مستند We Steal Secrets: The Story of WikiLeaks، بهکارگردانی الکس گیبنی در سال ۲۰۱۳ منتشر شد. در این مستند بهسازمانی که جولین آسانژ معروف و افرادی که در جمعآوری و توزیع اطلاعات و دادههای رسانهای محرمانه و افشا کردن آن برای عموم مردم دخیل بودند، پرداخته میشود.
چارسو پرس: الکس گیبنی در فیلم مستند خود چندین دهه را پوشش میدهد و نگاهی عمیق بهاتفاقی جنجالی دارد. رویدادهای قابلتوجهای در مستند We Steal Secrets: The Story of WikiLeaks پوشش داده شدهاند و عبارتاند از افشای اطلاعات Wikileaks در سالهای ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰، ارتباطات چلسی منینگ با آدریان لامو و همچنین انتشار ویدئوی جنجالی Collateral Murder. مصاحبه با جولین آسانژ، هدر بروک و اشخاص دخیل در ماجرای خلق وبسایت ویکیلیکس از بخشهای دیگر مستند است. مستند We Steal Secrets: The Story of WikiLeaks، نگاهی جذاب بهتأثیر افشاگری و قدرت شفافیت در عصر دیجیتال دارد.
چلسی الیزابت منینگ، سرباز آمریکایی است که در سال ۲۰۱۰ بهاتهام در اختیار قراردادن اطلاعات طبقهبندیشده ارتش آمریکا بهسایت ویکیلیکس در ماه مِه سال ۲۰۱۰ و هنگامی که در خدمت ارتش بود، در عراق بازداشت شد و سپس بهکشور کویت و از آنجا بهخاک آمریکا منتقل شد. از آن زمان در سلولی در پایگاه نظامی کوانتیکو در ایالت ویرجینیا زندانی بود تا اینکه با دستور عفو باراک اوباما، رئیس جمهور وقت ایالات متحده آمریکا، در ۱۷ مِه ۲۰۱۷ از زندان آزاد شد. داستان ویدئوی جنجالی Collateral Murder نیز از این قرار است که این ویدئو که ویکیلیکس تحت عنوان کشتار جمعی پخش کرد، نشان میدهد که خدمهٔ هلیکوپتر بوئینگ ایاچ-۶۴ آپاچی نیروی زمینی ایالات متحده آمریکا در محله حی الأمین واقع در بغداد بهسوی گروهی از مردان غیرنظامی در خیابان آتش گشودند که تعداد زیادی از آنها کشته میشوند. خدمهٔ نیروی هوایی آمریکا سپس مدعی شدند که برای دفاع از خود تیراندازی کرده و کشتهشدگان این حمله را مورد تمسخر قرار دادند. در این حمله ۱۲ نفر شامل دو خبرنگار از جمله نمیر نورالدین، عکاس ۲۲ ساله رویترز کشته و دو کودک نیز زخمی شدند. پخش این ویدئو اعتراض و خشم جهانی را دربرداشت و البته چون همیشه حکومتها مقصر را پخشکنندههای ویدئو ازجمله آسانژ و منینگ و هر کسی که در این افشاگری دخیل بود دانستند.
جولین پل آسانژ، متولد ۳ ژوئیه ۱۹۷۱، سردبیر، ناشر و فعال حقوق بشر استرالیایی است که وبسایت ویکیلیکس را در سال ۲۰۰۶ تأسیس کرد. کار او در سال ۲۰۱۰ و زمانیکه وبسایت ویکیلیکس مجموعهای از اطلاعات ریز ارتش ایالات متحده آمریکا که ازطریق شخص چلسی منینگ، تحلیلگر اطلاعاتی ارتش ایالات متحده، جمعآوری و بعد توسط آسانژ در ویکیلیکس منتشر شد، مورد توجه جهانی قرار گرفت. این اطلاعات فاششده شامل تصاویری از حمله هوایی ایالات متحده در بغداد، اسناد نظامی ایالات متحده از جنگهای افغانستان و عراق و اسناد دیپلماتیک ایالات متحده آمریکا بود. گفتنی است جولین آسانژ جوایز متعددی را برای کمکها/افشاگریهای خود در نشریات و شجاعتش در حرفهٔ خود، یعنی روزنامهنگاری دریافت کرده است.
جولین آسانژ پیش از آنکه همراه خانوادهاش در اواسط نوجوانی در شهر ملبورن مستقر شوند، در شهرهای مختلف استرالیا بزرگ شد. پدر او، جان شیپتون، و مادرش، کریستین، دختر وارن هوکینز اسکاتلندی و رئیس دانشکده نورثرن ریورز بود. وقتی جولین یک ساله بود، کریستین با کارگردان تئاتر، برت آسانژ ازدواج کرد و نام خانوادگی او را روی پسرش گذاشت. برت و کریستین آسانژ یک تئاتر سیار را میگرداندند و تجربهٔ دور استرالیا گشتن جولین آسانژ بهسفرهای والدینش بازمیگردد. طولی نکشید که وارد جامعهٔ هکرها شد و در سال ۱۹۹۶ بهدلیل هکی موفق، محکوم شد. پس از تأسیس وبسایت ویکیلیکس، آسانژ بهعنوان سردبیر آن هنگام انتشار اسنادی مانند پروندههای گروه مالی و بانکهای جولیوس بائر، فیلم ناآرامیهای تبت در سال ۲۰۰۸ و گزارشهای دیگر سیاسی فعالیت میکرد. همین مورد گروه مالی و بانکهای جولیوس بائر یکی از بزرگترین افشاگریهای ویکیلیکس بود؛ گروه مالی و بانکهای جولیوس بائر، درواقع بزرگترین بانک خصوصی در کشور سوئیس است. این بانک بالغ بر ۴۰ شعبه بینالمللی در بیش از ۲۰ کشور جهان دارد. مورد بسیار جنجالی دیگر، گزارشی در رابطه با قتلهای سیاسی در کشور کنیا بود.
در نوامبر ۲۰۱۰، کشور سوئد حکم بازداشت در اروپایِ جولین آسانژ را برای بازجویی در تحقیقات از او صادر کرد. آسانژ پس از رد درخواست تجدیدنظر خود علیه حکم قضایی دادگاه سوئد، در ژوئن ۲۰۱۲ بهسفارت اکوادور در لندن پناه برد و در آنجا بهدلیل آزار و اذیت سیاسی و ترس از استرداد به ایالات متحده آمریکا، پناهندگی گرفت. لنین مورنو، رئیسجمهوری اکواردور در ژوئیه ۲۰۱۸ از صحبتهایی که با مقامات بریتانیایی برای لغو پناهندگی او صورت گرفته بود خبر داد و این موضوع بمب رسانهای شد و فعالان حقوق بشر و روزنامهنگاران و بسیاری از مردمان عادی خواستار عفو و آزادی آسانژ شدند و همچنان هستند، بااینحال، در ۱۱ آوریل ۲۰۱۹، پلیس بریتانیا با دعوت سفیر اکوادور وارد سفارت شد و آسانژ را بازداشت کرد. او تا آن هنگام در یکی از اتاقهای سفارت اکوادور در لندن زندگی میکرد.
در بخشهایی از مستند We Steal Secrets: The Story of WikiLeaks میبینیم که دولتمردان آمریکایی عقیده دارند و درواقع بهصراحت میگویند انتشار این اسناد جان انسانها (سربازان آمریکایی و شهروندان افغان) را بهخطر انداخته و آسانژ، در یک گفتگوی تلفنی که در این فیلم وجود دارد بهطور مشخص در پاسخ بهاین موضوع میگوید که این اسناد باید انتشار پیدا کنند، حتی بهقیمت جان اشخاص. در مستند میبینیم که آسانژ این اسناد را در اختیار روسیه یا چین قرار نداده است، بلکه با باور اطلاعرسانی بدون سانسور آنها را منتشر کرده تا در دسترس عموم مردم قرار بگیرد و مردم از فعالیتهای دولتهایی که انتخاب میکنند یا بر سرشان خراب میشود، آگاه باشند و «دولتها شاید بیشتر مراقب اعمال خود باشند».
ویکیلیکس تأثیر جهانی قابل توجهی بر سیاست و روزنامهنگاری داشته است و در اینجا بهبرخی موارد اشاره میکنیم:
شفافیت و پاسخگویی:
ویکیلیکس با افشای اطلاعات دست اول و متمایز، روزنامهنگاری تحقیقیِ حقیقی را ترویج داده است. این سازمان، شهروندان را چون لشگری قدرتمند و تشنهٔ جمعآوری اخبار، سازماندهی کرد، اسناد محرمانه را آشکار ساخت و ساختارهای قدرت مستقرشده را بهچالشهای سنگینی کشید و در این مورد تاریخسازی کرد و دیگر کسی دوران پیش از ویکیلیکس را بهخاطر ندارد و آنچه اتفاق افتاده را بازگشتی نیست.
اسناد دیپلماتیک:
انتشار اسناد محرمانهٔ دیپلماتیک، دیپلماتهای آمریکایی را در مورد ارتباطات خود محتاطتر کرد. تماسهای خارجی نیز نسبت بهقبل این اتفاق امنیتیتر شد. برخی از تحلیلگران اعتقاد دارند انتشار برخی اسناد در ویکیلیکس در جرقهزدن انقلاب بهار عربی نقش داشته است.
تحقیقات و اصلاحات جهانی:
افشای اطلاعات ویکیلیکس منجر بهتحقیقات و اصلاحات دولتی در کشورهای مختلف شده است. بهعنوانمثال، در کشور کنیا، اطلاعات مربوطبهفساد دولت و قتلهای سیاسی فاش شد و شاهد اقداماتی بودیم، هرچند ناچیز.
تغییر شکلهای کنشگری:
ویکیلیکس و دیگر بازیگران این شطرنج سیاسی، چه این سوی ماجرا و چه آنسو که دولتهای مخفیکار میخوانیم، با عملها و عکسالعملهای خود شرایط کنشگری جهانی را اساساً تغییر دادهاند. ارتشهای سایبری در حملات و اقدامات مجازی شرکت میکنند و هیچ ردی از خود بهجا نمیگذارند، اما پیامدهای واقعی دارند، نه دیگر مجازی. این امر شیوههای سنتی تفکر در مورد جنبشهای اجتماعی و کنش شهروندان را بهچالش میکشد. بهطورخلاصه، ویکیلیکس روابط قدرت را مختل کرده، شیوههای جدید تفکر را تشویق و شفافیت بیشتر در سیاست جهانی را بهارمغان آورده است و اشاره بهاین وبسایت، خود سبب تشکیل دو جبهه میشود و بله، این افشاگریها هزینههای زیادی داشته، چه مالی چه جانی.
مستند «ما اسرار را میدزدیم: داستان ویکیلیکس»، یک فیلم مستند مستقل آمریکایی بهکارگردانی الکس گیبنی است؛ مستندی که نگاهی جذاب بهتأثیر افشاگری و قدرت شفافیت در عصر دیجیتال دارد. الکس گیبنی، کارگردان، تهیهکننده و مستندساز آمریکایی است. او متولد ۲۳ اکتبر ۱۹۵۳ است و سهم قابل توجهی در دنیای فیلمسازی مستند داشته است. از آثار وی میتوان بهمستند Enron: The Smartest Guys in the Room اشاره کرد که در این فیلم مستند بهرسوایی شخصیتی با نام انرون پرداخته میشود و فساد شرکتها و سوءرفتارهای مالی زیر ذرهبین میرود. دیگر مستند این کارگردان، مستند Taxi to the Dark Side است که در سال ۲۰۰۷ برنده جایزهٔ اسکار بهترین مستند بلند شد و بهیک رانندهٔ تاکسی در افغانستان میپردازد که در سال ۲۰۰۲ در پایگاه نیروی هوایی بگرام شکنجه و کشته شد. وی ساخت مستند جنجالی Going Clear: Scientology & the Prison of Belief را در کارنامه دارد که این مستند برنده جایزهٔ اِمیشد و عملکرد درونسازمانی کلیسای ساینتولوژی را بهنمایش میگذارد.
چلسی الیزابت منینگ، سرباز آمریکایی است که در سال ۲۰۱۰ بهاتهام در اختیار قراردادن اطلاعات طبقهبندیشده ارتش آمریکا بهسایت ویکیلیکس در ماه مِه سال ۲۰۱۰ و هنگامی که در خدمت ارتش بود، در عراق بازداشت شد و سپس بهکشور کویت و از آنجا بهخاک آمریکا منتقل شد. از آن زمان در سلولی در پایگاه نظامی کوانتیکو در ایالت ویرجینیا زندانی بود تا اینکه با دستور عفو باراک اوباما، رئیس جمهور وقت ایالات متحده آمریکا، در ۱۷ مِه ۲۰۱۷ از زندان آزاد شد. داستان ویدئوی جنجالی Collateral Murder نیز از این قرار است که این ویدئو که ویکیلیکس تحت عنوان کشتار جمعی پخش کرد، نشان میدهد که خدمهٔ هلیکوپتر بوئینگ ایاچ-۶۴ آپاچی نیروی زمینی ایالات متحده آمریکا در محله حی الأمین واقع در بغداد بهسوی گروهی از مردان غیرنظامی در خیابان آتش گشودند که تعداد زیادی از آنها کشته میشوند. خدمهٔ نیروی هوایی آمریکا سپس مدعی شدند که برای دفاع از خود تیراندازی کرده و کشتهشدگان این حمله را مورد تمسخر قرار دادند. در این حمله ۱۲ نفر شامل دو خبرنگار از جمله نمیر نورالدین، عکاس ۲۲ ساله رویترز کشته و دو کودک نیز زخمی شدند. پخش این ویدئو اعتراض و خشم جهانی را دربرداشت و البته چون همیشه حکومتها مقصر را پخشکنندههای ویدئو ازجمله آسانژ و منینگ و هر کسی که در این افشاگری دخیل بود دانستند.
جولین پل آسانژ، متولد ۳ ژوئیه ۱۹۷۱، سردبیر، ناشر و فعال حقوق بشر استرالیایی است که وبسایت ویکیلیکس را در سال ۲۰۰۶ تأسیس کرد. کار او در سال ۲۰۱۰ و زمانیکه وبسایت ویکیلیکس مجموعهای از اطلاعات ریز ارتش ایالات متحده آمریکا که ازطریق شخص چلسی منینگ، تحلیلگر اطلاعاتی ارتش ایالات متحده، جمعآوری و بعد توسط آسانژ در ویکیلیکس منتشر شد، مورد توجه جهانی قرار گرفت. این اطلاعات فاششده شامل تصاویری از حمله هوایی ایالات متحده در بغداد، اسناد نظامی ایالات متحده از جنگهای افغانستان و عراق و اسناد دیپلماتیک ایالات متحده آمریکا بود. گفتنی است جولین آسانژ جوایز متعددی را برای کمکها/افشاگریهای خود در نشریات و شجاعتش در حرفهٔ خود، یعنی روزنامهنگاری دریافت کرده است.
جولین آسانژ پیش از آنکه همراه خانوادهاش در اواسط نوجوانی در شهر ملبورن مستقر شوند، در شهرهای مختلف استرالیا بزرگ شد. پدر او، جان شیپتون، و مادرش، کریستین، دختر وارن هوکینز اسکاتلندی و رئیس دانشکده نورثرن ریورز بود. وقتی جولین یک ساله بود، کریستین با کارگردان تئاتر، برت آسانژ ازدواج کرد و نام خانوادگی او را روی پسرش گذاشت. برت و کریستین آسانژ یک تئاتر سیار را میگرداندند و تجربهٔ دور استرالیا گشتن جولین آسانژ بهسفرهای والدینش بازمیگردد. طولی نکشید که وارد جامعهٔ هکرها شد و در سال ۱۹۹۶ بهدلیل هکی موفق، محکوم شد. پس از تأسیس وبسایت ویکیلیکس، آسانژ بهعنوان سردبیر آن هنگام انتشار اسنادی مانند پروندههای گروه مالی و بانکهای جولیوس بائر، فیلم ناآرامیهای تبت در سال ۲۰۰۸ و گزارشهای دیگر سیاسی فعالیت میکرد. همین مورد گروه مالی و بانکهای جولیوس بائر یکی از بزرگترین افشاگریهای ویکیلیکس بود؛ گروه مالی و بانکهای جولیوس بائر، درواقع بزرگترین بانک خصوصی در کشور سوئیس است. این بانک بالغ بر ۴۰ شعبه بینالمللی در بیش از ۲۰ کشور جهان دارد. مورد بسیار جنجالی دیگر، گزارشی در رابطه با قتلهای سیاسی در کشور کنیا بود.
در نوامبر ۲۰۱۰، کشور سوئد حکم بازداشت در اروپایِ جولین آسانژ را برای بازجویی در تحقیقات از او صادر کرد. آسانژ پس از رد درخواست تجدیدنظر خود علیه حکم قضایی دادگاه سوئد، در ژوئن ۲۰۱۲ بهسفارت اکوادور در لندن پناه برد و در آنجا بهدلیل آزار و اذیت سیاسی و ترس از استرداد به ایالات متحده آمریکا، پناهندگی گرفت. لنین مورنو، رئیسجمهوری اکواردور در ژوئیه ۲۰۱۸ از صحبتهایی که با مقامات بریتانیایی برای لغو پناهندگی او صورت گرفته بود خبر داد و این موضوع بمب رسانهای شد و فعالان حقوق بشر و روزنامهنگاران و بسیاری از مردمان عادی خواستار عفو و آزادی آسانژ شدند و همچنان هستند، بااینحال، در ۱۱ آوریل ۲۰۱۹، پلیس بریتانیا با دعوت سفیر اکوادور وارد سفارت شد و آسانژ را بازداشت کرد. او تا آن هنگام در یکی از اتاقهای سفارت اکوادور در لندن زندگی میکرد.
در بخشهایی از مستند We Steal Secrets: The Story of WikiLeaks میبینیم که دولتمردان آمریکایی عقیده دارند و درواقع بهصراحت میگویند انتشار این اسناد جان انسانها (سربازان آمریکایی و شهروندان افغان) را بهخطر انداخته و آسانژ، در یک گفتگوی تلفنی که در این فیلم وجود دارد بهطور مشخص در پاسخ بهاین موضوع میگوید که این اسناد باید انتشار پیدا کنند، حتی بهقیمت جان اشخاص. در مستند میبینیم که آسانژ این اسناد را در اختیار روسیه یا چین قرار نداده است، بلکه با باور اطلاعرسانی بدون سانسور آنها را منتشر کرده تا در دسترس عموم مردم قرار بگیرد و مردم از فعالیتهای دولتهایی که انتخاب میکنند یا بر سرشان خراب میشود، آگاه باشند و «دولتها شاید بیشتر مراقب اعمال خود باشند».
ویکیلیکس تأثیر جهانی قابل توجهی بر سیاست و روزنامهنگاری داشته است و در اینجا بهبرخی موارد اشاره میکنیم:
شفافیت و پاسخگویی:
ویکیلیکس با افشای اطلاعات دست اول و متمایز، روزنامهنگاری تحقیقیِ حقیقی را ترویج داده است. این سازمان، شهروندان را چون لشگری قدرتمند و تشنهٔ جمعآوری اخبار، سازماندهی کرد، اسناد محرمانه را آشکار ساخت و ساختارهای قدرت مستقرشده را بهچالشهای سنگینی کشید و در این مورد تاریخسازی کرد و دیگر کسی دوران پیش از ویکیلیکس را بهخاطر ندارد و آنچه اتفاق افتاده را بازگشتی نیست.
اسناد دیپلماتیک:
انتشار اسناد محرمانهٔ دیپلماتیک، دیپلماتهای آمریکایی را در مورد ارتباطات خود محتاطتر کرد. تماسهای خارجی نیز نسبت بهقبل این اتفاق امنیتیتر شد. برخی از تحلیلگران اعتقاد دارند انتشار برخی اسناد در ویکیلیکس در جرقهزدن انقلاب بهار عربی نقش داشته است.
تحقیقات و اصلاحات جهانی:
افشای اطلاعات ویکیلیکس منجر بهتحقیقات و اصلاحات دولتی در کشورهای مختلف شده است. بهعنوانمثال، در کشور کنیا، اطلاعات مربوطبهفساد دولت و قتلهای سیاسی فاش شد و شاهد اقداماتی بودیم، هرچند ناچیز.
تغییر شکلهای کنشگری:
ویکیلیکس و دیگر بازیگران این شطرنج سیاسی، چه این سوی ماجرا و چه آنسو که دولتهای مخفیکار میخوانیم، با عملها و عکسالعملهای خود شرایط کنشگری جهانی را اساساً تغییر دادهاند. ارتشهای سایبری در حملات و اقدامات مجازی شرکت میکنند و هیچ ردی از خود بهجا نمیگذارند، اما پیامدهای واقعی دارند، نه دیگر مجازی. این امر شیوههای سنتی تفکر در مورد جنبشهای اجتماعی و کنش شهروندان را بهچالش میکشد. بهطورخلاصه، ویکیلیکس روابط قدرت را مختل کرده، شیوههای جدید تفکر را تشویق و شفافیت بیشتر در سیاست جهانی را بهارمغان آورده است و اشاره بهاین وبسایت، خود سبب تشکیل دو جبهه میشود و بله، این افشاگریها هزینههای زیادی داشته، چه مالی چه جانی.
مستند «ما اسرار را میدزدیم: داستان ویکیلیکس»، یک فیلم مستند مستقل آمریکایی بهکارگردانی الکس گیبنی است؛ مستندی که نگاهی جذاب بهتأثیر افشاگری و قدرت شفافیت در عصر دیجیتال دارد. الکس گیبنی، کارگردان، تهیهکننده و مستندساز آمریکایی است. او متولد ۲۳ اکتبر ۱۹۵۳ است و سهم قابل توجهی در دنیای فیلمسازی مستند داشته است. از آثار وی میتوان بهمستند Enron: The Smartest Guys in the Room اشاره کرد که در این فیلم مستند بهرسوایی شخصیتی با نام انرون پرداخته میشود و فساد شرکتها و سوءرفتارهای مالی زیر ذرهبین میرود. دیگر مستند این کارگردان، مستند Taxi to the Dark Side است که در سال ۲۰۰۷ برنده جایزهٔ اسکار بهترین مستند بلند شد و بهیک رانندهٔ تاکسی در افغانستان میپردازد که در سال ۲۰۰۲ در پایگاه نیروی هوایی بگرام شکنجه و کشته شد. وی ساخت مستند جنجالی Going Clear: Scientology & the Prison of Belief را در کارنامه دارد که این مستند برنده جایزهٔ اِمیشد و عملکرد درونسازمانی کلیسای ساینتولوژی را بهنمایش میگذارد.
https://teater.ir/news/61486