فیلم «The Lost Bus» به کارگردانی پل گرینگراس، روایتی مستندگونه و دراماتیک از فاجعه آتشسوزی «Camp Fire» در سال ۲۰۱۸ است. این اثر با تمرکز بر شجاعت یک راننده اتوبوس با بازی درخشان متیو مککاناهی، تماشاچی را به دل بحران میبرد. با این حال، فیلم با وجود صحنههای پرهیجان، تنها بخش کوچکی از داستان واقعی را بازگو میکند و بسیاری از جنبههای کلیدی فاجعه را نادیده میگیرد.
چارسو پرس: آتشسوزی بزرگ «Camp Fire» در سال ۲۰۱۸ شهر «پارادایس» ایالت کالیفرنیا را در کام خود فرو برد و جان ۸۵ نفر را گرفت. با این حال، این رقم میتوانست بسیار بیشتر باشد اگر شجاعت یک راننده اتوبوس نبود که موفق شد ۲۲ کودک دبستانی را از میان شعلهها عبور دهد. فیلم «The Lost Bus» همین روایت واقعی را دستمایه خود قرار داده است؛ اثری که البته بیشتر از هر چیز با حضور کاریزماتیک «متیو مککاناهی» تماشاگر را جذب میکند. شخصیت اصلی قهرمان واقعی است، اما روی پرده این مککاناهی است که با تمام انرژیاش میدرخشد و این حس را القا میکند که او ناجی بچههاست.
«The Lost Bus» یکی از مناسبترین پروژهها برای «پل گرینگراس» به نظر میرسد؛ کارگردانی که پیشتر با فیلمهایی چون «United 93» و «22 July» تجربه مشابهی در خلق روایتهای مستندگونه و پرتنش داشته است. این بار هم او با همان سبک تصویربرداری پرتحرک و دوربینهای دستی لرزان، تماشاگر را درست وسط بحران قرار میدهد. با این حال، فیلم تنها به بخش محدودی از ماجرای «Camp Fire» میپردازد و بسیاری از پرسشهای کلیدی درباره مسئولیت شرکتهای بزرگ، مقامات محلی و روند بازسازی شهر بیپاسخ میماند.
پیش از گرینگراس، «ران هاوارد» نیز در پروژهای دیگر سراغ این موضوع رفته بود و همین موضوع باعث میشود روایت او همچنان مرجع اصلی برای بخشهای پس از فاجعه تلقی شود. فیلمنامه «The Lost Bus» را «برد اینگلسبای» نوشته است؛ اثری که همانند دیگر آثار گرینگراس از عمق شخصیتپردازی چندانی برخوردار نیست (به جز یک کودک، بقیه شخصیتها نام و هویت مشخصی ندارند) اما در بازآفرینی هیجانانگیز مسیر پرخطر یک اتوبوس گرفتار در آتش موفق عمل میکند.
گرینگراس در این پروژه با فیلمبردار «پال اولویک روکست» همکاری کرده است؛ همکاریای که نتیجه آن صحنههایی پر از لرزش و بیثباتی تصویری است، حتی پیش از آغاز شعلهها. داستان زندگی روزمره راننده اتوبوس «کوین» در روز قبل از حادثه با جزئیاتی مانند جدایی از همسر، رابطه سرد با پسرش و مرگ سگ وفادارش روایت میشود؛ جزئیاتی که به خوبی با بازی «متیو مککاناهی» و لهجه تکزاسیاش همخوانی دارد. مککاناهی حتی پای خانواده واقعی خود را نیز به پروژه باز کرده و مادرش «کی مککیب مککاناهی» و پسرش «لوی مککاناهی» نقش اعضای خانواده کوین را ایفا میکنند.
بیشتر بخوانید: نقد فیلم «Fuze»؛ ستارهها هم نتوانستند این فیلم را نجات دهند
فیلم علاوه بر مککاناهی، حضور «آمریکا فررا» را نیز در نقش «مری لودویگ» دارد؛ معلم مدرسهای که همپای راننده تلاش میکند بچهها را آرام نگه دارد و در لحظات بحرانی حتی کنترل فرمان را در دست میگیرد. در یکی از صحنههای تأثیرگذار، زمانی که دود خورشید را میپوشاند و آسمان به رنگ زرد-نارنجی تیره در میآید، او و کوین مجبورند برای زنده ماندن به دنبال آب و راه فرار باشند.
جلوههای ویژه فیلم توسط استودیو «ILM» و چند گروه دیگر طراحی شده است. هرچند برخی صحنههای اولیه از نظر واقعنمایی ضعیف هستند، اما دقایق پرتنش محاصره اتوبوس در میان دود و شعلهها، تماشاگر را به شدت تحت تأثیر قرار میدهد. با این وجود، نبود تدوینگر همیشگی گرینگراس یعنی «کریستوفر روس» به شدت احساس میشود و روایت گاهی بیش از اندازه طولانی و پراکنده به نظر میرسد.
بخش اوج فیلم زمانی است که پس از توقفی طولانی و گفتگوهای شخصی، شعلههای آتش دوباره به سوی اتوبوس هجوم میآورند و شخصیتها مجبور میشوند با موتور داغشده و جادهای مملو از خانههای در حال فروریختن و خودروهای سوخته، راه خود را باز کنند. این سکانس که یادآور روزهای آخرالزمانی است، همان چیزی است که بسیاری از تماشاگران برای دیدنش به سراغ «The Lost Bus» خواهند رفت.
فیلم در نهایت در جشنواره «تورنتو» به نمایش درآمد، اما همزمانی آن با تکرار آتشسوزیهای گستردهتر در کالیفرنیا باعث شد تجربه تماشای آن تلختر و واقعگرایانهتر از چیزی باشد که سازندگان انتظار داشتند. «The Lost Bus» با تمام ضعفهایش، همچنان یک بازآفرینی پرهیجان و تکاندهنده از یکی از فاجعههای معاصر آمریکا باقی میماند؛ فیلمی که ارزش دیدن دارد، حتی اگر همه حقیقت را بازگو نکند.
منبع: variety
نویسنده: نسرین پورمند
https://teater.ir/news/72638