چارسو پرس اگر نوجوانی را نوعی داستان ترسناک بدانیم، «طاعون» این ترس را با تصاویری وهمآلود، موسیقیهای کابوسگونه و روایت تلخ بلوغ در فضای یک کمپ واترپلو به تصویر میکشد. فیلم در نخستین تجربه بلند چارلی پولینگر، همزمان با ارائه داستانی ساده از پذیرش اجتماعی، به لایههای تاریکتری از رفتار جمعی، خشونت پنهان، و از خودبیگانگی نوجوانان میپردازد.
پسری تنها، در آبهای آلوده به قلدری
بن (با بازی تأثیرگذار اورِت بلانک) پسری ۱۲ ساله است که در تابستان ۲۰۰۳ وارد کمپ واترپلو میشود. نهتنها تازهوارد است، بلکه بهخاطر طلاق والدینش از خانه و شهر قبلی جدا شده. در اولین مکالمه با مربی (با بازی جوئل اجرتون)، متوجه میشویم او برخلاف میلش اینجاست. بیثباتی خانوادگی و نیاز به تأیید جمعی باعث میشود بن دست به انتخابهایی بزند که ترکیبی از معصومیت و بیپناهیاند — مثلاً در بازی "ترجیح میدی..." پاسخ میدهد ترجیح میدهد کاری وحشتناک انجام دهد تا اینکه به ناحق متهم شود، فقط چون نمیخواهد عجیب یا ضعیف به نظر برسد.
اینجا بخوانید: معرفی، نقد و بررسی فیلمهای خارجی
جیک؛ قلدری با چهره فرشتهگونه
جیک (با بازی عالی کایو مارتین) رهبر گروه پسران است؛ قلدری زیرک با چهرهای کودکانه. او سریع بن را با لقب «سوپی» (اشاره به لکنت جزئیاش) نشانگذاری میکند، نشانهای از آغاز سلطه. جیک نیاز به قدرت دارد، اما باهوشتر از آن است که خودش دست به خشونت بزند؛ بلکه از دیگران استفاده میکند تا فضای فشار روانی و اجتماعی را حفظ کند.
الی؛ طردشدهای که تبدیل به طاعون میشود
الی (کنی راسموسن)، پسری عجیب، دوستدار شعبده، و با جوشهای شدید پوستی است. بیماری پوستیاش بهانهای میشود تا بقیه او را "طاعون" بنامند. رفتارهای خاص او، از دید دیگران عجیب و منزوی است، اما بن که در مرز طرد شدن قرار دارد، به شکلی مخفیانه با او دوست میشود — پنهانی، چون دوستی با «طاعون» مساوی است با از دست دادن جایگاه در سلسلهمراتب ظالمانه کمپ.
فیلمبرداری، مثل یک کابوس زیر آب
استیون برکون، فیلمبردار اثر، تصاویری نفسگیر از زیر آب خلق کرده که بدن پسران مثل اسبهای دریایی بیسر در آب شناورند. لحظاتی که دختران شنای هماهنگ، وارونه در آب ظاهر میشوند، بیننده را وارد فضای ذهنی نوجوانان میکند؛ جایی که جنسیت، بدن، هویت و هیجان جنسی در هم تنیده میشود.
موسیقی؛ بازگشتی به ترس کلاسیک
موسیقی یوهان لنوکس با الهام از ترسهای دهه ۷۰، فضایی سُر و وهمآلود خلق کرده که مرز خیال و واقعیت را در هم میریزد. همراه با تصویرسازی دقیق از جزئیات دهه ۲۰۰۰ (از نوشیدنی کپریسان گرفته تا افسانه دود کردن جوز هندی!)، فیلم موفق میشود حس واقعی دوران نوجوانی را بازسازی کند.
بلوغ بهمثابه وحشت وجودی
«طاعون» نشان میدهد چگونه پسران در غیاب نظارت بزرگسالان، بهصورت ارگانیک ساختاری قدرتمحور میسازند که در آن طرد، تمسخر، و ترس ابزار بقا هستند. جیک، بدون حتی لمس کردن دیگران، سلطه دارد — و قربانیان، اغلب خودشان به خودشان آسیب میزنند.
بیشتر بخوانید: اخبار و مطالب سینمای جهان
پایانبندی؛ رشد شخصی بدون قهرمانسازی
فیلم با یک اوج نیمههراسانگیز در سبک «بدنوحشت» (Body Horror) به پایان میرسد. اما مهمتر از آن، بن سرانجام جرئت مییابد از انفعال بیرون بیاید؛ نه بهعنوان یک قهرمان کلاسیک، بلکه صرفاً بهعنوان پسری که در حال عبور از مرز کودکی به دنیای مبهم مردانگی است.
«طاعون» نه صرفاً یک فیلم درباره نوجوانیست، بلکه انعکاسی از آن مرحله مبهم و خشن است که در آن بچهها، ناخواسته یا آگاهانه، اولین نشانههای بزرگسالی را تمرین میکنند — گاهی با مهربانی، اما اغلب با بیرحمی. چارلی پولینگر در نخستین فیلم بلندش با جسارت به درون ذهن و بدن پسرانی میخزد که در آبهای آلوده به قضاوت، رقابت و ترس شنا میکنند.
نتیجه، فیلمیست که از کلیشههای معمول بلوغ فاصله میگیرد و تصویری زنده، ناآرام و گاه دردناک از شکلگیری هویت مردانه ارائه میدهد؛ هویتی که نه در مدرسه یا خانه، بلکه در سایه خشونتهای کوچک و بزرگ همسالان شکل میگیرد.
«طاعون» تجربهای هنری و احساسیست که با مخاطب میماند — چه نوجوانی را پشت سر گذاشته باشد، چه هنوز درگیر آن باشد، یا حتی در حال تماشای آن از پشت شیشه والدگریاش.
منبع: variety
نویسنده: نسرین پورمند