فیلم It Ends with Us به کارگردانی جاستین بالدونی فیلمی درام-عاشقانه است که براساس رمانی به همین نام ساخته شده است. این فیلم موفق شده با فروشی ۳۵۰ میلیون دلاری، ۱۳امین فیلم پرفروش سال تا بدین لحظه لقب بگیرد و با اختلاف فاحش، بالاترین فروش را در میان آثار درام و عاشقانه سال داشته باشد.
چارسو پرس: فیلم It Ends with Us سومین تجربۀ بلند سینمایی جاستین بالدونی در قالب کارگردان است. پیش از این بالدونی، دو فیلم سینمایی Five Feet Apart ( 5 فوت فاصله) را در ژانر درام – عاشقانه و همچنین فیلم Clouds (ابر‎‌ها) را در ژانر درام -عاشقانه و موزیک ساخته بود. او در سومین کارگردانی خود، کتاب It Ends with Us به نویسندگی کالین هوور (نویسندۀ زن آمریکایی ۴۴ ساله) که در سال ۲۰۱۶ چاپ و روانه بازار شده بود را منبع اقتباس خود قرار داده است. گفتنی است که برای این کتاب ترجمۀ فارسی در ایران موجود نیست.


داستان فیلم دربارۀ زنی به نام لیلی بلوم است که پس از شرکت در مراسم خاکسپاری پدرش، به بوستون سفر می‌کند تا رؤیای بچگی خود، یعنی افتتاح یک مغازۀ گل فروشی را به حقیقت تبدیل کند. در همین بین، به طور اتفاقی با مردی جذاب به نام رایل کین‌کید آشنا می‌شود که از قضا جراح مغز و اعصاب هم هست و فرد ثروتمندی محسوب می‌شود. پس از مدتی، لیلی با رایل وارد رابطه‌ای عاشقانه می‌شوند و به همین سبب، رایل شخصیتِ رها و شلختۀ خود را تغییر می‌دهد و به فردی متعهد تبدیل می‌شود. در همین حین، لیلی مغازۀ گلفروشی خود را با کمک خواهرِ رایل افتتاح می‌کند. پس از چندین ماه، لیلی و رایل شبانه به رستورانی می‌روند و به صورت کاملاََ اتفاقی، لیلی پس از سال‌ها عشقِ دوران نوجوانی خود را می‌بیند و از این لحظه به بعد، خاطرات گذشته گریبان‌گیر لیلی می‌شود و رابطه این دو را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

فیلم It Ends with Us داستانی ساده اما پرچالش را روایت می‌کند. داستانِ یک رابطه عاشقانه که تحت تأثیر تروما‌های کودکی و نوجوانی این دو نفر قرار می‌گیرد. تأثیرات تروما‌های گذشته بر روی روابط جوانی، سایه انداختن عشق اول بر روی روابط عاشقانه آینده، خشونت علیه زنان و تأثیر عشق بر روی هویت فرد تنها بخشی از موضوعات قابل تأملی هستند که فیلم آنها را در مدت زمانی ۱۳۰ دقیقه‎‌ای مطرح می‌کند.

فیلم از منظر روایت، سرگرم‌کننده است و گره‌های متعددی که در فیلمنامه وجود دارد، باعث می‌شود بیننده درگیر فیلم شود و ریتم خوب فیلم، جلوی از نفس افتادن آن را می‌گیرد. اما فیلمنامه، پختگی لازم را ندارد و این موضوع در همان شخصیت پردازی‌های ابتدایی مشخص می‌شود. کاراکتر رایل -که نقش تعیین‌کننده‌ای دارد- به شخصیت تبدیل نمی‌شود و در حد تیپ باقی می‌ماند. کاراکتر رایل ترکیبی از دو تیپِ «دکترِ جوانِ جذابِ پولدار» و «یک پسر عاشق» است و همین موضوع باعث می‌شود بیننده نتواند به اندازه کافی به شخصیت نزدیک شود. البته این مشکل فقط برای رایل نیست و حتی لیلی هم شخصیت پردازی کاملی ندارد! شخصیت‌های مکمل فیلم از جمله آلیسا و مارشال (خواهر و شوهر خواهرِ رایل) هم جزو دم دستی‌ترین تیپ‌های ممکن هستند و فیلمنامه هیچ زحمتی برای ساخت کاراکتر‌های قابل درک از آن‌ها نمی‌کند. ضلع سوم این مثلث عشقی، اتلس کاریگن، به لطف صحنه‌های فلش بک، شخصیت‎‌پردازی قابل قبولی دارد اما حقیقتا این کاراکتر هم استاندارد‌های بالای شخصیت پردازی را ندارد.

اما نکته‌ای که باعث می‌شود چنین ضعف‌های بزرگی در شخصیت‌پردازی (که پایۀ اصلی یک فیلم، خصوصا درام-عاشقانه است) کمتر به چشم می‌آید نقش‌آفرینی قابل قبولِ ۳ بازیگر اصلی یعنی جاستین بالدونی، بلیک لایولی و برندن اسکلتر است. هر یک از این سه نفر توانسته‌اند به خوبی نقشِ خود را درک کنند و با نقش آفرینی خود، کاراکتر‌هایی قابل باور برای بیننده به تصویر بکشند.


یکی از نقاط قوت فیلم It Ends with Us چینش درست سکانس‌ها و فلش‌بک‌ها در اتاق تدوین است. علاوه بر روایت اصلی، دو روایت مکمل هم به نمایش درمی‌آید. اولی عاشقانۀ نوجوانی لیلی و اتلس است که به شکل موازی با خط داستانی اصلی، روایت می‌شود و در نقطه‌ای مهم با خط داستانی اصلی چفت‌و‌بست پیدا می‌کند. دیگری هم صحنه‌های کوتاه فلش‌بکی است که از گذشتۀ لیلی نمایش داده می‌شود. این صحنه‌ها نمایشگر خشونت پدر لیلی علیه مادرش هستند که باعث ایجاد تروما در ذهن لیلی شده‌اند. این صحنه‌های کوتاه با تدوینِ خوب و قرار گیری در لابه‌لای خط داستانی اصلی، ترومای لیلی را به مخاطب القا می‌کنند و حسّ درونی او را برای بیننده قابل درک می‌سازند.

تکنیک فیلمساز، در سطحی معمولی قرار دارد. در بحث نورپردازی، استفاده از فیلتر رنگ، طراحی صحنه و فیلمبرداری با اثری متوسط روبه‌رو هستیم و همۀ این موارد کارشان را در حداقلِ استاندارد‌ها اجرا می‌کنند و فیلم را لَنگ نمی‌گذارند.

اما مشکل اصلی فیلم It Ends with Us در پایان‌بندی آن است. متأسفانه فضای غالب در جریان اصلی هالیوود باعث می‌شود که چنین فیلم‌هایی در پایان‌بندی خود دچار شعارزدگی شوند. به تازگی در نقد و بررسی فیلم Blink Twice به چنین پایان‌بندی‌های شعارزده‌ای واکنش نشان دادم. متأسفانه این موضوع در فیلم‌های درام، عاشقانۀ جریان اصلی هالیوود به شکلی بیشتر به چشم می‌خورد. برای مثال فیلم Fair Play که سال گذشته اکران شد؛ یک فیلم خوش‌ساخت و باکیفیت بود که با یک پایان‌بندی فاجعه هدر رفت!


اگرچه فیلم It Ends with Us در تمامی بخش‌ها در سطحی معمولی قرار دارد و هیچ‌گاه به نقطه‌ای قابل توجه نمی‌رسد؛ اما این پایان‌بندی از همین ارزشِ قابل قبول فیلم هم می‌کاهد. فیلم درام-عاشقانه‌ای که سعی در روایت یک رابطه و تأثیرات گذشته بر روی آن دارد، صرفاََ باید نمایشگر و بازتاب‌دهنده باشد و تصمیم‌گیری را به عهدۀ مخاطب بگذارد. اما متاسفانه فیلمساز دچار اشتباه غیرقابل قبولی می‌شود و در سکانس‌های پایانی به شکلی آشکار جهت‌گیری می‌کند و حتی در دهان کاراکتر مرد هم حرف‌هایی می‌گنجاند که به هیچ‌وجه قابل قبول نیستند و منطق روایی و شخصیت‌پردازی فیلم را هم نقض می‌کند!

ما در طول فیلم و از طریق صحنه‌های فلش‌بک متوجه می‌شویم که پدر لیلی، همسرش را کتک می‌زده و همین مورد از کودکی، باعث ایجاد یک تروما در ذهن لیلی شده است. حال لیلی بزرگ شده است و با یک مرد جوان وارد رابطه شده است و با او زیر یک سقف زندگی می‌کند. در اثر پیش آمدن دو اتفاق کاملاََ تصادفی ولی تلخ، رایل به لیلی صدمه می‌زند و همین کافی است تا لیلی دوباره وارد اضطراب‌ها و خاطرات تلخ گذشتۀ خود شود.

هشدار اسپویل: اما دفعه سوم، دیگر حکم پایان این زندگی مشترک را دارد و رایل که کل زندگی و شخصیتش را وقف لیلی کرده است هنگامی که حس می‌کند به او خیانت شده است؛ عقدۀ مردانگی خود را در مقابل لیلی به نمایش می‌گذارد و او را مورد آزار و اذیت قرار می‌دهد. (این‌بار عمداََ و برای بازگرداندن قدرت مردانگی از دست رفته‌اش) در این زمان لیلی از خانه فرار می‌کند و رایل را برای همیشه ترک می‌کند و به پیش عشق اول خود، یعنی اتلس می‌رود. در سکانس بیمارستان هم می‌بینیم که در حالی که به تازگی بچۀ رایل و لیلی بدنیا آمده است، لیلی از رایل درخواست طلاق می‌کند و پس از اینکه رایل کلی خواهش و التماس می‌کند در نهایت با چندین جمله مصنوعی و غیرقابل باور می‌پذیرد که برهم‌خوردن این ازدواج، تقصیر او بوده و او لیاقت این زندگی مشترک را ندارد! پایان اسپویل

اینجا بخوانید: معرفی، نقد و بررسی فیلم‌های خارجی


واضحا نمایش خشونت علیه زنان و هشدار در این رابطه اقدامی قابل تحسین است که باید در فیلم‌ها هم نمایش داده شود. اما در سینما، صرف ارزش داشتن یک موضوع به هیچ وجه کافی نیست و طریقۀ به نمایش کشیدن آن سوژه است که حائز اهمیت است. متأسفانه It Ends with Us همانند بسیاری از آثار روزِ جریان اصلی هالیوود، اسیر شعارزدگی و جریان ظاهری فمینیستی است و با پایان‌بندی‌اش مخاطب را احمق فرض می‌کند! تصمیم‌های پایانی کاراکتر‌ها از جمله رفتارِ خشونت‌آمیز رایل برعلیه لیلی، با شخصیتی که از او سراغ داشتیم؛ همخوانی ندارد و این فیلم تمام تلاشش را برای رسیدن به یک پایانِ فمینیستی، حتی به قیمت از بین بردن شخصیت‌های خودِ فیلم، انجام می‌دهد! فیلم هیچگاه لیلی را به خاطر اشتباهاتی که در قبال رایل انجام می‌دهد سرزنش نمی‌کند؛ اما خیلی واضح علیه رایل جهت‌گیری می‌کند و او را از زندگی مشترک و حتی از انسانیت طرد می‌کند! عجیب‌تر آن سکانسی است که آلیسا، خواهر رایل خطاب به لیلی می‌گوید:« اگر دوباره به پیش رایل برگردی؛ دیگر اسمت را هم نمی‌آورم!!»
پایان‌بندی اثر، لیلی و اتلس را به شکلی غیرسینمایی تبرئه می‌کند و از رایل یک موجود پَست می‌سازد!!

در پایان باید گفت فیلم It Ends with Us اثری در ژانر درام، عاشقانه است که به سبب روایت خوب، داستان جالب و سوالات قابل توجهی که مطرح می‌کند؛ می‌تواند شما را به مدت ۲ ساعت سرگرم نگه دارد. اما فیلم از منظر تکنیک سینمایی، در سطحی حداقلی قرار دارد! همچنین پایان‌بندی اثر به شدت غیرسینمایی است چرا که فیلمساز خودش در جایگاه قاضی می‌نشیند و شخصیت‌هایش را قضاوت می‌کند تا فیلم را به پایان فمینیستی مدنظرش برساند!
نمره نویسنده به این فیلم: ۵.۵ از ۱۰