از Astro Boy تا Dragon Ball، دنیای انیمه پر از آثاری است که نه‌تنها قلب طرفداران را تسخیر کردند، بلکه صنعت انیمه را برای همیشه دگرگون ساختند. در این فهرست، با ۱۰ انیمه‌ای آشنا می‌شوید که بیشترین تأثیر را بر فرهنگ، روایت و آینده‌ی انیمه‌ها گذاشتند؛ آثاری که مسیر میلیون‌ها طرفدار و صدها خالق را تعیین کردند.
چارسو پرس: با اینکه ریشه‌های انیمه به دهه ۱۹۱۰ میلادی بازمی‌گردد، اما این هنر ژاپنی تا دهه ۱۹۶۰ به شکوفایی واقعی نرسید. از آن زمان تاکنون، انیمه به یکی از پرمخاطب‌ترین اشکال رسانه‌ای در جهان تبدیل شده است؛ ترکیبی از تصویرسازی‌های خیره‌کننده، خلاقیت بی‌پایان و داستان‌سرایی عمیق که قلب میلیون‌ها بیننده را تسخیر کرده است.

با تاریخچه‌ای این‌چنین غنی، برخی آثار نه تنها موفق، بلکه تعیین‌کننده مسیر آینده‌ی صنعت انیمه بوده‌اند. سریال‌هایی مانند ناروتو (Naruto) و شیطان‌کش (Demon Slayer) بدون شک محبوب و اثرگذار هستند، اما فهرست پیش‌رو به سراغ آثاری رفته که فراتر از موفقیت‌های تجاری، صنعت انیمه را متحول کردند.

ملاک‌های رتبه‌بندی این لیست شامل موارد زیر هستند:

تأثیرگذاری مستقیم بر صنعت انیمه و استودیوهای تولید

نوآوری در تکنیک‌های انیمیشن یا روایت داستان

نفوذ فرهنگی و جهانی

الهام‌بخشی برای نسل‌های آینده از انیمه‌ها

محبوبیت پایدار و میراث هنری


۱۰. بلیچ (Bleach) – ۲۰۰۴
خالق اثر: تایتو کوبو (Tite Kubo)


انیمه بلیچ یکی از اعضای افسانه‌ای «بیگ تری» است؛ سه‌گانه‌ای از محبوب‌ترین انیمه‌های شونن که در اوایل دهه ۲۰۰۰ میلادی دنیای انیمه را در اختیار داشتند. داستان درباره نوجوانی به نام «ایچیگو کوروساکی» است که توانایی دیدن ارواح را دارد. او پس از دریافت قدرت یک شینیگامی (درودگر روح)، وارد نبردهایی بزرگ با موجودات ماورایی می‌شود؛ از جمله «سول سوسایتی»، شینیگامی‌های خائن و پادشاه گروه کویینسی.

با وجود اینکه در زمان پخش، «ناروتو» محبوبیت بیشتری داشت، اما تأثیرگذاری «بلیچ» بر انیمه‌های مدرن به‌مرور مشخص شد. فضای «فانتزی شهری» و استایل بصری خاص آن، الهام‌بخش آثار معاصری همچون Jujutsu Kaisen و Chainsaw Man شده است. امروزه بسیاری از انیمه‌سازان، از DNA بصری و مفهومی بلیچ برای خلق آثار خود استفاده می‌کنند.

۹. وان پیس (One Piece) – ۱۹۹۹

خالق اثر: ایچیرو اودا (Eiichiro Oda)
قدیمی‌ترین عضو «بیگ تری» انیمه One Piece است که محبوبیت خود را طی دو دهه گسترش داده و به شاهکاری جهانی تبدیل شده است. داستان درباره «مانکی دی. لوفی» است که با الهام از دزدان دریایی افسانه‌ای، سفری پرماجرا را برای یافتن گنج «وان پیس» آغاز می‌کند. او در این مسیر باید خدمه‌ای وفادار جمع کرده و در برابر قدرت‌های بزرگ جهان قد علم کند.

وان پیس، ضمن بهره‌گیری از الهامات قدیمی، موفق شده سبک منحصربه‌فردی خلق کند و آن را به نسل جدید منتقل نماید. داستان‌پردازی گسترده، شخصیت‌پردازی عمیق، و تم‌های جهانی آن باعث شده‌اند تا این انیمه به یکی از ستون‌های اصلی شونن تبدیل شود؛ اثری که تقریباً هر طرفدار انیمه‌ای حداقل یک بار با آن برخورد داشته است.

۸. دورایمون (Doraemon) – ۱۹۷۹

خالق اثر: فوجیکو اف. فوجیو (Fujiko F. Fujio)
اگر کودکان غرب با شخصیت‌هایی چون اسکوبی‌دو یا باب اسفنجی بزرگ می‌شوند، کودکان ژاپنی با دورایمون بزرگ شده‌اند. این انیمه داستان گربه‌ربات آبی‌رنگی است که از آینده به گذشته آمده تا به «نوبیتا»، پسری تنبل و بی‌انگیزه، کمک کند تا آینده‌ای بهتر برای خود بسازد. دورایمون با گجت‌ها و ابزارهای عجیبی که از آینده دارد، تلاش می‌کند نوبیتا را از دردسر نجات دهد.

با اینکه دورایمون ممکن است برای هر بیننده‌ای جذاب نباشد، اما جایگاهش در تاریخ انیمه غیرقابل انکار است. این اثر الهام‌بخش نسل‌هایی از کودکان بوده و اولین تجربه آن‌ها با دنیای انیمه محسوب می‌شود. دورایمون در آموزش مفاهیم اخلاقی، اهمیت دوستی و لذت‌بخش‌کردن انیمه‌های کودکانه نقش کلیدی داشته است.

۷. نئون جنسیس اوانگلیون (Neon Genesis Evangelion) – ۱۹۹۵

خالق اثر: هیدئاکی آنو (Hideaki Anno)
ژانر مکا (ربات‌های غول‌پیکر) همواره یکی از ارکان اصلی دنیای انیمه بوده است، اما هیچ اثری به اندازه اوانگلیون با این ژانر گره نخورده. در جهانی پسا‌فاجعه، بشر برای مقابله با موجودات بیگانه‌ای به نام «فرشتگان» از نوجوانانی استفاده می‌کند که قابلیت هدایت مکاها را دارند. اما «شینجی ایکاری»، شخصیت اصلی داستان، زیر بار فشار روانی و بحران‌های شخصی گرفتار شده و نمی‌تواند به‌درستی عمل کند.

اوانگلیون با شکستن کلیشه‌های مرسوم ژانر مکا، انقلابی در انیمه رقم زد. استفاده از مفاهیم روانشناختی و فلسفی در آن زمان بی‌سابقه بود و مسیر تازه‌ای برای انیمه‌هایی با تمرکز بر درون‌گرایی، بحران هویت و اضطراب وجودی باز کرد. این انیمه نه تنها استانداردهای جدیدی برای روایت بصری و مفهومی ایجاد کرد، بلکه به‌عنوان یکی از آثار پیشرو و آوانگارد تاریخ انیمه ماندگار شد.

بیشتر بخوانید: اخبار و مطالب سینمای جهان


۶. یو یو هاکوشو (Yu Yu Hakusho) – ۱۹۹۲

خالق اثر: یوشیهیرو توگاشی (Yoshihiro Togashi)

در حالی که بسیاری از طرفداران «یوشیهیرو توگاشی» را با انیمه Hunter x Hunter می‌شناسند، اولین اثر معروف او، یو یو هاکوشو، تأثیرگذارتر و به همان اندازه تحسین‌برانگیز است. داستان درباره «یوسوکه اورامشی» است که پس از مرگی غیرمنتظره، فرصتی می‌یابد تا با انجام مأموریت‌هایی برای دنیای ارواح، دوباره به زندگی بازگردد. او در قالب کارآگاه ارواح، وظیفه دارد توازن بین دنیای انسان‌ها و موجودات ماورایی را حفظ کند.

یو یو هاکوشو در تعریف و تثبیت ساختار انیمه‌های شونن نقش کلیدی داشت. این اثر با شخصیتی سرسخت و سرکش به جای قهرمانان احمق و مهربان معمول، مفاهیمی چون هویت مردانه، مبارزه درونی، و مسئولیت را با نگاهی متفاوت مطرح کرد. «آرک تورنومنت تاریک» نیز الگویی جدید برای ساختار روایی تورنومنت‌ها در انیمه شد که هنوز در بسیاری از آثار مدرن دیده می‌شود.

۵. آشی‌تا نو جو (Ashita no Joe) – ۱۹۷۰

خالقان اثر: ایکی کاجی‌وارا و تتسویا چیبا (Ikki Kajiwara & Tetsuya Chiba)
هرچند Ashita no Joe قدیمی‌ترین انیمه این فهرست نیست، اما با بیش از نیم قرن قدمت، یکی از کلاسیک‌ترین و تأثیرگذارترین آثار تاریخ انیمه محسوب می‌شود. داستان درباره نوجوانی خیابانی و سرکش به نام «جو یابوکی» است که استعداد فوق‌العاده‌اش در بوکس توسط یک مربی سابق کشف می‌شود. اما مسیر موفقیت او پر از چالش‌های تلخ، زندان، رقابت‌های نافرجام و زخم‌های روانی است.

در دورانی که انیمه‌ها بیشتر جنبه سرگرمی داشتند، آشی‌تا نو جو با تمرکز بر داستان‌پردازی جدی، شخصیت‌پردازی عمیق و نمایش طبقه کارگر، راه را برای انیمه‌هایی با رویکرد اجتماعی و واقع‌گرایانه باز کرد. این اثر پایه‌گذار ژانر ورزشی در انیمه بود و با ارائه پیام‌های انسانی و تکنیک‌های انقلابی، تأثیرات آن هنوز هم در آثار امروزی دیده می‌شود.

۴. سیلور مون (Sailor Moon) – ۱۹۹۲

خالق اثر: نائوکو تاکئوچی (Naoko Takeuchi)
نکته‌ی جالب اینکه خالق انیمه Yu Yu Hakusho با نائوکو تاکئوچی، مانگاکای Sailor Moon، ازدواج کرده است. هرچند ارتباط بین مانگاکاها غیرعادی نیست، اما بسیار نادر است که هر دو، آثاری افسانه‌ای خلق کرده باشند. در Sailor Moon، دختری به نام «اوساگی» پس از آشنایی با گربه‌ای جادویی، قدرت‌های خاصی به‌دست می‌آورد و تبدیل به «دختر جادویی» می‌شود که باید دنیا را از شر تهدیدهای شیطانی نجات دهد.

در صنعتی که بیشتر بر مخاطبان مرد تمرکز دارد، Sailor Moon مرزها را شکست و به یکی از محبوب‌ترین و اصلی‌ترین آثار شوجو (انیمه‌های دخترانه) تبدیل شد. با سبک بصری خاص، تکنیک‌های نوآورانه و روایت جذاب، این انیمه نه‌تنها ژانر دختران جادویی را محبوب کرد بلکه تأثیر عظیمی بر نحوه‌ی تولید آثار مشابه گذاشت و جایگاه مهمی در فرهنگ عامه یافت.

۳. موبایل سوت گاندام (Mobile Suit Gundam) – ۱۹۷۹

خالق اثر: یوشییوکی تومینو (Yoshiyuki Tomino)
همان‌طور که قبلاً اشاره شد، تنها انیمه‌ای که در ژانر مکا از Evangelion تأثیرگذارتر بوده، Gundam است. این فرنچایز عظیم با یک انیمه تلویزیونی شروع شد و بعدها به ده‌ها دنباله، فیلم، مانگا، اسباب‌بازی و به‌زودی یک فیلم لایو-اکشن منتهی شد.

گاندام با معرفی ربات‌هایی با طراحی نیمه‌واقع‌گرایانه و تلفیق عناصر شوجو، مرزهای ژانر را گسترش داد. ترکیب مبارزات حماسی با روابط عاطفی لطیف، مخاطبان وسیعی را جذب کرد و باعث شد انیمه نه‌فقط برای کودکان، بلکه برای بزرگ‌سالان هم جذاب شود. گاندام با ایجاد شیوه‌های جدید درآمدزایی از انیمه، الگویی برای آثار آینده شد.

۲. آسترو بوی (Astro Boy) – ۱۹۶۳

خالق اثر: اوسامو تزوکا (Osamu Tezuka)
هرچند ممکن است برای برخی عجیب باشد که Astro Boy رتبه اول را ندارد، اما جایگاه دوم نیز نشان‌دهنده اهمیت بی‌نظیر آن است. اوسامو تزوکا، که به‌عنوان «پدر مانگا و انیمه» شناخته می‌شود، با خلق پسربچه‌ای اندرویدی که علیه بی‌عدالتی‌ها و دشمنان روباتی مبارزه می‌کند، استانداردهای جدیدی تعریف کرد.

این انیمه کهن‌ترین اثر در این فهرست است و اگرچه قدمتش باعث کاهش تماشای آن توسط نسل‌های جدید شده، اخیراً بازسازی دیجیتالی آن توسط هوش مصنوعی، جذابیتش را دوباره زنده کرده است. Astro Boy نه اولین انیمه، اما اولین انیمه‌ی موفقی بود که نشان داد انیمه می‌تواند یک رسانه جدی و سودآور باشد. تأثیر آن در ساختار، سبک و فلسفه انیمه هنوز هم احساس می‌شود.

۱. دراگون بال (Dragon Ball) – ۱۹۸۶

خالق اثر: آکیرا توریاما (Akira Toriyama)
فرقی نمی‌کند Dragon Ball یا Dragon Ball Z را در نظر بگیریم، هر دو به‌طور غیرقابل‌انکاری در ساخت دنیای انیمه‌ی مدرن نقش ایفا کرده‌اند. داستان «گوکو»، پسری که در جنگل زندگی می‌کند و پس از آشنایی با دختری به نام «بولما»، به‌دنبال توپ‌های اژدها می‌رود، به‌زودی وارد فازهای جدی‌تر می‌شود و با دشمنان فضایی همچون «فریزا»، «سل» و «ماجین بو» روبه‌رو می‌شود.

تقریباً تمام انیمه‌های شونن مدرن از فرمول‌ها، ساختار، یا حتی انرژی داستانی Dragon Ball الهام گرفته‌اند. این انیمه الگویی از موفقیت، شخصیت‌پردازی، مبارزات نمادین و رشد شخصی را بنیان گذاشت که راه را برای آثار عظیمی چون Naruto و One Piece هموار کرد. دراگون بال نه‌فقط یک انیمه‌ی کلاسیک، بلکه قلب تپنده‌ی فرهنگ انیمه است که میلیون‌ها طرفدار در سراسر دنیا را تحت تأثیر قرار داده.

منبع: collider
نویسنده: نسرین پورمند