در دورانی که سریالها برای تماشای همزمان با موبایل طراحی میشوند، آثار شاخصی چون «آندور» و «آخرین ما» ثابت میکنند تجربه سینمایی هنوز در تلویزیون زنده است. اما آیا زمان آن نرسیده که برخی سریالها، مثل فیلمها، در سینما هم نمایش داده شوند؟
چارسو پرس: با انتشار گزارشهایی مبنی بر سادهسازی سریالهای تلویزیونی از سوی پلتفرمهایی چون نتفلیکس، این نگرانی جدی شکل گرفته که دوران طلایی تلویزیون به پایان رسیده است. بسیاری از سریالهای امروز بهگونهای طراحی شدهاند که بیننده بتواند همزمان با تماشای آن، در موبایل یا شبکههای اجتماعی خود نیز فعالیت داشته باشد. در نتیجه، شاهد دیالوگهایی تکراری و روندهایی سطحی هستیم که هدفشان نه روایت عمیق بلکه درک آسان و بدون تمرکز است.
اما در این میان، هنوز آثاری تولید میشوند که کیفیت سینمایی دارند و از ساختار بصری، روایی و فنی برخوردارند. سریالهایی چون «آندور» (Andor) و «آخرین ما» (The Last of Us) نهتنها در خانه، بلکه شایسته تماشا در سالنهای سینما هستند. بهویژه با توجه به فرمت تصویری و بودجهای که به پای تولید این آثار ریخته میشود، چرا نباید آنها نیز مانند فیلمهای سینمایی، بر پرده بزرگ به نمایش درآیند؟
کارگردان تحسینشده، الکس گارلند، پس از ساخت سریال «دِوز» (Devs)، در گفتوگویی با مجله GQ عنوان کرد که تفاوت جدی میان تلویزیون و سینما وجود ندارد و بسیاری از سریالها عملاً فیلمهای دهساعتهاند. شبکههایی چون HBO با ساخت سریالهایی چون «سوپرانوها» و «چرنوبیل» این گفته را بهخوبی اثبات کردهاند.
از سوی دیگر، سریالهایی چون «برکینگ بد» (Breaking Bad)، «بری» (Barry)، «آتلانتا» (Atlanta) و بسیاری دیگر از آثار درام، گرچه جلوههای ویژه عظیم ندارند، اما آنقدر از نظر ساختاری غنیاند که تجربه تماشای آنها در سالن سینما میتواند تجربهای کاملاً متفاوت رقم بزند.
بیشتر بخوانید: مطالب مربوط به سریالهای خارجی
از نظر زمانی نیز، قسمتهای سریالها میتوانند بازتنظیم شوند تا تجربهای سینمایی و پیوستهتری ارائه دهند. این موضوع در مورد سریالهایی چون «لوکی» (Loki) و «اوبیوان کنوبی» (Obi-Wan Kenobi) نیز مطرح بوده و حتی برخی از طرفداران اقدام به بازتدوین این آثار بهصورت فیلم سینمایی کردهاند.
البته این سؤال مطرح میشود: در شرایطی که بسیاری از فیلمهای بزرگ در جذب مخاطب به سینما شکست میخورند، آیا نمایش سریالها در سالنها میتواند موفق باشد؟
در پاسخ باید گفت، در حالی که صنعت سینما پس از همهگیری کووید–۱۹ با افت شدید مخاطب مواجه شده، تلویزیون همچنان قدرتمند است. بهطور متوسط، هر فرد بزرگسال آمریکایی روزانه نزدیک به ۳ ساعت سریال تماشا میکند. تنها در هفتههای اخیر، ۶/۲ میلیون نفر قسمت پایانی فصل دوم «وايت لوتوس» (The White Lotus) را تماشا کردهاند و «آخرین ما» نیز ۵/۲ میلیون بیننده برای قسمت افتتاحیه فصل دوم خود جذب کرد.
اگر این سریالها به شکل محدود و مناسب در سالنهای سینما نمایش داده شوند، هم تجربهای متفاوت برای مخاطب رقم میزنند و هم میتوانند بخشی از بحران فروش سینماها را جبران کنند. نمایش اپیزودهای مهم، فینال فصل یا افتتاحیه در کنار تبلیغات سینمایی میتواند زمینهساز رابطهای دوسویه میان تلویزیون و سینما باشد؛ رابطهای که سود آن هم به صنعت فیلم میرسد و هم به پلتفرمهای استریم.
در چنین شرایطی، صحبتهای تد ساراندوس، مدیرعامل نتفلیکس، مبنی بر اینکه «تجربه تماشای فیلم در سینما متعلق به گذشته است» بیشتر شبیه توجیهی برای تقویت مصرفگرایی دیجیتال است تا تحلیلی واقعی. در واقع، سالنهای سینما همچنان فضایی منحصربهفرد برای درک کامل و متمرکز یک اثر هستند.
در نهایت، شاید نتوان همه سریالها را به سالنهای سینما آورد، اما آثار خاص و برجستهای که ساختاری سینمایی دارند، میتوانند در کنار پخش خانگی، تجربهای متفاوت را نیز برای علاقهمندان رقم بزنند.
منبع: collider
نویسنده: نسرین پورمند
https://teater.ir/news/70875