چارسو پرس در «عشق در محکمه» (Love on Trial)، فوکادا داستان یک گروه دخترانه J-pop و سقوط یکی از اعضایش را روایت میکند، اما برخلاف پتانسیل بالقوه برای واکاوی ماهیت مصرفگرایانه شهرت در ژاپن، فیلم بیشتر شبیه به مقدمهای است که هرگز وارد ملودی اصلی نمیشود — پر از زمینهسازی، بیهیچ اوجی.
گروه Happyfanfare متشکل از پنج دختر جوان است که پس از چهار سال فعالیت بیوقفه، در تلاش برای صعود به ردههای بالاتر شهرت قرار دارند. در صحنه افتتاحیه، گروه برای جمعیتی نهچندان بزرگ از مردان بالغ اجرا میکند؛ اجرایی که همزمان کنسرت است، هم نشست خبری و هم ویترین فروش محبوبیت.
مدیریت گروه که شامل یک آیدل بازنشسته به نام سایا (با بازی اریکا کاراتا) و رئیس خونسردش (با بازی کنجیرو تسودا) است، اعضا را در رقابت دائمی با یکدیگر نگه میدارند و محبوبیت فردی را ملاکی برای پیشرفت در گروه قرار میدهند. در حال حاضر تمرکز روی مای (با بازی کیوکو سایتو، عضو سابق گروه واقعی Hinatazaka46) است، اما ناناکا (یونا ناکامورا) به سرعت در حال سبقت گرفتن است — مخصوصاً وقتی یکی از طرفدارانش اعلام میکند برای ملاقات با او ۵۰ نسخه از آخرین تکآهنگ را خریده است.
زمانی که ویدئویی از ناناکا در حال معاشقه با دوستپسرش، یک گیمر مشهور، فاش میشود، جنجال آغاز میشود. در دنیای آیدلهای ژاپنی، با وجود جنبههای آشکار جنسیسازی، رابطه عاشقانه ممنوع است؛ زیرا باید «تصویر پاک» حفظ شود. این تصویر وقتی در مراسم بعدی گروه، طرفدار متعصب با بمب دودزا و چاقو وارد میشود، بهطرز خطرناکی فرو میریزد.
اینجا بخوانید: معرفی، نقد و بررسی فیلمهای خارجی
نقطه ضعف اصلی:
با وجود چنین لحظهای پرتنش، فوکادا آن را با کمترین میزان تعلیق و درام به تصویر میکشد. فیلمبرداری هیدتوشی شینومیا (مدیر تصویربرداری Drive My Car) و تدوین سیلوِی لاگر چنان بیتأکید است که حتی حادثهای خشن نیز بدون شوک یا تنش از سر گذرانده میشود. در عوض، این حمله فقط بهانهای میشود برای فرار مای به آغوش کی، همکلاسی سابقش که اکنون در خیابان شعبدهبازی و پانتومیم اجرا میکند.
روابط عاشقانه آنها که با چند نشانه سوررئال همراه است، میتوانست فرصتی برای عاشقانهای جذاب فراهم کند، اما فوکادا ناگهان هشت ماه به جلو میپرد و داستان را وارد فضای سرد و استریل دادگاه میکند، جایی که مای و کی به دلیل نقض بندهای اخلاقی قرارداد گروه تحت تعقیب حقوقی قرار میگیرند.
نقد ساختاری و محتوایی:
مای از همان ابتدا نسبت به سبک زندگی آیدلها مردد بود، بنابراین فرارش غافلگیرکننده نیست. اما در تمرکز بر همین یک موضوع — یعنی ممنوعیت روابط عاشقانه — فیلم عملاً چشمش را بر دیگر جنبههای استثماری دنیای آیدلها میبندد. برخلاف فیلمهایی چون Vox Lux (بردی کوربت) یا حتی Smile 2، که بیپرده نظام ستارهسازی را به نقد میکشند، «عشق در محکمه» بهشکل خطرناکی از پرداختن به سیستم وسیعتر خودداری میکند.
بیشتر بخوانید: اخبار و مطالب سینمای جهان
بازیها و اجرا:
کیوکو سایتو با پشتوانه حضور در یک گروه واقعی J-pop، اجرای طبیعی و خامی از خود ارائه میدهد. اما شخصیتپردازی محدود، فضای لازم را برای بروز درونیات مای در اختیارش نمیگذارد. سایر شخصیتها نیز بیشتر ابزار پیشبرد روایت هستند تا موجوداتی زنده و چندلایه.
جمعبندی:
«عشق در محکمه» میتوانست نگاهی تند و تیز به فرهنگ پاپ ژاپن، روابط قدرت، و قراردادهای اخلاقی تحمیلی بیندازد، اما کوجی فوکادا ترجیح داده در منطقه امن باقی بماند. نتیجه، فیلمی است سرد، کند و فاقد ضرباهنگ، که بیشتر از آنکه افشاگری باشد، شبیه به نگاهی بیاثر و خنثی به سیستمی عمیقاً ناعادلانه است.
در نهایت، «عشق در محکمه» نه آن نقد تیز و جسورانهای است که از فوکادا انتظار میرود، و نه درامی عاشقانه و گیرای شخصیتمحور. آنچه باقی میماند، فیلمی است که در تلاش برای افشاگری، محتاطانه گام برمیدارد و در نتیجه نه تکاندهنده است، نه سرگرمکننده. فیلم، همچون ملودیای گیر کرده در پیشدرآمد، هرگز به اوج نمیرسد.
منبع: variety
نویسنده: نسرین پورمند