انیمههای سینمایی بسیار جذاب و خوبی تاکنون در دهه ۲۰۲۰ میلادی اکران شدند که جزو بهترین انیمههای سینمایی این دهه محسوب میشوند.
چارسو پرس: در دهه ۲۰۱۰ میلادی انیمههای سینمایی توانستند به محبوبیتهای بسیار زیادی دست پیدا کنند و کیفیت بسیار خوبی داشته باشند. انیمههایی همچون A Silent Voice و Your Name باعث شدند تا جذابیت دنیای انیمه در بین مخاطبان جهانی مورد توجه قرار بگیرد و این در حالی است که آثار معدود اما استادانه استودیو جیبلی نیز استانداردی را اعمال کرده که سایر فیلمسازان را وادار به بهبود کارهایشان میکند.
با وجود گذشت کمتر از نیمی از این دهه میلادی جاری، دهه ۲۰۲۰ میلادی پر از انیمههای با کیفیت بالا بوده که باعث شده تا روند چشمگیر انیمههای سینمایی همچنان ادامه داشته باشد. در حالی که هنوز فیلمی خارج از محدوده شونن وجود ندارد که بتواند به فرهنگ عامه در غرب نفوذ کند مانند انیمه «نام تو» در دهه گذشته اما این انیمههایی که تاکنون منتشر شدند، از روند داستانهای سینمایی، انیمیشن سازی فوقالعاده و داشتن داستان منسجمتر در مدت زمان طولانیتر پیروی کردند.
به نظر میرسد که فیلمهای بسیار سودآور دهه ۲۰۱۰ میلادی باعث ایجاد حس راحتی بیشتری در بین استودیوهای بزرگ برای ساختن انیمه سینمایی شدند. به خاطر همه این موارد نیز دهه ۲۰۲۰ میلادی تاکنون انیمههای سینمایی بسیار جذابی را به خودش دیده که ارزش دیدن را دارند.
انیمه «مابوروشی» یک اثر سینمایی فانتزی و علمی تخیلی است که داستان دانشآموزان دبیرستانی ماسامونه و موستومی را دنبال میکند، آن هم پس از انفجار در کارخانه فولاد شهرشان که باعث شده تا جریان زمان متوقف شود و شهروندان در زمستانی بیپایان گرفتار شوند. این انیمه سینمایی محصولی از استودیو MAPPA به شمار میرود که جلوههای بصری عالیای دارد و داستانی احساسی را روایت میکند که حول محور موضوعات عشق خانوادگی است.
با اینکه انیمه سینمایی «مابوروشی» چیز خاص و پیشگامانهای را به دنیای انیمه اضافه نمیکند اما محصولی از مکتب داستانسرایی ماکوتو شینکای است که در آن، بلایای طبیعی بهعنوان پسزمینهای برای فیلمهای غمانگیز اما در نهایت با احساس خوب به کار گرفته میشوند. این اثر سینمایی کمتر از دو ساعت زمان دارد و تجربهای سرگرمکننده و دلنشین را ارائه میدهد.
این انیمه سینمایی که با عنوان «نقاب میوتارو» نیز شناخته میشود، اثری درباره به بلوغ رسیدن با کمک گرفتن از گربهها است و داستان دختری ۱۴ ساله به نام مییو ساساکی را دنبال میکند که میتواند با کمک یک ماسک جادویی به گربه تبدیل شود. این انیمه سینمایی به جای اکران معمولی روی پرده سینماها روی سرویس آنلاین نتفلیکس پخش شده و توانسته نقدهای مثبتی را از منتقدان دریافت کند ولی کمتر مورد توجه مخاطبان قرار گرفته است.
انیمه سینمایی «نقاب میوتارو» تا حد بسیار زیادی سرگرمکننده و با احساس خوب است. این اثر سینمایی فانتزی، عاشقانه و حتی کمدی را ارائه میکند و موفق میشود تا آنها را به نحوی ارائه کند که دیگر انیمههای موفق به انجام آن نمیشوند. این فیلم به سبک هنری ملایمی برای تمجید از مضامین خودش دست میزند و شایسته جایگاهش در بین بهترین انیمههای دهه جاری میلادی است.
انیمه سینمایی «بل» همانطور که از استودیو چیزو انتظار میرود، یک تجربه تماشای لذتبخش بصری است و همچنین شاید عجیبترین اقتباس از داستان «دیو و دلبر» است که تاکنون ساخته شده است. اتفاقات این انیمه سینمایی در یک دوره زمانی نامعلوم شبیه به زمان حال جریان دارد و داستان دانشآموز دبیرستانی به نام سوزو را دنبال میکند که از طریق واقعیت مجازی به سفری برای خودشناسی میرود. این فیلم در ابتدا روندی آرام دارد اما بعداً سرعت بیشتری به خودش میگیرد، آن هم زمانی که سکانسهای موزیکال و مبتنی بر فضای مجازی بیشتری دارد.
با وجود اینکه این اثر سینمایی برداشت غیرمعمولی از یک داستان کلاسیک است اما انیمه سینمایی «بل» یک تجربه تماشای احساسی و رضایتبخش است که هرگز آنقدر دور از ذهن و عجیب نیست که خودش را از دست بدهد. در طول سکانسهای پایانی، شخصیت نویسی قوی انیمه باعث شده تا بهبود نهایی صدای سوزو به یک سکانس فوقالعاده تکاندهنده و استثنایی تبدیل شود. انیمه سینمایی «بل» موسیقیای را ارائه میکند که متناسب با کیفیت بالای جلوههای بصری آن است و همین نیز سبب شده تا در بین بهترین آثار استودیو چیزو قرار بگیرد.
به دنبال موفقیت انیمه سینمایی Dragon Ball Super: Broly در سال ۲۰۱۹ میلادی، انیمه سینمایی «دراگون بال سوپر: ابرقهرمان» نه تنها توانسته بازگشتی به ریشههای این فرنچایز باشد بلکه گامی در مسیری کاملاً جدید برای این فرنچایز برداشته است. گوهان و پیکولو که هر دو مدتها به نقش شخصیتهای جانبی تنزل پیدا کردهاند، با شکستشان از سل مکس بار دیگر در کانون توجه قرار گرفتند. این انیمه سینمایی عمدتاً از جلوههای کامپیوتری برای جلوههای بصری خودش استفاده میکند که برای اولین بار در این فرنچایز رخ داده است و تصمیمی غیرمتعارف و ریسکی بوده که در نهایت به نتیجه تقریباً کاملی رسیده است.
انیمه سینمایی «دراگون بال سوپر: ابرقهرمان» با حفظ درون مایه سبک و دلنشین خودش در طول مدت زمانش، قادر است تا جادوی انیمه «دراگون بال» بدون از بین بردن هیچ یک از اکشنهایش را به نمایش در بیاورد. موفقیت این اثر سینمایی از نظر منتقدان و همچنین در گیشه ثابت میکند که این فرنچایز همچنان چیزی را در داخل خودش دارد که میتواند به مخاطبان و طرفداران ارائه کند.
نویسنده اصلی Slam Dunk یعنی تاکهیکو اینوئه اولین تجربه کارگردانی خودش را با انیمه سینمایی The First Slam Dunk به دست آورد، اقتباسی که از آخرین قوس داستانی از این مجموعه مانگا نوشته خودش به شمار میرود. این اثر سینمایی بسیاری از کمدی سری اصلی را پشت سر گذاشته تا درون مایه، بالغتر، شدیدتر و دراماتیکتری داشته باشد. سکانسهای فلشبک نیز عمدتاً روی ریوتا میاگی تمرکز دارند و بین صحنههای اکشن بسکتبال با هیجان بالا قرار گرفتند.
هر دو انیمیشن سنتی دو بعدی و ۳DCG برای ایجاد یک سبک بصری متمایز ترکیب شدهاند که باعث شدند تا انیمه سینمایی The First Slam Dunk بتواند از آن در طول سکانسهای بسکتبال سریع استفاده کند. روان بودن حرکت شخصیتها باعث میشود تا برخی از واقعیترین انیمیشنهایی که تاکنون ساخته شده ایجاد شوند. انیمه سینمایی The First Slam Dunk فراز و نشیبهای احساسی زیادی دارد که هم برای افراد جدید و هم برای طرفداران قدیمی این مجموعه چیز جدیدی را ارائه میدهد و در عین حال بهترین جلوههای بصری انیمه در این دهه را دارد.
انیمه سینمایی «قطار موگن» نه تنها پرفروشترین انیمه دهه ۲۰۲۰ میلادی تا به امروز است بلکه پرفروشترین انیمه ژاپنی تاریخ نیز محسوب میشود. موفقیت عظیم این اثر سینمایی باعث شد تا استودیوهای بزرگ دیگر نیز تصمیم بگیرند تا بخشیهایی از مجموعههای محبوب خودشان را تبدیل به فیلم کنند و همین نیز منجر به ساخت انیمه سینمایی Jujutsu Kaisen 0 و همچنین انیمههای سینمایی Attack on Titan و Chainsaw Man شد. انیمه سینمایی «قطار موگن» تنها چند فصل از مانگا را در بر میگیرد و استودیو Ufotable از زمان و فضای کافی برای ایجاد چیزی استفاده میکند که احتمالاً سختترین ورود آنها به این فرنچایز است.
برخلاف فصلها یا انیمههای بعدی مجموعه «شیطان کش»، انیمه سینمایی «قطار موگن» هرگز داستانسرایی را فدای انیمیشنهای پر زرق و برق یا سکانسهای مبارزه نمیکند، آن هم با وجود اینکه این فیلم حاوی یکی از بهترین نبردها در این فرنچایز است. داستان رنگوکو داستانی مهم است و تأثیری ماندگار روی طرفداران این مجموعه گذاشته است. این انیمه سینمایی خودش را بهعنوان یک نقطه قوت برای این مجموعه معرفی کرده است.
انیمه سینمایی «وایولت اورگاردن» بازگشت پیروزمندانه استودیو Kyoto Animation به شمار میرود، آن هم پس از آتشسوزی ویرانگری که در یکی از دفاتر اصلی آنها در سال ۲۰۱۹ میلادی رخ داد و باعث به پایان رسیدن انیمه سریالی Violet Evergarden شد. این انیمه سینمایی پر از جلوههای بصری عالی و جذاب است و مسلماً بهترین اثر استودیو انیمه سازی Kyoto Animation تا به امروز محسوب میشود. وایولت یک سرباز سابق است که هدفش آن است تا متوجه شود که معنی عبارت «دوستت دارم» چیست، عبارتی که از مراقب و مافوق خودش در ارتش یعنی گیلبرت شنیده است.
وایولت با اطلاع از زنده بودن وی، سوار کشتی میشود تا او را پیدا کند. این فیلم یک تجربه هیجانانگیز و اشکآور است که در نهایت پایانی شاد و خوش را رقم میزند. این مجموعه در دهه ۲۰۱۰ میلادی با انیمه سینمایی A Silent Voice توانست یکی از بهترین انیمههای دهه را ارائه بدهد و حالا نیز با انیمه سینمایی «وایولت اورگاردن» توانسته یکی از بهترین انیمههای دهه ۲۰۲۰ میلادی را رقم بزند.
انیمه The Boy and the Heron
هایائو میازاکی در سال ۲۰۱۳ میلادی انیمه سینمایی The Wind Rises را کارگردانی کرد که آخرین انیمه سینمایی وی بود و به نحوی نیز بهعنوان تمثیلی برای تجربیات خلاقانه خود کارگردان عمل کرد. ۱۰ سال بعد، این فیلمساز برجسته با انیمه سینمایی «پسرک و مرغ ماهی خوار» به سینماها بازگشت، انیمهای سینمایی که بیشتر به درون زندگی میازاکی عمیق میشود. چیزی که گاهی اوقات این اثر سینمایی در داستانسرایی منسجم خودش فاقد آن است، تا حد زیادی با جلوههای بصری خیرهکننده و تماشایی و همچنین یک موسیقی متن استادانه از جو هیسایشی جبران شده است.
برخلاف فیلمهای گذشته میازاکی، بدبینی خود کارگردان که اغلب در آن آثار به نفع داستانسرایی امیدوارکنندهتر کنار گذاشته میشد، اغلب به درون انیمه سینمایی «پسرک و مرغ ماهیخوار» نفوذ میکند که نتیجه آن نیز یکی از تاریکترین انیمههای استودیو جیبلی است. با این وجود، این انیمه سینمایی نگاهی پر از احساس و متفکرانه به زندگی از سوی مردی را ارائه میدهد که همیشه با خلاقیت خودش دست و پنجه نرم کرده است. با اینکه استودیو جیبلی دیگر مثل همیشه آثار کلاسیکی را پشت سر هم ارائه نمیدهد اما انیمه سینمایی «پسرک و مرغ ماهیخوار» یکی دیگر از آثار برجسته در کاتالوگ آثار استودیو جیبلی است.
انیمه سینمایی Evangelion 3.0+1.0 پایانی برای یکی از محبوبترین انیمههای سریالی تاریخ را رقم میزند. با اینکه این اثر سینمایی توسعه پر از مشکلی را پشت سر گذاشت و بیشتر به خاطر مشکلات ذهنی خالق آن یعنی هیدیکی آنو بود اما این انیمه سینمایی سرانجام پس از ۹ سال از معرفی اولیهاش به روی پرده سینماها آمد. با وجود تمام مشکلاتی که این انیمه سینمایی به هنگام تولید با آنها مواجه شده بود اما محصول نهایی در نهایت به وعده خودش برای پایان دادن به این فرنچایز عمل کرده است.
تماشای سفر شینجی از خلبانی مأیوس به قهرمانی سرنوشتساز، یک تزکیه عاطفی را ارائه میدهد که با هیچ اثر دیگری در این فرنچایز قابل قیاس نیست. پایان این اثر مناسب است چراکه خود هیدیکی آنو نیز مانند شینجی از قید اوانجلیون رها شده است. بازگشتهای مداوم و اوج داستانی بسیار خوب باعث شده تا این اثر سینمایی به شکلی استادانه به این فرنچایز پایان بدهد.
انیمه سینمایی «سوزومه» اثری از ماکوتو شینکای است که شاید به اندازه انیمه سینمایی «نام تو» عاطفی نباشد اما این اثر سینمایی تازه همچنان یک کلاس اجرای بینقص از تمام سبکهای معمول این فیلمساز است. کاراکترهای اصلی سوزومه و سوتا وظیفه دارند تا از بلایای طبیعی جلوگیری کنند و در عین حال نیز در حال تلاش برای ساخت یک رابطه هستند که همگی در راستای تلاش برای بازگرداندن سوتا به بدن اصلیاش است.
عاشقانهای که در میان رخدادهای فراطبیعی در محیطی در حال تغییر از ژاپن و توکیو قرار دارد، باعث شده تا این اثر سینمایی یک انیمه موفق دیگر از ماکوتو شینکای باشد. این در حالی است که این اثر سینمایی یکی از شخصیتهای اصلی خودش را برای اکثر مدت زمانش بهعنوان یک صندلی به تصویر میکشد. در حالی که انیمه سینمایی «سوزومه» نسبت به آثار قبلی این فیلمساز عجیبتر است اما همچنان یک تجربه تماشای بسیار باارزشی را ارائه میکند و همین نیز آن را به بهترین انیمه سینمایی دهه ۲۰۲۰ میلادی تا به امروز تبدیل کرده است.
با وجود گذشت کمتر از نیمی از این دهه میلادی جاری، دهه ۲۰۲۰ میلادی پر از انیمههای با کیفیت بالا بوده که باعث شده تا روند چشمگیر انیمههای سینمایی همچنان ادامه داشته باشد. در حالی که هنوز فیلمی خارج از محدوده شونن وجود ندارد که بتواند به فرهنگ عامه در غرب نفوذ کند مانند انیمه «نام تو» در دهه گذشته اما این انیمههایی که تاکنون منتشر شدند، از روند داستانهای سینمایی، انیمیشن سازی فوقالعاده و داشتن داستان منسجمتر در مدت زمان طولانیتر پیروی کردند.
به نظر میرسد که فیلمهای بسیار سودآور دهه ۲۰۱۰ میلادی باعث ایجاد حس راحتی بیشتری در بین استودیوهای بزرگ برای ساختن انیمه سینمایی شدند. به خاطر همه این موارد نیز دهه ۲۰۲۰ میلادی تاکنون انیمههای سینمایی بسیار جذابی را به خودش دیده که ارزش دیدن را دارند.
۱۰. انیمه Maboroshi – محصول ۲۰۲۳
انیمه «مابوروشی» یک اثر سینمایی فانتزی و علمی تخیلی است که داستان دانشآموزان دبیرستانی ماسامونه و موستومی را دنبال میکند، آن هم پس از انفجار در کارخانه فولاد شهرشان که باعث شده تا جریان زمان متوقف شود و شهروندان در زمستانی بیپایان گرفتار شوند. این انیمه سینمایی محصولی از استودیو MAPPA به شمار میرود که جلوههای بصری عالیای دارد و داستانی احساسی را روایت میکند که حول محور موضوعات عشق خانوادگی است.
با اینکه انیمه سینمایی «مابوروشی» چیز خاص و پیشگامانهای را به دنیای انیمه اضافه نمیکند اما محصولی از مکتب داستانسرایی ماکوتو شینکای است که در آن، بلایای طبیعی بهعنوان پسزمینهای برای فیلمهای غمانگیز اما در نهایت با احساس خوب به کار گرفته میشوند. این اثر سینمایی کمتر از دو ساعت زمان دارد و تجربهای سرگرمکننده و دلنشین را ارائه میدهد.
۹. انیمه A Whisker Away – محصول سال ۲۰۲۰
این انیمه سینمایی که با عنوان «نقاب میوتارو» نیز شناخته میشود، اثری درباره به بلوغ رسیدن با کمک گرفتن از گربهها است و داستان دختری ۱۴ ساله به نام مییو ساساکی را دنبال میکند که میتواند با کمک یک ماسک جادویی به گربه تبدیل شود. این انیمه سینمایی به جای اکران معمولی روی پرده سینماها روی سرویس آنلاین نتفلیکس پخش شده و توانسته نقدهای مثبتی را از منتقدان دریافت کند ولی کمتر مورد توجه مخاطبان قرار گرفته است.
انیمه سینمایی «نقاب میوتارو» تا حد بسیار زیادی سرگرمکننده و با احساس خوب است. این اثر سینمایی فانتزی، عاشقانه و حتی کمدی را ارائه میکند و موفق میشود تا آنها را به نحوی ارائه کند که دیگر انیمههای موفق به انجام آن نمیشوند. این فیلم به سبک هنری ملایمی برای تمجید از مضامین خودش دست میزند و شایسته جایگاهش در بین بهترین انیمههای دهه جاری میلادی است.
۸. انیمه Belle – محصول سال ۲۰۲۱
انیمه سینمایی «بل» همانطور که از استودیو چیزو انتظار میرود، یک تجربه تماشای لذتبخش بصری است و همچنین شاید عجیبترین اقتباس از داستان «دیو و دلبر» است که تاکنون ساخته شده است. اتفاقات این انیمه سینمایی در یک دوره زمانی نامعلوم شبیه به زمان حال جریان دارد و داستان دانشآموز دبیرستانی به نام سوزو را دنبال میکند که از طریق واقعیت مجازی به سفری برای خودشناسی میرود. این فیلم در ابتدا روندی آرام دارد اما بعداً سرعت بیشتری به خودش میگیرد، آن هم زمانی که سکانسهای موزیکال و مبتنی بر فضای مجازی بیشتری دارد.
با وجود اینکه این اثر سینمایی برداشت غیرمعمولی از یک داستان کلاسیک است اما انیمه سینمایی «بل» یک تجربه تماشای احساسی و رضایتبخش است که هرگز آنقدر دور از ذهن و عجیب نیست که خودش را از دست بدهد. در طول سکانسهای پایانی، شخصیت نویسی قوی انیمه باعث شده تا بهبود نهایی صدای سوزو به یک سکانس فوقالعاده تکاندهنده و استثنایی تبدیل شود. انیمه سینمایی «بل» موسیقیای را ارائه میکند که متناسب با کیفیت بالای جلوههای بصری آن است و همین نیز سبب شده تا در بین بهترین آثار استودیو چیزو قرار بگیرد.
۷. انیمه Dragon Ball Super: Super Hero – محصول سال ۲۰۲۲
به دنبال موفقیت انیمه سینمایی Dragon Ball Super: Broly در سال ۲۰۱۹ میلادی، انیمه سینمایی «دراگون بال سوپر: ابرقهرمان» نه تنها توانسته بازگشتی به ریشههای این فرنچایز باشد بلکه گامی در مسیری کاملاً جدید برای این فرنچایز برداشته است. گوهان و پیکولو که هر دو مدتها به نقش شخصیتهای جانبی تنزل پیدا کردهاند، با شکستشان از سل مکس بار دیگر در کانون توجه قرار گرفتند. این انیمه سینمایی عمدتاً از جلوههای کامپیوتری برای جلوههای بصری خودش استفاده میکند که برای اولین بار در این فرنچایز رخ داده است و تصمیمی غیرمتعارف و ریسکی بوده که در نهایت به نتیجه تقریباً کاملی رسیده است.
انیمه سینمایی «دراگون بال سوپر: ابرقهرمان» با حفظ درون مایه سبک و دلنشین خودش در طول مدت زمانش، قادر است تا جادوی انیمه «دراگون بال» بدون از بین بردن هیچ یک از اکشنهایش را به نمایش در بیاورد. موفقیت این اثر سینمایی از نظر منتقدان و همچنین در گیشه ثابت میکند که این فرنچایز همچنان چیزی را در داخل خودش دارد که میتواند به مخاطبان و طرفداران ارائه کند.
۶. انیمه The First Slam Dunk – محصول سال ۲۰۲۲
نویسنده اصلی Slam Dunk یعنی تاکهیکو اینوئه اولین تجربه کارگردانی خودش را با انیمه سینمایی The First Slam Dunk به دست آورد، اقتباسی که از آخرین قوس داستانی از این مجموعه مانگا نوشته خودش به شمار میرود. این اثر سینمایی بسیاری از کمدی سری اصلی را پشت سر گذاشته تا درون مایه، بالغتر، شدیدتر و دراماتیکتری داشته باشد. سکانسهای فلشبک نیز عمدتاً روی ریوتا میاگی تمرکز دارند و بین صحنههای اکشن بسکتبال با هیجان بالا قرار گرفتند.
هر دو انیمیشن سنتی دو بعدی و ۳DCG برای ایجاد یک سبک بصری متمایز ترکیب شدهاند که باعث شدند تا انیمه سینمایی The First Slam Dunk بتواند از آن در طول سکانسهای بسکتبال سریع استفاده کند. روان بودن حرکت شخصیتها باعث میشود تا برخی از واقعیترین انیمیشنهایی که تاکنون ساخته شده ایجاد شوند. انیمه سینمایی The First Slam Dunk فراز و نشیبهای احساسی زیادی دارد که هم برای افراد جدید و هم برای طرفداران قدیمی این مجموعه چیز جدیدی را ارائه میدهد و در عین حال بهترین جلوههای بصری انیمه در این دهه را دارد.
۵. انیمه Demon Slayer – The Movie: Mugen Train – محصول سال ۲۰۲۰
انیمه سینمایی «قطار موگن» نه تنها پرفروشترین انیمه دهه ۲۰۲۰ میلادی تا به امروز است بلکه پرفروشترین انیمه ژاپنی تاریخ نیز محسوب میشود. موفقیت عظیم این اثر سینمایی باعث شد تا استودیوهای بزرگ دیگر نیز تصمیم بگیرند تا بخشیهایی از مجموعههای محبوب خودشان را تبدیل به فیلم کنند و همین نیز منجر به ساخت انیمه سینمایی Jujutsu Kaisen 0 و همچنین انیمههای سینمایی Attack on Titan و Chainsaw Man شد. انیمه سینمایی «قطار موگن» تنها چند فصل از مانگا را در بر میگیرد و استودیو Ufotable از زمان و فضای کافی برای ایجاد چیزی استفاده میکند که احتمالاً سختترین ورود آنها به این فرنچایز است.
برخلاف فصلها یا انیمههای بعدی مجموعه «شیطان کش»، انیمه سینمایی «قطار موگن» هرگز داستانسرایی را فدای انیمیشنهای پر زرق و برق یا سکانسهای مبارزه نمیکند، آن هم با وجود اینکه این فیلم حاوی یکی از بهترین نبردها در این فرنچایز است. داستان رنگوکو داستانی مهم است و تأثیری ماندگار روی طرفداران این مجموعه گذاشته است. این انیمه سینمایی خودش را بهعنوان یک نقطه قوت برای این مجموعه معرفی کرده است.
۴. انیمه Violet Evergarden: The Movie – محصول سال ۲۰۲۰
انیمه سینمایی «وایولت اورگاردن» بازگشت پیروزمندانه استودیو Kyoto Animation به شمار میرود، آن هم پس از آتشسوزی ویرانگری که در یکی از دفاتر اصلی آنها در سال ۲۰۱۹ میلادی رخ داد و باعث به پایان رسیدن انیمه سریالی Violet Evergarden شد. این انیمه سینمایی پر از جلوههای بصری عالی و جذاب است و مسلماً بهترین اثر استودیو انیمه سازی Kyoto Animation تا به امروز محسوب میشود. وایولت یک سرباز سابق است که هدفش آن است تا متوجه شود که معنی عبارت «دوستت دارم» چیست، عبارتی که از مراقب و مافوق خودش در ارتش یعنی گیلبرت شنیده است.
وایولت با اطلاع از زنده بودن وی، سوار کشتی میشود تا او را پیدا کند. این فیلم یک تجربه هیجانانگیز و اشکآور است که در نهایت پایانی شاد و خوش را رقم میزند. این مجموعه در دهه ۲۰۱۰ میلادی با انیمه سینمایی A Silent Voice توانست یکی از بهترین انیمههای دهه را ارائه بدهد و حالا نیز با انیمه سینمایی «وایولت اورگاردن» توانسته یکی از بهترین انیمههای دهه ۲۰۲۰ میلادی را رقم بزند.
۳. انیمه The Boy and the Heron – محصول سال ۲۰۲۳
هایائو میازاکی در سال ۲۰۱۳ میلادی انیمه سینمایی The Wind Rises را کارگردانی کرد که آخرین انیمه سینمایی وی بود و به نحوی نیز بهعنوان تمثیلی برای تجربیات خلاقانه خود کارگردان عمل کرد. ۱۰ سال بعد، این فیلمساز برجسته با انیمه سینمایی «پسرک و مرغ ماهی خوار» به سینماها بازگشت، انیمهای سینمایی که بیشتر به درون زندگی میازاکی عمیق میشود. چیزی که گاهی اوقات این اثر سینمایی در داستانسرایی منسجم خودش فاقد آن است، تا حد زیادی با جلوههای بصری خیرهکننده و تماشایی و همچنین یک موسیقی متن استادانه از جو هیسایشی جبران شده است.
برخلاف فیلمهای گذشته میازاکی، بدبینی خود کارگردان که اغلب در آن آثار به نفع داستانسرایی امیدوارکنندهتر کنار گذاشته میشد، اغلب به درون انیمه سینمایی «پسرک و مرغ ماهیخوار» نفوذ میکند که نتیجه آن نیز یکی از تاریکترین انیمههای استودیو جیبلی است. با این وجود، این انیمه سینمایی نگاهی پر از احساس و متفکرانه به زندگی از سوی مردی را ارائه میدهد که همیشه با خلاقیت خودش دست و پنجه نرم کرده است. با اینکه استودیو جیبلی دیگر مثل همیشه آثار کلاسیکی را پشت سر هم ارائه نمیدهد اما انیمه سینمایی «پسرک و مرغ ماهیخوار» یکی دیگر از آثار برجسته در کاتالوگ آثار استودیو جیبلی است.
۲. انیمه Evangelion 3.0+1.0: Thrice Upon a Time – محصول سال ۲۰۲۱
انیمه سینمایی Evangelion 3.0+1.0 پایانی برای یکی از محبوبترین انیمههای سریالی تاریخ را رقم میزند. با اینکه این اثر سینمایی توسعه پر از مشکلی را پشت سر گذاشت و بیشتر به خاطر مشکلات ذهنی خالق آن یعنی هیدیکی آنو بود اما این انیمه سینمایی سرانجام پس از ۹ سال از معرفی اولیهاش به روی پرده سینماها آمد. با وجود تمام مشکلاتی که این انیمه سینمایی به هنگام تولید با آنها مواجه شده بود اما محصول نهایی در نهایت به وعده خودش برای پایان دادن به این فرنچایز عمل کرده است.
تماشای سفر شینجی از خلبانی مأیوس به قهرمانی سرنوشتساز، یک تزکیه عاطفی را ارائه میدهد که با هیچ اثر دیگری در این فرنچایز قابل قیاس نیست. پایان این اثر مناسب است چراکه خود هیدیکی آنو نیز مانند شینجی از قید اوانجلیون رها شده است. بازگشتهای مداوم و اوج داستانی بسیار خوب باعث شده تا این اثر سینمایی به شکلی استادانه به این فرنچایز پایان بدهد.
۱. انیمه Suzume – محصول سال ۲۰۲۲
انیمه سینمایی «سوزومه» اثری از ماکوتو شینکای است که شاید به اندازه انیمه سینمایی «نام تو» عاطفی نباشد اما این اثر سینمایی تازه همچنان یک کلاس اجرای بینقص از تمام سبکهای معمول این فیلمساز است. کاراکترهای اصلی سوزومه و سوتا وظیفه دارند تا از بلایای طبیعی جلوگیری کنند و در عین حال نیز در حال تلاش برای ساخت یک رابطه هستند که همگی در راستای تلاش برای بازگرداندن سوتا به بدن اصلیاش است.
عاشقانهای که در میان رخدادهای فراطبیعی در محیطی در حال تغییر از ژاپن و توکیو قرار دارد، باعث شده تا این اثر سینمایی یک انیمه موفق دیگر از ماکوتو شینکای باشد. این در حالی است که این اثر سینمایی یکی از شخصیتهای اصلی خودش را برای اکثر مدت زمانش بهعنوان یک صندلی به تصویر میکشد. در حالی که انیمه سینمایی «سوزومه» نسبت به آثار قبلی این فیلمساز عجیبتر است اما همچنان یک تجربه تماشای بسیار باارزشی را ارائه میکند و همین نیز آن را به بهترین انیمه سینمایی دهه ۲۰۲۰ میلادی تا به امروز تبدیل کرده است.
https://teater.ir/news/65416