در پایان باید گفت Ghostbusters: Frozen Empire بدون هیچ شکی یک دنباله ضعیف در فرنچایز «شکارچیان روح» محسوب میشود که در بسیاری از جنبهها فاجعه است! «شکارچیان روح» حتی قابلیت سرگرم کردن مخاطب را هم ندارد و نه اکشن درستی به بیننده ارائه میدهد، نه جلوه ویژه خاص و جذابی دارد که آن را متمایز کند، نه شخصیت پردازی دارد، نه موسیقی متن جذابی دارد و نه حتی کمدی دارد!
چارسو پرس: فیلم Ghostbusters با نام فارسی «شکارچیان روح» فیلمی در ژانر فانتزی، کمدی، اکشن بود که در سال ۱۹۸۴ به کارگردانی ایوا ریتمن فقید اکران شد و محبوبیت بالایی کسب کرد.
پس از درخشش نسخه اصلی، دنبالهای در سال ۱۹۸۹ دوباره با همان کارگردان ساخته شد و اگرچه در گیشه موفق ظاهر شد اما نتوانست تمام انتظارات را برآورده کند و بنابراین ساخت نسخه جدیدی از این فرنچایز تا سال ۲۰۱۶ طول کشید! نسخه سال ۲۰۱۶ در واقع نسخه ریبوت شده فیلم محبوب «شکارچیان روح» سال ۱۹۸۴ بود و این ریبوت چندان به مذاق طرفداران این فرنچایز خوش نیامد و بنابراین پس از گذشت ۵ سال و در سال ۲۰۲۱ جیسون ریتمن، پسر ایوان ریتمن، Ghostbusters: After Life را ساخت. آن فیلم نه تنها دنیای Ghostbusters را ریبوت نکرد بلکه با بهرهبردن از نوستالژی و خاطرات خوش نسخه دهه ۸۰، توانست تا حدی طرفداران را راضی کند. اما به دلیل ضعفهای خود اثر (مستقل از خاطره بازی با نسخههای قبلی) باعث شد که کارگردانیِ جدیدترین فیلم فرنچایز Ghostbusters با نام Ghostbusters: Frozen Empire از دست خانواده ریتمن خارج شود و به دست گیل کنان بیفتد. میتوان گفت نسخه حال حاضر دنبالهای بر فیلم (Ghostbusters (1984 و Ghostbusters After Life (2021) است.
خانواده اسپنگلر به آتشنشانی نمادین شهر نیویورک بازمیگردند. جایی که شکارچیان روح اصلی، شکار ارواح را به سطح جدیدی رساندهاند. با کشف یک سازه باستانی و آزاد شدن نیرویی شیطانی از آن، حال باید Ghostbusters جدید و قدیمی باید متحد شوند تا از خانه خود محافظت کنند و جهان را از عصر یخبندان دوم نجات دهند.
فیلم «شکارچیان روح: سرزمین یخزده» یک فیلم بی شخصیت است! در واقع فیلم پیش روی ما به مانند آقازادهای میماند که چون پدرش مرد مهمی است، او هم به صورت ذاتی و بدون ویژگیهای مستقل خودش تبدیل به موضوع نسبتا مهمی شده است! شاید بتوان پذیرفت که نسخه سال ۲۰۲۱ هم با اینکه هویت چندان مستقلی ندارد اما سعی داشته تا با خاطرهبازی و نجات فرنچایز از ریبوت سال ۲۰۱۶، فرنچایز «شکارچیان روح» را از فراموشی دائمی نجات دهد. اما فیلم پیش روی ما دیگر چنین مسئولیتی ندارد. همه چیز آماده است تا گیل کنان بیاید و یک داستان جدید و نو ارائه دهد که به شاخصهای این فرنچایز پایبند باشد. گیل کنان حتی بازیگران نسخه اصلی (بیل موری و دن اکروید) را هم در اختیار دارد و همه چیز برای او مهیاست تا جان تازهای به این فرنچایز ببخشد. اما گیل کنان حتی از بهره بردن از نوستالژی هم عاجز است! چه برسد به ساخت اثری متمایز و نو!
تقریبا همه فاکتورهای فیلم ضعیف هستند و همگی نکته منفی محسوب میشوند. ابتدا با شخصیتها آغاز میکنم. فیلم پس از سکانس افتتاحیه به خانواده اسپنگلر برمیگردد. خانواده اصلی این فرنچایز که اکنون علاوه بر «کالی اسپنگلر»، پسرش «ترور اسپنگلر» و دخترش «فیبی اسپنگلر»، «گروبرسون» را هم به عنوان مردِ جدید در خود میبیند. از همان ابتدا عیار فیلم مشخص میشود. دیالوگهای پوچ و بی معنی پشت سر هم گفته میشوند و فیلم سعی دارد به مانند آثار پیشین، کمدی-فانتزی باشد. در بحث شخصیت پردازی هیچ یک از شخصیتهای فیلم شخصیت نمیشوند و حتی برخی شخصیتها حقیقتا در حد یک تیپ شخصیتی کلیشهای هم نیستند! بخش مهمی از این ایراد به هدف گذاری فیلم برمیگردد. جایی که فیلم قصد ندارد هیچ زمانی را برای کاوش در شخصیتهای خود (به جز فیبی) کنار بگذارد و قصد دارد تا جای ممکن سکانسهای –مثلا- کمدی و فانتزی و اکشن ارائه دهد. ناگفته نماند که همان زمانی هم که فیلمساز قصد دارد روی شخصیت اصلی خودش (فیبی) کار کند و شخصیت او را پرورش دهد هم به درستی استفاده نمیشود و شخصیت فیبی هم در این فیلم چندان سر و شکل خاصی نمیگیرد. صرفا یک کاراکتر تیپیکال دختر نوجوان ۱۵ ساله است که خیلی باهوش است و با خانواده خود مشکل دارد و خودرای است! گیل کنان بسیاری از دقایق فیلم را هدر میدهد تا فقط همین تیپ ساده را بسازد! در بسیاری از دقایق، شخصیتهای دیگر فیلم از سیر داستان حذف میشوند و برای دقایق طولانی در صحنه حضور ندارند! بنابراین در بحث شخصیت پردازی شاهد فیلمی بسیار ضعیف هستیم که فیلمساز به هیچ وجه نتوانسته در اسکرین تایم شخصیتهایش تعادل به وجود بیاورد و شیمی بین کاراکترها به هیچ وجه در نمیآید. برای مثال ترور در این فیلم یک پسر به شدت لوس و مسخره است که حضورش در فیلم هیچ کمکی به پیشبُرد روند داستان نمیکند! یا حتی شخصیت گروبرسون (با نقش آفرینی پل راد) هیچ نقش بخصوصی در روند فیلم ندارد و به وضوح بازیگرِ کاربلدی مثل پُل راد که توانایی این را دارد که بار کمدی فیلم را یک تنه به دوش بکشد در بسیاری از زمانهای فیلم از صحنه حذف میشود و در معدود صحنههایی که حضور دارد هم در حاشیه است! نکته فاجعه در فیلم «شکارچیان روح: سرزمین یخ زده» است که بسیاری از زمان داستان، صرف دیالوگ گویی مابین فیبی و ملودی (روح دختر ۱۶ ساله) میشود اما شخصیت ملودی فاقد کوچکترین حداقلهای شخصیت پردازی است و شیمی بین این دو دختر نوجوان به هیچ وجه من الوجوه ساخته نمیشود و فاجعهتر جایی است که در پایان بندی به شدت کلیشهای اثر، فیلمساز قصد دارد از شخصیت مِلودی یک قهرمان بسازد و حتی درام و تراژدی هم خلق کند!!
فرنچایز Ghostbusters همواره با کمدی عجین شده است. طبیعی است که این فیلم هم سعی داشته باشد کمدی باشد. اما نکته عجیب این است که کنان در طول تقریبا ۲ ساعت، حتی نمیتواند یک موقعیت کمدی درست و حسابی بسازد و صرفا سعی دارد با استفاده از شوخیهای دم دستی و بی مزه در دیالوگ از بیننده خنده بگیرد که به نظرم به هیچ وجه موفق نیست! کاش کنان قبل از ساخت فیلم، حداقل نگاهی به سهگانه Ant-Man میانداخت و میدید که چگونه پیتون رید با همین پُل راد توانسته است فیلمهای کمدی-اکشن بامزهای بسازد که اگرچه از نظر هنر سینما، جایگاه بالایی ندارد اما به سادگی بیننده را سرگرم میکند و تا حدی هم او را میخنداند!
مشکل بزرگ دیگر فیلم ریتم آن است! «شکارچیان روح: سرزمین یخ زده» به قدری وارفته است که در طول فیلم، من بارها به ساعت خیره شدم و حتی میتوانم بگویم یکی از خسته کنندهترین فیلمهای عمرم را تماشا کردم! شخصیتهای فیلم ساخته نشدهاند، شیمی بین کاراکترها در نمیآید، درامی شکل نمیگیرد، کمدی ساخته نمیشود و حتی فاجعهتر این است که نه تنها در سکانسهای اکشن، تعلیق ساخته نمیشود بلکه هیجان و شوک هم در طول فیلم به ندرت به بیننده تزریق میشود و دست سازندگان از اول تا آخر کاملا برای بیننده رو است!
یکی از نکاتی که احتمالا بسیاری از بینندگان را به تماشای فیلم امیدوار میکرد کست خوب آن از جمله حضور بازیگرانی مثل پُل راد و بیل موری بود. درباره پُل راد پیشتر توضیح دادم که چگونه فیلمساز، او را به شدت به حاشیه برده و شاهد یکی از ضعیفترین اجراهای او هستیم! اما درباره بیل موری قضیه کمی متفاوت است! او به قدری در بازی در چنین فیلمهایی تبحر دارد که در همان دقایق انگشت شمار حضورش، بامزهترین لحظات فیلم را خلق میکند! به راستی که بیل موری، پیرمرد بامزه و دوست داشتنی هالیوود است!
«کری کون» هم به مانند پل راد در حاشیه است و نقش آفرینی خاصی از او نمیبینیم.
اما یکی از معدود نقاط قوت فیلم نقش آفرینی خوب «مکینا گریس» ۱۷ ساله است! احتمالا خیلیها از این دختر، فیلم خوب Gifted (در کنار کریس اوانز) را دیدهاند و او را به یاد دارند. بخش زیادی از ران تایم فیلم در اختیار او قرار گرفته است و به نوعی شخصیت اصلی فیلم محسوب میشود. او به خوبی توانسته تیپِ یک دختر درسخوانِ باهوشِ زبل و خودرای را ایفا کند و در عین حال، خستگی و بی حوصلگی یک دختر نوجوان را به شکلی جذاب به تصویر کشیده است.
صحبت درباره ویلن فیلم هم حقیقتا معنایی ندارد! یک شخصیت شیطانی که کاملا کاریکاتوری و سیاه است و فیلمساز حتی هیچ بهانهای به بیننده برای درک او نمیدهد! ویلن فیلم تا پرده سوم دیده نمیشود و در پرده سوم هم به شکلی قابل پیش بینی و مضحک نابود میشود!
«شکارچیان روح: امپراتوری یخ زده» در مبحث صدا هم حرفی برای گفتن ندارد. صداگذاری فیلم به طور کلی بد نیست ولی میتوانست به مراتب بهتر باشد. موسیقی متن فیلم هم برعهده داریو ماریانلیِ ایتالیایی است که حتی جایزه اسکار را هم در کارنامه خود دارد! اما در این فیلم شاهد یکی از خنثیترین و بی رمقترین موسیقی متنها هستیم!
در پایان باید گفت Ghostbusters: Frozen Empire بدون هیچ شکی یک دنباله ضعیف در فرنچایز «شکارچیان روح» محسوب میشود که در بسیاری از جنبهها فاجعه است! «شکارچیان روح» حتی قابلیت سرگرم کردن مخاطب را هم ندارد و نه اکشن درستی به بیننده ارائه میدهد، نه جلوه ویژه خاص و جذابی دارد که آن را متمایز کند، نه شخصیت پردازی دارد، نه موسیقی متن جذابی دارد و نه حتی کمدی دارد! فقط به احترام طرفداران این فرنچایز و حضور بیل موری میتوانم از به کار بردن کلمه «فاجعه» برای این فیلم خودداری کنم!
منبع: گیمفا
پس از درخشش نسخه اصلی، دنبالهای در سال ۱۹۸۹ دوباره با همان کارگردان ساخته شد و اگرچه در گیشه موفق ظاهر شد اما نتوانست تمام انتظارات را برآورده کند و بنابراین ساخت نسخه جدیدی از این فرنچایز تا سال ۲۰۱۶ طول کشید! نسخه سال ۲۰۱۶ در واقع نسخه ریبوت شده فیلم محبوب «شکارچیان روح» سال ۱۹۸۴ بود و این ریبوت چندان به مذاق طرفداران این فرنچایز خوش نیامد و بنابراین پس از گذشت ۵ سال و در سال ۲۰۲۱ جیسون ریتمن، پسر ایوان ریتمن، Ghostbusters: After Life را ساخت. آن فیلم نه تنها دنیای Ghostbusters را ریبوت نکرد بلکه با بهرهبردن از نوستالژی و خاطرات خوش نسخه دهه ۸۰، توانست تا حدی طرفداران را راضی کند. اما به دلیل ضعفهای خود اثر (مستقل از خاطره بازی با نسخههای قبلی) باعث شد که کارگردانیِ جدیدترین فیلم فرنچایز Ghostbusters با نام Ghostbusters: Frozen Empire از دست خانواده ریتمن خارج شود و به دست گیل کنان بیفتد. میتوان گفت نسخه حال حاضر دنبالهای بر فیلم (Ghostbusters (1984 و Ghostbusters After Life (2021) است.
خانواده اسپنگلر به آتشنشانی نمادین شهر نیویورک بازمیگردند. جایی که شکارچیان روح اصلی، شکار ارواح را به سطح جدیدی رساندهاند. با کشف یک سازه باستانی و آزاد شدن نیرویی شیطانی از آن، حال باید Ghostbusters جدید و قدیمی باید متحد شوند تا از خانه خود محافظت کنند و جهان را از عصر یخبندان دوم نجات دهند.
فیلم «شکارچیان روح: سرزمین یخزده» یک فیلم بی شخصیت است! در واقع فیلم پیش روی ما به مانند آقازادهای میماند که چون پدرش مرد مهمی است، او هم به صورت ذاتی و بدون ویژگیهای مستقل خودش تبدیل به موضوع نسبتا مهمی شده است! شاید بتوان پذیرفت که نسخه سال ۲۰۲۱ هم با اینکه هویت چندان مستقلی ندارد اما سعی داشته تا با خاطرهبازی و نجات فرنچایز از ریبوت سال ۲۰۱۶، فرنچایز «شکارچیان روح» را از فراموشی دائمی نجات دهد. اما فیلم پیش روی ما دیگر چنین مسئولیتی ندارد. همه چیز آماده است تا گیل کنان بیاید و یک داستان جدید و نو ارائه دهد که به شاخصهای این فرنچایز پایبند باشد. گیل کنان حتی بازیگران نسخه اصلی (بیل موری و دن اکروید) را هم در اختیار دارد و همه چیز برای او مهیاست تا جان تازهای به این فرنچایز ببخشد. اما گیل کنان حتی از بهره بردن از نوستالژی هم عاجز است! چه برسد به ساخت اثری متمایز و نو!
نقد فیلم چلنجرز (Challengers) / رقابت بینتیجه
تقریبا همه فاکتورهای فیلم ضعیف هستند و همگی نکته منفی محسوب میشوند. ابتدا با شخصیتها آغاز میکنم. فیلم پس از سکانس افتتاحیه به خانواده اسپنگلر برمیگردد. خانواده اصلی این فرنچایز که اکنون علاوه بر «کالی اسپنگلر»، پسرش «ترور اسپنگلر» و دخترش «فیبی اسپنگلر»، «گروبرسون» را هم به عنوان مردِ جدید در خود میبیند. از همان ابتدا عیار فیلم مشخص میشود. دیالوگهای پوچ و بی معنی پشت سر هم گفته میشوند و فیلم سعی دارد به مانند آثار پیشین، کمدی-فانتزی باشد. در بحث شخصیت پردازی هیچ یک از شخصیتهای فیلم شخصیت نمیشوند و حتی برخی شخصیتها حقیقتا در حد یک تیپ شخصیتی کلیشهای هم نیستند! بخش مهمی از این ایراد به هدف گذاری فیلم برمیگردد. جایی که فیلم قصد ندارد هیچ زمانی را برای کاوش در شخصیتهای خود (به جز فیبی) کنار بگذارد و قصد دارد تا جای ممکن سکانسهای –مثلا- کمدی و فانتزی و اکشن ارائه دهد. ناگفته نماند که همان زمانی هم که فیلمساز قصد دارد روی شخصیت اصلی خودش (فیبی) کار کند و شخصیت او را پرورش دهد هم به درستی استفاده نمیشود و شخصیت فیبی هم در این فیلم چندان سر و شکل خاصی نمیگیرد. صرفا یک کاراکتر تیپیکال دختر نوجوان ۱۵ ساله است که خیلی باهوش است و با خانواده خود مشکل دارد و خودرای است! گیل کنان بسیاری از دقایق فیلم را هدر میدهد تا فقط همین تیپ ساده را بسازد! در بسیاری از دقایق، شخصیتهای دیگر فیلم از سیر داستان حذف میشوند و برای دقایق طولانی در صحنه حضور ندارند! بنابراین در بحث شخصیت پردازی شاهد فیلمی بسیار ضعیف هستیم که فیلمساز به هیچ وجه نتوانسته در اسکرین تایم شخصیتهایش تعادل به وجود بیاورد و شیمی بین کاراکترها به هیچ وجه در نمیآید. برای مثال ترور در این فیلم یک پسر به شدت لوس و مسخره است که حضورش در فیلم هیچ کمکی به پیشبُرد روند داستان نمیکند! یا حتی شخصیت گروبرسون (با نقش آفرینی پل راد) هیچ نقش بخصوصی در روند فیلم ندارد و به وضوح بازیگرِ کاربلدی مثل پُل راد که توانایی این را دارد که بار کمدی فیلم را یک تنه به دوش بکشد در بسیاری از زمانهای فیلم از صحنه حذف میشود و در معدود صحنههایی که حضور دارد هم در حاشیه است! نکته فاجعه در فیلم «شکارچیان روح: سرزمین یخ زده» است که بسیاری از زمان داستان، صرف دیالوگ گویی مابین فیبی و ملودی (روح دختر ۱۶ ساله) میشود اما شخصیت ملودی فاقد کوچکترین حداقلهای شخصیت پردازی است و شیمی بین این دو دختر نوجوان به هیچ وجه من الوجوه ساخته نمیشود و فاجعهتر جایی است که در پایان بندی به شدت کلیشهای اثر، فیلمساز قصد دارد از شخصیت مِلودی یک قهرمان بسازد و حتی درام و تراژدی هم خلق کند!!
فرنچایز Ghostbusters همواره با کمدی عجین شده است. طبیعی است که این فیلم هم سعی داشته باشد کمدی باشد. اما نکته عجیب این است که کنان در طول تقریبا ۲ ساعت، حتی نمیتواند یک موقعیت کمدی درست و حسابی بسازد و صرفا سعی دارد با استفاده از شوخیهای دم دستی و بی مزه در دیالوگ از بیننده خنده بگیرد که به نظرم به هیچ وجه موفق نیست! کاش کنان قبل از ساخت فیلم، حداقل نگاهی به سهگانه Ant-Man میانداخت و میدید که چگونه پیتون رید با همین پُل راد توانسته است فیلمهای کمدی-اکشن بامزهای بسازد که اگرچه از نظر هنر سینما، جایگاه بالایی ندارد اما به سادگی بیننده را سرگرم میکند و تا حدی هم او را میخنداند!
مشکل بزرگ دیگر فیلم ریتم آن است! «شکارچیان روح: سرزمین یخ زده» به قدری وارفته است که در طول فیلم، من بارها به ساعت خیره شدم و حتی میتوانم بگویم یکی از خسته کنندهترین فیلمهای عمرم را تماشا کردم! شخصیتهای فیلم ساخته نشدهاند، شیمی بین کاراکترها در نمیآید، درامی شکل نمیگیرد، کمدی ساخته نمیشود و حتی فاجعهتر این است که نه تنها در سکانسهای اکشن، تعلیق ساخته نمیشود بلکه هیجان و شوک هم در طول فیلم به ندرت به بیننده تزریق میشود و دست سازندگان از اول تا آخر کاملا برای بیننده رو است!
نقد فیلم بدون یخ (Unfrosted) | جری ساینفلد بهدنبال خلق صبحانه محبوب!
یکی از نکاتی که احتمالا بسیاری از بینندگان را به تماشای فیلم امیدوار میکرد کست خوب آن از جمله حضور بازیگرانی مثل پُل راد و بیل موری بود. درباره پُل راد پیشتر توضیح دادم که چگونه فیلمساز، او را به شدت به حاشیه برده و شاهد یکی از ضعیفترین اجراهای او هستیم! اما درباره بیل موری قضیه کمی متفاوت است! او به قدری در بازی در چنین فیلمهایی تبحر دارد که در همان دقایق انگشت شمار حضورش، بامزهترین لحظات فیلم را خلق میکند! به راستی که بیل موری، پیرمرد بامزه و دوست داشتنی هالیوود است!
«کری کون» هم به مانند پل راد در حاشیه است و نقش آفرینی خاصی از او نمیبینیم.
اما یکی از معدود نقاط قوت فیلم نقش آفرینی خوب «مکینا گریس» ۱۷ ساله است! احتمالا خیلیها از این دختر، فیلم خوب Gifted (در کنار کریس اوانز) را دیدهاند و او را به یاد دارند. بخش زیادی از ران تایم فیلم در اختیار او قرار گرفته است و به نوعی شخصیت اصلی فیلم محسوب میشود. او به خوبی توانسته تیپِ یک دختر درسخوانِ باهوشِ زبل و خودرای را ایفا کند و در عین حال، خستگی و بی حوصلگی یک دختر نوجوان را به شکلی جذاب به تصویر کشیده است.
صحبت درباره ویلن فیلم هم حقیقتا معنایی ندارد! یک شخصیت شیطانی که کاملا کاریکاتوری و سیاه است و فیلمساز حتی هیچ بهانهای به بیننده برای درک او نمیدهد! ویلن فیلم تا پرده سوم دیده نمیشود و در پرده سوم هم به شکلی قابل پیش بینی و مضحک نابود میشود!
«شکارچیان روح: امپراتوری یخ زده» در مبحث صدا هم حرفی برای گفتن ندارد. صداگذاری فیلم به طور کلی بد نیست ولی میتوانست به مراتب بهتر باشد. موسیقی متن فیلم هم برعهده داریو ماریانلیِ ایتالیایی است که حتی جایزه اسکار را هم در کارنامه خود دارد! اما در این فیلم شاهد یکی از خنثیترین و بی رمقترین موسیقی متنها هستیم!
در پایان باید گفت Ghostbusters: Frozen Empire بدون هیچ شکی یک دنباله ضعیف در فرنچایز «شکارچیان روح» محسوب میشود که در بسیاری از جنبهها فاجعه است! «شکارچیان روح» حتی قابلیت سرگرم کردن مخاطب را هم ندارد و نه اکشن درستی به بیننده ارائه میدهد، نه جلوه ویژه خاص و جذابی دارد که آن را متمایز کند، نه شخصیت پردازی دارد، نه موسیقی متن جذابی دارد و نه حتی کمدی دارد! فقط به احترام طرفداران این فرنچایز و حضور بیل موری میتوانم از به کار بردن کلمه «فاجعه» برای این فیلم خودداری کنم!
منبع: گیمفا
https://teater.ir/news/61959