چارسو پرس: از نیمهی تاریک وجودتان فاصله بگیرید؛ نزدیکشدن به نیمهی تاریک برای این شخصیتها نتیجهای جز تبدیل شدن از قهرمان به ضدقهرمان نداشت. هاروی دنت، یکی از شخصیتهای اصلی دومین قسمت سهگانهی شوالیهی تاریکی کریستوفر نولان میگوید: «یا مثل یک قهرمان میمیری یا اینقدر زندگی میکنی تا ببینی تبدیل به یک تبهکار شدی.» بیشک نام هاروی دنت هم باید در لیست زیر وجود داشته باشد، مگر میشود تغییر شوکهکنندهی او در «شوالیهی تاریکی» (The Dark Knight) را از یاد برد؟ در لیست زیر اما خبری از جک تورنسِ فیلم «درخشش» (The Shining) استنلی کوبریک هم نیست، چرا که قهرمان نامیدن او حتی از همان سکانس افتتاحیهی فیلم هم اشتباه و ناممکن است.
در هر صورت، شخصیتهایی وجود دارند که در ابتدای فیلم شبیه به قهرمانها هستند، ولی با پیشرفتن فیلم، روی دیگر خودشان را نشان میدهند و روند تبدیل شدن از یک قهرمان به یک ضدقهرمان را طی میکنند؛ مانند راس الغول در «بتمن آغاز میکند» (Batman Begins) یا ایکاریس در «جاودانهها» (Eternals). این شخصیتها باید پروسهی مشخصی را طی کنند و شخصیتهایی نباشند که به راحتی تحت تاثیر حرفهای یک ضدقهرمان دیگر قرار بگیرند یا توسط آنها شستوشوی مغزی شوند و تبدیل به شخصیتی شرور گردند؛ مانند هاوکای در «انتقام جویان» (The Avengers).
۲۰. مایکل کورلئونه در «پدرخوانده» (The Godfather)
- سال تولید: ۱۹۷۲
- کارگردان: فرانسیس فورد کوپولا
- بازیگران: مارلون براندو، آل پاچینو
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۷ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۱۰۰ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۹.۲ از ۱۰
از «پدرخوانده» فرانسیس فورد کوپولا اغلب به عنوان یکی از بهترین فیلمهای تاریخ سینما یاد میشود و یکی از دلایل اصلی آن نقشآفرینی درخشان آل پاچینو به عنوان یکی از بازیگران اصلی فیلم است؛ همانطور که یکی دیگر از دلایل آن نقشآفرینی درخشان مارلون براندو در نقش دن ویتو کورلئونه میباشد. چرا آل پاچینو در نقش مایکل کورلئونه به آرامی مسیر تبدیل شدن از یک قهرمان به ضدقهرمان را طی کرد؟
در نیمهی نخست فیلم «پدر خوانده»، مایکل هیچ ارتباطی با خونریزی و اعمال مافیایی نداشت. او همواره سعی میکرد خودش را از خانوادهاش و تجارت خانوادگی دور نگه دارد، اما ناگهان برادر او کشته میشود و بعد از آن نوبت به پدرش میرسد. مایکل ناگهان متوجه میشود که در حال کشیدهشدن به درون زندگیای است که همیشه مانند طاعون از آن اجتناب میکرده. به آرامی، مایکل تبدیل به همهی آن چیزی میشود که همیشه از آن متنفر بودهاست.
۱۹. کری وایت در «کری» (Carrie)
- سال تولید: ۱۹۷۶
- کارگردان: برایان دیپالما
- بازیگران: اسپیسی اسپک، جان تراولتا
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۳ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۸۶ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۴ از ۱۰
همانند رمان استفن کینگ، برایان دیپالما هم شخصیت اصلی فیلم خود در شرایط بسیار سختی قرار میدهد تا جانش به لب برسد. تنها پس از مقابله با این سختیها است که او بالاخره در مقابل تمام قلدریها میایستد و البته همراه با آن معصومیت خود را نیز از دست میدهد. این چرخش شخصیتی یکی از وحشتناکترینها است چرا که کری وایت شخصیتی بسیار شیرین و دوستداشتنی است که اسپیسی اسپک نقش آن را ایفا میکند.
چه چیزی باعث تبدیل کری از قهرمان به ضدقهرمان میشود؟ مادر سختگیر و مذهبی و متعصب کری برای سالها از او سوءاستفاده کردهاست و هنگامی که کری خانه است، کاملا درمانده میشود. زمانی که در مدرسه است هم قلدران مطمئن میشوند که اوضاع به همین طریق بماند. در نهایت وقتی که آنها طی مراسم رقص سال آخر دبیرستان به دنبال یک شوخی بیرحمانه روی سر کری خون خوک میریزند، قلب او میشکند و حهنم را آزاد میکند.
۱۸. راجر دیمارکو در «طلوع مردگان» (Dawn of the Dead)
- سال تولید: ۱۹۷۸
- کارگردان: جرج اندرو رومرو
- بازیگران: دیوید امگ، کن فوری
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۱ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۷۱ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۸ از ۱۰
«طلوع مردگان» رومرو توانست جان تازهای به زیر ژانر مردگان متحرک ببخشد و برای همیشه تاریخ سینما را دستخوش تغییر کند. درست مانند خود فیلم، همیشه قهرمانها زنده نمیمانند و درست مانند فیلم، مرگ آنها میتواند ناگهانی نباشد و بعد از طی یک فرآیند رخ دهد. چه کسی تحت تاثیر زامبیها قرار میگیرد؟ چهار شخصیت اصلی در این فیلم وجود دارند که دو نفر آنها اعتباری برای حضور در این فیلم نصیبشان نشدهاست.
برای استفن فلای بوی اندروز که دیوید امگ نقش آن را ایفا میکند، مرگی زود هنگام در پردهی سوم رخ میدهد، اما ممانعت راجر تروپر دیمارکو با بازی اسکات رینیجر باعث میشود که پروسهی مرگ او بسیار پیچیدهتر از دوستش باشد. مردن او به اندازهی نیمی از فیلم طول میکشد و به محض این که بعد از مرگ از جای خود بلند میشود، مشخص است که چه میخواهد. او و فلای بوی زامبیشده، هردو یک چیز را میخواهند.
۱۷. کوین لومکس در «وکیل مدافع شیطان» (The Devil’s Advocate)
- سال تولید: ۱۹۷۸
- کارگردان: تیلور هاکفورد
- بازیگران: کیانو ریوز، آل پاچینو
- امتیاز راتن تومیتوز: ۶۳ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۶۰ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۵ از ۱۰
در ابتدای «وکیل مدافع شیطان» شخصیت وکیل، کوین لومکس که کیانو ریوز نقش آن را ایفا میکند، بهترین آدم دنیا نیست، اما تقریبا طبیعی است؛ مانند سایر مردم. او هنوز توسط شهوت وسوسه نشدهاست و البته هنوز هم پول به آسانی او را وسوسه میکند. چرا او در مسیر تبدیل قهرمان به ضدقهرمان پیش میرود و آیا تا انتهای فیلم یک ضدقهرمان میماند؟ با ورود جان میلتون، رئیس جدید لومکس، همهچیز تغییر میکند.
میلتون، لومکس را وارد مسیر تباهی میکند و خیلی زود ازدواج لومکس از هم میپاشد که البته شاید تجاوز میلتون به همسر لومکس هم در این داستان بیتاثیر نبوده باشد. در انتهای فیلم، لومکس سعی میکند میلتون را پس بزند، اما میلتون یک حقیقت ساده را آشکار میکند؛ میلتون فقط لومکس را راهنمایی میکردهاست و تمام تصمیمگیریها با خود لومکس بوده. او ازدواج خود را نادیده گرفت و به تمام اخلاقیات پشت کرد؛ هیچکس او را مجبور نکرد که چنین کند. با این حال در انتهای فیلم او تصمیم درست را میگیرد و فیلم به ما نشان میدهد که او به زودی در مسیر رستگاری قدم خواهد گذاشت.
۱۶. راوی در «باشگاه مشتزنی» (Fight Club)
- سال تولید: ۱۹۷۸
- کارگردان: دیوید فینچر
- بازیگران: ادوارد نورتون، برد پیت
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۹ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۶۷ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۸ از ۱۰
راوی هم در فیلم «باشگاه مشتزنی» دیوید فینچر و هم در کتاب چاک پالانیک که فیلم از روی آن اقتباس شدهاست، شخصیتی جالب میباشد و حتی خودش هم آن را نمیداند. با این که شخصیت راوی هرگز یک قدیسهی معصوم نبودهاست؛ به هر حال او در بین گروههای حمایتی جابهجا میشود و از غم و اندوه دیگران تغذیه میکند، با این که خودش بیمار نیست و چیزی را از دست ندادهاست. عاقبت او چه میشود؟
در پایان فیلم، راوی هم به طور کامل تغییر کردهاست و هم هیچ تغییری در او رخ نداده. او بالاخره با تایلر دردن روبهرو میشود. تایلر دردن همان کسی است که او را در مسیر ساختن مواد انفجاری، ملاقاتهای زیرزمینی و رابطههای بیبندوبارانه پیش میبرد. اما همانطور که مشخص میشود، راوی همان تایلر دردن است و تایلر دردن همان راوی. چه او از این حقیقت آگاه بود و چه نه، راوی در انتهای فیلم خودش را تبدیل به شخصیتی خشن و بیفکر میکند؛ اگرچه هرچه به انتهای فیلم نزدیکتر میشویم تاثیر دردن کمتر میگردد.
۱۵. جان الردیس در «ایکس ۲: مردان متحد» (X2: Men United)
- سال تولید: ۲۰۰۳
- کارگردان: برایان سینگر
- بازیگران: هیو جکمن، پاتریک استوارت
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۵ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۶۶ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۴ از ۱۰
پریو در فیلم «ایکس ۲» به دنیا معرفی شد؛ دنبالهای که بسیار از فیلم اصلی بهتر بود. در اواسط فیلم است که این قلدر جهشیافته ذات حقیقی خود را آشکار میکند. چطور؟ او به مگنتو میپیوندد و طی همین فرآیند چند ماشین پلیس را هم منفجر مینماید. آیا کس دیگری هم به او ملحق میشود؟ نه. در کلاس اول به نظر میرسد خیلیها میتوانند از کسانی باشند که قرار است به مگنتو بپیوندند، اما هنوز فقط پیوستن پریو بزرگترین شوک برای مخاطبان است. او از دانشآموز پروفسور ایکس بودن به همراهی با مگنتو رسید. به خصوص وقتی که مثلث او با ایسمن و روگ را هم در نظر بگیرید، همه چیز شوکهکنندهتر میشود.
۱۴. ریچارد بی. ریدیک در «سرگذشت ریدیک» (The Chronicles of Riddick)
- سال تولید: ۲۰۰۴
- کارگردان: دیوید تویی
- بازیگران: وین دیزل، تندی نیومن
- امتیاز راتن تومیتوز: ۲۹ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۳۸ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۶ از ۱۰
ریچارد بی. ریدیکی که مخاطبان در ابتدای فیلم «سرگذشت ریدیک» ملاقات میکنند، بسیار با آن کسی که در انتهای فیلم، در پیتچ بلک، میبینند، متفاوت است. او، بیش از هر چیز، یک قهرمان گمراه شدهاست و بعد از رویارویی با چند آدم بد، شکستدادن آنها و به دست آوردن تاج و تخت، روند تبدیل قهرمان به ضدقهرمان آغاز میشود. آیا او مقصر است؟ آنچه «سرگذشت ریدیک» سعی دارد به ما نشان دهد، این است که ریدیک یک مجرم سابقهدار نبوده. او حتی یک ضدقهرمان شرور هم نیست. او رهبری است که مورد خیانت قرار گرفته و به سرزمینی بی آب و علف تبعید شدهاست؛ تعجبی ندارد که انقدر خشمگین شود.
۱۳. آناکین اسکایواکر در «جنگ ستارگان: قسمت سوم – انتقام سیت» (Star Wars: Episode III – Revenge of the Sith)
- سال تولید: ۲۰۰۵
- کارگردان: جرج لوکاس
- بازیگران: ایوان مکگرگور، ناتالی پورتمن
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۹ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۶۸ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۶ از ۱۰
اگر قرار باشد یک مورد از موارد تبدیل قهرمان به ضدقهرمان به عنوان ماندگارترین آنها انتخاب شود، باید آناکین اسکایواکر را انتخاب کنیم. آن چه پیش از این تنها اشاراتی به آن شده بود، در «جنگ ستارگان: قسمت سوم – انتقام سیت» به طور کامل نمایش داده میشود. البته آن طور که گفته میشود، او چند دهه بعد توانست به رستگاری برسد. چرا آناکین تبدیل میشود؟
اگر بخواهیم ساده بگوئیم، ترکیبی از عشق و گمراهی. پالپاتین قابلیتهای فراوانی دارد و یکی از آنها توانایی دیدن آینده است. او میدانست که اگر آناکین را زیر بال و پر خودش بگیرد، میتواند هر چه درون این مرد جوان وجود دارد را از بین ببرد. احتمالا قدرتمندترین توانایی او مربوط به مجبور کردن نبود، بلکه گمراه کردن و بهتدریج تغییر دادن جدای جوان بود. نقش این جدای جوان را کریستین هایدنسن ایفا میکند.
۱۲. هاروی دنت در «شوالیهی تاریکی»
- سال تولید: ۲۰۰۸
- کارگردان: کریستوفر نولان
- بازیگران: کریستین بیل، هیث لجر
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۹ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۶۸ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۶ از ۱۰
بهترین فیلم ابرقهرمانی تاریخ را نمیتوان واقعا یک فیلم ابرقهرمانی نامید؛ «شوالیهی تاریکی» یک حماسهی جنایی است و اگر پای امید سیاسیای به نام هاروی دنت در میان باشد، تبدیل به یک تراژدی میشود. آیا امید زیادی برای او وجود داشت؟ برای کسی که همیشه به عنوان یک مدافع همیشگی اخلاقیات به خودش افتخار میکرد، دنت تقریبا خیلی زود در مسیر تبدیل شدن از قهرمان به ضدقهرمان قرار گرفت. همهی آنچه نیاز بود تا او بینش و کیاست خود را از دست بدهد، یک عشق از دسترفته و از بین رفتن نیمی از صورتش بود.
بعد از آن، همهچیز به هم ریخت. پس چه هاروی خودش از آن آگاه بود و چه نه، از زمانی که جوکر وارد فیلم شدهبود، دنت دیگر شانسی برای یک زندگی معمولی و جنگیدن به عنوان شوالیه روشنایی گاتهام نداشت. پرترهی درخشان این شخصیت را آرون اکهارت با بازی چشمنواز خودش به خوبی ترسیم کرد و نولان و گروه سازندهی فیلم با ساختن یک چهره که از وسط به دو نیم تقسیم شدهبود، توانستند مخاطبان را به عمق وجود دنت ببرند.
۱۱. نینا سایرز در «قوی سیاه» (Black Swan)
- سال تولید: ۲۰۱۰
- کارگردان: دارن آرونوفسکی
- بازیگران: ناتالی پورتمن، ونسان کسل
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۵ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۷۹ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸ از ۱۰
نینا سایرز در «قوی سیاه» آسیبدیده و احساسی است. او در نیویورک سیتی که شهری با هزینههای سرسامآور است، به عنوان یک بالرین زندگی سختی را پشت سر میگذارد و این بر طرف کردن نیازهای مالی، بخش زیادی از توجه و نمرکز او را به خودش جلب میکند. اما نینا قهرمان رقصندهی همیشگی فیلمهای موزیکال که انتظارش را دارید نیست، همانطور که «قوی سیاه» فیلم رقص-محوری که انتظارش را دارید نخواهد بود. این فیلم بیش از هرچیز دربارهی یک زن سفیدپوست تنها بودن است.
آیا او به طور کامل شیطان را در آغوش کشید؟ شیطان کلمهی مناسبی نیست. نینا بیمار است و در حالی که این به آن معنا است که او کسی را به قتل نخواهد رساند، در حالی که فیلم پیش میرود مخاطبان به این باور میرسند که او توانایی گرفتن یک زندگی را دارد؛ به خصوص اگر آن زندگی متعلق به خودش باشد.
۱۰. کایوس مارتیوس کوریولانوس در «کوریولانوس» (Coriolanus)
- سال تولید: ۲۰۱۱
- کارگردان: رالف فاینس
- بازیگران: جرارد باتلر، ونسا ردگریو
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۲ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۷۹ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۱ از ۱۰
«کوریولانوس» رالف فاینس توانست هم یک تلاش کارگردانی موفق از سوی یک بازیگر دوستداشتنی باشد و هم اقتباسی تاثیرگذار از روی یکی از آثار شکسپیر. این فیلم توانست کلمات شکسپیر را به روشی غیرمصنوعی به زبان مدرن ترجمه کند. آیا داستان، همانند منبع اقتباس است؟ هستهی اصلی «کوریولاینوس» مانند اثر شکسپیر است؛ یک ژنرال رومی که با شکست دادن دشمن و دفاع کردن از مردمش تبدیل به یک چهرهی ماندگار میشود و بعدتر، همان مردم وقتی که درمییابند او هم به اندازهی سایر پادشاهان پیش از خودش دیوانه و بیوجدان است، او را بیرون میاندازند.
۹. ریون دارهولم و اریک لنشر در «مردان ایکس: کلاس اول» (X-Men: First Class)
- سال تولید: ۲۰۱۱
- کارگردان: متیو وان
- بازیگران: مایکل فاسبندر، جنیفر لارنس
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۶ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۶۵ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۷ از ۱۰
«مردان ایکس: کلاس اول» متیو وان همواره به عنوان یکی از بهترین فیلمهای این مجموعه شناخته خواهد شد. چرا؟ چون این فیلم به سفر شخصیتها و تغییراتشان بیشتر از سکانسهای اکشن اهمیت میدهد. این نکته به خصوص دربارهی شخصیتهای چارلز خاویر که جیمز مکآوی نقش آن را ایفا میکند و اریک لنشر یا همان مگنتو که مایکل فاسبندر نقش آن را ایفا میکند صدق میکند.
آیا کس دیگری هم به او ملحق می شود؟ مگنتو یک ضدقهرمان شناخته شدهاست که مخاطبان با وجود شرور بودنش، نمیتوانند دوستش نداشته باشند و «مردان ایکس: کلاس اول» به خوبی نشان میدهد که چرا اینجنین است. فیلم، ریشههای به وجود آمدن مگنتو را بررسی مینماید و شامل صحنههایی است که عمیقا مخاطب را با این شخصیت درگیر میکند. مگنتو به عنوان یکی از متحدان چارلز خاویر کار خود را آغاز میکند، اما در آخر کلاس اول، مخاطب به خوبی انگیزههای مگنتو برای گرفتن انتقام را درک میکند و بعد از کشتن معمار دردهایش، سباستین شاو، مگنتو به وضوح به همه نشان میدهد که قصد دارد خودش تصمیمات را بگیرد و در کنار او کسی قرار ندارد به جز شخصیت انجل با بازی زوئی کراویتز.
۸. اندرو دتمر در «تاریخچه» (Chronicle)
- سال تولید: ۲۰۱۱
- کارگردان: جاش ترانک
- بازیگران: دین دی هان، مایکل بی. جردن
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۵ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۶۹ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷ از ۱۰
سال ۲۰۱۲، وقتی که «تاریخچه» به تازگی اکران شدهبود، به طور غیرمنتظرهای، تبدیل به یکی از فیلمهای ضعیف از نظر منتقدان شد و نتوانست در گیشه هم با موفقیت روبهرو شود. همین شکستها باعث شد که چندین نام بر سر زبانها بیافتند. «چهار شگفتانگیز» (Fantastic Four) جاش ترانک هم نتوانسته بود با استقبال گرمی روبهرو شود و دوران حرفهای مکس لندیس به عنوان نویسنده دیگر به انتهای خودش نزدیک میشد، اما دو بازیگر با نامهای دین دی هان و مایکل بی. جردن توانستند با این فیلم استعداد خودشان را به جهانیان معرفی کنند و با نقشآفرینیهایشان در این فیلم، همه را تحت تاثیر قرار دهند. این دو بازیگر توانستند کارنامهی حرفهای خود را به خوبی آغاز کنند؛ دین دی هان طی سال ۲۰۲۳ توانست در «اوپنهایمر» (Oppenheimer) بدرخشد و مایکل بی. جردن توانست در این سال نخستین تجربهی کارگردانی خود را با فیلم «کرید ۳» (Creed III) از سر بگذراند.
چرا شخصیت اندرو دتمر تغییر می کند؟ اندرو دتمر دی هان ستارهی واقعی فیلم است. هر چه باشد شخصیت مایکل بی. جردن در اواسط فیلم میمیرد و درست در همان لحظه است که دتمر واقعا تغییر میکند. پدر او از او سوءاستفاده میکند و او را به خاطر مرگ مادرش مقصر میداند. پس دلایل اصلی تبدیل شدن دتمر از قهرمان به ضدقهرمان، فریادزدن پدرش بر سرش است در حالی که او بعد از یک تصادف که باعث مردن دوستش شده، روی تخت بیمارستان خوابیده است.
۷. توماسین در «جادوگر» (The Witch)
- سال تولید: ۲۰۱۵
- کارگردان: رابرت اگرز
- بازیگران: آنیا تیلور-جوی، رالف اینسون
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۰ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۸۴ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷ از ۱۰
یک فیلم کافی بود تا رابرت اگرز بتواند خودش را به عنوان یکی از بهترین کارگردانهای جدید ژانر وحشت به تمام دنیا اثبات کند و همانطور که طی سالهای بعد نشان داد، او استعدادی است که ارزش دنبال کردن دارد. «جادوگر» یک فیلم با فضاسازی درخشان کابوسوار است، در یک داستان تاریخی که همچنین اجازه داد استعداد آنیا تیلور-جوی هم شکوفا شود. جوی توماسین کیست و تصمیمش چیست؟
اگر بخواهیم دربارهی جوی توماسین صحبت کنیم، باید بگوییم او شخصیتی چندلایه است که مجبور میشود تصمیمات بسیار سختی بگیرد. او عضوی از یک خانوادهی نیوانگلندی است که به تازگی از انگلستان، به آن جا، نقل مکان کردهاند و شیطان در غالب یک بز وارد زندگی همهی آنها میشود. در آخر فیلم، توماسین تنها عضو باقیماندهی خانواده است، چرا که بز، فیلیپ سیاه، پدر او را کشته و جوی در یک عمل دفاعی مجبور شدهاست مادر خودش را هم بکشد. با این حال حتی در نماهای پایانی فیلم، بعد از این که او به محفل جادوگران میپیوندد، مخاطبان هنوز هم نمیدانند که آیا این انتخاب او بودهاست یا عملی از روی اجبار؟
۶. جان کانر در «نابودگر: جنسیس» (Terminator: Genisys)
- سال تولید: ۲۰۱۵
- کارگردان: آلن تیلور
- بازیگران: آرنولد شوارتزنگر، امیلیا کلارک
- امتیاز راتن تومیتوز: ۲۶ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۳۸ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۳ از ۱۰
این گونه به نظر میرسد که جان کانر، رهبر مقاومت در برابر اسکاینت، همیشه هم کارش این نبودهاست. به نظر میٰسد «نابودگر: جنسیس» مفاهیم کلی این مجموعه فیلمها را درک کردهاست، اما نه به طور کامل. این فیلم که به عنوان یک بلاکباستر منتشر شد، نمیتوانست هیچ احساساتی را در مخاطبان بیدار کند. در هر صورت اما این فیلم از آنجایی که ادامهی فیلمهای به یادماندنی و درخشان ترمیناتور بود، توانست دیده شود و البته یک نکتهی خوب دربارهی فیلم وجود دارد؛ تغییر آقای کانر. آیا او ضدقهرمان اصلی فیلم است؟ جان کانر ضدقهرمان اصلی «نابودگر: جنسیس» است و روی کاغذ، این مفهوم جذاب به نظر میرسد، اما در عمل، حتی با بازی درخشان جیسون کلارک، این نظریه کار نمیکند. در انتهای روز، حتی در نگاهی که این فیلم به مجموعهای از اتفاقات میاندازد، جان یک انسان فداکار و با محبت است.
۵. کارل موردو در «دکتر استرنج» (Doctor Strange)
- سال تولید: ۲۰۱۶
- کارگردان: اسکات دریکسون
- بازیگران: بندیکت کامبربچ، چیویتل اجیوفور
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۲ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۷۲ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۵ از ۱۰
به نظر میسد بسیاری از فیلمهای خوب دنیای مارول در بین آثار فراوانی که تولید میشوند، گم شدهاند؛ «دکتر استرنج» یکی از آنها است و حتی قسمت دوم مجموعه فیلمهای «دکتر استرنج» با نام «دکتر استرنج در چندجهانی دیوانگی» (Doctor Strange in the Multiverse of Madness) هم توانست عملکرد بهتری نسبت به سایر فیلمهای مارول مانند «جاودانهها» (The Eternals) داشته باشد.البته یک ایراد بزرگ به قسمت دوم این فیلم وارد است و آن این که این فیلم بسیاری از شخصیتهای قسمت نخست خود را فراموش کرده؛ به خصوص این نکته دربارهی کارل موردو صدق میکند. آیا تبدیل موردو به ضدقهرمان نتیجهای هم داشت؟ به طریقی بله. موردو در قسمت دوم مجموعه فیلمهای «دکتر استرنج» به وضوح دشمن او است، اما این موردو همان موردوی قسمت نخست نیست. قسمت دوم این مجموعه فیلمها خیلی نیازی به موردو ندارد، پس به طریقی هم نه؛ تبدیل موردو از قهرمان به ضد قهرمان، هیچ فایدهای نداشت.
۴. لایت یاگامی در «دفتر مرگ» (Death Note)
- سال تولید: ۲۰۱۷
- کارگردان: آدام وینگارد
- بازیگران: نات وولف، مارگارت کووالی
- امتیاز راتن تومیتوز: ۳۶ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۴۳ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۴.۶ از ۱۰
«دفتر مرگ» آدام وینگارد نه توانست مخاطبان طرفدار منبع اقتباس را راضی کند و نه توانست منتقدان و مخاطبان کلی را راضی نگه دارد، اما حتی با وجود این که انتخاب بازیگران فیلم میتوانست بهتر باشد، نات وولف، در نقش لایت ترنر، در این فیلم تمام تلاش خود را میکند. او نقش کسی که به اجبار وارد مهلکهای میشود که هرگز توانایی کنترل کردن آن را به دست نیاوردهاست را به خوبی ایفا میکند و همین خودش جای تقدیر دارد.
آیا او به طور کامل شیطانی می شود؟ برای مدتی لایت و نامزدش میا یک تیم تشکیل میدهند و از دفتر جادویی استفاده میکنند تا قاتلان را به قتل برسانند، اما وقتی میا تهدید میکند که این قدرت را از لایت خواهد گرفت، لایت نام او را درون دفتر مینویسد. کاری که لایت روزی آن را آغاز کرد تا زمین را از دست مجرمهای خطرناک پاک کند، حالا او را تبدیل به یک مجرم بیاحساس و خطرناک میکند؛ او حالا دیگر فقط به فکر منفعت خودش است.
۳. انی گراهام در «موروثی» (Hereditary)
- سال تولید: ۲۰۱۸
- کارگردان: آری استر
- بازیگران: تونی کلت، گابریل بیرن
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۰ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۸۷ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
در «موروثی» همه به هم ریختهاند و نکتهی اصلی دربارهی طلسمها همین است؛ این نکته به خصوص دربارهی انی گراهام با بازی تونی کلت صحت دارد. انی کسی است که حالا، پس از مرگ مادرش، تبدیل به بزرگ خاندان شده، اما همین عنوان ممکن است او و اعضای باقیماندهی خانوادهاش را به کشتن بدهد. چه اتفاقی برای انی میافتد؟ انی به عنوان یک مادر فیلم را آغاز میکند، در حالی که عزای مردن مادرش را از سر میگذراند. او در غم و اندوه خودش غرق شدهاست ، اما در مجموع آدم خوبی به نظر میرسد.
انتهای «موروثی» شامل آتش گرفتن همسر انی است، در حالی که او تماشایش میکند. او بعدتر درمییابد که مادرش رهبر یک محفل پرستش شیطان بودهاست و حالا، او خودش تبدیل به شیطان شدهاست. او سر خود را از تنش جدا میکند تا بدنش بتواند آزادانه در هوا معلق بماند. در ادامه، او پسر خودش را به خانهی درختی هدایت میکند و پسرش در آنجا بدن مادرش را همراه با سایر اعضای محفل، بدون سر که در هوا معلق هستند مشاهده میکند. حالا او میزبان جدید رهبرشان است.
۲. آنتونی مککوی در «کندیمن» (Candyman)
- سال تولید: ۲۰۲۱
- کارگردان: نیا داکوستا
- بازیگران: یحیی عبدالمتین دوم، تیونا پریس
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۴ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۷۲ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۹ از ۱۰
نیا داکوستا توانست با ساختن ادامهای دیدنی برای فیلم اصلی درخشانی که سال ۱۹۹۲ براساس داستان کوتاهی جذاب به نام «ممنوعه» از کلایو بارکر ساخته شدهبود، تمام نگاهها را به خودش جلب نماید. به طرز خیرهکنندهای فیلم داکوستا درست به اندازهی فیلم اصلی، گیرا و هیجان انگیز است، اما منبع اصلی، یعنی داستان کوتاه، از هردوی این فیلمها بهتر است. کلید اصلی، بازسازی افسانه است، به خصوص وقتی پای دو شخصیت اصلی مخاطبپسند در میان باشد.
آیا او تبدیل به کندیمن میشود؟ بله، آنتونی مککوی یحیی عبدالمتین دوم در انتهای فیلم تبدیل به کندیمن میشود و بله دنیل ربیتیل، با بازی تونی تاد هم حضور کوتاهی در این فیلم دارد. دیدن این که یک قهرمان تبدیل به قاتلی دیوانه میگردد، همیشه شوکهکننده است، اما فیلم نیا داکوستا مخاطبان را مجبور میکند که از خودشان بپرسند؛ آیا این همهی آن چیزی است که مککوی به آن تبدیل شدهاست؟ شاید او پوستهای است برای انتقام گرفتن از کسانی که سالها نژادش را تحقیر کردهاند و مورد آزار و اذیت قرار دادهاند.
۱. بری الن در «فلش» (The Flash)
- سال تولید: ۲۰۲۱
- کارگردان: اندی موسکیتی
- بازیگران: ازرا میلر، ساشا کایه
- امتیاز راتن تومیتوز: ۶۳ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۵۵ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۷ از ۱۰
«فلش» حتی پیش از اکران هم به عنوان یک بمب گیشهای به همه معرفی شدهبود. البته عضو دنیایی بودن که از قبل نابودیاش به همه نشان داده شدهاست، به میزان فروش این فیلم کمکی نکرد. خب، در انتها، فیلم مخاطبان را با تعداد زیادی سوال بیجواب رها میکند، اما خودش به تنهایی فیلم بدی نیست. اگرچه میزان رضایت طرفداران از ازرا میلر خودش نیاز به بحثی جداگانه دارد، شخصیت بری الن مسیر شخصیتی باورپذیر و کاملی را در این فیلم طی میکند؛ پس «فلش» همانطور که شاید خیلی ها باور داشته باشند، خیلی هم فیلم بدی نیست.
چه زمانی و چگونه او تغییر کرد؟ در اصل، بری تغییر نمیکند، بلکه نسخهی جوانتر او تغییر میکند، ولی حتی نسخهی جوانتر او هم به راستی تغییر نمیکند؛ بهتر است بگوییم یک آیندهی ممکن که در آن بری بارها و بارها سعی میکند گذشته را تغییر دهد تا زمانی که دنیا را به طور کامل نابود میکند، در این فیلم نمایش داده میشود.
///.
منبع: دیجیمگ