داستان واکر، تفنگچی ویلیام واکر است. او که نمیتواند در وطن خود دستاوردهای زیادی داشته باشد، تصمیم میگیرد نیکاراگوئه را از ظلم آزاد کند. او با موفقیت یک شورش را ترتیب میدهد و در نهایت رئیس دولت می شود، اما به عنوان یک رهبر، بدتر از سلف خود ظاهر میشود. او حتی برده داری را راهی برای جلب نظر ایالت های کنفدراسیون آمریکای جنوبی معرفی می کند. حکومت وحشت او در نهایت با اعدام خودش به پایان می رسد.
8- سوار بر گردباد Ride in the Whirlwind (1966)
فیلم Ride in the Whirlwind چندان شناخته شده نیست، اما از نظر کیفیت، یکی از بهترین فیلم های جک نیکلسون است. داستان درباره سه گاوچران است که در مکان مناسب در زمان نامناسب ظاهر می شوند. آنها درست پس از سرقت از کنار یک کالسکه رد میشوند و زمانی که کلانتر از راه می رسد، آنها را با سارقان اشتباه می گیرد. آنها که نمیتوانند کلانتر را متقاعد کنند، مجبور به فرار میشوند.
این فیلم که توسط جک نیکلسون نوشته شده است و دیالوگ کمی وجود دارد، با این حال، این چیز بدی نیست و به بزرگتر شدن حس ترس و ناامیدی کمک میکند.
7-مرد مرده Dead Man (1995)
مرد مرده شاید دست کم گرفته ترین وسترن باشد. در این فیلم که جانی دپ نقش اصلی را برعهده دارد سرنوشت مدام به سمت حسابدار ویلیام بلیک پرتاب میشود. ابتدا او به یک شهر کوچک اوهایو میرود تا شغل جدیدی را انتخاب کند که فقط به صاحب شرکت پیشنهاد شده بود تا او را با تفنگ بدرقه کنند. علاوه بر این، مردم محلی به شدت نسبت به او خصومت نشان میدهند.
او سپس وارد درگیری عاطفی میشود و نامزد سابق زنی که با او در ارتباط است از راه میرسد و مجبور میشود او را بکشد و فرار کند، پس از فرار متوجه میشود که برای سرش جایزه تعیین کردهاند و شکارچیان انسان به دنبالش هستند.
6- بلوبری Blueberry (2004)
بلوبری که از کمیک فرانسوی-بلژیکی به همین نام اقتباس شده است درباره شخصی به نام مایک دونوان را دنبال است که اکنون قانونگذار شهرش است. وظیفه اصلی دونوان تلاش برای حفظ صلح بین بومیان و جمعیت سفید است، اما هنگامی که دشمن سابق او ظاهر می شود، مجبور به اقدام میشود.
نقش شرور را مایکل مدسن بازی میکند، بازیگری که همیشه به راحتی میتواند ماهیت پلید شخصیتهایش را آشکار کند. اگرچه طرح ساده است، اما فیلم با استفاده از عرفان هندی خود را غنیتر می کند.
5-جانگو را بکش... اگر زندهای، شلیک کن! Django Kill... If You Live, Shoot! (1967)
طلا و طمع، سرچشمه همه خشونتها و ضرب و شتمها در Django Kill ...اگر زنده ای، شلیک کن! است این فیلم در واقع هیچ ربطی به سری فیلم های جنگو ندارد. ضرب وشتم زمانی شروع میشود که چند راهزن به یک شهر میرسند تا با استفاده از طلاهایی که به سرقت برده اند، غذا و اسب بخرند. برای آنها، مردم شهر مهربان نیستند، بنابراین سعی می کنند آنها را بکشند و همه چیز را بگیرند.
از جمله صحنه هایی که تماشاگران را ملزم به بستن چشمان خود میکند، صحنهای است که در آن مردی در حالی که با خفاش های خون آشام شکنجه میشود مصلوب می شود.
4- دست مزدور The Hired Hand (1971)
پیتر فوندا هرگز به جایگاه پدرش هنری فوندا نرسید، اما او با چند اثر کلاسیک مانند Easy Rider و اسید وسترن، The Hired Hand برای طرفداران خود به یادگار گذاشت. او در اینجا نقش مردی را بازی میکند که پس از هفت سال سرگردانی در جنوب غربی خسته میشود و تصمیم میگیرد پیش همسرش برگردد. در کمال تعجب از او پذیرایی سردی میکند.
برخلاف دیگر فیلم های وسترن در این فیلم صحنههای وسترن زیادی نمیبینیم و جذاب بودن آن عمدتاً از دیالوگ ناشی میشود، بهویژه زمانی که همسر قهرمان داستان او را به خاطر هذیانها و خودخواهیهایش فرا میخواند. مانند همه تماشاگران، او نمیتواند از خود فکر کند که چه چیزی باعث میشود او فکر کند پس از چندین سال ناپدید شدن، حق عشق و وفاداری او را دارد.
این دو موفق می شوند اختلافات خود را برطرف کنند، اما همانطور که به دنبال حل و فصل هستند، فاجعه رخ می دهد.
3- کمپانی بد Bad Company (1972)
کمپانی بد نوع نادری از فیلم وسترن است که هیچ قهرمان یا شروری ندارد. هرکسی که قرار است دوست داشتنی باشد کارهای بد زیادی انجام می دهد. پسران جوان تمام تلاش خود را می کنند تا در طول جنگ داخلی آمریکا از سربازی فرار کنند اما پس از رسیدن به هدف خود تبدیل به راهزن می شوند. برای آنها مشخص نیست که شغل بین سرباز و جنایتکار کدام خطرناکتر است.
2- کاپیتان آپاچی Captain Apache (1971)
لی ون کلیف در فیلمهای وسترن زیادی بازی کرد. کاپیتان آپاچی یکی از آنهایی است که تماشای آن ضروری به نظر میآید. در این فیلم، او نقش افسر سواره نظام بومی آمریکا را بازی میکند که تلاش میکند معنای «صبح آوریل» را بفهمد - آخرین کلماتی که یک کمیسر گفت. او به زودی متوجه می شود که این نام واگن راه آهنی است که رئیس جمهور گرانت را حمل میکند و عدهای میخواهند او را ترور کنند
به طور کلی، کاپیتان آپاچی طرحی عمیق و هزارتویی دارد و همه به این دلیل است که از کتاب یکی از بزرگترین نویسندگان داستان های غربی، سیدنی ادگرتون ویتمن اقتباس شده است.
1- ال توپو El Topo (1970)
از همان دقیقه اول، ال توپو تماشاگران را به این فکر فرو میبرد که چه جهنمی میبینند. قهرمان داستان به همراه پسر شش ساله برهنه اش در صحرا نشان داده می شود. او خودش به مد معمولی غربی بیش از حد لباس پوشیده است، بنابراین مهارت های پدرانهی او در اینجا زیر سوال میرود. بعداً، او عاشق زنی میشود که او را به چالش میکشد تا چهار راهزن بدنام منطقه را بکشد. او به سرعت این چالش را انجام می دهد و پسرش را در صومعه رها می کند.
ال توپو یکی از آن فیلمهایی است که به شدت از ژانرهای دیگر وام گرفته است، بنابراین عناصر سورئالیستی و فانتزی در آن گنجانده شده است.
نویسنده: نسرین پورمند