فرانک سیناترا بدون شک یکی از بزرگترین و تاثیرگذارترین نامهای قرن پیش میلادی است. او را میتوان از موفقترین سرگرمیسازان تاریخ دانست که در طول دوران طولانی و پربار فعالیتش میلیونها نفر را در سراسر دنیا مبهوت استعداد خوانندگیاش کرد و بعد از ورود به دنیای سینما نشان داد که در بازیگری هم صاحب استعداد است.
چارسو پرس: سیناترا کاراکتر ویژهای داشت؛ همانقدر که با مردم مهربان و منعطف بود، در دنیای واقعی بداخلاق بود و صدها شایعه درباره ارتباطش با باندهای مافیایی ایتالیایی در رسانهها میپیچید. خیلی از نشریات حتی موفقیت او در سینما و نقشهای خوبی را که به دست میآورد، به ارتباطاتش با مافیا نسبت میدادند. آن زمان مافیای ایتالیاییالاصل مقیم آمریکا نفوذ خوبی روی استودیوهای فیلمسازی داشت و به همین دلیل چنین شایعهای پربیراه نبود.
او همچنین در طول فیلم بسیار صبور بود. «کیم نواک» بازیگر مقابل سیناترا تازه بازیگر شده بود و به دلیل اشتباهاتش مدام برداشتهای فیلم تکرار میشد. سیناترا با صبوری و کمک به نواک، باعث شد تا فیلم به یکی از بهترین هنرنماییهایش تبدیل شود.
فیلم یکی از بهترینهای سیناتراست. او به لحاظ بازیگری و خوانندگی در اوج است. قشر مرفه یک نکته بامزه دیگر هم داشت. این فیلم آخرین بازی گریس کلی در سینما بود. کلی بعد از این فیلم با دنیای سینما خداحافظی کرد و رفت تا طی یک ازدواج اشرافی، همسر شاهزاده موناکو شود.
نکته جالب این است که سینترا که در این سالها در اوج دوره خوانندگی بود در فیلم آواز نمیخواند! در عوض همبازیهایش «دین مارتین» و «سامی دیویس جونیور» که از قضا هردو هم خواننده بودند، در فیلم ترانه دارند.
اجرای سیناترا در فیلم بینظیر است. او آنچنان برای نقشش مایه گذاشت که در یکی از صحنههای مبارزه فیلم انگشتش شکست و درد این انگشت تا پایان عمر آزارش داد.
منبع: فیلیمو شات
در جستوجوی تفریحات شهری | ۱۹۴۹ | On The Town
دو ستاره محبوب که یکی خواننده تراز اولی بود و دیگری («جین کلی») رقصنده درجهیکی، در فیلمی که مشترکا توسط جین کلی و «استنلی دانن» کارگردانی کرده بودند در کنار هم حاضر شدند تا موزیکالی مفرح را شکل دهند. فیلم شمایل سیناترا به عنوان یک بازیگر را هم تثبیت کرد و مولد چند ترانه ماندگار و محبوب شد؛ از جمله قطعه مشهور «نیوریک، نیویورک».از اینجا تا ابدیت | ۱۹۵۳ | From Here to Eternity
نشریه معتبر «ورایتی» فیلم را بزرگترین بازگشت (کامبک!) هنری در تاریخ نمایش قلمداد میکرد. فیلم در حالی ساخته شد که اعتبار و محبوبیت سیناترا به خاطر مسائل متعددی از جمله رابطه نامشروعش با «آوا گاردنر» و افت شدید صدایش به خاطر خونریزی تارهای صوتی خدشهدار شده بود. سیناترا شانس آورد که «ایلای والاک» گزینه اول بازی در نقش مکمل این فیلم در دسترس نبود و نقش ضدقهرمان این درام تماشایی «فرد زینهمان» به او رسید. سیناترا برای بازی در فیلم اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل را گرفت و دوباره برگشت به اوج.ساندلی | ۱۹۵۴ | Suddenly
علت اینکه نام فیلم را به «ناگهان» ترجمه نکردهایم این است که «ساندلی» در فیلم نام شهری در ایالت کالیفرنیاست. فیلم درباره یک جانباز روانی جنگ است که توسط یک گروه ناشناس تبهکار، برای ترور رئیسجمهور آمریکا گزینه مناسبی تشخیص داده میشود. فیلم انتخاب مناسبی از سوی سیناترا برای افزایش شهرت رو به رشدش بود. سال ۱۹۶۳ پس از اینکه پرزیدنت کندی رئیسجمهور محبوب آمریکا و دوست صمیمی سیناترا توسط «لی هاروی اسوالد» ترور شد، سیناترا که بسیار شوکه شده بود از تهیهکنندگان فیلم خواست تا آن را از چرخه خارج کنند، چرا که «اسوالد» شب قبل از قتل کندی به تماشای این فیلم در یک سالن محلی کوچک رفته بود.مرد بازو طلایی | ۱۹۵۵ | The Man with the Golden Arm
سیناترا خیلی دوست داشت نقش اول «در بارانداز» را برباید، اما انتخاب «الیا کازان» برای آن نقش منجر به اسکار، مارلون براندو بود. سیناترای سرخورده از این شکست، بلافاصله فرصت خوبی برای بازی در یک اقتباس دیدنی از پرفروشترین رمان سال به قلم «نلسون آلگلن» کرد. او در فیلم در نقش جوانی ظاهر شده که از چنگ اعتیاد گریخته و حالا میخواهد آیندهاش را به عنوان یک درامر موسیقی جز رستگار کند. سیناترا در این نقش عالی بود. او به سیاق بازیگران سبک متد مدتی را در کلینیکهای بازپروی اعتیاد گذراند تا با شخصیت افراد رهاشده از اعتیاد آشنا شود و البته آنقدر نواختن درامز را تمرین کرد که این ساز را به صورت کاملا حرفهای یاد گرفت!او همچنین در طول فیلم بسیار صبور بود. «کیم نواک» بازیگر مقابل سیناترا تازه بازیگر شده بود و به دلیل اشتباهاتش مدام برداشتهای فیلم تکرار میشد. سیناترا با صبوری و کمک به نواک، باعث شد تا فیلم به یکی از بهترین هنرنماییهایش تبدیل شود.
مردها و عروسکها | ۱۹۵۵ | Guys and Dolls
فکرش را بکنید! فرانک سیناترا و مارلون براندو در کنار هم، در اثری به کارگردانی «جوزف ال. منکهویچ» بزرگ. نزاع بین این دو بازیگر فوق باهوش، گندهدماغ و بدقلق در طول ساخت این فیلم به نقطه جوش رسید! سیناترا از اینکه نقش مکمل فیلم به او رسیده بود به اندازه کافی خشمگین بود و این خشم با رفتارهای براندو سر فیلمبرداری تشدید هم شد. براندو کلی عادت متداکتینگی داشت و سیناترا این عادتها را ادا و اطوار میدانست. یکبار سر فیلمبرداری یک صحنه سیناترا مجبور شد ۸ تکه چیزکیک بخورد، چون براندو هربار بداههپردازی میکرد و همه چیز را بههم میریخت. ماجرای چیزکیکها صبر سیناترا را لبریز کرد و او را به درجه انفجار رساند و گروه تولید شانس آورد که فیلم در نهایت تکمیل شد!قشر مرفه | ۱۹۵۶ | High Society
در «قشر مرفه» سیناترا در نقش خبرنگار یک روزنامه محلی ظاهر شد که اجازه پیدا میکند مراسم ازدواج اشرافزادهای به نام «تریسی لرد» (با بازی بانو «گریس کلی») را پوشش دهد. روسای خبرنگار در این نشریه زرد، اطلاعات شرمآوری درباره پدر تریسی به دست آوردهاند و همین اطلاعات را اهرم فشار قرار دادهاند تا نمایندهشان به مراسم راه پیدا کند! همسر سابق تریسی هم در این مراسم حاضر است و با دل بستن تریسی به خبرنگار، یک مربع عشقی پیچیده شکل میگیرد!فیلم یکی از بهترینهای سیناتراست. او به لحاظ بازیگری و خوانندگی در اوج است. قشر مرفه یک نکته بامزه دیگر هم داشت. این فیلم آخرین بازی گریس کلی در سینما بود. کلی بعد از این فیلم با دنیای سینما خداحافظی کرد و رفت تا طی یک ازدواج اشرافی، همسر شاهزاده موناکو شود.
۱۱ یار اوشن | ۱۹۶۰ | Ocean’s 11
حقیقت امر این است که اگر این فیلم را دیده باشید، نسخه بازسازیشده و پرستارهترش که سال ۲۰۰۱ ساخته شد چندان به چشمتان نمیآید. نسخه «لوئیس مایلاستون» بکر و پرشور است و نسخه «استیون سودربرگ» بیشتر مفرح محسوب میشود. سیناترا در فیلم نقش «دنی اوشن» سارق باهوشی را بر عهده دارد که یارانش را دور هم جمع کرده تا در شب سال نو، دزدی چربوچیلی از چند کازینو در لاسوگاس انجام دهند.نکته جالب این است که سینترا که در این سالها در اوج دوره خوانندگی بود در فیلم آواز نمیخواند! در عوض همبازیهایش «دین مارتین» و «سامی دیویس جونیور» که از قضا هردو هم خواننده بودند، در فیلم ترانه دارند.
کاندیدای منچوری | ۱۹۶۲ | The Manchurian Candidate
این یکی هم سالها بعد در سال ۲۰۰۴ بازسازی شد. اما نسخه اریجینال «جان فرانکنهایمر» یک سروگردن از نسخه تروتمیز «جاناتان دمی» بالاتر بود. فیلم یکی دیگر از معدود آثار غیرموزیکال سیناتراست. او در کاندیدای منچوری نقش سرهنگ «بنت مارکو» کهنهسرباز جنگ کره را بازی میکند که هنوز درگیر کابوسهای دوره جنگ است و برای یافتن منشاء این کابوسها، وارد یک ماجرای رازآلود پیچیده میشود.اجرای سیناترا در فیلم بینظیر است. او آنچنان برای نقشش مایه گذاشت که در یکی از صحنههای مبارزه فیلم انگشتش شکست و درد این انگشت تا پایان عمر آزارش داد.
منبع: فیلیمو شات
https://teater.ir/news/59816