مشکل اصلی ساعت 6 صبح پرداخت و اجرای ضعیف مدیری از سوژه‌ای است که فی‌النفسه سوژه بدی نیست اما همین سوژه نسبتا خوب آدم کاربلدی می‌خواهد تا با پرداختی درست آن را تبدیل به فیلمی پرکشش نماید. «ساعت 6 صبح» بار دیگر این فرضیه را اثبات می‌کند که مهران مدیری برای ساخت یک اثر ماندگار احتیاج به زمان بیشتری به اندازه یک سریال دارد و زمانی که قرار است یک داستان را در طول90 دقیقه جمع و جور کند عاجز می‌شود.
چارسو پرس: همه ساله فیلم‌های خوب و بد زیادی در سینمای ایران ساخته می‌شود که امری طبیعی و نرمال است. اما ما در سال‌های اخیر با فیلم‌هایی مواجه هستیم که دلیل وجودی ساخت آنها مشخص نیست، یعنی مشخص نیست فارغ از کیفیت نهایی چرا کارگردان فکر کرده ساختن این سوژه با چنین اجرای سطحی و دم‌دستی لازم است؟

 «ساعت 6 صبح» مهران مدیری یکی از همین فیلم‌هاست. فیلمی که بد بودن آن اظهر من الشمس است اما فارغ از بد بودن دلیل ساخته شدن این فیلم توسط کارگردان باتجربه‌ای مانند مدیری که سال‌هاست در عرصه نمایش فعالیت می‌کند مشخص نیست. ساعت 6 صبح داستان دختری به نام سارا را روایت می‌کند که برای ادامه تحصیل در کانادا پذیرش گرفته است. در شبی که قرار است ساعت 6 صبح سارا به سمت کانادا پرواز کند، دوستان سارا برای او میهمانی خداحافظی می‌گیرند. میهمانی که با حضور مامورین نیروی انتظامی تبدیل به یک بحران بزرگ می‌شود.

مشکل اصلی ساعت 6 صبح پرداخت و اجرای ضعیف مدیری از سوژه‌ای است که فی‌النفسه سوژه بدی نیست اما همین سوژه نسبتا خوب آدم کاربلدی می‌خواهد تا با پرداختی درست آن را تبدیل به فیلمی پرکشش نماید. «ساعت 6 صبح» بار دیگر این فرضیه را اثبات می‌کند که مهران مدیری برای ساخت یک اثر ماندگار احتیاج به زمان بیشتری به اندازه یک سریال دارد و زمانی که قرار است یک داستان را در طول90 دقیقه جمع و جور کند عاجز می‌شود.

بیشتر بخوانید: درباره فیلم «ساعت 6 صبح» به کارگردانی مهران مدیری فیلمی که می‌خواهد خیلی چیزها باشد!


تماشای این فیلم نکته دیگری را هم اثبات می‌کند که مهران مدیری به هیچ وجه فیلمنامه‌نویس خوبی نیست و اگر سریال‌هایش در دهه 80 هجری شمسی تبدیل به آثار موفقی شده‌اند به‌واسطه حضور نویسندگان توانمندی مانند پیمان قاسم‌خانی و مرحوم خشایار الوند بوده است. مدیری دقیقا از زمانی که دیگر با آن تیم نویسندگان کار نکرد شروع به سقوط آزاد کرد. نه در حاشیه موفقیت سریال‌های دهه 80 مهران مدیری را تکرار کرد نه حضور مداوم در شبکه نمایش خانگی توانست اعتبار گذشته مدیری را به او برگرداند. ساعت 6 صبح هم تیر خلاصی بود به ته‌مانده اعتبار کارگردانی که زمانی بزرگ‌ترین سرگرمی‌ساز تلویزیون ایران به حساب می‌آمد. همان‌طور که در سطور بالا ذکرش رفت مشکل اصلی ساعت 6 صبح پرداخت سطح پایین و ضعیف مدیری از سوژه است. مدیری در همان ابتدای کار وقت زیادی را به مراسم میهمانی خداحافظی سارا اختصاص می‌دهد.


اختصاص دادن این حجم از وقت به این میهمانی نه‌تنها توجیه دراماتیکی ندارد که به‌واسطه تعدد شوخی‌های لوس و بی‌نمک و موقعیت‌های سطحی فیلم را از نفس می‌اندازد. از همه بدتر اینکه قابل پیش‌بینی است و تماشاگر از همان ثانیه‌های ابتدایی حدس می‌زند که دیر یا زود سر و کله پلیس پیدا می‌شود و این حضور ناگهانی پلیس است که اتفاقات بعدی را رقم می‌زند. این اتلاف وقت بیهوده باعث شده مدیری زمان زیادی را از دست بدهد و درست در جایی که باید فیلم اوج بگیرد و تماشاگر را درگیر موقعیت و شخصیت‌ها کند تمام شود. از زمانی که سیاوش برادر سارا وارد قصه می‌شود تا به خواهرش کمک کند تماشاگر امیدوار می‌شود بعد از آن فصل مطول و کشدار میهمانی قرار است شاهد یک تریلر جذاب و نفسگیر باشد که البته انتظار عبث و بیهوده‌ای است. اتفاقاتی که بعد از حضور سیاوش رقم می‌خورد به قدری سرعت بالایی دارد و به لحاظ منطقی دچار ایراد است که تماشاگر را به خنده می‌اندازد.

بیشتر بخوانید: مطالب و اخبار سینمای ایران


مهران مدیری می‌توانست با استفاده از یک تمهید ساده کاری کند که لااقل ساعت 6 صبح آنقدر فیلم بی‌ارزشی به نظر نرسد. او می‌توانست با کوتاه کردن فصل میهمانی فرصت بیشتری به نیمه دوم فیلم بدهد که هم به لحاظ داستانی جذابیت بیشتری داشت و هم می‌توانست تماشاگر را درگیر شخصیت‌ها و مشکلات‌شان کند. مهران مدیری همیشه علاقه داشته خودش را در جایگاهی بالاتر از یک شومن و سرگرمی‌ساز ببیند. در برنامه‌های مختلفی که می‌سازد مدام به گوش دادن موسیقی کلاسیک و خواندن رمان‌های بزرگ اشاره می‌کند تا این جایگاه متمایز را برای تماشاگر جا بیندازد اما مشکل اینجا است درست در بزنگاه‌هایی که قرار است با ساخت اثری متفاوت این موضوع را اثبات کند نمی‌تواند. ساعت 6 صبح یکی از همان بزنگاه‌هاست که ناتوانی مدیری را در ساخت فیلمی متفاوت نشان می‌دهد. 
منبع: فرهیختگان
نویسنده: مازیار وکیلی