دنیای «بازی تاج و تخت» (Games of Thrones) پر بود از افسانههای اژدهایان و کسانی که با آنها سواری میکردند. «خاندان اژدها» (House of the Dragon) در دنیای اژدهایان عمیقتر میشود و نشان میدهد که چگونه این موجودات طی چندین نسل دنیای وستروس را تحت تاثیر قرار دادهاند.
چارسو پرس: هر اژدها بازتابندهی بعضی از جنبههای شخصیتی سوار مورد احترام خودش است. اژدهایان سریال «خاندان اژدها» همچنین نماد قدرت در این دنیا هم هستند. اگرچه ممکن است آنها از نظر اخلاقی خنثی و بیطرف باشند، اما سواران آنها میتوانند تقریبا برای دستیابی به تمام هدفهایشان از آنها استفاده کنند؛ چه این اهداف خوب باشند و چه بد.
اژدهایان سریال «خاندان اژدها» نشاندهندهی بهترین و بدترین تاثیرات سوارانشان بر جهان اطراف هستند. اگرچه ممکن است داستانهای این سریال از منبع داستانی یعنی رمانها متفاوت باشند، اما مشخص است که اژدهایان بر فرهنگ و وقایع وستروس تاثیرات فراوانی میگذارند. بعضی اژدهایان مانند ورمیتور بدون سوار هستند و بیش از هرچیز نشاندهندهی تاریخچهی اژدهایان میباشند. بعضی دیگر مانند سیراکس ویژگیهایی دارند که بازتابدهندهی سوارانشان هستند. هر اژدها ویژگیهای شخصیتی خودش را دارد و قدرت و توانایی خود را به شکلهای مختلفی به تصویر میکشاند.
با وجود آن چه گفته شد، کاراکسس محدودیتهای خاصی دارد که بر تواناییهایش تاثیر میگذارد. برای مثال در اوج نبرد با کربفیدر (دانیل اسکات-اسمیت) کاراکسس گمراه میشود و به شکلی ناخواسته دیمون را زخمی میکند. با این حال کاراکسس که یکی از اژدهایان سریال «خاندان اژدها» میباشد، در موقعیتهای مختلف توانسته است دشمنان دیمون را از سر راه او بر دارد. در «خاندان اژدها» کاراکسس به خوبی انرژی وصفناپذیر دیمون را به تصویر میکشاند و همراه با او وارد ماجراجوییهای مختلف میشود. این اژدها نقش مهمی در پیروزیهای این شخصیت دارد.
۹. ورمکس
تماشای جاکاریس و ورمکس و چگونگی پیوند خوردن آنها با یکدیگر به خوبی نشان میدهد که انسانها چه نگاهی به اژدهایان دارند و چگونه آنها را بخشی از خودشان میدانند. این ارتباط بین انسانها و اژدهایان یکی از مهمترین جنبههای سریال «خاندان اژدها» است. در این سریال اژدهایان و ارتباط آنها با انسانها نقشی کلیدی دارند و اگر به آنها پرداخته نمیشد چیز زیادی برای تعریف کردن باقی نمیماند. ورمکس به جاکاریس اجازه میدهد رشد کند و رشد کردن جاکاریس باعث میشود ورمکس بتواند بهتر با او ارتباط برقرار نماید. ورمکس یکی از اژدهایان سریال «خاندان اژدها» است که طرفداران زیادی دارد و اگرچه حضوری کوتاه در این سریال داشته است، اما تاثیر زیادی بر روند وقایع گذاشته.
تماشای این اژدها که به آواز خواندن دیمون به شکلی قدرتمند واکنش نشان میدهد بازتابدهندهی این نکته است که اژدهایان همیشه بخشی از داستان تارگرینها بودهاند. این حقیقت که ورمیتور بسیار باستانی است و بسیار تاریخی، اثباتکنندهی ریشههای قدیمی این داستان فانتزی است. حضور ورمیتور یادآورندهی این نکته است که این موجودات میتوانند تا چه اندازه باعث کوچک به نظر رسیدن انسانها شوند. در حالی که دیمون جاهطلبیهای خودش را دارد، با این حال هنوز مجبور است در مقابل این اژدهای باستانی که یکی از اژدهایان سریال «خاندان اژدها» میباشد فروتن و سر به زیر باشد.
رابطهی سانفایر با آگون دوم نشاندهندهی شخصیت متفاوت سوار او است؛ مردی که به هیچ چیز اهمیت نمیدهد و میگذارد وقایع مسیر سرنوشت را طی کنند. تمام اژدهایان کاملا با داستان سوارانشان گره خوردهاند. این حقیقت که آگون سوار سانفایر است به خوبی نشان میدهد که او اولویتهای دیگری به جز کشورگشایی دارد. سانفایر که یکی از اژدهایان سریال «خاندان اژدها» است بسیار متفاوت میباشد و میتوان آن را بخشی جداییناپذیر از دوران حکومت آگون دوم دانست. تا به اینجا، سانفایر فقط نقشی کوتاه در داستان پیشزمینهای آگون دوم داشته است.
اگرچه ممکن است سیسموک یکی از اژدهایان جوان باشد، اما به خوبی نشان داده که تا چه اندازه قدرتمند است. در مقایسه با برادرانش، سیسموک بسیار جوانتر است و این به معنای آن است که این اژدها تواناییهای بالقوهی فراوانی دارد که انتظار بالفعل شدن را میکشند. این اژدها که یکی از اژدهایان سریال «خاندان اژدها» می باشد نشان داده که میتواند محافظ خوبی باشد و ارادهی سوار خود را به بهترین شکل ممکن عملی کند. او ارتباطی قدرتمند با لینور دارد که به آسانی نمیتوان آن را از بین برد. «خاندان اژدها» میتوانست داستان لینور و سیسموک را تغییر دهد و یا به آسانی این اژدهای قدرتمند را به دنیای اژدهایان بازگرداند.
اگرچه دریمفایر در مقایسه با بسیاری از اژدهایان دیگر ممکن است نقش خیلی مهمی در داستان نداشته باشد، با این حال در زمینهی بقا پیدا کردن اژدهایان بیشک نقشی بسیار حیاتی دارد. کاملا مشخص است که او اهمیت فراوان تخمهایش را درک میکند؛ چرا که او از آنها محافظت میکند. او میتواند تعیین کند که چه کسی میتواند به این موجودات دسترسی داشته باشد و این تعیینکندگی او میتواند آیندهی وستروس را تغییر دهد. او همان محافظی است که تخمهایش به آن نیاز دارند. این اژدها بقا را به نسل اژدهایان هدیه میدهد و مطمئن میشود که هر کسی نتواند با یک تخم اژدها از زیر دستانش فرار کند.
اگرچه آرراکس ممکن است یکی از اژدهایان کوچکتر سریال «خاندان اژدها» باشد، با این حال، این حقیقت که او در کنار لوکریس کشته شده است، پیامی شوکهکننده به تمام دنیا فرستاد. اگرچه او فقط برای مدتی کوتاه نشان داده شد، پیوندش با لوکریس اما کاملا واضح بود. مرگ او بسیار تراژیک بود چرا که در نهایت منجر به درد و رنج فراوانی شد. مرگ آرراکس بازتابدهندهی نواقص فراوان خاندان تارگرینها است. این خانواده نمیتواند با این مرگ کنار بیاید و در نهایت تصمیم میگیرد وارد جنگی شود که چندین هزار نفر به واسطهی آن به کام نابودی کشیده میشوند و با درد و عذاب میمیرند.
ملیس در زمان زندانی بودنش بلافاصله موفق میشود احساس ترحم و دلرحمی مخاطبان را برانگیزاند. دیدن او در شرایط سختی مانند این مورد، نشاندهندهی این واقعیت است که اژدهایان زندگی درونی پیچیدهای دارند و مشتاق آزادی و پرواز در آسمانها هستند. ورود شوکهکنندهی او هنگام فرار راینیز نشاندهندهی قدرتش و این حقیقت است که انسانها در این جهان هنگامی میتوانند در قدرتمندترین حالت خود باشند که با اژدهایان همکاری کنند. تماشای عشق و وابستگی راینیز به ملیس همچنین به خوبی نشان میدهد که پیوند بین یک اژدها و سوارش میتواند تا چه اندازه عمیق باشد.
او به همان اندازه که از خودش مهربانی و دوستی ابراز مینماید، میتواند خشن و وحشی باشد. واگار به خوبی نشان میدهد که اژدهایان میتوانند چقدر عمیق جهان اطراف خود را تجربه کنند و چقدر قدرتمند و مرگبار باشند. پیشینهی او هم بر جذابیتهای این شخصیت میافزاید. او به اندازهی کافی جهان اطراف خود را دیده است و حالا میتوان او را حتی تا اندازهای خردمند دانست. درد و رنجی که او تجربه کرده است، به وضوح اعمال او و پیوندش با سواران را تحت تاثیر قرار میدهد. این اژدها که یکی از اژدهایان سریال «خاندان اژدها» میباشد را میتوان فرمانروای دنیای اژدهایان داسنت.
۱. سیراکس
تماشای سیراکس بسیار لذتبخش است چرا که او در هماهنگی کامل با راینیرا قرار دارد. هنگامی که راینیرا در زمان یک سقط جنین درد میکشد، سیراکس هم میتواند این درد احساسی را لمس کند. هنگامی که راینیرا بقایای پسر خودش و آرراکس را جمع میکند، سیراکس نعرهای دردناک میکشد که بازتابدهندهی اندوه راینیرا است. در نهایت، سیراکس به خوبی بازتابدهندهی احساسات راینیرا طی سریال است. این دو شخصیت پیوندی ناگسستنی با یکدیگر بر قرار کردهاند و طی روزهای سخت و آسان زیادی در کنار یک دیگر بودهاند.
اژدهایان سریال «خاندان اژدها» نشاندهندهی بهترین و بدترین تاثیرات سوارانشان بر جهان اطراف هستند. اگرچه ممکن است داستانهای این سریال از منبع داستانی یعنی رمانها متفاوت باشند، اما مشخص است که اژدهایان بر فرهنگ و وقایع وستروس تاثیرات فراوانی میگذارند. بعضی اژدهایان مانند ورمیتور بدون سوار هستند و بیش از هرچیز نشاندهندهی تاریخچهی اژدهایان میباشند. بعضی دیگر مانند سیراکس ویژگیهایی دارند که بازتابدهندهی سوارانشان هستند. هر اژدها ویژگیهای شخصیتی خودش را دارد و قدرت و توانایی خود را به شکلهای مختلفی به تصویر میکشاند.
۱۰. کاراکسس
- اژدهای تهدیدکننده
با وجود آن چه گفته شد، کاراکسس محدودیتهای خاصی دارد که بر تواناییهایش تاثیر میگذارد. برای مثال در اوج نبرد با کربفیدر (دانیل اسکات-اسمیت) کاراکسس گمراه میشود و به شکلی ناخواسته دیمون را زخمی میکند. با این حال کاراکسس که یکی از اژدهایان سریال «خاندان اژدها» میباشد، در موقعیتهای مختلف توانسته است دشمنان دیمون را از سر راه او بر دارد. در «خاندان اژدها» کاراکسس به خوبی انرژی وصفناپذیر دیمون را به تصویر میکشاند و همراه با او وارد ماجراجوییهای مختلف میشود. این اژدها نقش مهمی در پیروزیهای این شخصیت دارد.
۹. ورمکس
- اژدهای دانشآموز
تماشای جاکاریس و ورمکس و چگونگی پیوند خوردن آنها با یکدیگر به خوبی نشان میدهد که انسانها چه نگاهی به اژدهایان دارند و چگونه آنها را بخشی از خودشان میدانند. این ارتباط بین انسانها و اژدهایان یکی از مهمترین جنبههای سریال «خاندان اژدها» است. در این سریال اژدهایان و ارتباط آنها با انسانها نقشی کلیدی دارند و اگر به آنها پرداخته نمیشد چیز زیادی برای تعریف کردن باقی نمیماند. ورمکس به جاکاریس اجازه میدهد رشد کند و رشد کردن جاکاریس باعث میشود ورمکس بتواند بهتر با او ارتباط برقرار نماید. ورمکس یکی از اژدهایان سریال «خاندان اژدها» است که طرفداران زیادی دارد و اگرچه حضوری کوتاه در این سریال داشته است، اما تاثیر زیادی بر روند وقایع گذاشته.
۸. ورمیتور
- اژدهای سالخوزده
تماشای این اژدها که به آواز خواندن دیمون به شکلی قدرتمند واکنش نشان میدهد بازتابدهندهی این نکته است که اژدهایان همیشه بخشی از داستان تارگرینها بودهاند. این حقیقت که ورمیتور بسیار باستانی است و بسیار تاریخی، اثباتکنندهی ریشههای قدیمی این داستان فانتزی است. حضور ورمیتور یادآورندهی این نکته است که این موجودات میتوانند تا چه اندازه باعث کوچک به نظر رسیدن انسانها شوند. در حالی که دیمون جاهطلبیهای خودش را دارد، با این حال هنوز مجبور است در مقابل این اژدهای باستانی که یکی از اژدهایان سریال «خاندان اژدها» میباشد فروتن و سر به زیر باشد.
۷. سانفایر
- اژدهای طلایی
رابطهی سانفایر با آگون دوم نشاندهندهی شخصیت متفاوت سوار او است؛ مردی که به هیچ چیز اهمیت نمیدهد و میگذارد وقایع مسیر سرنوشت را طی کنند. تمام اژدهایان کاملا با داستان سوارانشان گره خوردهاند. این حقیقت که آگون سوار سانفایر است به خوبی نشان میدهد که او اولویتهای دیگری به جز کشورگشایی دارد. سانفایر که یکی از اژدهایان سریال «خاندان اژدها» است بسیار متفاوت میباشد و میتوان آن را بخشی جداییناپذیر از دوران حکومت آگون دوم دانست. تا به اینجا، سانفایر فقط نقشی کوتاه در داستان پیشزمینهای آگون دوم داشته است.
۶. سیسموک
- اژدهای تنها
اگرچه ممکن است سیسموک یکی از اژدهایان جوان باشد، اما به خوبی نشان داده که تا چه اندازه قدرتمند است. در مقایسه با برادرانش، سیسموک بسیار جوانتر است و این به معنای آن است که این اژدها تواناییهای بالقوهی فراوانی دارد که انتظار بالفعل شدن را میکشند. این اژدها که یکی از اژدهایان سریال «خاندان اژدها» می باشد نشان داده که میتواند محافظ خوبی باشد و ارادهی سوار خود را به بهترین شکل ممکن عملی کند. او ارتباطی قدرتمند با لینور دارد که به آسانی نمیتوان آن را از بین برد. «خاندان اژدها» میتوانست داستان لینور و سیسموک را تغییر دهد و یا به آسانی این اژدهای قدرتمند را به دنیای اژدهایان بازگرداند.
۵. دریمفایر
- اژدهای محافظ
اگرچه دریمفایر در مقایسه با بسیاری از اژدهایان دیگر ممکن است نقش خیلی مهمی در داستان نداشته باشد، با این حال در زمینهی بقا پیدا کردن اژدهایان بیشک نقشی بسیار حیاتی دارد. کاملا مشخص است که او اهمیت فراوان تخمهایش را درک میکند؛ چرا که او از آنها محافظت میکند. او میتواند تعیین کند که چه کسی میتواند به این موجودات دسترسی داشته باشد و این تعیینکندگی او میتواند آیندهی وستروس را تغییر دهد. او همان محافظی است که تخمهایش به آن نیاز دارند. این اژدها بقا را به نسل اژدهایان هدیه میدهد و مطمئن میشود که هر کسی نتواند با یک تخم اژدها از زیر دستانش فرار کند.
۴. آرراکس
- اژدهای تراژیک
اگرچه آرراکس ممکن است یکی از اژدهایان کوچکتر سریال «خاندان اژدها» باشد، با این حال، این حقیقت که او در کنار لوکریس کشته شده است، پیامی شوکهکننده به تمام دنیا فرستاد. اگرچه او فقط برای مدتی کوتاه نشان داده شد، پیوندش با لوکریس اما کاملا واضح بود. مرگ او بسیار تراژیک بود چرا که در نهایت منجر به درد و رنج فراوانی شد. مرگ آرراکس بازتابدهندهی نواقص فراوان خاندان تارگرینها است. این خانواده نمیتواند با این مرگ کنار بیاید و در نهایت تصمیم میگیرد وارد جنگی شود که چندین هزار نفر به واسطهی آن به کام نابودی کشیده میشوند و با درد و عذاب میمیرند.
۳. ملیس
- اژدهای حماسی
ملیس در زمان زندانی بودنش بلافاصله موفق میشود احساس ترحم و دلرحمی مخاطبان را برانگیزاند. دیدن او در شرایط سختی مانند این مورد، نشاندهندهی این واقعیت است که اژدهایان زندگی درونی پیچیدهای دارند و مشتاق آزادی و پرواز در آسمانها هستند. ورود شوکهکنندهی او هنگام فرار راینیز نشاندهندهی قدرتش و این حقیقت است که انسانها در این جهان هنگامی میتوانند در قدرتمندترین حالت خود باشند که با اژدهایان همکاری کنند. تماشای عشق و وابستگی راینیز به ملیس همچنین به خوبی نشان میدهد که پیوند بین یک اژدها و سوارش میتواند تا چه اندازه عمیق باشد.
۲. واگار
- ملکهی اژدهایان
او به همان اندازه که از خودش مهربانی و دوستی ابراز مینماید، میتواند خشن و وحشی باشد. واگار به خوبی نشان میدهد که اژدهایان میتوانند چقدر عمیق جهان اطراف خود را تجربه کنند و چقدر قدرتمند و مرگبار باشند. پیشینهی او هم بر جذابیتهای این شخصیت میافزاید. او به اندازهی کافی جهان اطراف خود را دیده است و حالا میتوان او را حتی تا اندازهای خردمند دانست. درد و رنجی که او تجربه کرده است، به وضوح اعمال او و پیوندش با سواران را تحت تاثیر قرار میدهد. این اژدها که یکی از اژدهایان سریال «خاندان اژدها» میباشد را میتوان فرمانروای دنیای اژدهایان داسنت.
بیشتر بخوانید: مطالب مربوط به سریالهای خارجی
۱. سیراکس
- اژدهای مادر
تماشای سیراکس بسیار لذتبخش است چرا که او در هماهنگی کامل با راینیرا قرار دارد. هنگامی که راینیرا در زمان یک سقط جنین درد میکشد، سیراکس هم میتواند این درد احساسی را لمس کند. هنگامی که راینیرا بقایای پسر خودش و آرراکس را جمع میکند، سیراکس نعرهای دردناک میکشد که بازتابدهندهی اندوه راینیرا است. در نهایت، سیراکس به خوبی بازتابدهندهی احساسات راینیرا طی سریال است. این دو شخصیت پیوندی ناگسستنی با یکدیگر بر قرار کردهاند و طی روزهای سخت و آسان زیادی در کنار یک دیگر بودهاند.
https://teater.ir/news/63317