چارسو پرس: «صبحانه با زرافهها» به کارگردانی سروش صحت یکبار دیگر اثبات کرد که رسیدن به لحن شخصی و مستقل در فیلمسازی و روشن بودن تکلیف فیلمساز و فیلمنامهاش بت جهان اثر، مزیتی است که سازنده اثر را در مرتبهای قابل اعتناء قرار میدهد. حالا دیگر آشکار است که همکاری صحت با ایمان صفایی که چندین کار مشترک با هم داشتهاند، یکی از برندهترین همکاریهای سینمای ایران است که در فضایی متفاوت و دور از کلیشهها، به ژانر کمدی هویتی مختص به خود دادهاند.
«صبحانه با زرافهها» طبق تجربیات اخیر صحت در راستای آشناییزدایی از موتیفهای تکراری و البته ثبت موتیفهای منحصر به خود اوست و در این راستا ورود او به فضای انتزاعی و کنکاش در پیچ و تابهای ذهن کاراکترهای فیلم، موقعیتهایی بدیع و کمتر دیده شده را به دست میدهد. در واقع این باورپذیری و ارتباطی که میان شخصیتها، موقعیتها و دیالوگها و ارتباط آنها با یکدیگر صورت میگیرد و مخاطب را جذب میکند، نشات گرفته از یک هارمونی درونی و شناخت درست تمام این عناصر و انتخاب کنش و واکنشهای درست برای آنهاست. به این معنی که گویی در جهان بازتعریف شدهای هستیم که کارگردان قراردادهای آن را در مقابل ما گذاشته و به همین جهت میتوانیم با آنها کنار بیاییم.
حتی فارغ از فیلمنامه و مضامین و محتوا، انتخاب نماها و اندازه زمانی آنها هم با یک ریتم مشخص و متوازنی شکل گرفته و در مواقع نیاز هم فاصلهای منطقی با تماشاگر ایجاد میکند تا دوباره او را در پاراگراف تصویری بعدی همراه کند. نماهایی که با آوازها و ترانههایی آشنا، جزو امضاهای صحت در آثارش محسوب میشود.
نکته دیگر اینکه رگههای ابزوردیسم در «صبحانه با زرافهها» به میزانی است که خودنمایی آنچنانی نمیکند و قرار نیست مدام این را به ما تاکید کند، بلکه سرخوشیهای کاراکترهای فیلم به گونهای سایه سنگینتری بر این موقعیتها میاندازد و حتی با وجود اینکه فیلمنامه پتانسیل غلتیدن در یک فضای فلسفی غالب به لحاظ مضمون را دارد، اما رفت و برگشتهای فیلمنامه بسیار اندازه و منطقی است و بلافاصله به لاین اصلی خود بازمیگردد.
نماها و ترکیببندیهای فیلم هم یکی دیگر از مزیتهای «صبحانه با زرافهها» است که در پس آن یک سلیقه هنرمندانه در طراحی صحنه نیز دیده میشود و در همین راستا هم انتخاب لوکیشنها و همچنین طراحی رنگها و استفاده از لوازم صحنه به قاعده است و همین موضوع که البته در چهارچوبی فارغ از بزرگنمایی صورت گرفته، طراوتی محسوس را به لحاظ بصری ایجاد کرده است.
«صبحانه با زرافهها» اثری است که برای تمام نکات مثبت آن میتوان مصداق آورد و با جزئیات در مورد آنها صحبت کرد. از روایت حاکم بر فیلمنامه، از چرایی جنس دیالوگها و چگونگی همخوانی آن با مختصات درونی کاراکترها و روابط آنان، از جنس بازیهای اثر و همچنین جهان ذهنی نویسندگان آن که به شدت مسلط بر فضا هستند.
ترکیب بازیگران فیلم هم یک برگ برنده دیگر برای «صبحانه با زرافهها محسوب میشود و به نظر دو غافلگیری بزرگ دارد که به بازی بهرام رادان و بیژن بنفشهخواه باز میگردد. غافلگیری از این جهت که آیا میتوانند در این فضای نو و برخوردار از مختصاتی ساختارشکنانه، حضوری باورپذیر داشته باشند که هر دوی آنها به خوبی از پس کار برآمدند و لحن و ضرباهنگ و ریاکشنهای درست در موقعیتهای مختلف منجر به خروجی قابل اعتنایی شد. البته که بیتردید هادی حجازیفر آنچنان قدرتمند ظاهر میشود که از زمان ورودش به داستان به نوعی در مرکز توجه قرار گرفته و بازیهای دیگر بازیگران را تحت تاثیر قرار میدهد تا ثابت کند که توانایی شگفتانگیزی در تحلیل موقعیت دراماتیک بازیگر و طراحی یک الگوی قاعدهمند و همگون با جهان اثر را دارد و این در حالی است که او در مقابل هوتن شکیبا را میبیند که جدای از تواناییهای خود در بازیگری، آشنایی بیشتری با فضای آثار سروش صحت دارد.
به هر صورت «صبحانه با زرافهها» تا به امروز با فاصله بهترین فیلم جشنواره است و با پتانسیلی که دارد، بیتردید یکی از موفقترینهای اکران در سال آینده خواهد بود،
منبع: سینما اعتماد
نویسنده: میثم محمدی