چارسو پرس: درباره سریال «افعی تهران» مطالب زیادی نوشته شده؛ هم نظرات مثبت هم منفی، عده زیادی سریال را دوست داشتند، اما خب افرادی هم بودند با محتوای سریال ارتباط برقرار نکردند.
اما «افعی تهران» را چه دوست داشته باشیم چه نداشته باشیم از چند جهت قابل بررسی است.
شکل متفاوت
در سالهای اخیر یکی از گلایههای منتقدان و کارشناسان سینما و روزنامهنگاران این است که چرا بسیاری از سریالهای نمایش خانگی به رغم هزینههای سنگین تولید و دستمزدهای بالای عوامل، کیفیت قابل اعتنایی ندارند و تماشایی نیستند؟ خودمانیم، تعارف که نداریم اغلب سریالهایی که در پلتفرمها پخش میشود با داستانهای تکراری، از انسجام روایی برخوردار نیستند، فضای باورپذیری ندارند، بازیها جذاب نیست و حتی بعضی از آنها، شباهت زیادی به سریالهای شبکه جم دارند، به همین دلیل رغبت زیادی به تماشای اکثر آنها وجود ندارد، اما افعی و چند مورد استثنای دیگر، مثل پوست شیر، آکتور و شریک جرم نه تنها خوشساخت هستند و بافت خوبی دارند که نگاه به مقوله سریالسازی در ایران را تغییر داده و به آن اعتبار میبخشند. البته که میتوان به سریال «افعی تهران» نقد داشت اما نمیتوان شکل و ساختار متفاوت و جذاب آن را نادیده گرفت.
بیشتر بخوانید: نشانههای ژنتیک خشونت، غیر قابل انکار است / چند نکته درباره سریال «افعی تهران»
مصایب سینما
بارها و بارها از سینماگران و اهالی سینما درباره سختیهای تولید فیلم شنیدهایم و همچنان هم میشنویم؛ از چگونگی دریافت مجوز ساخت و نمایش تا جذب سرمایهگذار، حضور بازیگران چهره، سانسور و ممیزی فیلمنامه و اعمال سلایق مدیران حین ساخت اثرشان و... تا به حال بیشتر درباره گلایههای آنها فقط شنونده بودیم، اما سریال «افعی تهران» این چالشها و سختیهای فیلمسازان را روایت میکند و به صورت تخصصی به بطن سینما میپردازد و مصایب این حرفه را برای مخاطب روایت میکند، در ضمن از فضای پشت صحنه و میزان تعامل و ارتباطات عوامل با هم ترسیم جذابی دارد. حالا آنچه در تصویر از سختیهای فیلمسازان میبینیم بیشتر قابل درک است تا آنچه صرفا شنونده هستیم.
البته که پرداختن به مناسبات درونی سینما آنهم به صورت تخصصی برای مخاطب عام جذاب نباشد، به عنوان مثال اینکه از بالا دستور میدهند این صحنه را بگیرند و دو ساعت بعد دوباره دستور میدهند نگیرند یا وسط فیلمبرداری دوربین را جمع میکنند و میبرند صرفا برای سینماگران و افرادی که در این حرفه هستند ملموس و قابل درک است وگرنه برای تماشاگر عادی اصل قصه است که تماشایی است. با این حال تنیده شدن اتفاقات سینما در دل یک داستان با موضوع قتل نکته قابلتوجهی است.
تغییرات آدمها
آرمان بیانی شخصیتی است که در کودکی توسط پدر و مادر خود آسیب میبیند و این آسیبدیدگی در بزرگسالی او نمود بدی پیدا میکند، اما آن چیزی که درباره بیانی اهمیت دارد تغییر چهره است. در این سریال ما با آدمی مواجه هستیم که ظاهرش با باطنش بسیار متفاوت است، آرمان بیانی بسیار مهربان، متین، خوشپوش و مبادی آداب است و با عوامل و دوستانش هم درنهایت لطف و ادب کار میکند. آدم صبور و باگذشتی که حتی به پیرمرد همسایه هم توجه میکند، اما همین آدم چهره دیگری هم دارد؛ او وقتی نقاب از صورت برمیدارد چنان خطرناک میشود که تصورش به ذهن خطور نمیکند. از این حیث تغییرات شخصیتی آدمها در موقعیتهای مختلف از نکاتی است که در سریال افعی تهران میتوان به آن اشاره کرد.
بیشتر بخوانید: نگاهی به سریال ۱۴ قسمتی «افعی تهران»؛ شوکهکننده
درباره کودکان
سالهاست صاحبنظران از ضعف جدی سینمای کودک گلایه دارند و معتقدند که فیلمهای خوب با موضوع کودکان و درباره آنها ساخته نمیشود و اساسا سینمای کودک ایران نسبت به دهه شصت نه تنها تاثیرگذاری لازم را ندارد که از ذات اصلی خود دور شده است، خصوصا در یک دهه اخیر که نه جشنواره کودک و نه فیلمهای کودک و نه سازندگان این نوع فیلمها انگار شناخت لازم از کودکان را ندارند، تو گویی فرسنگها با دنیای کودکان فاصله دارند. یکی از نکات مهمی که در سریال افعی وجود دارد این است که به دنیای کودکان تا حدودی نزدیک میشود. این سریال برای بچهها نیست اما درباره آنها و دورانی که سپری میکنند، ساخته شده و از آن نمونه کارهایی که به خواستهها، تمایلات و روحیات بچهها توجه خاص دارد. البته که میزان پرداخت درباره کودکان در افعی تهران کم است و کامل نیست، اما تاثیرگذار است.
حس خوب
سریال «افعی تهران» دربرگیرنده دغدغههای مهمی است، اما حرفش را بدون عربده و فریاد و هیاهو برای مخاطب بیان میکند، بدون اینکه سوزناک باشد، بدون اینکه اعصاب مخاطب را خرد کند، از غصهها میگوید، از بیمهری پدر به کودک میگوید، از قتلهای زنجیرهای وحشتناک حرف میزند، اما نه تنها مخاطب را خسته و دلزده نمیکند که به تماشای قسمتهای بعد هم دعوت میکند.
در ستایش کار تیمی
یکی از شاخصههای خوب سریال افعی بازیهای پیمان معادی، سحر دولتشاهی و آزاده صمدی است. در فضای مجازی هم با استناد به حضور این بازیگران درباره سریال بحث و بررسی میشود اما مگر میشود از بازی خوب تورج اصلانی و نیلوفر کوخانی، ماهور نعمتی، بهادر مالکی و... نگفت. سکانسهای تست بازیگری را به یاد بیاوریم، اصلا مگر میشود از لحظههایی که تهیهکننده به ناگاه بر سر کارگردان فرود میآید و دستور از بالا را تاکید میکند به سادگی گذشت؟ ماهور نعمتی و بازی قابل باورش بخش جداییناپذیر این سریال است. در نتیجه باید گفت مجموعه بازیهای بازیگران سریال افعی تهران خوب بود، بازیهای روان و قابلباوری که به دیده شدن بازی بازیگران اصلی کمک زیادی میکرد.
کملطفی به منتقدان
با تمام این صحبتها و بیان حسنهای سریال، از پیمان معادی و سامان مقدم این انتظار میرفت که به همان اندازه که منتقدان سینما را چهره تیپیکال و تکبعدی نشان دادند، صورت دیگر آنها که آگاهی و علم و اشراف به مباحث سینماست هم نشان بدهند.
شاید گفته شود آرمان بیانی خودش منتقد است اما او هم بار اصلی داستان (افعی) را به دوش میکشد. البته که باید نقدپذیر بود و آستانه تحمل را بالا برد و صدالبته که نقدهای وارد شده در این سریال به منتقدان پذیرفتنی است اما فراموش نکنیم سینمای ایران طی حیاتش منتقدان باسواد و خوشنامی به خود دیده؛ از پرویز دوایی تا مازیار اسلامی، مهرزاد دانش، شادمهر راستین، سعید عقیقی و... که اصولی و کارشناسی فیلمها را نقد میکنند و آدمهای بسیار محترم هستند.
منبع: روزنامه اعتماد
نویسنده: تینا جلالی