با وجود اینکه تارانتینو در دوران حرفه ای نسبتاً کوتاه و کم فعالیت خود به چندین ژانر پرداخته است، هنوز یک فیلم ترسناک نساخته است. این موضوع نمی تواند به دلیل عدم آگاهی او در این ژانر باشد، زیرا از دیرباز همه می دانند که فیلمسازان ژانر ترسناک و فیلم های آنها را به عنوان آثاری تأثیرگذار خطاب قرار داده و در فیلم های خود به کررات به این ژانر ادای احترام می کند. نزدیکترین مسیر او به ژانر ترسناک احتمالاً در فیلم کمتر مورد توجه قرار گرفته اش، Grindhouse’s Death Proof است
چارسو پرس: نمی توان انکار کرد که کوئنتین تارانتینو یکی از مهم ترین فیلمسازان و داستان نویسان زمان ماست. توانایی این کارگردان در تغییر مسیر صنعت سینما به سمت یک سبک تجربی در دهه ۹۰ به عنوان مقدمه ای برای فیلم های ارائه شده توسط او در دهه های بعد عمل کرد. با گذشت بیش از ۳۰ سال از اولین فیلم بلندش، تارانتینو هنوز این قدرت را دارد که هر دو سال یک بار سینما را به نظاره دیدگاه خاص خود می نشاند و مورد تحسین عمومی قرار می گیرد.
با وجود اینکه تارانتینو در دوران حرفه ای نسبتاً کوتاه و کم فعالیت خود به چندین ژانر پرداخته است، هنوز یک فیلم ترسناک نساخته است. این موضوع نمی تواند به دلیل عدم آگاهی او در این ژانر باشد، زیرا از دیرباز همه می دانند که فیلمسازان ژانر ترسناک و فیلم های آنها را به عنوان آثاری تأثیرگذار خطاب قرار داده و در فیلم های خود به کررات به این ژانر ادای احترام می کند. نزدیکترین مسیر او به ژانر ترسناک احتمالاً در فیلم کمتر مورد توجه قرار گرفته اش، Grindhouse’s Death Proof است.
او همچنین به عنوان کارگردانی شناخته می شود که آشکارا می گوید فیلم های کلاسیک را دوست ندارد، اما دوست دارد به آن ها ادای احترام کند. اما نه تنها آنهایی که همیشه با شنیدن کلمه “کلاسیک” به آنها فکر می کنید. کوئنتین در سالن سینمای خود، بورلی جدید (New Beverly)، زشت، عجیب و زیبا را نیز به نمایش می گذارد.
همچنین، تارانتینو در گفتگوهای همیشگی اش در پادکستهایی که با راجر آواری و دختر آواری، گالا، دارد، در هر فرصتی که بدست آورد ژانر وحشت را برجسته میکند. به هر حال، این یکی از ژانرهایی است که نقش مهمی در شکل گیری قالب ذهنی و فیلمسازی او داشته است. در یک مقطع، او گفته بود که آخرین فیلمش یک فیلم ترسناک خواهد بود، اما بعد همه چیز تغییر کرد و این ایده کنار گذاشته شد. با این وجود، نباید امید خود را از دست بدهیم، زیرا بازنشستگی او هنوز اتفاق نیفتاده است. برای تجلیل از عشق این نابغه به شرارت، وحشت و ترس، در اینجا خلاصه ای از فیلم های ترسناکی را تهیه کرده ایم که کوئنتین تارانتینو دائماً در مورد آن ها صحبت می کند.
۱۰- Jaws (1975)
آرواره های استیون اسپیلبرگ بینندگان را در فصل تابستان به جزیره آمیتی می برد، مقصدی بی نقص برای سواحل شنی و آرامش و راحتی جذابی در یک شهر کوچک. اما مشکل اینجاست که یک هیولا در زیر سطح آب کمین کرده است و از قبل جان چند شخص بی گناه را گرفته است. کلانتر برودی، همراه با اقیانوسشناس مت هوپر و یک شکارچی کوسه به نام کوینت، غیرممکنها را امتحان میکنند و کوسه سفید بزرگی را که آمیتی را در وحشت فرو برده است، شکار خواهند کرد. اوه، اما آن ها به یک قایق بزرگتر از قایق کوینت نیاز دارند.
تارانتینو در گذشته درباره Jaws بسیار پرحرف بوده است. تصادفی نیست که او ادعا می کند که بلاک باستر بهترین فیلمی است که تا به حال ساخته شده است، در شرایطی که او به تفاوت فیلم های مستقل و فیلم های سرگرم کننده هالیوودی با توجه به هدف آنها در صنعت سرگرمی اشاره می کند: «تا جایی که به یک فیلم سرگرم کننده مربوط باشد، هیچ فیلمی بهتر از آرواره ها نیست. هیچ “بهتر”ی از آرواره ها وجود ندارد. این بهترین فیلمی است که تا به حال ساخته شده است. و این نشان می دهد که اکثر فیلم هایی که قبل از آرواره ها ساخته شده اند چقدر زمان بندی ساخت بدی داشتند».
همه چیز به وسعت روایت باز می گردد، چیزی که تارانتینو در گذشته با روایت و تکنیکی که او را به یکی از سینمادوستان مهم امروزی تبدیل کرده است به آن دست یافته است، سینمادوستی که جرات ساخت فیلم را پیدا کرد.
۹- Piranha (1978)
فیلم کلاسیک ترسناک کمتر دیده شده پیرانا اثر جو دانته داستان زندگی ساکنان شهری کوچک را روایت میکند که به خاطر ناپدید شدن نوجوانان و پیراناهای جهشیافته در وحشت فرو رفته است، ماهی هایی که به افراد از همه جا بی خبری که جرأت شیرجه رفتن در دریاچه «لست ریور» را داشتهاند، حمله می کنند. آن طور که مشخص می شود، جهش ماهیهای گوشتخوار ناشی از یک پروژه نظامی بوده است که در آن دولت پیراناها را اصلاح ژنتیکی کرده تا آنها را در ویتنام رها کند و بدین ترتیب ویت کنگها را از بین ببرد.
پیرانا ممکن است متهم به شباهت بیش از حد به آرواره ها شود، و مطمئناً به دلیل فضای داستانی اش شبیه فیلم مشهور اسپیلبرگ است، اما دانته در واقع اطمینان حاصل می کند که فیلم خود را از زاویه دیگری به تصویر بکشد. پیرانا بسیار خشونت بارتر است و با بودجه اندک خود از پسِ آن چه که می خواهد بر می آید. جلوه های کاربردی به طرز وحشتناکی موثر هستند و با توجه به مشارکت راجر کورمن به عنوان تهیه کننده اجرایی، باید متوجه شده باشید که با برخی از قوانین فیلم های درجه دوم مطابقت دارد.
نظرات تارانتینو در مورد پیرانا در پادکست Video Archives شما را به فکر کردن به تماشای این فیلم متمایل می کند. حتماً متوجه تدوین بی نقص این فیلم ترسناک خواهید شد، چیزی که تارانتینو به آن اشاره می کند.
۸- Audition (1999)
در فیلم آزمون بازیگری ساخته تاکاشی میکه، مردی بیوه به نام شیگهارو آئویاما برای یافتن عشق جدید خود دست به یک حرکت بسیار مخاطره آمیز می زند. با دوستی که تهیه کننده فیلم است، یک تست بازیگری ساختگی را راه می اندازد که به شیگهارو کمک می کند تا با زنان جدیدی آشنا شود. او شیفته آسامی یامازاکی می شود. وقتی این دو شروع به بیرون رفتن با هم می کنند، در ابتدا همه چیز ایده آل است. اما ماهیت واقعی آسامی در نقطهای آشکار میشود و به اندازهای وحشتناک است که شیگهارو را متقاعد می کند که نقشه اش برای پیدا کردن عشق جدید اصلاً ایده خوبی نبوده است.
این فیلم دقیقاً یک فیلم ترسناک ژاپنی نیست زیرا با برخی از قوانین این جنبش سینمایی مطابقت ندارد. اما صرف نظر از این موضوع، آزمون بازیگری یکی از مهم ترین فیلم های ترسناک دهه ۹۰ است. Audition به شکلی بی نقص تم رمانتیک خود را با یک نتیجه وحشتناک ترکیب می کند که باعث می شود در حالی که سعی می کنید بفهمید میکه با چنین تغییر مسیری چه کاری می خواست انجام دهد، شما را به هم می ریزد.
تارانتینو در مورد تکاندهندهترین صحنه فیلم بسیار واضح صحبت کرده است: «مهم است که فیلم را در اتاقی پر از غریبه تماشا کنید، زیرا میتوانید دیوانهتر و دیوانهتر شدن آنها را احساس کنید». او همچنین ادعا می کند که این فیلم یک شاهکار مدرن است، اما این یکی از آنه فیلم هایی است که ممکن است برای کسانی که آمادگی تماشایش را ندارند بسیار تکان دهنده باشد.
۷- Deep Red (1975)
فیلم Deep Red یا قرمز جیغ ساخته داریو آرجنتو، که با عنوان Profondo Rosso نیز شناخته می شود، یک معمای قتل بسیار دست کم گرفته شده است که همیشه از دیگر فیلم ترسناک فراطبیعی آرجنتو و معروف ترین فیلم او عقب می ماند. دیپ رد داستان مارکوس و جیانا، یک موسیقیدان و یک روزنامهنگار را روایت میکند که برای پیدا کردن قاتل پشت جنایت وحشتناکی که جان یک پیشگوی برجسته را گرفته، با هم متحد میشوند. مشکل این است که هیولایی که دستکش های چرمی مشکی پوشیده است در واقع از آنچه مارکوس در ابتدا فکر می کند به او نزدیک تر است.
تارانتینو در کودکی از واقعیت وحشت داشت. رسانههای خبری و عکسهای گرفته شده از مجرمین باعث می شود که او نتواند بخوابد. با این حال، زمانی که تارانتینو در سال ۱۹۷۵ جرات دیدن Deep Red از آرجنتو را پیدا کرد، همه چیز تغییر کرد. در پادکستی با الی راث درباره سریال History of Horror اثر راث، تارانتینو در مورد تأثیر فیلم آرجنتو بسیار واضح صحبت کرد.
مشکلات زبانی (دیپ رد یک فیلم ایتالیایی است) از واکنش او به خشونت روی پرده و سادیسم خاصل شخصیت نقاب دار این فیلم فراتر می رفت. او این فیلم را تجربه ای هیجان انگیز با بلندترین موسیقی متنی که شنیده بود (اولین تجربه ککاری آرجنتو با گوبلین) نامید.
۶- The Thing (1982)
در فیلم The Thing اثر جان کارپنتر، محققان آمریکایی در قطب جنوب به موجودی از دنیایی دیگر برخورد می کنند که توانایی دیوانه کننده ای برای تبدیل شدن به هر موجود زندهای دارد. این موجود هیچ شکلی ندارد و میتواند از انسانهای دیگر تقلید کند، که شناسایی آنها را بسیار دشوار و البته ناخوشایند می سازد زیرا هر یک از آنها میتوانند این موجود باشند. این فیلم حول محور شخصیت نترس آر جی مک ریدی، خلبان هلیکوپتری است که قبل از تبدیل شدن همه به جسد، این وظیفه را به عهده میگیرد که بفهمد چه کسی این موجود فرازمینی انگل را پشت چهره خود پنهان کرده است.
یک کلاسیک جاودانه، موجود یکی از آن فیلمهایی است که هنگام فهرست کردن فیلمهایی که ژانر علمی تخیلی ترسناک را تعریف میکنند، فوراً به آن فکر میکنید. و قطعاً این جایگاه تنها به خاطر جلوه های کاربردی فوق العاده عالی و تاثیرگذارش نیست. تارانتینو تصریح میکند که تاثیرگذاری این فیلم به دلیل استفاده هوشمندانه از پارانویا به عنوان عنصری روانشناختی است که بازماندگان را به سمت ناامیدی سوق میدهد: «پارانویا از چهار دیوار منعکس می شود، تا جایی که جز رفتن به سمت دیوار چهارم به سمت مخاطب جایی باقی نمی ماند. رفته رفته دقیقاً همان چیزی که آن ها احساس می کردند را احساس می کردم».
۵- The Texas Chain Saw Massacre (1974)
در قتل عام با اره برقی در تگزاس، فیلم ترسناک مشهور ساخته توبی هوپر در سال ۱۹۷۴، گروهی از هیپی ها در حال سفری جاده ای در تگزاس هستند، در منطقه ای که قبرها مورد آسیب قرار گرفته اند و اجساد تازه بیرون آورده شده اند. هنگامی که آنها مجبور می شوند پس از برخورد عجیب و غریب با یک مسافر میان راهی توقف کنند، گروه طعمه خانواده ای از آدمخواران می شود که عضو برجسته آنها، صورت چرمی، ماسکی از پوست انسان بر صورت زده و اره برقی را مانند هیچ کس دیگری به دست می گیرد.
این کلاسیک ترسناک دهه ۷۰ از زمان اکرانش مورد تحسین منتقدان و تماشاگران قرار گرفته است و بسیاری آن را فیلمی می دانند که اساس این ژانر را تغییر داده است. کوئنتین تارانتینو با صدای بلند از ابراز علاقهاش به این فیلم گفته است: «یک فیلم بینقص که تلاقی تمام جنبه های زیباییشناختی است. ممکن است به سادگی نوشیدن یک فنجان چای نباشد، اما چیزی نمیتوانید بگویید که ارزش آن را پایین بیاورد». وقتی صحبت از فیلمهای پر از خشونت مدرنی میشود که سعی میکنند زیباییشناسی پیشگام در دهه ۷۰ را تقلید کنند، هیچ چیز الهامبخشتر از فیلم اورجینال قتل عام با اره برقی در تگزاس نیست. اگرچه تارانتینو یک فیلم ترسناک خالص نساخته است، اما اگر چنین کند، احتمال زیادی وجود دارد که نتیجه شبیه شاهکار هوپر شود.
۴- Crawl (2019)
فیلم Crawl ساخته الکساندر آجا در مورد یک موجود ترسناک بر اساس یک فرضیه بنیادین است. دیو و هیلی، پدر و دختر، در جریان سیلی در فلوریدا دوباره با هم روبرو می شوند. هیلی این کار را وظیفه خود می داند که پدرش را متقاعد کند که باید فوراً خانه اش را ترک کنند، اما وقتی او را در فضای زیر خانه پیدا می کند، تمساح های بزرگی را می بیند که قصد شکارشان را دارند. شاید فکر کنید همه چیز در مورد ترک کردن فضای زیر خانه است، اما تجربه ترسناک آجا طوری طراحی شده است که ماجرای هیلی و دیو را به تجربه ای بسیار بدشانسانه تبدیل می کند.
تارانتینو هر از چند گاهی ماهیت و ذوق واقعی خود را برای سینما نشان می دهد. اشتباه نگیرید اما او دوست دارد جایزه بگیرد، اما با هر فیلمی که می سازد، اسکار دورتر از همیشه به او به نظر می رسد و صادقانه بگویم، برای او و مخاطبانی که وفادارانه او را در همه جا دنبال می کنند، اهمیت کمتری پیدا می کند. اظهارات او در سال ۲۰۱۹ درباره یکی از فیلمهای مورد علاقهاش در سال بسیار واضح است و نشاندهنده عشق تارانتینو به فیلمهای با ژانر مبهم است که لزوماً جایزه نمیگیرند. او تحت تاثیر سبک این فیلم و تکنیک های فیلم سازی که برای تبدیل آن به یک ماجراجویی پر از ترس صورت گرفته بود قرار گرفته است.
۳- The Exorcist (1973)
جن گیر ساخته ویلیام فریدکین بینندگان را به جورج تاون، واشنگتن دی سی می برد، جایی که یک ستاره سینما به تازگی با دخترش به آنجا نقل مکان کرده است، زیرا او در حال اتمام آخرین فیلمش است. کریس یک جنگ طلاق و حضانت طاقت فرسا را پشت سر گذاشته است، اما توانایی مراقبت از ریگان را دارد. این دختر ۱۲ ساله یک کودک کنجکاو پیش از دوره نوجوانی است که یک قدم از حد و اندازه خود فراتر می رود و شیطانی را احضار می کند که به آرامی شروع به تسخیر او می کند. پزشکان نمی توانند روی یک راه حل برای درمان وخامت حال ریگان توافق کنند، بنابراین به کریس توصیه می کنند که از یک کشیش کمک بگیرد. وقتی پدر کاراس به خانه مک نیل ها میرسد، متوجه میشود که شیطان این کودک را تحت کنترل هیولایی خود دارد و باید از جن گیر باتجربه تری کمک بگیرد.
عشق تارانتینو به جن گیر باعث شده است که به اقدامات افراطی دست بزند. در سینمایThe New Beverly، او فقط فیلمهای ۳۵ میلیمتری را نمایش میدهد و فریدکین فقط اجازه نمایش نسخههای DCP (بسته سینمای دیجیتال) از فیلمها را میداد. با این حال، تارانتینو او را متقاعد کرد که اجازه دهد سالن سینمای او یک نسخه کپی را نمایش دهد و نتیجه شگفتانگیز بود. تارانتینو در گذشته درباره مهمترین فیلم ترسناک تاریخ که در سال گذشته میلادی ۵۰ ساله شد آشکارا صحبت کرده است. او میگوید: «اگر تمام وقت دنیا را داشتم، دوست داشتم یک فیلم ترسناک واقعاً ترسناک بسازم مثل جن گیر».
۲- Battle Royale (2000)
بتل رویال یا نبرد سلطنتی فیلمی است که ژاپن را پس از یک دوره فاجعه بار به تصویر می کشد که کشور را در وضعیت ویران شده ای از فقر و هرج و مرج قرار داده است. دولت هیچ ایده ای برای استقرار دکترین تمامیت خواه خود ندارد، اما بهترین گزینه جایگزین را ارائه می دهد. آنها با رفتن به سراغ ریشه مشکل، راهی برای مبارزه با جرم و جنایت پیدا کرده اند. آنها معتقدند همه چیز از سنین پایین شروع می شود. پس از یک حادثه خشونت آمیز در مدرسه، گروهی از دانش آموزان به جزیره ای دورافتاده در مکانی نامعلوم برده می شوند. آنها اکنون بخشی از یک بازی به نام Battle Royale هستند که در آن باید راهی برای زنده ماندن پیدا کنند. آنها باید بجنگند و یکدیگر را بکشند تا زمانی که فقط یک بازمانده باقی بماند که برنده است.
اگر این کار را نکنند، یقه های فلزی دور گردنشان منفجر می شود. آشنا بنظر می رسد؟ همه چیز از اینجا شروع شد. عشق تارانتینو به بتل رویال به اندازه ای بوده است که سخنان او تقریباً در هر DVD منتشر شده از فیلم دیده شود. در سال ۲۰۰۹، تارانتینو این فیلم را فیلم مورد علاقهاش از زمان ورود به عرصه فیلمسازی نامید و به راحتی میتوان تأثیر آن را بر فیلم وسترن/کونگفوی تارانتینو، بیل را بکش، دید. اخیراً، تارانتینو آشکارا گفته است که دوست داشت بتل رویال را کارگردانی کند. این صحبت ها در حالی است که او فیلم بازی های گرسنگی (The Hunger Games) را متهم کرده که تقلیدی مطلق از این فیلم اکشن ترسناک ژاپنی است.
۱- Carrie (1976)
فیلم کری ساخته برایان دی پالما یکی از مهم ترین فیلم های ترسناک دهه ۱۹۷۰ است و داستان کری وایت بیچاره را روایت می کند، نوجوانی که هر روز از زندگی اش در مدرسه مورد آزار و اذیت قرار می گیرد و این تنها مشکل او نیست. مادرش که یک متعصب مذهبی است، او را در معرض شکنجه قرار می دهد و زمانی که کری وارد دوران زنانگی می شود، او را صرفاً یک گناهکار می نامد. وقتی کسی راهی برای نشان دادن مقداری مهربانی به کری پیدا می کند، شخص دیگری او را دست می اندازد.
کری به عنوان ملکه رقص مدرسه در مراسمی شرکت می کند اما در ادامه گالنهای خون خوک روی او میریزند و او به مایه خنده تماشاگران تبدیل میشود. این اتفاق به رهایی قطعی کری از ماهیت واقعی خود منجر می شود. او قدرت دورجنبانی دارد و قدرتش دقیقاً محدود به خم کردن فلزات نیست. بدین ترتیب است که او جهنم را در مهمترین شب زندگی خود بر روی زمین برقرار می کند. طبق فهرست دستنویسی که مجله Empire منتشر کرد، کری نه تنها اقتباس مورد علاقه تارانتینو از آثار استفن کینگ، بلکه یکی از فیلمهای مورد علاقه او نیز هست. این فیلم ترسناک مذهبی در میان بهترین فیلم های کل دوران حرفه ای دی پالما قرار دارد و تارانتینو شیفته توانایی کارگردان در به تصویر کشیدن خشونت و هنری ساختن آن در میان جنبه های ترسناک داستان است. در پادکست Video Archives می توانید بیشتر از سخنان محبت آمیز تارانتینو نسبت به فیلم کری و دی پالما بشنوید.
منبع: روزیاتو
با وجود اینکه تارانتینو در دوران حرفه ای نسبتاً کوتاه و کم فعالیت خود به چندین ژانر پرداخته است، هنوز یک فیلم ترسناک نساخته است. این موضوع نمی تواند به دلیل عدم آگاهی او در این ژانر باشد، زیرا از دیرباز همه می دانند که فیلمسازان ژانر ترسناک و فیلم های آنها را به عنوان آثاری تأثیرگذار خطاب قرار داده و در فیلم های خود به کررات به این ژانر ادای احترام می کند. نزدیکترین مسیر او به ژانر ترسناک احتمالاً در فیلم کمتر مورد توجه قرار گرفته اش، Grindhouse’s Death Proof است.
او همچنین به عنوان کارگردانی شناخته می شود که آشکارا می گوید فیلم های کلاسیک را دوست ندارد، اما دوست دارد به آن ها ادای احترام کند. اما نه تنها آنهایی که همیشه با شنیدن کلمه “کلاسیک” به آنها فکر می کنید. کوئنتین در سالن سینمای خود، بورلی جدید (New Beverly)، زشت، عجیب و زیبا را نیز به نمایش می گذارد.
همچنین، تارانتینو در گفتگوهای همیشگی اش در پادکستهایی که با راجر آواری و دختر آواری، گالا، دارد، در هر فرصتی که بدست آورد ژانر وحشت را برجسته میکند. به هر حال، این یکی از ژانرهایی است که نقش مهمی در شکل گیری قالب ذهنی و فیلمسازی او داشته است. در یک مقطع، او گفته بود که آخرین فیلمش یک فیلم ترسناک خواهد بود، اما بعد همه چیز تغییر کرد و این ایده کنار گذاشته شد. با این وجود، نباید امید خود را از دست بدهیم، زیرا بازنشستگی او هنوز اتفاق نیفتاده است. برای تجلیل از عشق این نابغه به شرارت، وحشت و ترس، در اینجا خلاصه ای از فیلم های ترسناکی را تهیه کرده ایم که کوئنتین تارانتینو دائماً در مورد آن ها صحبت می کند.
۱۰- Jaws (1975)
آرواره های استیون اسپیلبرگ بینندگان را در فصل تابستان به جزیره آمیتی می برد، مقصدی بی نقص برای سواحل شنی و آرامش و راحتی جذابی در یک شهر کوچک. اما مشکل اینجاست که یک هیولا در زیر سطح آب کمین کرده است و از قبل جان چند شخص بی گناه را گرفته است. کلانتر برودی، همراه با اقیانوسشناس مت هوپر و یک شکارچی کوسه به نام کوینت، غیرممکنها را امتحان میکنند و کوسه سفید بزرگی را که آمیتی را در وحشت فرو برده است، شکار خواهند کرد. اوه، اما آن ها به یک قایق بزرگتر از قایق کوینت نیاز دارند.
تارانتینو در گذشته درباره Jaws بسیار پرحرف بوده است. تصادفی نیست که او ادعا می کند که بلاک باستر بهترین فیلمی است که تا به حال ساخته شده است، در شرایطی که او به تفاوت فیلم های مستقل و فیلم های سرگرم کننده هالیوودی با توجه به هدف آنها در صنعت سرگرمی اشاره می کند: «تا جایی که به یک فیلم سرگرم کننده مربوط باشد، هیچ فیلمی بهتر از آرواره ها نیست. هیچ “بهتر”ی از آرواره ها وجود ندارد. این بهترین فیلمی است که تا به حال ساخته شده است. و این نشان می دهد که اکثر فیلم هایی که قبل از آرواره ها ساخته شده اند چقدر زمان بندی ساخت بدی داشتند».
همه چیز به وسعت روایت باز می گردد، چیزی که تارانتینو در گذشته با روایت و تکنیکی که او را به یکی از سینمادوستان مهم امروزی تبدیل کرده است به آن دست یافته است، سینمادوستی که جرات ساخت فیلم را پیدا کرد.
۹- Piranha (1978)
فیلم کلاسیک ترسناک کمتر دیده شده پیرانا اثر جو دانته داستان زندگی ساکنان شهری کوچک را روایت میکند که به خاطر ناپدید شدن نوجوانان و پیراناهای جهشیافته در وحشت فرو رفته است، ماهی هایی که به افراد از همه جا بی خبری که جرأت شیرجه رفتن در دریاچه «لست ریور» را داشتهاند، حمله می کنند. آن طور که مشخص می شود، جهش ماهیهای گوشتخوار ناشی از یک پروژه نظامی بوده است که در آن دولت پیراناها را اصلاح ژنتیکی کرده تا آنها را در ویتنام رها کند و بدین ترتیب ویت کنگها را از بین ببرد.
پیرانا ممکن است متهم به شباهت بیش از حد به آرواره ها شود، و مطمئناً به دلیل فضای داستانی اش شبیه فیلم مشهور اسپیلبرگ است، اما دانته در واقع اطمینان حاصل می کند که فیلم خود را از زاویه دیگری به تصویر بکشد. پیرانا بسیار خشونت بارتر است و با بودجه اندک خود از پسِ آن چه که می خواهد بر می آید. جلوه های کاربردی به طرز وحشتناکی موثر هستند و با توجه به مشارکت راجر کورمن به عنوان تهیه کننده اجرایی، باید متوجه شده باشید که با برخی از قوانین فیلم های درجه دوم مطابقت دارد.
نظرات تارانتینو در مورد پیرانا در پادکست Video Archives شما را به فکر کردن به تماشای این فیلم متمایل می کند. حتماً متوجه تدوین بی نقص این فیلم ترسناک خواهید شد، چیزی که تارانتینو به آن اشاره می کند.
۸- Audition (1999)
در فیلم آزمون بازیگری ساخته تاکاشی میکه، مردی بیوه به نام شیگهارو آئویاما برای یافتن عشق جدید خود دست به یک حرکت بسیار مخاطره آمیز می زند. با دوستی که تهیه کننده فیلم است، یک تست بازیگری ساختگی را راه می اندازد که به شیگهارو کمک می کند تا با زنان جدیدی آشنا شود. او شیفته آسامی یامازاکی می شود. وقتی این دو شروع به بیرون رفتن با هم می کنند، در ابتدا همه چیز ایده آل است. اما ماهیت واقعی آسامی در نقطهای آشکار میشود و به اندازهای وحشتناک است که شیگهارو را متقاعد می کند که نقشه اش برای پیدا کردن عشق جدید اصلاً ایده خوبی نبوده است.
این فیلم دقیقاً یک فیلم ترسناک ژاپنی نیست زیرا با برخی از قوانین این جنبش سینمایی مطابقت ندارد. اما صرف نظر از این موضوع، آزمون بازیگری یکی از مهم ترین فیلم های ترسناک دهه ۹۰ است. Audition به شکلی بی نقص تم رمانتیک خود را با یک نتیجه وحشتناک ترکیب می کند که باعث می شود در حالی که سعی می کنید بفهمید میکه با چنین تغییر مسیری چه کاری می خواست انجام دهد، شما را به هم می ریزد.
تارانتینو در مورد تکاندهندهترین صحنه فیلم بسیار واضح صحبت کرده است: «مهم است که فیلم را در اتاقی پر از غریبه تماشا کنید، زیرا میتوانید دیوانهتر و دیوانهتر شدن آنها را احساس کنید». او همچنین ادعا می کند که این فیلم یک شاهکار مدرن است، اما این یکی از آنه فیلم هایی است که ممکن است برای کسانی که آمادگی تماشایش را ندارند بسیار تکان دهنده باشد.
۷- Deep Red (1975)
فیلم Deep Red یا قرمز جیغ ساخته داریو آرجنتو، که با عنوان Profondo Rosso نیز شناخته می شود، یک معمای قتل بسیار دست کم گرفته شده است که همیشه از دیگر فیلم ترسناک فراطبیعی آرجنتو و معروف ترین فیلم او عقب می ماند. دیپ رد داستان مارکوس و جیانا، یک موسیقیدان و یک روزنامهنگار را روایت میکند که برای پیدا کردن قاتل پشت جنایت وحشتناکی که جان یک پیشگوی برجسته را گرفته، با هم متحد میشوند. مشکل این است که هیولایی که دستکش های چرمی مشکی پوشیده است در واقع از آنچه مارکوس در ابتدا فکر می کند به او نزدیک تر است.
تارانتینو در کودکی از واقعیت وحشت داشت. رسانههای خبری و عکسهای گرفته شده از مجرمین باعث می شود که او نتواند بخوابد. با این حال، زمانی که تارانتینو در سال ۱۹۷۵ جرات دیدن Deep Red از آرجنتو را پیدا کرد، همه چیز تغییر کرد. در پادکستی با الی راث درباره سریال History of Horror اثر راث، تارانتینو در مورد تأثیر فیلم آرجنتو بسیار واضح صحبت کرد.
مشکلات زبانی (دیپ رد یک فیلم ایتالیایی است) از واکنش او به خشونت روی پرده و سادیسم خاصل شخصیت نقاب دار این فیلم فراتر می رفت. او این فیلم را تجربه ای هیجان انگیز با بلندترین موسیقی متنی که شنیده بود (اولین تجربه ککاری آرجنتو با گوبلین) نامید.
۶- The Thing (1982)
در فیلم The Thing اثر جان کارپنتر، محققان آمریکایی در قطب جنوب به موجودی از دنیایی دیگر برخورد می کنند که توانایی دیوانه کننده ای برای تبدیل شدن به هر موجود زندهای دارد. این موجود هیچ شکلی ندارد و میتواند از انسانهای دیگر تقلید کند، که شناسایی آنها را بسیار دشوار و البته ناخوشایند می سازد زیرا هر یک از آنها میتوانند این موجود باشند. این فیلم حول محور شخصیت نترس آر جی مک ریدی، خلبان هلیکوپتری است که قبل از تبدیل شدن همه به جسد، این وظیفه را به عهده میگیرد که بفهمد چه کسی این موجود فرازمینی انگل را پشت چهره خود پنهان کرده است.
یک کلاسیک جاودانه، موجود یکی از آن فیلمهایی است که هنگام فهرست کردن فیلمهایی که ژانر علمی تخیلی ترسناک را تعریف میکنند، فوراً به آن فکر میکنید. و قطعاً این جایگاه تنها به خاطر جلوه های کاربردی فوق العاده عالی و تاثیرگذارش نیست. تارانتینو تصریح میکند که تاثیرگذاری این فیلم به دلیل استفاده هوشمندانه از پارانویا به عنوان عنصری روانشناختی است که بازماندگان را به سمت ناامیدی سوق میدهد: «پارانویا از چهار دیوار منعکس می شود، تا جایی که جز رفتن به سمت دیوار چهارم به سمت مخاطب جایی باقی نمی ماند. رفته رفته دقیقاً همان چیزی که آن ها احساس می کردند را احساس می کردم».
۵- The Texas Chain Saw Massacre (1974)
در قتل عام با اره برقی در تگزاس، فیلم ترسناک مشهور ساخته توبی هوپر در سال ۱۹۷۴، گروهی از هیپی ها در حال سفری جاده ای در تگزاس هستند، در منطقه ای که قبرها مورد آسیب قرار گرفته اند و اجساد تازه بیرون آورده شده اند. هنگامی که آنها مجبور می شوند پس از برخورد عجیب و غریب با یک مسافر میان راهی توقف کنند، گروه طعمه خانواده ای از آدمخواران می شود که عضو برجسته آنها، صورت چرمی، ماسکی از پوست انسان بر صورت زده و اره برقی را مانند هیچ کس دیگری به دست می گیرد.
این کلاسیک ترسناک دهه ۷۰ از زمان اکرانش مورد تحسین منتقدان و تماشاگران قرار گرفته است و بسیاری آن را فیلمی می دانند که اساس این ژانر را تغییر داده است. کوئنتین تارانتینو با صدای بلند از ابراز علاقهاش به این فیلم گفته است: «یک فیلم بینقص که تلاقی تمام جنبه های زیباییشناختی است. ممکن است به سادگی نوشیدن یک فنجان چای نباشد، اما چیزی نمیتوانید بگویید که ارزش آن را پایین بیاورد». وقتی صحبت از فیلمهای پر از خشونت مدرنی میشود که سعی میکنند زیباییشناسی پیشگام در دهه ۷۰ را تقلید کنند، هیچ چیز الهامبخشتر از فیلم اورجینال قتل عام با اره برقی در تگزاس نیست. اگرچه تارانتینو یک فیلم ترسناک خالص نساخته است، اما اگر چنین کند، احتمال زیادی وجود دارد که نتیجه شبیه شاهکار هوپر شود.
۴- Crawl (2019)
فیلم Crawl ساخته الکساندر آجا در مورد یک موجود ترسناک بر اساس یک فرضیه بنیادین است. دیو و هیلی، پدر و دختر، در جریان سیلی در فلوریدا دوباره با هم روبرو می شوند. هیلی این کار را وظیفه خود می داند که پدرش را متقاعد کند که باید فوراً خانه اش را ترک کنند، اما وقتی او را در فضای زیر خانه پیدا می کند، تمساح های بزرگی را می بیند که قصد شکارشان را دارند. شاید فکر کنید همه چیز در مورد ترک کردن فضای زیر خانه است، اما تجربه ترسناک آجا طوری طراحی شده است که ماجرای هیلی و دیو را به تجربه ای بسیار بدشانسانه تبدیل می کند.
تارانتینو هر از چند گاهی ماهیت و ذوق واقعی خود را برای سینما نشان می دهد. اشتباه نگیرید اما او دوست دارد جایزه بگیرد، اما با هر فیلمی که می سازد، اسکار دورتر از همیشه به او به نظر می رسد و صادقانه بگویم، برای او و مخاطبانی که وفادارانه او را در همه جا دنبال می کنند، اهمیت کمتری پیدا می کند. اظهارات او در سال ۲۰۱۹ درباره یکی از فیلمهای مورد علاقهاش در سال بسیار واضح است و نشاندهنده عشق تارانتینو به فیلمهای با ژانر مبهم است که لزوماً جایزه نمیگیرند. او تحت تاثیر سبک این فیلم و تکنیک های فیلم سازی که برای تبدیل آن به یک ماجراجویی پر از ترس صورت گرفته بود قرار گرفته است.
۳- The Exorcist (1973)
جن گیر ساخته ویلیام فریدکین بینندگان را به جورج تاون، واشنگتن دی سی می برد، جایی که یک ستاره سینما به تازگی با دخترش به آنجا نقل مکان کرده است، زیرا او در حال اتمام آخرین فیلمش است. کریس یک جنگ طلاق و حضانت طاقت فرسا را پشت سر گذاشته است، اما توانایی مراقبت از ریگان را دارد. این دختر ۱۲ ساله یک کودک کنجکاو پیش از دوره نوجوانی است که یک قدم از حد و اندازه خود فراتر می رود و شیطانی را احضار می کند که به آرامی شروع به تسخیر او می کند. پزشکان نمی توانند روی یک راه حل برای درمان وخامت حال ریگان توافق کنند، بنابراین به کریس توصیه می کنند که از یک کشیش کمک بگیرد. وقتی پدر کاراس به خانه مک نیل ها میرسد، متوجه میشود که شیطان این کودک را تحت کنترل هیولایی خود دارد و باید از جن گیر باتجربه تری کمک بگیرد.
عشق تارانتینو به جن گیر باعث شده است که به اقدامات افراطی دست بزند. در سینمایThe New Beverly، او فقط فیلمهای ۳۵ میلیمتری را نمایش میدهد و فریدکین فقط اجازه نمایش نسخههای DCP (بسته سینمای دیجیتال) از فیلمها را میداد. با این حال، تارانتینو او را متقاعد کرد که اجازه دهد سالن سینمای او یک نسخه کپی را نمایش دهد و نتیجه شگفتانگیز بود. تارانتینو در گذشته درباره مهمترین فیلم ترسناک تاریخ که در سال گذشته میلادی ۵۰ ساله شد آشکارا صحبت کرده است. او میگوید: «اگر تمام وقت دنیا را داشتم، دوست داشتم یک فیلم ترسناک واقعاً ترسناک بسازم مثل جن گیر».
۲- Battle Royale (2000)
بتل رویال یا نبرد سلطنتی فیلمی است که ژاپن را پس از یک دوره فاجعه بار به تصویر می کشد که کشور را در وضعیت ویران شده ای از فقر و هرج و مرج قرار داده است. دولت هیچ ایده ای برای استقرار دکترین تمامیت خواه خود ندارد، اما بهترین گزینه جایگزین را ارائه می دهد. آنها با رفتن به سراغ ریشه مشکل، راهی برای مبارزه با جرم و جنایت پیدا کرده اند. آنها معتقدند همه چیز از سنین پایین شروع می شود. پس از یک حادثه خشونت آمیز در مدرسه، گروهی از دانش آموزان به جزیره ای دورافتاده در مکانی نامعلوم برده می شوند. آنها اکنون بخشی از یک بازی به نام Battle Royale هستند که در آن باید راهی برای زنده ماندن پیدا کنند. آنها باید بجنگند و یکدیگر را بکشند تا زمانی که فقط یک بازمانده باقی بماند که برنده است.
اگر این کار را نکنند، یقه های فلزی دور گردنشان منفجر می شود. آشنا بنظر می رسد؟ همه چیز از اینجا شروع شد. عشق تارانتینو به بتل رویال به اندازه ای بوده است که سخنان او تقریباً در هر DVD منتشر شده از فیلم دیده شود. در سال ۲۰۰۹، تارانتینو این فیلم را فیلم مورد علاقهاش از زمان ورود به عرصه فیلمسازی نامید و به راحتی میتوان تأثیر آن را بر فیلم وسترن/کونگفوی تارانتینو، بیل را بکش، دید. اخیراً، تارانتینو آشکارا گفته است که دوست داشت بتل رویال را کارگردانی کند. این صحبت ها در حالی است که او فیلم بازی های گرسنگی (The Hunger Games) را متهم کرده که تقلیدی مطلق از این فیلم اکشن ترسناک ژاپنی است.
۱- Carrie (1976)
فیلم کری ساخته برایان دی پالما یکی از مهم ترین فیلم های ترسناک دهه ۱۹۷۰ است و داستان کری وایت بیچاره را روایت می کند، نوجوانی که هر روز از زندگی اش در مدرسه مورد آزار و اذیت قرار می گیرد و این تنها مشکل او نیست. مادرش که یک متعصب مذهبی است، او را در معرض شکنجه قرار می دهد و زمانی که کری وارد دوران زنانگی می شود، او را صرفاً یک گناهکار می نامد. وقتی کسی راهی برای نشان دادن مقداری مهربانی به کری پیدا می کند، شخص دیگری او را دست می اندازد.
کری به عنوان ملکه رقص مدرسه در مراسمی شرکت می کند اما در ادامه گالنهای خون خوک روی او میریزند و او به مایه خنده تماشاگران تبدیل میشود. این اتفاق به رهایی قطعی کری از ماهیت واقعی خود منجر می شود. او قدرت دورجنبانی دارد و قدرتش دقیقاً محدود به خم کردن فلزات نیست. بدین ترتیب است که او جهنم را در مهمترین شب زندگی خود بر روی زمین برقرار می کند. طبق فهرست دستنویسی که مجله Empire منتشر کرد، کری نه تنها اقتباس مورد علاقه تارانتینو از آثار استفن کینگ، بلکه یکی از فیلمهای مورد علاقه او نیز هست. این فیلم ترسناک مذهبی در میان بهترین فیلم های کل دوران حرفه ای دی پالما قرار دارد و تارانتینو شیفته توانایی کارگردان در به تصویر کشیدن خشونت و هنری ساختن آن در میان جنبه های ترسناک داستان است. در پادکست Video Archives می توانید بیشتر از سخنان محبت آمیز تارانتینو نسبت به فیلم کری و دی پالما بشنوید.
منبع: روزیاتو
https://teater.ir/news/59373