وظیفه مستندساز این است که در بین دروغ‌های تاریخی جست‌وجو کند برای اینکه بداند چه چیزی را تعریف می‌کند، آیا این تعریف درست و منصفانه است.

چارسو پرس: مستندسازی تاریخی از مهم‌ترین انواع مستند است که بسیاری از زوایای زندگی ما را تحت تاثیر قرار می‌دهد. یکی از افرادی که به این نوع مستندها می‌پردازد و در این زمینه تخصص دارد، مهدی باقری‌ست. ساخت مستندهای «افسونگر ساسانی»، «پیله»، «بانو در کوچه مهر زندگی می کند»، «مرغ سحر»، «اهمیت عارف بودن»، «پیر پسر»، «ایران شهر»، و… در کارنامه او دیده می‌شود.

او درباره اهمیت تاریخ معاصر گفت: مسلما تاریخ معاصر خیلی مهم است اما مهم‌تر از آن این است که چه کسی آن را تعریف و چه کسی بازتعریف می‌کند. همیشه می‌گویند تاریخ را فاتحان می‌نویسند پس اگر وظیفه مستندساز را این درنظر بگیریم که آلت دست فاتحان باشد و تاریخ فرهنگی، اجتماعی و.. کشور خود را در دوره‌های مختلف بازگو کند، بهتر است که تاریخ معاصر اصلا بیان نشود ولی اگر منظور از بیان تاریخ معاصر این باشد که مستندساز به‌عنوان یک فرد خلاق و مستقل به سراغ تاریخ معاصر رود و آن را به همان شکلی که بوده است، بازتعریف کند، پس امر مهمی‌ست که باید اتفاق افتد و همواره جوامع مدرن از روشن‌فکران‌شان می‌خواهد که تاریخ معاصر را در دوره‌های مختلف به درستی بیان کنند.

باقری ادامه داد: اگر بخواهیم جامعه مدرن، جامعه‌ای باشد که از نظر اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و… دائما به سمت جلو پیش رود، باید بدانیم که تاریخ چه مراحلی را طی کرده است. تاریخ‌نگاران باید تاریخ را به‌صورت خام نگه دارند، مستندسازان این تاریخ محض را از فیلتر ذهنی خودشان بگذرانند یا حتی آن را دراماتیزه کنند و تاریخی را تعریف کنند که اساس‌اش را بهم نریزند اما آن را از نگاه خودشان به درستی تعریف کنند، نکته این است که برای تعریف تاریخ نباید نگاه از بالا به پایین که دستوری است، وجود داشته باشد و این بهترین حالتی‌ست که می‌توانیم برای مستندساز قائل باشیم. مستندساز پیغام تاریخ را از نقطه‌ای به نقطه دیگر می‌رساند، در این مسیر ممکن است اشتباهاتی داشته باشد اما به نظم این اشتباهات آنقدر جزئی هستند که می‌توانیم از آن‌ها بگذریم.

کارگردان «مرغ سحر» تصریح کرد: از لحظه‌ای که فیلم‌های فیلمبرداری شده در کاخ گلستان پیدا شده‌اند، ما دارای مستندسازی به معنای واقعی هستیم، قبل از آن هم عکاسان ما همزمان با جهان رشد کردند. در دوره‌های مختلف کشورهای بسیاری به ایران آمدند و با عقاید و ایدئولوژی‌های مختلف وقایع را ثبت کردند اما نباید فراموش کنیم وقایع تاریخی ایران به‌صورت دراماتیک مثل «شاهنامه» و متن مثل «تاریخ بیهقی» ثبت شده‌اند که درنتیجه می‌توان گفت ما در زمینه مستندنگاری سابقه‌دار هستیم. در زمینه ثبت تاریخ معاصر نیز اگر تاریخ مشروطه را در نظر بگیریم، آن را خارجی‌ها ننوشته‌اند بلکه ایرانیان تعریف می‌کنند، متاسفانه از این واقعه فیلم نداریم اما عکس‌برداری شده است. همچنین یکی از مهم‌ترین وقایع این مملکت تشکیل شورای ملی‌ست که ثبت عکاسی و نوشتاری آن توسط ایرانیان انجام شده است پس ما در تاریخ‌نگاری نباید خودمان را به این محدود کنیم که ابزار کی به ما اجازه داد.

او درباره شروع مستندسازی در ایران مطرح کرد: زمانی توانستیم مستندسازی را پیش ببریم که دوربین‌های قابل استفاده به دست فیلمسازان ما افتاده است و این مساله در تمام دنیا صدق می‌کند. جلوتر که می‌آییم، می‌بینیم در دهه 30 به بعد ساخت فیلم‌های داستانی در ایران رونق می‌گیرد و هرچه پیش می‌رویم سندسازی در ایران رونق می‌گیرد و نسل اول فیلسازان مستند مثل سید ابراهیم گلستان پا به میدان می‌گذارند. البته باید بگوییم مستندسازان در ابتدا روی مستند تاریخی کار نکردند و این اتفاق از دهه 50 به همت مراکز مختلفی که دغدغه داشتند، رخ داد مثلا در سال 1357 مستندی داریم به نام «تهرانی که باغ بود» و اگر این سند تاریخی وجود نداشت، نمی‌توانستیم تصویری از نسبت یک شهر در تاریخ معاصر داشته باشیم. هرچه جلوتر می‌آییم، می‌بینیم که علاقه مستندسازان به تاریخ‌نگاری سینمای مستند بیشتر می‌شود.

این فیلمساز تاکید کرد: درحال حاضر مراکزی در ایران وجود دارند مثل مرکز اسناد انقلاب اسلامی که رویکردشان به تاریخ همچون رویکرد فاتحان است و به منابعی دست‌ یافته‌اند تا تاریخ را همچون فاتحان بنویسند درصورتی که باید مستندسازی برای ثبت وقایع و مستندسازی برای اراده قدرت را تفکیک‌سازی کنیم. مستندساز باید هر متریالی که توسط گروه‌ها و تفکرات مختلف وجود دارد، مطالعه و بررسی کند و به عقیده درستی نسبت به آن واقعه دست یابد. وظیفه مستندساز این است که در بین دروغ‌های تاریخی جست‌وجو کند برای اینکه بداند چه چیزی را تعریف می‌کند، آیا این تعریف درست و منصفانه است.

او درباره اهمیت پرداخت به تاریخ معاصر بیان کرد: اهمیت این مساله در تعریف تاریخ معاصر بیشتر می‌شود چراکه هیچکس درباره «تاریخ بیهقی» صحبت نمی‌کند اما هرچه تاریخ به ما نزدیک‌تر می‌شود، از آنجایی که ذی‌نفعان تعریف آن بیشتر می‌شوند یعنی صاحبان ایدئولوژی و تفکرات مختلفی که می‌خواهند تاریخ را آن طور که دوست دارند، روایت کنند، بیشتر می‌شود، مشکل مستندساز در تاریخ معاصر بیشتر خواهد شد. خوب و بد در تاریخ وجود ندارد و اینگونه مسائل همه چیز را برای روایت سخت می‌کند.

این فیلمساز در بخش دیگری از صحبت‌هایش درباره بازسازی در سینمای مستند خاطرنشان کرد: هیچ محدودیتی در مستندسازی وجود ندارد و هیچکس نمی‌تواند به مستندساز بگوید که مستند نساخته است، هیچ قانونی درباره بازسازی وجود ندارد. کسانی که مستندساز می‌شوند، می‌خواهند از قاعده‌ای که در سینمای داستانی وجود دارد، کناره‌گیری کنند و از همه ابزارهای سینما برای نزدیک شدن به حقیقت استفاده نکنند درصورتی که هرچیزی که باعث شود مستندساز به حقیقت نزدیک‌ شود، مجاز است. اساسا هیچ انسانی نمی‌تواند به حقیقت نزدیک شود و ما از ابزارهای مختلف مثل ریاضیات، فلسفه و… استفاده می‌کنیم تا کمی به حقیقت یک واقعه نزدیک شویم.

کارگردان «افسونگر ساسانی» تاکید کرد: از نظر زیبایی‌شناسی مستندسازی نیز حتی می‌توان از بازسازی استفاده کرد تا جایی که شبهه‌ای درباره مستند بودن آن فیلم‌ها به وجود نیاید. در سال‌های دیگر اگر تیتراژ فیلم‌های داستانی که از واقعیت سرچشمه می‌گیرند، برداریم، ممکن است کسی متوجه نشود این فیلم داستانی یا مستند بوده است. ابزارهایی در سینما وجود دارد که می‌توانیم از آن‌ها برای رسیدن به حقیقت استفاده کنیم. البته محدودیت‌های کوچک فرمی نیز وجود دارد.

او درباره نقش مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی در ثبت تاریخ معاصر خاطرنشان کرد: از آنجایی که من همیشه فیلم‌های تاریخی می‌سازم، همیشه 2 جا وجود داشته است که در این زمینه به من کمک کند؛ تلویزیون و مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی که نقش پررنگ‌تری برای من داشته است. در محدوده وظایفی که در مرکز گسترش وجود دارد، فیلمسازی تاریخی نیز انجام می‌شود اما می‌دانیم که اینگونه آثار مصرف جشنواره‌ای ندارند و باید به شکل‌های مختلف عرضه شوند. جشنواره «سینماحقیقت» هم‌گام با جشنواره‌های جهانی پیش می‌رود و فیلم‌های تاریخی در اینگونه جشنواره‌ها کم‌تر طرفدار دارند.

باقری در پایان تاکید کرد: در سال‌های اخیر شکلی از تعادل در مستندسازی به وجود آمده است و من به‌عنوان علاقه‌مند به سینمای تاریخی، شهری و مردم‌شناسی توانسته‌ام در این مرکز فیلم تولید کنم و در دوره‌های مختلف با اینگونه آثار در جشنواره «سینماحقیقت» حضور داشته‌ام. به نظر می‌رسد که با وجود حداقل‌های موجود از نظر مالی در مرکز گسترش، توجه به مستندهای تاریخی اتفاق افتاده است و کاش در همین اندازه باقی بماند چراکه وقتی ساخت نوعی از فیلم رایج می‌شود، عده‌ای به سمت ساخت آن می‌روند که تخصصی در این زمینه ندارند و براساس شرایط و موضوع، همه مستندساز محیط‌زیستی یا تاریخی می‌شوند پس باید این حداقل‌ها حفظ شود و حرمت تاریخ معاصر را نگه داریم.


منبع: سینما اعتماد