چارسو پرس: فرانچایز «سایلنت هیل» برای بسیاری از گیمرها یکی از بهترین مجموعههای ترسناک تاریخ است. این سری همیشه میان اکشن، اتمسفر و وحشت روانشناختی تعادل ایجاد کرده و در هر نسخه، مضامین عمیقی مثل گناه، حافظه و هویت را بررسی کرده است. نسخههایی مانند «Silent Hill»، «Silent Hill 2» و «Silent Hill 4» بیشتر بر ترس روانی تمرکز داشتند، در حالیکه «Silent Hill 3» و «Silent Hill: Homecoming» به سمت اکشن و بقا رفتند. از طرف دیگر نسخههای آزمایشی مانند «Silent Hill: Shattered Memories» یا دموی «P.T.» بازی با ادراک و ذهنیت بازیکن را در اولویت قرار دادند؛ جایی که هیولاها همیشه دشمن اصلی نبودند، بلکه وحشت واقعی درون ذهن شخصیتها پنهان بود.
این روزها نیز با «Silent Hill f» مواجهیم که ماجرا را به ژاپن دهه ۱۹۶۰ میبرد و «هیناکو شیمیزو» را بهعنوان شخصیت اصلی معرفی میکند. همچنان مه، هیولاهای ماورایی و معماها حضور دارند، اما این بار هویت ژاپنی پررنگتر و مبارزه نزدیک برجستهتر است. هدف این نسخه بازگرداندن حس منحصربهفرد وحشت «سایلنت هیل» در بستری تازه است.
از آنجا که انیمه و مانگا بارها ژانر وحشت را تجربه کردهاند، طبیعی است که همان فضای تاریک و دلهرهآور «سایلنت هیل» را در آثار ژاپنی هم ببینیم. اگر به دنبال حس مشابه هستید، این ۱۰ انیمه بهترین انتخابها هستند.
Boogiepop Phantom
این انیمه شباهت زیادی به «Shattered Memories» یا دموی «P.T.» دارد. روایت آن به شکل تکهتکه پیش میرود؛ خطهای زمانی و دیدگاهها با هم تداخل دارند و در نهایت نمیتوانی تشخیص بدهی چه چیزی واقعی است و چه چیزی صرفاً یک خاطره. درست مثل مه در «سایلنت هیل»، این سردرگمی مانع نیست؛ بلکه خودش بخشی از وحشت است و تو را مجبور میکند در دل عدم قطعیت بمانی.
بیشتر بخوانید: ۱۰ انیمه برتر دهه ۲۰۱۱ تا ۲۰۲۰ که دنیای انیمه را دگرگون کردند
Higurashi: When They Cry - GOU
«Silent Hill f» احتمالاً چرخههای ناامیدی و تروما را با هویت پررنگ ژاپنی ترکیب میکند. «Higurashi: When They Cry - GOU» هم بر همین DNA بنا شده است. آنچه در ابتدا یک انیمه آرام و روستایی به نظر میرسد، خیلی زود به سمت پارانوییا، قتل و تراژدیهای خونین میرود. سپس همهچیز ریست میشود و دوباره آغاز میگردد، و شخصیتها مجبورند بارها و بارها همان درد را زندگی کنند تا حقیقت بالاخره خودش را نشان بدهد. این چرخه شبیه تجربه بارها مردن و زنده شدن در یک بازی «سایلنت هیل» است.
Pet Shop of Horrors
یکی از مؤلفههای اصلی «سایلنت هیل» نشان دادن این است که چگونه گناه و تمایلات پنهان به مجازات تبدیل میشوند. «Pet Shop of Horrors» کاملاً بر همین اساس ساخته شده است. فروشگاه حیوانات مرموز «کنت دی» در محله چینیها حیواناتی نایاب و فراواقعی عرضه میکند. هر حیوان همراه با قراردادی سخت فروخته میشود. اما این حیوانات صرفاً همراه نیستند؛ بلکه تمایلات و ضعفهای پنهان صاحبشان را بازتاب میدهند. وقتی قوانین شکسته میشوند، فاجعه رخ میدهد. درست مثل هیولاهای «سایلنت هیل»، این موجودات هم آینهای برای گناه و هراس صاحبان خود هستند.
Shiki
اگر مه غلیظ «Silent Hill 2» را با یک روستای ژاپنی جایگزین کنید، به «Shiki» میرسید. داستان با یک بیماری عجیب آغاز میشود، اما بهسرعت به نبردی برای بقا میان انسانها و خونآشامها تبدیل میگردد. درست مثل «سایلنت هیل»، اینجا هم نمیدانی هیولاها واقعاً همان خونآشامها هستند یا انسانهایی که برای زندهماندن دست به هر کاری میزنند. این ابهام اخلاقی همان چیزی است که «سایلنت هیل» را هولناک میکند: وحشت نه فقط بهخاطر موجودات، بلکه بهخاطر کارهایی که انسانها در شرایط مرگبار انجام میدهند.
بیشتر بخوانید: ۱۰ انیمه تماشایی درباره بلوغ و رشد شخصیت؛ از دردهای نوجوانی تا کشف هویت

Theater of Darkness: Yamishibai
این مجموعه شامل اپیزودهای بسیار کوتاه است؛ هر قسمت چند دقیقه بیشتر طول نمیکشد و داستانی بر اساس افسانههای شهری و اسطورههای ژاپنی روایت میکند. هرچند کوتاه، اما همان ضربه روانی را میزند که وقتی در «سایلنت هیل» در یک راهرو قدم میزنی و ناگهان صدای محیط تغییر میکند. «یامیشیبای» با مفاهیمی مانند نشانههای شوم، نیروهای نادیدنی و خاطرات مبهم بازی میکند؛ دقیقاً همان عناصر که «سایلنت هیل» از آنها برای ساختن اتمسفر دلهرهآور خود بهره میگیرد.
Paranoia Agent
این انیمه بهخوبی نشان میدهد که وحشت اغلب از درون میآید. درست مثل «سایلنت هیل»، مرز میان هیولاهای بیرونی و گناه و فروپاشی روانی درونی محو میشود. حملات مرموز «لیتل اسلاگر» فقط در خلأ اتفاق نمیافتند، بلکه شخصیتها را مجبور میکنند با شرم، هویت و تروماهای خود روبهرو شوند. درست مثل تحلیلهای بیپایانی که درباره نمادهای «سایلنت هیل» وجود دارد، بحثهای فراوانی هم درباره هدف و ماهیت «لیتل اسلاگر» در میان طرفداران شکل گرفته است.
Vampire Princess Miyu
هیولاهای «سایلنت هیل» اغلب قربانی هم هستند؛ موجوداتی زاده تراژدی و درد. بسیاری از آنها پشتزمینهای دارند که باعث میشود دیدگاهشان را درک کنی یا نمادی از یک تجربه روانی باشند. «Vampire Princess Miyu» هم همین ویژگی را دارد. هر دیوی که میو با او روبهرو میشود، بار غمی یا تراژدی در دل خود دارد. این همان ترسی است که با غم و مالیخولیا آمیخته شده و «سایلنت هیل» سالهاست آن را به کمال رسانده است.
بیشتر بخوانید: ۱۰ انیمهای که در بازبینی دوم بسیار بهتر از بار اول دیده میشوند
Flowers of Evil
«سایلنت هیل» همیشه استاد تبدیل کردن شرم، گناه و امیال سرکوبشده به هیولاهایی بوده که از سایهها به تو حمله میکنند. «Flowers of Evil» هیولاها را حذف میکند، اما وحشت همچنان پابرجاست. داستان درباره «تاکائو کاسوگا» است که پس از سرقتی کوچک، وارد چرخهای از باجگیری، وسواس و شرم میشود. این فشار روانی همانقدر خفهکننده است که راهرفتن در مه «سایلنت هیل»؛ جایی که نمیتوانی از بار سنگین امیال و گناهان خود فرار کنی.
GANTZ
در این انیمه، افراد بهطور ناگهانی وارد بازیهای خشن و مرگبار میشوند؛ جایی که موجودات عجیب تنها بخش کوچکی از مشکل هستند. درست مثل «سایلنت هیل»، چالش اصلی این است که شخصیتها تا چه حد حاضرند انسانیت خود را قربانی کنند تا یک روز دیگر زنده بمانند. «گانز» بیرحم، تاریک و خشن است و مدام این سؤال را میپرسد: آیا اصلاً ارزش دارد برای چنین زندگیای تلاش کنی؟
Space Dandy
شاید عجیب به نظر برسد، اما «Space Dandy» هم در لیست قرار دارد. «سایلنت هیل» همیشه رگههایی از تجربههای آزمایشی و طنز سیاه داشته است؛ مثل پایانهای عجیب UFO در بعضی نسخهها. اپیزود ۱۳ «Space Dandy» دقیقاً همین حالوهوا را دارد: جایی که دندی و همراهانش توسط موجودات فضایی ربوده میشوند و وارد چرخهای تکرارشونده میگردند. درست مثل بارها ریست کردن یک بازی «سایلنت هیل» برای رسیدن به پایانهای مخفی و عجیب.
اگر هنوز هیچیک از این انیمهها را ندیدهاید، بهتر است از همین حالا برای «Spooktober» (ماه تماشای آثار ترسناک) یکی یا دو مورد را انتخاب کنید. هرکدام از این آثار، مانند «سایلنت هیل»، تو را وادار میکنند با گناه، حافظه و بخشهای تاریک وجودت روبهرو شوی. تماشای آنها بهترین آمادهسازی برای مواجهه با «Silent Hill f» در فصل هالووین خواهد بود. فقط یادت باشد… در مه گم نشوی.
نویسنده: نسرین پورمند