اگرچه حالا دیگر سالها از دوران طلایی هالیوود فاصله گرفتهایم، ستارههای عصر طلایی هالیوود در آثاری نقشآفرینی کردهاند که طرفداران هنوز هم در حال کشف کردن آنها هستند. طی سال ۱۹۹۹ موسسهی فیلم آمریکا لیستی تحت عنوان بهترین فیلمهای بازیگران برتر تاریخ منتشر کرد که در آن بهترین فیلمهای ستارههای هالیوود کلاسیک را به مخاطبان مدرن سینما معرفی میکرد.
چارسو پرس: در لیست اصلی موسسهی فیلم آمریکا که لیستی طولانیتر بود، این موسسه آثار برتر ۲۵ بازیگر زن و ۲۵ بازیگر مرد را معرفی مینمود.
همانطور که این ستارههای سینمایی با زحمت فراوان توانستهاند در دل تاریخ جایگاه ماندگاری برای خودشان دست و پا کنند، آثار سینمایی موجود در کارنامهی هنری آنها به اندازهای درخشان هستند که انتخاب بهترین آنها وظیفهای سخت و دشوار است. اگرچه بسیاری از بازیگران لیست ۵۰ نفرهی انجمن فیلم آمریکا بازیگرانی قدرتمند و درخشان هستند، با این حال، بعضی از آنها شاخصتر از سایرین هستند. بعضی از بازیگران این لیست به اندازهای در دل تاریخ ماندگار گردیدهاند که تبدیل به نامهایی فراتر از بهترین آثار سینمایی خود شدهاند. فیلمهایی که در ادامه به آنها اشاره میکنیم فیلمهایی مناسب هستند برای کسانی که به تازگی میخواهند وارد دنیای کلاسیک هالیوود شوند و بهترین فیلمهای بازیگران برتر تاریخ را تماشا کنند.
«کلاه سیلندری» یک کمدی اسکروبال کلاسیک هالیوودی است با مجموعه ای از سوتفاهمات خندهدار و شخصیتهایی که جنبههای کمیک آنها میتواند برای مخاطبان جذاب باشد. در نهایت باید گقت که خط روایی این فیلم به اندازهی قطعات موسیقیاش درخشان نیستند. قطعهی موسیقی «نزدیک به هم» که در این فیلم برای نخستینبار به گوش مخاطبان رسید، از آن روز تا به حالا توسط هنرمندان بزرگی از جمله الا فیتزجرالد، فرانک سیناترا و بیلی هالیدی بازخوانی شده است و با این حال نسخهی اصلی آن که در فیلم «کلاه سیلندری» پخش شد، تبدیل به یکی از نمادهای فراموشنشدنی این فیلم شده است. در صحنهای که این آهنگ پخش میشود شاهد رقصیدن جینجر راجرز پوشیده شده در لباسی از جنس پر در محیطی متناسب با آثار کلاسیک هالیوودی خواهید بود. درخشش آستر در این فیلم نشان میدهد که او بدون یک زوج هنری هم میتواند به خوبی از عهدهی ایفای نقشهای مهم بربیاید.
فرد آستر متولد ۱۰ می ۱۸۹۹ بود. او علاقهی زیادی به بازیگری داشت و در سالهای طلایی هالیوود توانست به دنبال مهارتهایش در رقص خیلی زود تبدیل به یکی از ستارههای شناخته شده شود. آستر طی سالهای فعالیت خود به عنوان یک فیلمساز ۳۱ فیلم موزیکال سینمایی ساخت. او هنرمندان زیادی را تحت تاثیر قرار داده است. یکی از هنرمندانی که ادعا کرده است از فرد آستر الهام گرفته، خوانندهی معروف آمریکایی مایکل جکسون است. موسسهی فیلم آمریکا استر را به عنوان پنجمین ستارهی بزرگ در تمام دورانها در صنعت فیلمسازی انتخاب کرد. آستر علاوه بر «کلاه سیلندری» در فیلمهای دیگری مانند «مسافرخانهی تعطیلات» (Holiday Inn)، «رژه عید پاک» (Easter Parade) و «واگن دستهی موزیک» (The Band Wagon) هم درخشیده است.
اگرچه این فیلم را نمیتوان نمایندهی رسمی مجموعه آثار گرتا گربو معرفی نمود، اما میتوان آن را به عنوان سرگرمکنندهترین فیلمی که گربو در آن نقشآفرینی کرده است به رسمیت شناخت. گرتا گربو در این فیلم نقش یک دیپلمات تندمزاج شوروی را ایفا میکند که وقتی به ملاقات یک آمریکایی در پاریس میرود، قلبش شروع به تندتر تپیدن میکند. با وجود فداکاریها و تعهد این دیپلمات اهل شوروی به هدف و آرمانهایش و تنفر او از غرب، «نینوچکا» تصمیم میگیرد به پوستهی سرسخت خودش برای مدتی استراحت بدهد. گاربو در نقش مامور سیاسی سرسخت شرقی میدرخشد و این نقشآفرینی او نشان میدهد که اگر این بازیگر قصد چنین کاری را داشت میتوانست تبدیل به یکی از ستارههای کمدی عصر طلایی هالیوود شود.
موسسهی فیلم آمریکا گاربو را پنجمین زن افسانهای پردهی بزرگ سینما نامید. گاربو ستارهی سرشناس سوئدی هالیوود بود که بازیگری را از سال ۱۹۲۰ آغاز کرد. گاربو پس از ۶ سال بازی در فیلمهای سوئدی مورد توجه رئیس شرکت مترو گلدن مایر قرار گرفت و به آمریکا رفت. گاربو چهار بار برای بازی در فیلمها «نینوچکا» (Ninotchka)، «کمیل» (Camille)، «آنا کریستی» (Anna Christie) و «عشق» (Romance) نامزد اسکار شد، اما در کمال ناباوری هیچوقت نتوانست این جایزه را به دست آورد. در عوض او به دنبال بازی در دو فیلم «کمیل» و «آنا کارنینا» (Anna Karenina) توانست دو مرتبهی جایزهی بهترین بازیگر زن را از جشنوارهی منتقدان نیویورک دریافت کند.
نقشآفرینی مارلون براندو به عنوان ویتو کورلئونه در «پدرخوانده» که یکی از بهترین فیلمهای بازیگران برتر تاریخ است حضوری فراموشنشدنی است و این حقیقت که «پدرخوانده» داستانی است اقتباس شده از زندگی افرادی حقیقی باعث میشود نقشآفرینی براندو بیشتر از همیشه بتواند مو را به تن طرفداران این فیلم سیخ کند. براندو پیش از این که تصمیم بگیرد در «پدرخوانده» ایفای نقش کند هم یک اسطورهی سینمایی بود و با کمک تجربهی او بود که آل پاچینو و فرانسیس فورد کوپولا توانستند برای خودشان اسم و رسمی به پا کنند. «پدرخوانده» نشان داد که دریای استعدادهای بازیگری مارلون براندو ساحل ندارد و او حتی بدون حضور در فیلمهایی شبیه به فیلمهای کلاسیکی که باعث به شهرت رسیدنش شده بودند هم میتواند بدرخشد و مخاطبان را به وجد بیاورد.
براندو یکی از ستارههای فراموشنشدنی سینما است. او خیلی زود تبدیل به کسی شد که همه میدانستند قرار است تاریخ سینما را متحول کند. درخشش براندو در فیلمهای ابتدایی کارنامهی هنریاش توانست بلافاصله نظر مخاطبان و منتقدان را به این بازیگر جلب کند. براندو یکی از آن استعدادهای خالص بازیگری است که احتمالا تا چندین نسل دیگر تکرار نخواهد شد. براندو در ۳ آوریل ۱۹۲۴ به دنیا آمد. کودکی براندو تلخ و ناراحتکننده است. او در بزرگسالی تصمیم گرفت راه خواهر بزرگترش که پیش از او به برادوی رفته بود را پیش بگیرد و به نیویورک رفت تا بازیگر شود؛ تصمیمی که برای همیشه مسیر زندگی براندو را تغییر داد.
پیدا کردن لیستی با عنوان بهترین فیلمهای تاریخ سینما که «کازابلانکا» در آن جایگاهی نزدیک به اول نداشته باشد تقریبا ناممکن است. این داستان خارق العاده که تبدیل به یکی از بهترین فیلمهای بازیگران برتر تاریخ شده است به بررسی درگیری جهان شمول انسانها با منسألهی عشق در مقابل مسئولیت میپردازد و این نکته را واشکافی میکند که آیا یک شخص باید به نفع خودش عمل کند یا به نفع صلاح همگانی. رابطهی برگمن و بوگارت در این فیلم به عنوان دو عاشق که زمانهی آنها به طور تراژیکی گذشته است باعث شکل گرفتن یکی از بهترین زوجهای هنری تاریخ سینما شده. «کازابلانکا» موفق میشود پایانبندیای ماندگار و درخشان برای داستان عاشقانهی این دو انسان خلق کند و به روایت دلدادگی آنها جاودانگی ببخشد.
برگمن طی سالهای فعالیتاش به عنوان یک بازیگر توانست سه مرتبه جایزهی اسکار را به دست اورد؛ «چراغ گاز» (Gaslight)، «آناستازیا» (Anastasia) و «قتل در قطار سریعالسیر شرق» (Murder on the Orient Express). موسسهی فیلم آمریکا به برگمن لقب چهارمین زن افسانهای تاریخ سینما را داده است. برگمن در ۲۹ اوت ۱۹۱۵ از پدری سوئدی و مادری آلمانی به دنیا آمد و در کودکی مادرش را از دست داد. برگمن بلافاصله بعد از شروع فعالیتاش به عنوان یک بازیگر در سینمای سوئد، در عرض یک سال تبدیل به بزرگترین ستارهی سینمای سوئد شد.
ورود برگمن به هالیوود به واسطهی دیوید اوسلزنیک، تهیهکنندهی فیلم «بربادرفته» (Gone with the Wind) بود؛ او یکی از فیلمهای برگمن در سوئد را دید و سپس برای بازآفرینی آن فیلم در هالیوود، برگمن را به آمریکا آورد. برگمن بلافاصله بعد از حضور در آمریکا به واسطهی عادات رفتاری و پوششی متفاوت خود مورد توجه رسانهها و مردم قرار گرفت و توانست تبدیل به یکی از ستارههای سینمای آمریکا شود.
جیمز استوارت برای بازی در این فیلم توانست برای سومینبار نامزد دریافت اسکار بهترین بازیگر شود. «چه زندگی شگفتانگیزی» بیشک حتی با استاندارهای امروزی هم یک فیلم کریسمسی متفاوت محسوب میشود. داستان این فیلم اقتباسی آزادانه است از کتاب «سرود کریسمس» چارلز دیکنز، اما این فیلمنامه اصالت مخصوص خودش را به داستان دیکنز میافزاید. استوارت در این فیلم نقش مردی را ایفا میکند که میخواهد در شب کریسمس دست به خودکشی بزند. ناگهان اما یک فرشتهی محافظ به دیدار او میآید و به او نشان میدهد که دنیا بدون او چه شکلی خواهد بود. این فیلم در ۵ رشتهی دیگر هم نامزد اسکار شد و توانست جایزهی بهترین دستآورد تکنیکی را از این جشنواره به دست آورد.
استوارت در ۲۰ می ۱۹۰۸ در ایالت پنسیلوانیای آمریکا متولد شد. او بازیگری را در دانشگاه پرینستون خواند و سال ۱۹۳۲ توانست فارغالتحصیل شود. استوارت پنج مرتبه نامزد اسکار شد و فقط یک بار برای فیلم «داستان فیلادلفیا» (Philadelphia Dtory) توانست آن را به دست آورد. موسسهی فیلم آمریکا طی مقالهای که سال ۱۹۹۹ با عنوان ۱۰۰ سال ۱۰۰ بازیگر منتشر کرد، جیمز استوارت را در رتبهی سوم قرار داد. استوارت یکی از بازیگران کلاسیک هالیوود است که کاریزمای ذاتیاش هر نقشی که او ایفاکنندهی آن بود را دوستداشتنی میکرد. استوارت هم در آثار کمیک میدرخشد و هم در آثار وسترن میتوان او را شخصیتی قدرتمند دانست؛ او یک بازیگر همه فن حریف است.
«تعطیلات رومی» فیلمی است که طرفداران فیلمهای عاشقانه باید آن را تماشا کنند. «تعطیلات رومی» که یکی از بهترین فیلمهای بازیگران برتر تاریخ است فیلمی است دوستداشتنی و صادقانه که با تمام وجود به پیامی که میخواهد به مخاطبان خود منتقل نماید باور دارد. برای این که بتوان در مقابل جذابیتهای این فیلم مقاومت کرد باید قلبی ساخته شده از سنگ داشت. اگرچه هپبورن طی سالهای ابتدایی فعالیتاش به عنوان بازیگر در این فیلم نقشآفرینی کرد، با این حال توانست به خوبی از عهدهی ایفای نقش شاهزادهی سادهلوح و ماجراجو بر بیاید. او و پک یکی از جذابترین زوجهایی هستند که میتوان با آنها وقتگذرانی کرد و فیلمنامه به این دو بازیگر فرصتهای زیادی برای به نمایش گذاشتن تواناییهایشان میدهد؛ فرصتهایی که هپبورن به خوبی آنها را شناسایی کرده و توانسته است از طریق آنها استعدادهای هنری خارقالعادهی خود را به نمایش بگذارد.
موسسهی فیلم آمریکا آدری هپبورن را سومین زن افسانهای تاریخ سینمای هالیوود نامیده است. هپبورن در ۴ می ۱۹۲۹ چشم به جهان گشود. هپبورن با بازی در «تعطیلات رومی» به شهرت رسید و توانست خیلی زود تبدیل به یکی از زنهای تاثیرگذار سینمای هالیوود شود. هپبورن پنج مرتبه برای بازی در فیلمهای «تا تاریکی صبر کن» (Wait Until Dark)، «صبحانه در تیفانی»، «داستان راهبه» (The Nun’s Story)، «سابرینا» (Sabrina) و «تعطیلات رومی» نامزد دریافت اسکار شد و توانست برای «تعطیلات رومی» این جایزه را به کمد افتخارات خود اضافه کند. هپبورن بازیگری است که بسیاری از بازیگران نسلهای پس از او از او به عنوان منبع الهام خود یاد میکنند.
«شمال از شمال غربی» که یکی از بهترین فیلمهای بازیگران برتر تاریخ است، یک فیلم دلهرهآور سرگرمکننده و جسورانه است. هیکاک در این فیلم اکشنهای پر سرعت خود را در کنار شوخیهای خندهدار میگذارد و با اضافه کردن داستانی رازآلود و قانعکننده، همهچیز را قابل قبولتر میکند. تمام این ویژگیها در کنار یکدیگر به گرانت کمک میکنند تا بتواند تمام تواناییهای خود به عنوان یک بازیگر را به خوبی به نمایش بگذارد. او موفق میشود در مقابل دوربین ارتباط هنری مناسبی با اوا مری سنت بر قرار کند و همچنین موفق میشود طی بخش زیادی از مدت زمان فیلم، به تنهایی توجه مخاطبان را به خودش حفظ نماید. وحشت بیکلام او یکی از اصلیترین عناصری است که صحنهی معروف این فیلم یعنی تعقیب شدن گرانت توسط یک هواپیما را جذاب و فراموشنشدنی میکند.
گرانت در ۱۸ ژانویهی ۱۹۰۴ متولد شد. گرانت طی سالهای فعالیت هنری اش به عنوان یک بازیگر هیچوقت نتوانست به اسکار رقابتی دست پیدا کند. او یکبار اسکار یک عمر فعالیت هنری را سال ۱۹۷۰ از این جشنواره گرفت. همکاریهای گرانت با کارگردانهای بزرگ سینما باعث شد که موسسهی فیلم آمریکا او را در ردهی دوم بهترین هنرپیشههای تاریخ آمریکا قرار دهد. هیچکاک دربارهی گرانت میگوید: «در تمام زندگیام تنها گرانت را دوست داشتم.» کری گرانت یکی از تاثیرگذارترین بازیگران تاریخ سینما است که هرگز نمیتوان تواناییهای او در بازی در نقش های مختلف را زیر سوال برد. کرانت به دنبال کهولت سن سال ۱۹۶۶ اعلام بازنشستگی کرد و پس از آن تلاشهای هیچکس حتی هیچکاک و کوبریک و هاکس برای بازگرداندن او به سینما کافی نبود.
دیویس در «همه چیز دربارهی ایو» نقش مارگو چنینگ را ایفا میکند؛ یک بازیگر تئاتر برادوی که در بدو چهل سالگی است و نگران آیندهی حرفهای خود شده. مارگو در صحنهی تئاتر یک افسانه است. او نسبت به یک طرفدار جوان دلسوزی نشان میدهد و او را وارد دایرهی شخصی زندگی خود میکند. مارگو خیلی زود در مییابد که ایو هرینگتون آن گونه که در ابتدا به نظر میآمد سادهدل نیست. در فیلمی که سرشار است از نقش آفرینیهای درخشان و به یادماندنی و در ۴ رشته نامزد دریافت اسکار بازیگری شده است، نقشآفرینی دیویس هنوز هم بهتر از سایر بازیگران این فیلم است و نمیتوان به سادگی آن را نادیده گرفت.
دیویس فعالیت هنری خود به عنوان یک بازیگر را از تئاتر آغاز کرد و سپس سال ۱۹۳۰ به هالیوود رفت. دیویس توانست دوبار برای بازی در فیلمهای «جزبل» (Jezebel) و «خطرناک» (Dangerous) اسکار بازیگری را به دست آورد. موسسهی فیلم آمریکا، از دیویس به عنوان دومین زن افسانهای پردهی بزرگ سینما یاد میکند. نقشآفرینیهای با صلابت دیویس در آثار سینمایی او را تبدیل به یکی از الگوهای ستارههای نسلهای بعدی کرد. دیویس یکی از پرکارترین بازیگران دوران طلایی هالیوود بود که توانست به دنبال نقشآفرینیهای قدرتمندش تاریخ بازیگری را دستخوش تغییر کند.
«شاهین مالت» یکی از شاهکارهای ژانر نوآر است. از بسیاری جهات، این فیلم تبدیل به الگویی شد برای بسیاری دیگر از فیلمهایی که نقش اصلی آنها کارآگاهی زودجوش بود، اما هیچ بازیگری هرگز نتوانست به خوبی بوگارت کارآگاهی خونسرد و دقیق را بازآفرینی کند. بوگارت تواناییای خارق العاده دارد که به واسطهی آن میتواند هر نقل قولی که از دهانش بیرون میآید را به شکلی ماندگار ادا کند و ان را تبدیل به دیالوگی فراموشنشدنی نماید. او به آسانی موفق میشود نقش سم اسپید را ایفا کند. در این فیلم تیمی از بازیگران مکمل قدرتمند مانند پیتر لوره و سیدنی گرین استریت که هردوی آنها یکسال بعد در «کازابلانکا» هم با او همبازی شدند به بوگارت کمک میکنند تا بتواند به بهترین شکل ممکن در مقابل دوربین نقشآفرینی کند.
هامفری بوگارت متولد ۲۵ دسامبر ۱۸۹۹ بود. او پیش از این که از سال ۱۹۳۶ همکاری خود را به طور رسمی با شرکت برادران وارنر آغاز کند، چندین سال به عنوان مدیر صحنه در شرکتهای فیلمسازی مختلف فعالیت میکرد. بوگارت یکی از بازیگرانی است که به تدریج و پله پله وارد سینما شد و توانست بعدها تبدیل به یکی از بهترین بازیگران تاریخ سینما شود. موسسهی فیلم امریکا بوگارت را در رتبهی نخست برترین هنرپیشههای مرد تاریخ سینما قرار داد. بوگارت طی سال های فعالیت خود توانست یک بار برای فیلم «ملکهی آفریقایی» (The African Queen) اسکار بهترین بازیگر نقش اصلی مرد را به دست آورد.
در زمان اکران، «بزرگ کردن بیبی» به دنبال سبک کمدی منحصر به فرد خود باعث گیچ شدن مخاطبان خودش شد.
داستان این فیلم شامل مجموعهای از اشیای گرانبهای قدیمی، چندین سوتفاهم و حتی در اوج ناباوری یک پلنگ زنده است. همین ویژگیهایی که در زمان اکران باعث سردرگمی مخاطبان شدند، چند دهه بعد باعث به شهرت رسیدن این فیلم شدند . تماشای هپبورن و کری گرانت در کنار هم در حالی که سعی میکنند هوش و ذکاوت خود را به رخ یکدیگر بکشند و اصطلاح روی یکدیگر را کم کنند لذتبخش است و پلنگ راهی عجیب است که کارگردان به واسطهی آن توانسته هیچان موجود در فیلم را افزایش دهد.
کاترین هپبورن بازیگری است که موسسهی فیلم آمریکا از او به عنوان بزرگترین ستارهی زن دوران طلایی هالیوود یاد کرده. هپبورن رکورددار بردن جایزهی اسکار هم هست؛ او به دنبال بازی در فیلمهای «شکوه صبح» (Morning Glory)، «حدس بزن چه کسی برای شام میآید» (Guess Who’s Coming to Dinner)، «شیر در زمستان» (The Lion in Winter) و «کنار برکهی طلایی» (On Golden Pond) توانسته است چهار بار اسکار بگیرد. هپبورن تنها به سینما راضی نبود و علاوه بر سینما در تئاتر هم کارنامهای درخشان از خودش به جا گذاشت.
منبع: دیجیمگ
همانطور که این ستارههای سینمایی با زحمت فراوان توانستهاند در دل تاریخ جایگاه ماندگاری برای خودشان دست و پا کنند، آثار سینمایی موجود در کارنامهی هنری آنها به اندازهای درخشان هستند که انتخاب بهترین آنها وظیفهای سخت و دشوار است. اگرچه بسیاری از بازیگران لیست ۵۰ نفرهی انجمن فیلم آمریکا بازیگرانی قدرتمند و درخشان هستند، با این حال، بعضی از آنها شاخصتر از سایرین هستند. بعضی از بازیگران این لیست به اندازهای در دل تاریخ ماندگار گردیدهاند که تبدیل به نامهایی فراتر از بهترین آثار سینمایی خود شدهاند. فیلمهایی که در ادامه به آنها اشاره میکنیم فیلمهایی مناسب هستند برای کسانی که به تازگی میخواهند وارد دنیای کلاسیک هالیوود شوند و بهترین فیلمهای بازیگران برتر تاریخ را تماشا کنند.
۱۰. فرد آستر در «کلاه سیلندری»
- سال تولید: ۱۹۳۵
- کارگردان: مارک سندریچ
- بازیگران: جینجر راجرز، اریک رودس، اریک بلور، ادوارد اورت هورتون
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۰ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۸۲ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۷ از ۱۰
«کلاه سیلندری» یک کمدی اسکروبال کلاسیک هالیوودی است با مجموعه ای از سوتفاهمات خندهدار و شخصیتهایی که جنبههای کمیک آنها میتواند برای مخاطبان جذاب باشد. در نهایت باید گقت که خط روایی این فیلم به اندازهی قطعات موسیقیاش درخشان نیستند. قطعهی موسیقی «نزدیک به هم» که در این فیلم برای نخستینبار به گوش مخاطبان رسید، از آن روز تا به حالا توسط هنرمندان بزرگی از جمله الا فیتزجرالد، فرانک سیناترا و بیلی هالیدی بازخوانی شده است و با این حال نسخهی اصلی آن که در فیلم «کلاه سیلندری» پخش شد، تبدیل به یکی از نمادهای فراموشنشدنی این فیلم شده است. در صحنهای که این آهنگ پخش میشود شاهد رقصیدن جینجر راجرز پوشیده شده در لباسی از جنس پر در محیطی متناسب با آثار کلاسیک هالیوودی خواهید بود. درخشش آستر در این فیلم نشان میدهد که او بدون یک زوج هنری هم میتواند به خوبی از عهدهی ایفای نقشهای مهم بربیاید.
فرد آستر متولد ۱۰ می ۱۸۹۹ بود. او علاقهی زیادی به بازیگری داشت و در سالهای طلایی هالیوود توانست به دنبال مهارتهایش در رقص خیلی زود تبدیل به یکی از ستارههای شناخته شده شود. آستر طی سالهای فعالیت خود به عنوان یک فیلمساز ۳۱ فیلم موزیکال سینمایی ساخت. او هنرمندان زیادی را تحت تاثیر قرار داده است. یکی از هنرمندانی که ادعا کرده است از فرد آستر الهام گرفته، خوانندهی معروف آمریکایی مایکل جکسون است. موسسهی فیلم آمریکا استر را به عنوان پنجمین ستارهی بزرگ در تمام دورانها در صنعت فیلمسازی انتخاب کرد. آستر علاوه بر «کلاه سیلندری» در فیلمهای دیگری مانند «مسافرخانهی تعطیلات» (Holiday Inn)، «رژه عید پاک» (Easter Parade) و «واگن دستهی موزیک» (The Band Wagon) هم درخشیده است.
۹. گرتا گاربو در نینوچکا (Ninotchka)
- سال تولید: ۱۹۳۹
- کارگردان: ارنست لوبیچ
- بازیگران: ملوین داگلاس، آینا کلر، بلا لوگوسی، زیگ لومان
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۹ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۸۵ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۸ از ۱۰
اگرچه این فیلم را نمیتوان نمایندهی رسمی مجموعه آثار گرتا گربو معرفی نمود، اما میتوان آن را به عنوان سرگرمکنندهترین فیلمی که گربو در آن نقشآفرینی کرده است به رسمیت شناخت. گرتا گربو در این فیلم نقش یک دیپلمات تندمزاج شوروی را ایفا میکند که وقتی به ملاقات یک آمریکایی در پاریس میرود، قلبش شروع به تندتر تپیدن میکند. با وجود فداکاریها و تعهد این دیپلمات اهل شوروی به هدف و آرمانهایش و تنفر او از غرب، «نینوچکا» تصمیم میگیرد به پوستهی سرسخت خودش برای مدتی استراحت بدهد. گاربو در نقش مامور سیاسی سرسخت شرقی میدرخشد و این نقشآفرینی او نشان میدهد که اگر این بازیگر قصد چنین کاری را داشت میتوانست تبدیل به یکی از ستارههای کمدی عصر طلایی هالیوود شود.
موسسهی فیلم آمریکا گاربو را پنجمین زن افسانهای پردهی بزرگ سینما نامید. گاربو ستارهی سرشناس سوئدی هالیوود بود که بازیگری را از سال ۱۹۲۰ آغاز کرد. گاربو پس از ۶ سال بازی در فیلمهای سوئدی مورد توجه رئیس شرکت مترو گلدن مایر قرار گرفت و به آمریکا رفت. گاربو چهار بار برای بازی در فیلمها «نینوچکا» (Ninotchka)، «کمیل» (Camille)، «آنا کریستی» (Anna Christie) و «عشق» (Romance) نامزد اسکار شد، اما در کمال ناباوری هیچوقت نتوانست این جایزه را به دست آورد. در عوض او به دنبال بازی در دو فیلم «کمیل» و «آنا کارنینا» (Anna Karenina) توانست دو مرتبهی جایزهی بهترین بازیگر زن را از جشنوارهی منتقدان نیویورک دریافت کند.
۸. مارلون براندو در «پدرخوانده» (The Godfather)
- سال تولید: ۱۹۷۲
- کارگردان: فرانسیس فورد کوپولا
- بازیگران: آل پاچینو، جیمز کان، رابرت دووال، دایان کیتن
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۸ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۱۰۰ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۹.۲ از ۱۰
بیشتر بخوانید: ردهبندی فیلمهای مارلون براندو به مناسبت تولد ۱۰۰ سالگی او
نقشآفرینی مارلون براندو به عنوان ویتو کورلئونه در «پدرخوانده» که یکی از بهترین فیلمهای بازیگران برتر تاریخ است حضوری فراموشنشدنی است و این حقیقت که «پدرخوانده» داستانی است اقتباس شده از زندگی افرادی حقیقی باعث میشود نقشآفرینی براندو بیشتر از همیشه بتواند مو را به تن طرفداران این فیلم سیخ کند. براندو پیش از این که تصمیم بگیرد در «پدرخوانده» ایفای نقش کند هم یک اسطورهی سینمایی بود و با کمک تجربهی او بود که آل پاچینو و فرانسیس فورد کوپولا توانستند برای خودشان اسم و رسمی به پا کنند. «پدرخوانده» نشان داد که دریای استعدادهای بازیگری مارلون براندو ساحل ندارد و او حتی بدون حضور در فیلمهایی شبیه به فیلمهای کلاسیکی که باعث به شهرت رسیدنش شده بودند هم میتواند بدرخشد و مخاطبان را به وجد بیاورد.
براندو یکی از ستارههای فراموشنشدنی سینما است. او خیلی زود تبدیل به کسی شد که همه میدانستند قرار است تاریخ سینما را متحول کند. درخشش براندو در فیلمهای ابتدایی کارنامهی هنریاش توانست بلافاصله نظر مخاطبان و منتقدان را به این بازیگر جلب کند. براندو یکی از آن استعدادهای خالص بازیگری است که احتمالا تا چندین نسل دیگر تکرار نخواهد شد. براندو در ۳ آوریل ۱۹۲۴ به دنیا آمد. کودکی براندو تلخ و ناراحتکننده است. او در بزرگسالی تصمیم گرفت راه خواهر بزرگترش که پیش از او به برادوی رفته بود را پیش بگیرد و به نیویورک رفت تا بازیگر شود؛ تصمیمی که برای همیشه مسیر زندگی براندو را تغییر داد.
۷. اینگرید برگمن در «کازابلانکا» (Casablanca)
- سال تولید: ۱۹۴۲
- کارگردان: مایکل کورتیز
- بازیگران: هامفری بوگارت، پل هنرید، کلود رینس، جان کوالن
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۵ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۱۰۰ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۵ از ۱۰
پیدا کردن لیستی با عنوان بهترین فیلمهای تاریخ سینما که «کازابلانکا» در آن جایگاهی نزدیک به اول نداشته باشد تقریبا ناممکن است. این داستان خارق العاده که تبدیل به یکی از بهترین فیلمهای بازیگران برتر تاریخ شده است به بررسی درگیری جهان شمول انسانها با منسألهی عشق در مقابل مسئولیت میپردازد و این نکته را واشکافی میکند که آیا یک شخص باید به نفع خودش عمل کند یا به نفع صلاح همگانی. رابطهی برگمن و بوگارت در این فیلم به عنوان دو عاشق که زمانهی آنها به طور تراژیکی گذشته است باعث شکل گرفتن یکی از بهترین زوجهای هنری تاریخ سینما شده. «کازابلانکا» موفق میشود پایانبندیای ماندگار و درخشان برای داستان عاشقانهی این دو انسان خلق کند و به روایت دلدادگی آنها جاودانگی ببخشد.
برگمن طی سالهای فعالیتاش به عنوان یک بازیگر توانست سه مرتبه جایزهی اسکار را به دست اورد؛ «چراغ گاز» (Gaslight)، «آناستازیا» (Anastasia) و «قتل در قطار سریعالسیر شرق» (Murder on the Orient Express). موسسهی فیلم آمریکا به برگمن لقب چهارمین زن افسانهای تاریخ سینما را داده است. برگمن در ۲۹ اوت ۱۹۱۵ از پدری سوئدی و مادری آلمانی به دنیا آمد و در کودکی مادرش را از دست داد. برگمن بلافاصله بعد از شروع فعالیتاش به عنوان یک بازیگر در سینمای سوئد، در عرض یک سال تبدیل به بزرگترین ستارهی سینمای سوئد شد.
ورود برگمن به هالیوود به واسطهی دیوید اوسلزنیک، تهیهکنندهی فیلم «بربادرفته» (Gone with the Wind) بود؛ او یکی از فیلمهای برگمن در سوئد را دید و سپس برای بازآفرینی آن فیلم در هالیوود، برگمن را به آمریکا آورد. برگمن بلافاصله بعد از حضور در آمریکا به واسطهی عادات رفتاری و پوششی متفاوت خود مورد توجه رسانهها و مردم قرار گرفت و توانست تبدیل به یکی از ستارههای سینمای آمریکا شود.
۶. جیمز استوارت در «چه زندگی شگفتانگیزی» (It’s a Wonderful Life)
- سال تولید: ۱۹۴۶
- کارگردان: فرانک کاپرا
- بازیگران: دانا رید، ویلیام ادموندز، لیونل باریمور، توماس میچل
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۵ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۹۰ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۶ از ۱۰
جیمز استوارت برای بازی در این فیلم توانست برای سومینبار نامزد دریافت اسکار بهترین بازیگر شود. «چه زندگی شگفتانگیزی» بیشک حتی با استاندارهای امروزی هم یک فیلم کریسمسی متفاوت محسوب میشود. داستان این فیلم اقتباسی آزادانه است از کتاب «سرود کریسمس» چارلز دیکنز، اما این فیلمنامه اصالت مخصوص خودش را به داستان دیکنز میافزاید. استوارت در این فیلم نقش مردی را ایفا میکند که میخواهد در شب کریسمس دست به خودکشی بزند. ناگهان اما یک فرشتهی محافظ به دیدار او میآید و به او نشان میدهد که دنیا بدون او چه شکلی خواهد بود. این فیلم در ۵ رشتهی دیگر هم نامزد اسکار شد و توانست جایزهی بهترین دستآورد تکنیکی را از این جشنواره به دست آورد.
استوارت در ۲۰ می ۱۹۰۸ در ایالت پنسیلوانیای آمریکا متولد شد. او بازیگری را در دانشگاه پرینستون خواند و سال ۱۹۳۲ توانست فارغالتحصیل شود. استوارت پنج مرتبه نامزد اسکار شد و فقط یک بار برای فیلم «داستان فیلادلفیا» (Philadelphia Dtory) توانست آن را به دست آورد. موسسهی فیلم آمریکا طی مقالهای که سال ۱۹۹۹ با عنوان ۱۰۰ سال ۱۰۰ بازیگر منتشر کرد، جیمز استوارت را در رتبهی سوم قرار داد. استوارت یکی از بازیگران کلاسیک هالیوود است که کاریزمای ذاتیاش هر نقشی که او ایفاکنندهی آن بود را دوستداشتنی میکرد. استوارت هم در آثار کمیک میدرخشد و هم در آثار وسترن میتوان او را شخصیتی قدرتمند دانست؛ او یک بازیگر همه فن حریف است.
۵. آدری هپبورن در «تعطیلات رمی» (Roman Holiday)
- سال تولید: ۱۹۵۳
- کارگردان: ویلیام وایلر
- بازیگران: گریگوری پک، آدی آلرت، هارتلی پاور، تولیو کارمیناتی
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۳ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۷۸ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸ از ۱۰
«تعطیلات رومی» فیلمی است که طرفداران فیلمهای عاشقانه باید آن را تماشا کنند. «تعطیلات رومی» که یکی از بهترین فیلمهای بازیگران برتر تاریخ است فیلمی است دوستداشتنی و صادقانه که با تمام وجود به پیامی که میخواهد به مخاطبان خود منتقل نماید باور دارد. برای این که بتوان در مقابل جذابیتهای این فیلم مقاومت کرد باید قلبی ساخته شده از سنگ داشت. اگرچه هپبورن طی سالهای ابتدایی فعالیتاش به عنوان بازیگر در این فیلم نقشآفرینی کرد، با این حال توانست به خوبی از عهدهی ایفای نقش شاهزادهی سادهلوح و ماجراجو بر بیاید. او و پک یکی از جذابترین زوجهایی هستند که میتوان با آنها وقتگذرانی کرد و فیلمنامه به این دو بازیگر فرصتهای زیادی برای به نمایش گذاشتن تواناییهایشان میدهد؛ فرصتهایی که هپبورن به خوبی آنها را شناسایی کرده و توانسته است از طریق آنها استعدادهای هنری خارقالعادهی خود را به نمایش بگذارد.
موسسهی فیلم آمریکا آدری هپبورن را سومین زن افسانهای تاریخ سینمای هالیوود نامیده است. هپبورن در ۴ می ۱۹۲۹ چشم به جهان گشود. هپبورن با بازی در «تعطیلات رومی» به شهرت رسید و توانست خیلی زود تبدیل به یکی از زنهای تاثیرگذار سینمای هالیوود شود. هپبورن پنج مرتبه برای بازی در فیلمهای «تا تاریکی صبر کن» (Wait Until Dark)، «صبحانه در تیفانی»، «داستان راهبه» (The Nun’s Story)، «سابرینا» (Sabrina) و «تعطیلات رومی» نامزد دریافت اسکار شد و توانست برای «تعطیلات رومی» این جایزه را به کمد افتخارات خود اضافه کند. هپبورن بازیگری است که بسیاری از بازیگران نسلهای پس از او از او به عنوان منبع الهام خود یاد میکنند.
۴. کری گرانت در «شمال از شمال غربی» (North by Northwest)
- سال تولید: ۱۹۵۹
- کارگردان: آلفرد هیچکاک
- بازیگران: اوا مری سنت، جیمز میسون، کن لینچ، مارتین لاندا
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۴ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۹۸ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۳ از ۱۰
«شمال از شمال غربی» که یکی از بهترین فیلمهای بازیگران برتر تاریخ است، یک فیلم دلهرهآور سرگرمکننده و جسورانه است. هیکاک در این فیلم اکشنهای پر سرعت خود را در کنار شوخیهای خندهدار میگذارد و با اضافه کردن داستانی رازآلود و قانعکننده، همهچیز را قابل قبولتر میکند. تمام این ویژگیها در کنار یکدیگر به گرانت کمک میکنند تا بتواند تمام تواناییهای خود به عنوان یک بازیگر را به خوبی به نمایش بگذارد. او موفق میشود در مقابل دوربین ارتباط هنری مناسبی با اوا مری سنت بر قرار کند و همچنین موفق میشود طی بخش زیادی از مدت زمان فیلم، به تنهایی توجه مخاطبان را به خودش حفظ نماید. وحشت بیکلام او یکی از اصلیترین عناصری است که صحنهی معروف این فیلم یعنی تعقیب شدن گرانت توسط یک هواپیما را جذاب و فراموشنشدنی میکند.
گرانت در ۱۸ ژانویهی ۱۹۰۴ متولد شد. گرانت طی سالهای فعالیت هنری اش به عنوان یک بازیگر هیچوقت نتوانست به اسکار رقابتی دست پیدا کند. او یکبار اسکار یک عمر فعالیت هنری را سال ۱۹۷۰ از این جشنواره گرفت. همکاریهای گرانت با کارگردانهای بزرگ سینما باعث شد که موسسهی فیلم آمریکا او را در ردهی دوم بهترین هنرپیشههای تاریخ آمریکا قرار دهد. هیچکاک دربارهی گرانت میگوید: «در تمام زندگیام تنها گرانت را دوست داشتم.» کری گرانت یکی از تاثیرگذارترین بازیگران تاریخ سینما است که هرگز نمیتوان تواناییهای او در بازی در نقش های مختلف را زیر سوال برد. کرانت به دنبال کهولت سن سال ۱۹۶۶ اعلام بازنشستگی کرد و پس از آن تلاشهای هیچکس حتی هیچکاک و کوبریک و هاکس برای بازگرداندن او به سینما کافی نبود.
۳. بت دیویس در «همهچیز دربارهی ایو» (All About Eve)
- سال تولید: ۱۹۵۰
- کارگردان: جوزف ال. منکیهویچ
- بازیگران: آن بکستر، جرج سندرز، سلست هوم، گری مریل
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۴ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۹۸ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۲ از ۱۰
دیویس در «همه چیز دربارهی ایو» نقش مارگو چنینگ را ایفا میکند؛ یک بازیگر تئاتر برادوی که در بدو چهل سالگی است و نگران آیندهی حرفهای خود شده. مارگو در صحنهی تئاتر یک افسانه است. او نسبت به یک طرفدار جوان دلسوزی نشان میدهد و او را وارد دایرهی شخصی زندگی خود میکند. مارگو خیلی زود در مییابد که ایو هرینگتون آن گونه که در ابتدا به نظر میآمد سادهدل نیست. در فیلمی که سرشار است از نقش آفرینیهای درخشان و به یادماندنی و در ۴ رشته نامزد دریافت اسکار بازیگری شده است، نقشآفرینی دیویس هنوز هم بهتر از سایر بازیگران این فیلم است و نمیتوان به سادگی آن را نادیده گرفت.
دیویس فعالیت هنری خود به عنوان یک بازیگر را از تئاتر آغاز کرد و سپس سال ۱۹۳۰ به هالیوود رفت. دیویس توانست دوبار برای بازی در فیلمهای «جزبل» (Jezebel) و «خطرناک» (Dangerous) اسکار بازیگری را به دست آورد. موسسهی فیلم آمریکا، از دیویس به عنوان دومین زن افسانهای پردهی بزرگ سینما یاد میکند. نقشآفرینیهای با صلابت دیویس در آثار سینمایی او را تبدیل به یکی از الگوهای ستارههای نسلهای بعدی کرد. دیویس یکی از پرکارترین بازیگران دوران طلایی هالیوود بود که توانست به دنبال نقشآفرینیهای قدرتمندش تاریخ بازیگری را دستخوش تغییر کند.
۲. هامفری بوگارت در «شاهین مالت» (The Maltese Falcon)
- سال تولید: ۱۹۴۱
- کارگردان: جان هیوستن
- بازیگران: مری آستور، سیدنی گرین استریت، پیتر لوره، لی پاتریک
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۱ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۹۷ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸ از ۱۰
بیشتر بخوانید: ۱۰ زوج سینمایی برتر عصر طلایی هالیوود؛ از لورل و هاردی تا بوگارت و باکال
«شاهین مالت» یکی از شاهکارهای ژانر نوآر است. از بسیاری جهات، این فیلم تبدیل به الگویی شد برای بسیاری دیگر از فیلمهایی که نقش اصلی آنها کارآگاهی زودجوش بود، اما هیچ بازیگری هرگز نتوانست به خوبی بوگارت کارآگاهی خونسرد و دقیق را بازآفرینی کند. بوگارت تواناییای خارق العاده دارد که به واسطهی آن میتواند هر نقل قولی که از دهانش بیرون میآید را به شکلی ماندگار ادا کند و ان را تبدیل به دیالوگی فراموشنشدنی نماید. او به آسانی موفق میشود نقش سم اسپید را ایفا کند. در این فیلم تیمی از بازیگران مکمل قدرتمند مانند پیتر لوره و سیدنی گرین استریت که هردوی آنها یکسال بعد در «کازابلانکا» هم با او همبازی شدند به بوگارت کمک میکنند تا بتواند به بهترین شکل ممکن در مقابل دوربین نقشآفرینی کند.
هامفری بوگارت متولد ۲۵ دسامبر ۱۸۹۹ بود. او پیش از این که از سال ۱۹۳۶ همکاری خود را به طور رسمی با شرکت برادران وارنر آغاز کند، چندین سال به عنوان مدیر صحنه در شرکتهای فیلمسازی مختلف فعالیت میکرد. بوگارت یکی از بازیگرانی است که به تدریج و پله پله وارد سینما شد و توانست بعدها تبدیل به یکی از بهترین بازیگران تاریخ سینما شود. موسسهی فیلم امریکا بوگارت را در رتبهی نخست برترین هنرپیشههای مرد تاریخ سینما قرار داد. بوگارت طی سال های فعالیت خود توانست یک بار برای فیلم «ملکهی آفریقایی» (The African Queen) اسکار بهترین بازیگر نقش اصلی مرد را به دست آورد.
۱. کاترین هپبورن در «بزرگ کردن بیبی» (Bringing Up Baby)
- سال تولید: ۱۹۳۸
- کارگردان: هاوارد هاکس
- بازیگران: کری گرانت، والتر کتلت، می رابسون، فریتس فیلد
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۹ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۹۱ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۸ از ۱۰
در زمان اکران، «بزرگ کردن بیبی» به دنبال سبک کمدی منحصر به فرد خود باعث گیچ شدن مخاطبان خودش شد.
داستان این فیلم شامل مجموعهای از اشیای گرانبهای قدیمی، چندین سوتفاهم و حتی در اوج ناباوری یک پلنگ زنده است. همین ویژگیهایی که در زمان اکران باعث سردرگمی مخاطبان شدند، چند دهه بعد باعث به شهرت رسیدن این فیلم شدند . تماشای هپبورن و کری گرانت در کنار هم در حالی که سعی میکنند هوش و ذکاوت خود را به رخ یکدیگر بکشند و اصطلاح روی یکدیگر را کم کنند لذتبخش است و پلنگ راهی عجیب است که کارگردان به واسطهی آن توانسته هیچان موجود در فیلم را افزایش دهد.
کاترین هپبورن بازیگری است که موسسهی فیلم آمریکا از او به عنوان بزرگترین ستارهی زن دوران طلایی هالیوود یاد کرده. هپبورن رکورددار بردن جایزهی اسکار هم هست؛ او به دنبال بازی در فیلمهای «شکوه صبح» (Morning Glory)، «حدس بزن چه کسی برای شام میآید» (Guess Who’s Coming to Dinner)، «شیر در زمستان» (The Lion in Winter) و «کنار برکهی طلایی» (On Golden Pond) توانسته است چهار بار اسکار بگیرد. هپبورن تنها به سینما راضی نبود و علاوه بر سینما در تئاتر هم کارنامهای درخشان از خودش به جا گذاشت.
منبع: دیجیمگ
https://teater.ir/news/62215