«عباسی» «دونالد ترامپ» رییس جمهور سابق امریکا را سوژه خود قرار داده و می‌خواهد به این سوال جواب بدهد که چه چیزی ترامپ را به چنین شخصیت جنجال برانگیزی تبدیل کرده است؟

چارسو پرس:  «علی عباسی» کارگردان ایرانی/ دانمارکی هم امسال با سومین ساخته خود «کارآموز» در جشنواره کن حضور دارد.

«علی عباسی» یکی از کارگردانان جوانی است که با کار اولش «مرز»، فیلمی به‌شدت غریب و جذاب، در سال ۲۰۱۸ در جشنواره کن و در بخش جنبی نوعی نگاه حضور یافت و جایزه بهترین فیلم این بخش را از آن خود کرد.

او با فیلم بعدیش «عنکبوت مقدس» نشان داد که کارگردانی خبره است که بعد از انتخاب سوژه‌اش، به دل آن وارد شده و با سر سختی و خشونت به آن حمله‌ور می‌شود.


این بار «عباسی» «دونالد ترامپ» رییس جمهور سابق امریکا را سوژه خود قرار داده و می‌خواهد به این سوال جواب بدهد که چه چیزی ترامپ را به چنین شخصیت جنجال برانگیزی تبدیل کرده است؟ در این فیلم می‌بینیم که چگونه ترامپ جوان، که فرزند املاک‌داری از محله «کویین» نیویورک است، با کمک «روی کوهن»، یکی از وکیلان بزرگ و محافظه کار آن دوران، طی سال‌های ۱۹8۰/۱۹7۰پله‌های تلقی را طی کرده و از طریق بی‌رحمی و جاه‌طلبی به امپراتور املاک نیویورک و یکی از پولدارترین و پرنفوذترین شهروندان امریکا تبدیل می‌شود.


«کارآموز» فیلم جذابی است که تماشاگر را با خود همراه می‌کند. «سباستین ستان» در نقش «دونالد ترامپ» انتخابی به جا و فوق‌العاده است که نه تنها از نظر فیزیکی کاملا به ترامپ (مخصوصا در سن بالاتر) شباهت یافته که از نظر رفتاری و ژستوئل و مخصوصا مدل حرف زدنش، انگار خود اوست.


فیلم بدون او و البته «جرمی استرونگ» که نقش وکیل سرسختی که ترامپ را به زیر پر و بال خود می‌گیرد و راه و رسم بی‌رحمی و جاه‌طلبی را به او نشان می‌دهد، قطعا این نتیجه را نمی‌داد. «روی کوهن» راه و رسم برنده شدن را به «ترامپ» که او را ستایش می‌کند می‌آموزد و با کمک او «ترامپ» پله‌های ترقی را ده تا یکی طی می‌کند. «عباسی» سعی کرده تا با انسان‌سازی شخصیت «ترامپ» بگوید که هیچ انسانی هر چند هیولا، این گونه متولد نمی‌شود و اتفاقات، برخوردها و تصمیماتی که در زندگی می‌گیریم شخصیت ما را شکل می‌دهند.


طراحی لباس و صحنه فیلم هم به‌شدت واقعی و وسواسی صورت گرفته‌اند و به هر چه بیشتر واقعی جلوه دادن فیلم کمک می‌کنند. اما «علی عباسی» موفق نمی‌شود تا مانند فیلم‌های قبلی‌اش تیز و برنده باشد. فکر می‌کردم که بعد از موفقیت «ترامپ» شاهد صحنه‌هایی باشیم که با توجه به دو فیلم قبلی کارگردان از او انتظار داریم.


نقدها و نمرات فیلم «کارآموز»؛ بازی‌های فوق‌العاده، بدون حرف تازه


 صحنه‌هایی خشن و سخت و بی شیله و پیله که روح تماشاگر را تحریک و خدشه‌دار کرده و شوکه کند. در نیمه پایانی فیلم، وقتی که ترامپ چهره عوض می‌کند، در جایی با وقاحت و بدجنسی تمام با «ایوانا» (ماریا باکالوا) همسر اولش صحبت می‌کند و در آخر به او آزار می‌کند. اینجا بود که فکر کردم سینمای «علی عباسی» با تمام خشونت تلخ و عریانش، شروع می‌شود.


کارگردان اما در همین‌جا می‌ماند و بعد از این سکانس دوباره به همان مدل داستان گویی سطحی قبل بر می‌گردد که از سینما و نگاهش دور است و می‌تواند کار هر کارگردان کاربلد دیگری باشد. و البته خروج «کوهن» از صحنه زندگی «ترامپ»، به دلیل مریضی‌اش هم کمکی به کارگردان نمی‌کند، چون داستان یکی از دو عنصر جذابش را از دست می‌دهد.


«علی عباسی» می‌خواهد به ما نشان بدهد که «کوهن» خود در آخر کار از دیدن هیولایی که خلق کرده وحشت می‌کند و در انتقال این حس به ما موفق هم هست، اما او هرگز موفق به غافلگیری ما نمی‌شود. نه در داستان گویی، نه در شخصیت‌پردازی و نه حتی در کارگردانی‌اش. این اولین تلاش «علی عباسی» به ساختن فیلمی انگلیسی زبان و هالیوودی در امریکای شسته، رفته و تمیز است اما نه به ما تصویری ارائه می دهد که به شناخت بهتر «ترامپ» منجر شود و نه متاسفانه چیز جدیدی از هنر و استعداد این کارگردان جوان به ما نشان می‌دهد که بی‌شک در ژانری دیگر و در سینما و المان خودش، حرف‌های بسیار دیگری برای گفتن دارد.


منبع: روزنامه اعتماد
نویسنده: لادن موسوی